منو

جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri 03 29 2024

A+ A A-

این رورها چه خبر؟

بسم الله الرحمن الرحیم

الان مدتی است طی این ایام گذشته بارها وبارها خدمت شما عرض کردم که روزها ،روزهای خاصی است مواظب باشید حواس خود را جمع کنید الان دوباره یک اخطار دیگر می خواهم به شما بکنم نمی دانم این چقدر طول خواهد کشید ولی آنچه که هست الان داخل آن هستیم و لااقل در چهار پنج روز بعد می دانم ادامه خواهد داشت.در این روزها همه چیز در تقابل با هم است روبه روی هم.خیر و شر.نیکی و بدی.عشق و نفرت.همه چیز مقابل هم هستند ،مثل دوتا گوی ،مثل دوتا نیم کره مقابل هم ایستاده اند وآدم ها می بایستی از میان این نصفه ها یا این حالت تقابلی که بین اینها هست عبور کنند ، می گویی من نمی روم نمی توانم ، ولی مجبور هستی از روی آن رد شوی. پس این را درک کنیم راه پس و پیش نداریم نه از جاده خاکی می توانیم برویم نه میان بر می توانیم بزنیم تنها راهی که موجود است از وسط اینها عبور کردن است، و این راه بین زمین هست و آسمان.اما یک اتفاق دیگری هم دارد می افتد یک سطح آگاهی وشعور بسیار عجیب در حال رشد و حرکت است که حتی بخش ناآگاه ما را تبدیل می کند به آگاه ، پس این خیلی کمک کننده است آن چیزی که دارد این کار را انجام می دهد یک آگاهی است ،یک نیرو است ،یک تشعشع است یک انرژی است ،یک اهدای الهی است هر چه می خواهید اسم آن را بگذارید.اما این وسط این حکم می کند و وجود دارد، شما هم که مجبور هستی از این وسط عبور کنی اگر به شما نگفته بودم نمی دانستی چه خبر است.اما الان به شما گفتم ازیک سو سردرگمی ،اضطراب ،غم، استرس ،رفتارهای شتاب زده ،تصمیمات عجولانه و حرکات نامناسب وجود دارد. در سوی دیگر آرامش ،سکون ، نگاه عمیق، انتخاب عشق ،انتخاب خیر، انتخاب نیکی وجود دارد شما که از این دالان دارید رد می شوید تو هستی که انتخاب می کنی این را برداری یا آن را برداری..این چیزی که می خواهید انتخاب کنید و دلتان می خواهد بهترین باشد از قبل از ورود به این دالان باید آماده شده باشید. من سه چهار سال است که دویده ام و خیلی تلاش کردم به خدا خیلی سعی کردم که بگویم و بدست شما برسانم صادقانه برای شما حرکت کردم و هر چه در دستم بوده به شما داده ام.من از قبل گفته بودم خودتان را آماده کنید من الان خیلی وقت است دارم خار وخاشاک دور و بر شما را می کنم نمی دانم چقدر خودتان متوجه شدید ولی این کار را کردم و کسی که از قبل این بینش را بدست آورده وقتی وارد این دالان یا مسیر می شود.نگاه اولش به او میگوید اینطرف چیست و آنطرف چیست ؟ از همان ابتدا انتخابش را میکند . عبور هم که میکند اورامیزنند چون بطور حتم شر نمیخواهد که از حیزانتفاع بیفتد ،به او ضربه میزنند و بااو برخورد میکنند و او را میترسانند . مسیری که در آن قرار میگیرید اینها را با خود دارد . ولی آگاه باشید که شما در پناه خدایید و کسی که در پناه خدا قرار دارد به هیچ وجه از هیچ نیروی دیگری نمیترسد . اورا هل بدهند زمین بزنند، از روی او رد بشوند مطمئنا دوباره بلند میشود و صاف و ساده و صحیح و سالم حرکت میکند ، نترسید . اما در روند انتخابی تان سعی بکنید همه گزینشهایتان گزینش خوب باشد . فقط گزینه های خیر باشد . به چند زن و شوهر در این ماه گفتم : عزیزمن ، تو مگر نمیدانی محرم ماه حرام است ؟ تو مگر بچه مسلمان نیستی ؟ ماه محرم ماه جنگ نیست . حتما دلیلی دارد که خداوند این ماه را ماه جنگ نگذاشته و جنگ را در آن حرام کرده مگر برای دفاع ازخود . پس درروابطتان در خانواده ، تو آغاز کننده جنگ نباش . تو برقرارکننده انس و الفت ، محبت و دوستی باش . امشب این را هم به شما رساندم ، این روزها روزهای اوج آن است . بعد هر چه هم که وارد زندگیتان بشود قول شرف میدهم که سالیان دراز همراهتان است . بد اخلاقی ، بد قلقی ، بدجنسی ، حرکات ناجور ، نفرت داشتن ، زشت بودن سالیان با شما می ماند . و برعکس آن خوب بودن ، قشنگ بودن ، مهربان بودن ، دوست داشتنِ همه ، من همیشه در زندگیم فکر کردم که دوست داشتن همه خیلی لذت بخش تر از این است که دیگران تو را دوست داشته باشند . چون من وقتی دیگران را دوست دارم میدانم به چه دلیل است . اما وقتی بقیه مرا دوست دارند نمیدانم از من چه میخواهند ؟ برایم لذت بخش تر است که دوست داشته باشم تا دوست داشته شوم . برایم لذت بخش تر است که کادو بخرم تا کادو بگیرم . چون وقتی کادو بخرم میدانم در این کادو چه گذاشتم ؟ مقداری پول دادم ولی با آن یک عالمه قلب ، مهر، عشق و ذوق دادم . شما هستید که انتخاب میکنید چه کاره باشید ؟ خوب انتخاب کنید آنوقت می بینید چه خبر است .
من انتخاب کردم که با شما با محبت باشم دست شما را بلند میکنند ، زبان شمای نوعی را به حرکت می اندازند که به من بد بگویید به من تهمت بزنید و هزار تا چیز دیگر . برای همین باید حواسمان باشد چه انتخاب کردیم ؟ حضرت زینب در آن همه سختی ، در شام و بارگاه یزید گفت : من جز زیبایی چیزی ندیدم . مگر میشود ؟ بله میشود ، چون او انتخاب کرده بود زینب باشد . چون باور کرده بود که قسمتش این است که زینب باشد . تازیانه بخورد ولی به آدمها شکایت نکند و هزارتا چیز دیگر .
چه قدر با حضرت زینب آشنایید ؟چه قدر از زندگیشا ن می دانید؟کم .برای ما عیب است، ما بچه شیعه ایم بچه شیعه نداند حضرت زینب چه کردند؟ چطور زندگی کردند؟ چطور اولاد بزرگ کردند؟نداند این خیلی بد است،خدا وکیلی ما خیلی از اهل بیت کم گذاشتیم ،خدا ما را ببخشد، آن ها هم از ما بگذرند، ما نگاه به اهل بیت را فقط اختصاص دادیم به عزاداریهای ماه محرم عزاداری های ایام فاطمیه، اصلا پی نکردیم ببینیم که واقعا اینها که بودند، فکر کنم اگر اشتباه نکنم جرج جرداق مسیحی است 170 بار نهج البلاغه خوانده ، من و شما چند بار تا الان نهج البلاغه خوانده ایم؟ یک بار؟ نه، خیلی نمی توانم باور کنم چون اگر کسی نهج البلاغه را یکبار تمام کرده باشد ، نمی تواند زمین بگذارد، چون نهج البلاغه درکنار قرآن خیلی چیزها را تائید می کند و خیلی راه ها را به نشان میدهد ما هم که دائم دنبال راه هستیم، می خواهیم یک راهی پیدا کنیم یک کاری کنیم که خوب باشیم،

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید