منو

چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1403 - Wed 04 24 2024

A+ A A-

دلنوشته شماره صد و پنجم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: دلنوشته
  • بازدید: 3234

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ وقت به کلمات یا جملاتی که بر زبان می آورید در همان انعکاس صدای خودتان اندیشیده اید ؟ این که اشاره کردم ، خیلی مهم است . ما همیشه در انعکاس صدای دیگران به کلمات می اندیشیم ، در صدای خودتان بیاندیشید ، آن وقت متوجه صحبتم می شوید . تلاش نموده اید مفهوم واقعی آن را درک کنید ؟ مثلاً : به این دو کلمه که در کنار هم یک خصلت یا یک صفت را بیان می کند : "دست و دلباز" . به این دو کلمه نگاه کردید ؟ خیلی جالب است ؛ معنایی در سطح فهم عمومی دارد ، همه هم به کار می برند ولی کمتر می اندیشند که چه گفته اند . بگذارید درک خودم را برایتان بگویم : در عموم دست و دلباز یعنی کسی که هر چه دارد به دیگران می دهد . ما این را یک خصیصه نیکو می دانیم ، درست است ؟ شما هم بر این باور هستید ؟ در حالی که در دیگران با کمی توجّه و همین طور در خودمان ، در بسیاری از این دادن ها ، تلألو خودنمایی یا دادوستدهای غیر پولی یا پس انداز کردن موقعیت هایی برای آینده و در وقت لزوم بهره برداری کردن به خوبی به چشم می خورد و قابل حس است . اما برای من دست و دلباز کسی است که قبل از آن که دستش چیزی را به دیگری بدهد ، دلش داده باشد . نه ، کم گفتم ... دست و دلباز کسی است که دلش اصلاً در بسته ای ندارد که قفل و کلیدی داشته باشد تا بخواهد این قفل و کلید را بگشاید . این دل همیشه باز است ، آماده جاری کردن هر محبتّی هست . آن وقت است که دستی که در خدمت این دل است ، اجرا کننده دستورات این دل است به تبعیت از ارباب خودش یعنی همین دل نمی تواند بسته بماند یا قفل و کلیدی را تحمّل کند . بیاییم اگر لقب دست و دلبازی را دوست داریم به حقیقت دست و دلباز باشیم و بر اساس شرایط روز با تظاهر و نیّات خاص دست و دلباز نباشیم .
یا علی مدد

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید