منو

پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu 03 28 2024

A+ A A-

نقش انسانها در عصر آگاهی و نور بخش چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم 

در میلاد امام حسن مجتبی (ع) نگاهی داشتیم بر تماشاخانه دنیا آنجا گفتیم برخلاف قبل در تماشاخانه ایی که قبلا درمشاهده ای من روئیت کرده بودم این بار در عرصه دنیا تماشاگر و گفتگوکننده ی نقش نداریم چرا که در آستانه ورود به اگاهی های جمعی قرار گرفتیم ما دیگردر تاریکی قرار نداریم تا هرکسی هردم از نقشی به نقش دیگر بتواند بدل بشود دیگر چنین چیزی نداریم در روشنایی آگاهی انسان ها تنها می توانند یک انتخاب داشته باشند و با همان طی طریق کنند موسی و فرعون را مثال زدیم که موسی نقش خداپرستی را انتخاب کرد پیامبر مرسل شد وبا رسالت از دنیا کوچ کرد اما فرعون گفت: " أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏" وبا همین انتخاب هلاک گردید. درشب قدر اول گفتیم امروز دیگر بحث برسر نقش های متعدد دنیایی همچون پدری و مادری یا فرزندی یا همسری وغیره نیست چرا که این ها لباس های متعددی است که میبایستی هر انسانی درجایگاه های متفاوت بر تنش کرده باشد و خدمت کند وصد البته که باید به بهترین نحو ممکنه خدمتگزار باشد اما امروزآدم ها می بایستی براساس آیه 84 درسوره اسرا که خداوند فرموده: كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَىٰ سَبِيلًا هرکس برحسب ساختار روحی خود عمل میکند این ساختار روحی را بر اساس تعلیمات الهی پیامبران و ائمه معصوم تنظیم کند این ساختار روحی که قرآن با شاکله از او گفتگو میکند باید او را اساس وجود انسانیش قرار بدهد همه ی نقش های متفاوت زندگی را براین مبنا پایه ریزی کند وبرهمین پایه ایفا کند ما میدانیم که هر انسانی می بایستی نقش های متفاوت داشته باشد در محیط کارش در محیط خانوادش در میان جامعه اش اما شاکله هر انسانی پایه و اساس همه نقش ها را تشکیل میدهد آنجا گفتیم هرانسانی دیگر نمی تواند هم صاحب عشق باشد و هم با امواج نفرت و دشمنی حرکت کند، آگاهی جمعی دیگر این اجازه را نمیدهد خیلی زود نقاب چند رو بودن را از روی آدم ها پس می زند و خیلی زود همه چیز بر دیگران عیان میشود به دنبال این گفتگو راه کار از قرآن پیشنهاد کردیم گفتیم آیه 138 سوره بقره فرمود صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ه خداوند انسان ها را تشویق میکنه و ترغیب میکنه به انتخاب رنگ الهی و رنگ الهی لباسی است که بر اساس تعالیم قرآن پیامبر و ائمه معصوم تدوین شده. در شب قدر دوم کلامی از گاندی خطاب به همسرش خواندم دیدیم که هر لحظه ی عمر که رفت . برگشت ندارد شاید هم به همین دلیل خداوند در قرآن فرموده است.انسان خسرالدنیا و الآخرة است چرا؟ چون انسان لحظه ی حال را به لحظات نیامده ی فرداها یا لحظات گذشته که حالا چه به افسوس گذشته چه خیلی خوش گذشته، نمیشود حتی توی آن لحظات خیلی خوش باقی ماند و درجا زد انسان وقتی لحظه ی حال امروز را به این لحظات میفروشد و از آن بهره ای نمی برد به واقع خسرالدنیا و الآخرة می شود باز آنجا به قرآن پناه بردم به آیه ی ۲۸۲ سوره ی بقره که در انتهای این آیه می خوانیم وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ که خداوند توصیه به تقوا فرموده و به دنبال این توصیه فرموده است خداوند به شما تعلیم می دهد خداوند به هر چیزی داناست .یکی از جنبه های تقوا را در جلسه ی قبل عدم دلبستگی و وابستگی معرفی کردیم چرا که دلبستگی ها از هر نوع بدبختی می آفریند دلبستگی ها در انسان اعتیاد به وجود می‌آورد انسان را معتاد می کند و یک انسان معتاد، انسان به درد بخوری نیست حتی اگر اعتیادش از نوع دلبستگی هایش باشد. کسی که معتاد است در جا می زند و آدمی را در دنیا در جای خودش نگه میدارد اما زندگی درجا نمی زند و پیوسته در حال جریان است برای هیچکس هم منتظر نمی ایستد حرکتش را متوقف نمی کند منتظر هیچکسی نخواهد ماند پس باید دید لذت برد و گذشت و عبور کرد یا اگر سختی بود سختی را چشید و عبور کرد در انتها در آن جلسه به آیه ی ۲۷ از سوره ی احزاب رجوع کردم "وَ کانَ اللهُ علَیَ کُلِ شیءٍ قَدیِر" خدا بر هر چیزی تواناست، در این آیه بر قدرت و توانمندی خداوند اشاره شده است سپس عرض کردم که قدرت پروردگار از مراقبت دمادم بر همه ی هستی برمیخیزد من و شما هم اگر خودمان را بنده ی خدا می دانیم باید همچون خدایمان به طور دمادم بر ملک وجودی مان باید مراقب کنیم و این مراقبه ی دمادم سبب خواهد شد که از ورود هر زباله ای بر جسم و نفس مان جلوگیری به عمل بیاوریم این خلاصه و چکیده ای بود از سه جلسه ی قبلی که در ماه رمضان گذراندیم .
و القصه امشب شب قدر سوم هست که من در خدمتتان هستم این از توفیقات بزرگی است که خداوند بر این بنده ی کمترینش عنایت فرموده و من ان شاءا... که این را می فهمم این عنایت را درک می کنم و شاکر هستم و پس از این هم شاکر خواهم بود ان شاءا... می ‌دانیم که هیچ چیزی در دنیا تصادفی نیست و تصادفی هم به وجود نمی‌آید چرا؟ چون دنیا برنامه ریز و اداره کننده ی قدرتمندی چون خداوند قادر دارد این را هیچ وقت از خاطر نبریم این از آن نکات بسیار بسیار مهم است در وقایع به وجود آمده ،به تصادفی بودن نمی اندیشیم بلکه باعث می‌شود تدبری تفکری داشته باشیم در واقعه ی اتفاق افتاده و از آن درسی برای زندگی بگیریم خداوند به ماه رمضان ارزش ویژه ای قرار فرموده است از زبان قرآن میگویم از زبان پیامبر خدا هم می‌شود این را به خوبی درک کرد از روایات و احادیثی که از پیامبر به طور مستند و صددرصد صحیح وجود دارد از ویژگی بسیار عظیم این ماه قرار داده شدن سه شب به عنوان شب قدر است در شب قدر ملائک مقدرات انسان ها را برای سال پیش رو پایین می‌آورند و بر آدمها عرضه می‌کنند حالا کدام شب؟ هیچ کس نمی داند این نکته ای است که بر انسان‌ها پوشیده است ولی ما برای اینکه شب قدر را از دست ندهیم هر سه شب را به دعا و نیایش و استغاثه می گذرانیم اما می دانیم که آقا امیرالمومنین (ع) پس از پیامبر اولین پیشوا و راهنما و امام مسلمین می باشد و ائمه ی بعد از آقا امیرالمومنین (ع) از نسل ایشان و خانم حضرت زهرا سلام ا... علیها که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام هستند می باشند نسلی بسیار بزرگ و عظیم بعد همچنین این را می دانیم که بر هر مسلمان معتقد و با ایمانی واجب است که امامش را بشناسد و چون نشناسد و از دنیا برود گویند به مرگ جاهلیت مرده است اما این شناخت دیدار حضوری نیست بلکه شناخت مقام ، منزلت، صفات ،کلام اعمال و چگونه زیستن امام است که سرمشقی برای زندگی انسان ها باشد خداوند باز در قرآن فرموده است که انسان بسی فراموشکار است و این را قبول داریم که انسان بسیار فراموشکار است اما خدا که به جهت فراموشکاری انسان، انسان را از محبتش و توجهش دور نمی کند خدا از عشق نسبت به بندگانش سرشار است پس خلاصه ماه رمضان بزرگ، سه شب قدر بسیار عظیم توصیف شده است شناخت امام وظیفه بر گردن انسان است اما انسان فراموشکار است پس در تقدیر امیرالمومنین (ع) خدا چنین قرار داده است که ضربت خوردن بر فرق مبارک امام توسط ابن ملجم مرادی ملعون، شهادت مولا و برگزاری سومین روز عزای آقا را به سه شب قدر در ماه رمضان مقدر فرمودند چرا روزهای ابتدایی یا کاملاً روزهای انتهایی نه؟ دقیقاً به همین سه شب که مسلمانان در این سه شب در کنار بیداری تا سحرگاهان به سوگ مولای شان بنشینند در گردهماهی شان از امامشان بگویند و بیاموزند تا مبادا امام خود را نشناخته از دنیا بروند که بر مرگ جاهلیت قرار نگیرند اینجاست که وقتی می گویند خداوند عشق محض است و ما نمی فهمیدیم معنی آن چیست الان قابل درک شد چگونه می‌توانم چنین خدایی را نپرستم بنده اش نباشم و بر او سجده نکنم مادر بر فرزندش چنین عشق نمی ورزد و از او مراقبت نمی کند نمی تواند بکند که خداوند بر بنده هایش عاشق است او معشوقی است که ابتدا عاشق شد و سپس معشوق قرار گرفت به این نکته توجه بفرمایید و توجه به این نکته وظیفه ی سنگین تری را به گردن من و شمای مسلمان و علی الخصوص شیعه قرار می دهد هرکس امیرالمومنین (ع) را توانست بشناسد یعنی همه ی فرزندانش را شناخته یعنی امروز اگر در دنیا به امام زمان بر بخورد از سجایای اخلاقی ایشان که دقیقاً همچون پدر بزرگوارشان آقا امیرالمومنین (ع) است می‌تواند بشناسد کتاب در زمینه ی شناخت امیرالمومنین از زبان اهل تسنن اهل شیعه از زبان مسیحیان و اقوام دیگر بسیار نوشته شده است آیا بر من و شما واجب نیست که در این عصر هرکدام به نوعی برای مطالعه و اقدام به شناختن بیشتر امیرالمومنین (ع) حرکت کنیم آیا واقعا لازم نیست؟ آیا این برگردن ما به صورت یک حق مسلم سنگینی نمی کند؟ بیاییم تصمیم بگیریم هر کداممان از هر کجا که می توانیم مطالعه کنیم و گزیده‌ای از مطالعات مان را آماده کنیم و در وقت لزوم در فضاهای مان قرار بدهیم تا دیگر مردمان هم بهره مند بشوند خلاصه آنچه در این شبها برای شما بیان شد فراموش نفرمایید درسی است برای زندگی.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید