منو

پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu 04 25 2024

A+ A A-

چگونه قرآن در عمل و زندگی راهکار میدهد

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستی گفت کسی هست در جایی از این کُره خاکی که وقتی مُشکتان را یا شاید نوع بیماریتان را بیان می کنید و وقتی خیلی درمانده اید از او راه چاره می خواهید، او به قرآن مراجعه می کند، سوره ای از قرآن را دستور می دهد که به صورت یک دوره ذکر تلاوت می کنید و آدمهای زیادی هم در این راستا نتیجه گرفته اند، از من سؤال می کنند نظر شما چیست؟ از نظر من رجوع به قرآن همیشه راه گشاست و در آن شکی ندارم، ولی بازهم این پرسش مرا به فکر فرو برد، چطور این اتفاق می افتد؟ دلایل زیادی در این راستا برای توضیح مطلب در دفتر زندگیم وجود داشته و هنوز هم دارد اما این مبحث خیلی بزرگ است که هرچه در حیطه آن تفکر کنید باز هم یک کشف جدید انتظارتان را می کشد، روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان باز تورم را پهن کردم، در کمتر از ثانیه ای در عالم قرآن غرق شدم، پروردگار عالم هر گرفتاری یا هر دردمندی که دست نیازش را به سوی او دراز کرده باشد به انحاء مختلف هدایت می کند، از جمله از طریق رؤیا یا از طریق افراد مختلفی که او را به سوی صاحب علم، هدایت می کند، آیاتی یا سوره ای از قرآن را به او توصیه می کنند، اول با تلاوت سوره به روح قرآن وصل می شویم، من می گویم روح قرآن اگرشما حس نکنید به چه دردتان می خورد؟ قرآن روح دارد همانطور که من و شما روح داریم، زنده است همانجور که من و شما زنده ایم، حرف می زند همانجور که من وشما حرف می زنیم، ولی از بس که حرف می زنیم گوش باز نداریم، ما دائم حرف می زنیم، حرف می زنیم، دیگر گوشی نمی ماند که صدایی بشنود، اول با تلاوت سوره به روح قرآن متصل می شویم، به دنبال آن از انرژی جسمی و روحی بالاتری برخوردار می شویم، سپس با نگاه بازتری به مشکلمان می نگریم، اما آنچه که من در تور پهن شده ام اینبار دیدم، وجود آیاتی که با یک پرده نازک حجاب با تلاوت کننده سخن می گفت و راه مقابله با مشکلش را به او نشان می داد، شما می روید دکتر می نشینید، دردتان را می گویید دکتر شروع می کند به صحبت کردن، آنچه که من در تور پهن شده ام اینبار دیدم، وجود آیاتی که با یک پرده نازک حجاب با تلاوت کننده سخن می گفت چون روح قرآن خودش را از تلاوت کننده می پوشاند تا دیده نشود، راه مقابله با مشکلش را به او نشان می دهد، مثلاً در سوره واقعه بسیاری از بزرگان که برای گشوده شدن رزق تلاوتش را به شیوه خاص توصیه فرموده اند همه هم بلدیم، آیات 7 تا 37 را نگاه کردم، خداوند اهل سعادت را معرفی می کند، مقربان را معرفی می کند، یکی از چیزهاییکه در دنیا می خواهیم اینکه در دنیا مقرب باشیم اهل سعادت باشیم اگر بگوئید نمی خواهید دروغ گفتید پس برای چه رفتید سراغ قرآن؟ خداوند اهل سعادت را معرفی می کند، می گوید اینها که اهل سعادتند در بهشت زندگیشان چطور است، کلام قرآن از وَجه های بسیاری برخوردار است و اگر توجه کنید خیلی مشابهت دارد با خیلی چیزها در زندگی دنیایی ما، آنچیزی که آن روز در تور من افتاد این بود، در این آیات او را به رعایت معاشرت با کسانش دعوت می کند، کدام کسانش؟ آن کسانیکه درست انتخاب کرده، بر اساس ثواب، توصیه می کند معاشرت کنید با کسانتان، می دانید شما اکثراً با غریبه ها بیشتر از خانواده معاشرت دارید؟ اشکال است، بماند، بعد نوع خوراکتان را معرفی میکند، در آنجا خوراکشان پرنده است هیچوقت اشاره نکرده به گوسفند، به گاو، می گوید خوراکشان پرنده است، در مورد میوه ها توصیه می کند که میوه می خورند، توصیه می کند به موز، موزهایی که روی هم چیده شده، نوع خوراک نوع نوشیدنی شان و رمزهای زیادی که در دنیا به درد او می خورد خداوند در این قرآن هدایت می کند، من یک اشاره کوچک کردم به شما، هرکسی خودش بخواند و خودش درک کند، چون در عصری قرار گرفتیم که هر لحظه شفافیت آگاهی ها افزون می شود، باور کنید افزون می شود و با چشمها و قلبهای بسته نمی شود به آنها دست پیدا کرد، چشم و قلبتان را باز کنید، از دست می دهید و به نوعی عریان می شود، همه چیز واضح می شود، روشن می شود، با درنظر گرفتن آنکه برای آدم یک درخت ممنوع و برای انسان امروز درختهای ممنوع بسیاری وجود دارد که به نزدیک شدن به هرکدام انسان در ورطه جدید می افتد و نا امنی ها عریانی هایش روز به روز بیشتر می شود پس تا دیر نشده باید فکری کرد، اول جلسه دوستمان گفتند که چکار کنیم، بگردید، بچرخید، برقصید، آواز بخوانید، بخورید، بیاشامید، از نظر من هیچ اشکالی ندارد، هر کجایش که مورد پسندم باشد با شما می خورم، می آشامم، هر کجا مورد پسندم نباشد، شرمنده تان هستم، شما اصلاً آدمهای بدی نیستید، خیلی هم خوبید، اما آگاهانه اینکار را بکنید و انتخاب کنید، یادتان باشد هر چیزی بهایی دارد نمی توانید بها نداده از آن عبور کنید، بها نداده نمی توانید چشم حقیقت بینتان را باز کنید، بهایش چطور است؟ در خیلی چیزها زیباست من میدانید که مرد و زن سرم نمی شود، من وقتی نگاه می کنم موجودیت زیبا می بینم، مگر من طوطی قشنگ می بینم نر بودن و ماده بودنش را نگاه می کنم؟ من زیبایی طوطی را می بینم که خلقت خداست، مرد و زن را هم آنطور می بینم، زیبایی ها را می بینم، حتی مرد زیبا باشد تشخیص می دهم، اما وقتی تشخیص دادم مرد است دیگر رو در رو نمی شوم با او، چون دیگر نمی شود، چون من الان می دانم مقابل من کیست و چیست؟ شما می توانید معاشرت کنید اما می توانید این حد را بفهمید؟ که خانمی که مقابلتان است خانم است؟ یا فقط یک موجود است؟ اگر به این مرز نرسیدید حواستان را جمع کنید. با هر کسی می خواهید رفت و آمد کنید، هرچه می خواهید بخورید، به هر کسی می خواهید بد بگوئید بگوئید، به هر کسی می خواهید خوب بگوئید بگوئید، برای من و در زندگی من و در راه من هیچ تأثیری ندارد من فارغ از تمام اینهام، بیشتر از شما هم میدانم چه کسی دزد است؟ کی برده کی خورده؟ با مرده ها کار ندارم، ولی شما حواستانرا جمع کنید، ولی یادمان باشد مادری که با بچه ی کوچک راه دور را می آید و لحظه ای نمی نشیند یک چیزی اینجا پیدا کرده ،یک چیزی برای خودش و یک چیزی که امیدوار است به بچه اش برسد، همه تلاشش را می کند، او چه بهره ای توانست اینجا ببرد؟ از کل گفتگوهای ما بصورت واضح چه چیزی توانست بفهمد؟ هیچ چیز اما خداوند تنهایش نمی گذارد چون می داند برای چه آمده، آن چیزی را که میخواهد به او می دهد، شما هم اینجور بیایید.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید