منو

چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1403 - Wed 04 24 2024

A+ A A-

روزهای ورود به عالم بیداری

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی سال پیش یادم نیست چقدر قبل بود ،می شنیدم که می گفتند در سالهای بعد که خیلی هم دور نیست ،اتفاقات عجیب می افتد و انسانها در اثر این اتفاقات می میرند و آنهائی که زنده می مانند روشن بین می شوند .بسیار به این مطلب فکر کردم ودر نهایت شانه هارا بالا انداخته وگفتم صبر می کنیم تا ببینیم صحت دارد یا خیر ،بعدهم برایم بسیار کمرنگ شد ،تا سه یا دوسال پیش که دوباره موجی که سایه روشن بود بروجودم مستولی گشت ودر هنگام عبور روشنی اش می دیدم که اتفاقات عجیبی درراه است .مرتب بدوستانمان عرض میکردم وقت تنگ است عجله کنید اما نمیدانستم چرا؟ وچگونه خواهد بود ؟ وتنها علاج واقعه قبل از وقوع را در آگاه شدن آدمها می دیدم واز هر ترفندی برای حضور یافتن در امواج آگاهی استفاده کردم وواقعا چقدرموفق شدم نمیدانم چون بسیاری از آدمها وقتی در کنارشان ایستادم باخود فکر کردند دیگر کلام قابل تعمق و تفکرنیست. بهرحال اینهم نظری بود منهم برای نظرات دیگران در همه سالهای حرکت نکردم ویا تغییر مسیر ندادم
مگر آنکه متوجه خطا شدم وفقط بدرستی حرکت اندیشه نمودم .گفتم و گفتم و گفتم  و .... گفتم و امروز همان سایه روشنهادوباره برگشته ،با تفاوتی فاحش که میزان سایه ها و تاریکیها اندک وشاید مثل رگه هائی که نمی تواند چیزی را بپوشاند ،درآمده وبخش روشن نیز فقط روشنی نیست بلکه نوری قابل توجه است  که در پرتوش هیچ ماجرایی ویا هیچ شی ای وهیچ موجودیتی که در دنیا زیر حجابی قرار داشته است ،دیگر امان ندارد وبی پرده و عریان ، به نمایش گزارده میشود .دیگر فرصتی برای بررسی خوبها یابدها باقینمانده ،چون آنقدربا سرعت می آیند و خودنمایی می کنند و سپس به جایگاه حقیقی خویش می روند که حتی مجال نامگذاری هم نداریم .همه چیز روشن و واضح است باهمه تارهای بسیار جزئیش. این شاید درتاریخ جهان هستی ما بی سابقه باشد . می گویند دراین سال دوماه گرفتگی ویک خورشید گرفتگی عظیم مابین این دو داریم و محصول خورشید گرفتگی اینچنین ،افتادن اتفاقات بسیار عظیم است . قدری ماجرا ب ایم ثقیل بود وروزهای زیادی است که به آن می اندیشم .از نجوم هیچ
نمیدانم از گردش ستارگان وسیاره گان هیچ نمیدانم اما این را می فهمم که پروردگار عالم در دنیا به ناچیزترین وکو چکترین مخلوقاتش جایگاهی مخصوص قائل است وبرایش تاثیری بزرگ در جهان هستی مقررفرموده است .پس بطور حتم این ستارگان وسیاره گان که سالیان بیشماری است در حال گردش و تاثیر گذاری براین کره خاکی هستند وانجام وظیفه می نمایند وحالاشاید به نقطه اوج رسالتشان رسیده اند و بنمایش خواهند گذاشت قدرت لایزال پروردگاری را. چگونه ؟ عرض می کنم .آنها هیچ حرکت بدی ازسرانتقام و دشمنی از خود بروز نمی دهند بلکه درچرخش خویش بخشی از وجودشان که حاوی نورشدید است ووقتی بتاباند هیچ سیاهی ای نمی تواند خودرا پنهان نماید ،رادر این زمان به زمین ما ، به این کره خاکی نشان خواهند داد ودر این راستا کسانی که ازدرون جسم وبیرون جسم و نوع ارتباطشان با دیگران ومبانی تفکری و ذهنیشان و نوع ارتباطاتشان با کائنات را اصلاح نموده واز پاکیزگی لازم برخوردارباشند ،وقتی در معرض این تابش انوار قراربگیرند بطور حتم آنچنان نوری می شوند که هم دیگران می توانند
آنهارا ببینند وهم خودشان از پس پرده نورانی ماهیت همه چیزرا می فهمند. آنهایی کهتلاش کافی نکرده بودند درزیر این انوار می سوزند و ذوب می شوند وآنچه که باقی می ماند از آنها ،دیگرنه بدرد خودشان می خورد ونه به درد دیگران . 
این تاسف بار است .نمیدانم ازعمر این کره خاکی چقدر مانده ؟ نمیدانم که پس از آن چه خواهد بود ؟ بهرحال حتی مرگهای اسف بار وسخت هم پایان ماجرا نیست .پس بهرحال باید تلاش کرد،آنهم تلاشی نه فقط برای فهمیدن ،اینکه زنجبیل که در قرآن به آن اشاره شده دارای چه خواصی است وبرچه دردهای سختی تاثیرگذار است .این اطلاعات ظاهر قضایا میباشد،بلکه بایدفهمید ماهیت زنجبیل چیست ،چون این آگاهی ورای اطلاعات از خاک وپرورده هایش میباشد .
بشراز دیرباز بدنبال جاودانگی بوده است وسرمایه عمررابرآن تلف نموده است وامروز من حس میکنم اگر آدمی در مسیر این آگاهی ومعرفت از جنس نور قرارگیرد به ماهیتها پی خواهد برد واین واردشدن در مسیر آگاهی از جنس نور ،ویژگی عجیبی دارد،چون فقط موجوداتی را در مسیر خویش پذیرا میگردد که
سایه ها وتاریکی هایشان به حداقل رسیده وارتقائشان بسوی نور است وورودشان بهمسیر آگاهی اتلاف نورهای موجود برای زایل کردن تاریکی هایشان نیست . زمانی شاید یکسال یا دوسال ،درست بخاطر ندارمپیش بود که دیدم دررویای صادقه ای بهمراه خانواده ودوستانم می رفتم ومرتب می گفتم باید به صبح برسیم .به مکان متبرکی پراز نور واردشدیم وبقیه که خسته شده بودند را بالاجبار رهاکردم وگفتم دیگر مسیرروشن ومعین است خودتان پس از رفع خستگی بیائید ،من باید تاصبح نشده برسم وطلایه صبح را آن جاباشم وسپس شروع بدویدن کردم .نمیدانستم صبح یعنی چه؟ وامروز می فهمم که از جایی یاشکافی باید به انوار آگاهی واردشده وادامه دهم. شماهم اگر دانستید یعنی چه؟ بیایید به شرطها وشروطها .هرچه دارید برزمین گزارده وبا صفحه سفید نانوشته درون وارد شوید وخودرابسپارید.

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید