منو

پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu 03 28 2024

A+ A A-

زندگی را به تصویر بکشیم

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ وقت فکر کردید که زندگی را به تصویر بکشید؟ من خیلی سعی کردم خیلی زیاد که تابلویی را پیش چشمم مجسم کنم که بگویم این یعنی زندگی .از ایوان یک خانه توی روستا به کوه‌ها و طبیعت زیبایشان نگاه کردم خیلی قشنگ بودند گفتم این یعنی زندگی، به دشت سر سبزی که کنار جاده بود و خیلی هم وسیع نگاه کردم با خودم گفتم می بینی؟ همین است همین این یعنی زندگی، گلدان دارم به گلدان خانه ی مان سرشاخه ها شان می ایستم نگاه می کنم که دیروز ازشون خیلی عذرخواهی کردم گفتم شما سبز شدید من شما رو توی این مدت به خاطر شرایطی که داشتم ندیدم من معذرت می خواهم سعی می کنم که دیگر شما را ببینم به آن جوانه های ریز سبزی که روی شاخه هایشان جا خوش میکنند با شعف نگاه کردم و با خودم فکر کردم زندگی دیگر همین است ببین چقدر هم به من نزدیک است اما فی الواقع باز هم قلبا راضی نشدم خوب چکار کنم؟ اما نفهمیدم چرا؟ چرا قلبا راضی نمی شوم دو سه روز پیش بود یک کلیپ خیلی قشنگی برای من نازنینی فرستاده بود از یک دختر بچه ی کوچک که این دختر بچه می رقصید او را توی حال رقصیدن مشاهده کردم با همه ی وجودم یعنی تمام وجودم را توی دوتا چشمانم دادم با این دوتا چشمی که همه ی وجودم توی آن بود به درون کلیپ رفتم و این دختر بچه که در حال رقصیدن بود را تماشا کردم خیلی جالب بود دختر کوچولوی ما می‌رقصید و غرق لذت بود من را با لذت خودش شریک کرد امتحان کنید خیلی تجربه های زیبایی است اما توهم نکنید این دختر بچه که داشت می رقصید و از رقصیدنش لذت می برد من توی صحنه اش ورود کردم منو توی لذتش شریک کرد من شروع کردم با این دختر بچه به حرکت در آمدم و خیلی جالب است چون نه رقص بلدم نه می‌توانم برقصم نه هیچ وقت تمایلی به رقصیدن داشتم حالا یکی عاشق رقص است خیلی عجیب نیست ولی من نه هیچ وقت رقصیدم چیزی به عنوان رقص برایم مطرح باشد و نه توجه خاصی داشتم اما آنجا شروع کردم با این دختر بچه به حرکت درآمدن وقتی با او به حرکت درآمدم متوجه شدم توی آن حرکت نه گذشته ای هست نه آینده ای بلکه فقط در همان لحظه و همان حال بودم تازه فهمیدم که رقصیدن اصلا لذت بخش است از شما پنهان همیشه می گفتم این همه ورجه وورجه تکان های بیخودی خوردن چه معنایی دارد؟ ولی به این حال که وارد شدم تازه فهمیدم رقصیدن اصلا لذت بخش است نگاه کردم دیدم هنگام رقص آن رقصنده یا آن کسی که در حال رقص است هیچ نیازی ندارد یکی همراهش باشد خودش برای خودش می رقصد حتی نیاز ندارد یک تماشاگر داشته باشد چون خودش خودش را دارد تحسین می‌کند با چی؟ با آن لذتی که توی آن هست چون حتی به تنهایی هم از رقصیدن درهمان لحظه دارد لذت می برد قشنگ تر دنبال پاداش هم نیست هیچی نمی خواهد فقط لذت می برد همین، حس خیلی جالبی بود من تا حالا تجربه نکرده بودم با رسیدن به پایان کلیپ من از آن فضا خارج شدم و آنجا بود گفتم که فهمیدم حقیقت زندگی یک رقص است و زمانی این رقص زیباست که دارای هماهنگی باشد چون وقتی یکی می رقصد اگر هماهنگ اندامش تکان نخورد به اصطلاح خودمان شلنگ تخته بیاندازد نه رقصنده از رقص خودش لذت می برد نه بیننده پس زمانی این رقص زیباست که دارای هماهنگی باشد پس زندگی در تمامی لحظات عمر می تواند به اندازه ی یک رقص همانطور که گفتم زیبا و لذت بخش باشد به شرط آنکه انسان سلامتی را فدای کار نکند دختر خانه بودم خانه ی مان همش موکت بود حتی راه پله ها و راهرو ها و کفش ها در حیاط در می آمد و بعد بقیه راه آنچه که در خانه داشتیم همه موکت بود مادرم را بارها و بارها در حالیکه روی زانوهاش قرار گرفته بود و به شدت موکتها را می سابید و تمیز میکرد دیده بودم به او چقدر هم ایراد می گرفتم مادر این کار را نکن زانوهایت از کار می افتد او لذت می برد خیلی هم کار خوبی بود و لذت خوبی هم برد اما یادش رفت سلامتی را فدای کار نکند ولی کرد .
خانواده را فدای قدرت و ثروت نکنید این را می خرید آن را می خرید این را با قسط آن را با وام ، نگران بدهیش میشوید نگران چکی که دادید میشوید و دارید دق می کنید و خانواده هم دارند با تو دق میکنند که چی بشود ؟که زندگی کنید ، این زندگی نیست ، جایی برای تفریح داخل زندگی‌ نگذاشته اید همه اینها و هزاران چیز دیگری مثل این هماهنگی را از بین میبرد در حالیکه همانطور که یک رقصی زیبا است که رقصنده آن در حین رقص به گذشته و آینده نیندیشد دست ها و پاها و سر و تمام بدنش را در یک توازنی حرکت بدهد یعنی هماهنگی داشته باشد پس زندگی مثل یک رقص میباشد اگه همه پارامترهایش را با هم در توازن و هماهنگی نگه دارید ، زندگی قشنگ ترین رقص عالم می باشد به شرطی که توازن را شما به هم نزنید هر گاه دچار سختی شدید باید فوری هوشیار باشید چرا؟ بدانید همان موقع که دچار سختی می شوید از هماهنگی و توازن یک رقص خارج شده اید وقتی از توازن خارج بشوید باید نقطه ناهمگون را پیدا کنید و آن را اصلاح کنید وگرنه دیگر فایده ندارد پس زندگی در هر لحظه یک رقص است معنی حرف من این نیست که از فردا یه دونه گوشی بزارید تو گوشتان آهنگ پخش کنید و تو خیابان برقصید و بروید ، توجه کنید من این را نگفتم پس زندگی در هر لحظه یک رقص می باشد ذات رقص لذت می باشد این رقص وقتی لذت بخش است که داخل آن هماهنگی داشته باشد .
پیرمردی میگفت زندگی مثل آب داخل یک لیوان ترک خورده می باشد بخوری آبش تمام می شود اگه نخوری آبش میریزد حرام میشود پس از زندگی لذت ببرید چون در هر صورت تمام میشود. من می‌گویم انتخاب کن که یک گل باشی من روزی که دخترم به دنیا آمد ،گفتند اسمش را چی میخواهید بگذارید گفتم دختر است می خواهم اسم گل بگذارم می خواهم مثل یک گل باشد از امروز هر اسمی که دارید هر نامی که دارید هر شکلی که هستید انتخاب کنید که یک گل باشید سخت نگیرید که چه گلی بهتر میباشد الان می‌گویند به نظر شما کدام گل بهتر است که من مثل آن باشم؟ من گفتم گل باش حالا چرا گفتم گل باش؟ این خیلی مهم است اصلا مهم نیست که چه گلی باشید مهم این است که انتخابت گل بودن باشد حالا چرا انتخابت گل بودن باشد؟ چون گل شکوفا می شود وقتی انتخاب کردید که گل باشید مجبورید مثل گل شکوفا باشید شکوفا شوید دیگه، به خدا بهار است شماهم شکوفا شوید چه اشکالی دارد ،
عالمی مردم را دور خودش جمع کرده بود برای آنها از شریعت می‌گفت از طریقت میگفت از معرفت می گفت از حقیقت می گفت از شب اول قبر می گفت خداوند از تو اینجوری و آن جوری می پرسد این را باید بدانید آن را باید بدانید و الی آخر... یک بنده خدایی از آنجا رد میشد این حرف‌ها شنید و خوب گوش کرد رو کرد به جماعت گفت ای جماعت حضرت حق حوصله پرسیدن این همه سوال را ندارد فقط یک سوال از شما می پرسد ، می پرسد: تمام مدتی که تو در زمین بودی من با تو بودم تو با کی بودی ؟ جواب این رو حاضر کن . حالا فکر می‌کنم اگر از خودم بپرسند باید بروم باز دوباره پاکسازی لحظات ، لحظاتی بوده که با او نبودم وقتی با او نبودم پس با کی بودم ؟ تمام عید به این فکر میکردم که آذوقه اول ماه رمضان را چی بدهم ؟؟از کجا بیاورم و چه جوری بدهم و کی بدهم؟ الان می گویم وای بر من خاک عالم بر سرم شد مگه قرار بود تو بدهی؟ به خودش می گفتی بده ،عوضش تو می رفتی باهاش میچرخیدی هم کیف میکردی و نگرانی نداشتی و غصه اش را نداشتی ناز این و آن رو بکشی برو و ببین داخل حسینیه من چقدر آذوقه دارم چه چیزهایی دارم چی تهیه کنم وای پولش را از کجا بیاورم چه مرگت بود زندگیت را می کردی، رقص زندگی را می کردی نکردی ، ببین چه کردی با خودت فقط یک سوال می پرسد میگویند من در دنیا با تو بودم تو با کی بودی که من را ندیدی جوابش را بدهید خداوند همه ما را زیرسایه مبارک آقا امام زمان در این دنیا قرار دهد که هر لحظه مان لحظه امام زمانی باشد و ما بتوانیم به نحو احسن آنچه را که خداوند برای ما مقرر کرده است بهره ببریم و دست پر کامل و سرافراز به نزد خودش بازگردیم ان شاالله.

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید