منو

جمعه, 31 فروردين 1403 - Fri 04 19 2024

A+ A A-

شب قدر دوم رمضان 1393

 بسم الله الرحمن الرحيم

از من به شما نصیحت  امشب استخاره از قرآن بر ندارید، در چنین شب هایی استخاره از قرآن نخواهید، بلکه در چنین شب هایی سرمشق بخواهید برای یکسالی که در پیش دارید که بلکه راهنمای شما قرآن باشد. چون همه ی بنده های خدا وقتی حرف می زنند، بالاخره غیر از معصومین خدا ممکن یه جاهایی هم  یه ذره اشتباه داشته باشند . اما قرآن کلامی است که در آن خطا راه ندارد پس بنابراین زرنگ باشید از قرآن سفره چهارده معصوم  سرمشق یکسال تان را طلب کنید . و یک آیه ما اعلام می کنیم یا دو آیه حالا پنج تا آیه باهم شما می توانید بخوانید ولی به طور حتم بدانید، در این چند تا آیه ای که اعلام می شود از ابتدا هر کسی به اصطلاح سرمشق عشق اش را خواهد گرفت اگر که هوشیار باشد ،از ما اسباب فراهم کردن و اعلام کردن و یادآوری کردن ،انشاءالله از شما هم شنیدن و بهره بردن .
 شمع ها را روشن می کنیم دعا کنید، دعا کنید چون بسیار بسیار شرایط حساسی در جهان، امروزه بر قرار است و عده ی زیادی از آدم ها تاوان شرایط بد جهان را دارند پس می دهند. چرا ؟ من نمی دانم به من هم ربطی نداره چون هر چه  که تقدیر الهی است بندگان در آن دخالتی نخواهند داشت، اما به سهم خودمان که آدم هستیم  و وظیفه داریم می توانیم از خدا در خواست کنیم که خدایا گناهان انسان ها را ببخش از همه ی ما ببخش چون اگر در جایی عده ای دارند میمیرند، جایی یک عده ای دارند به خاک و خون کشیده می شوند مسلم بدانید دست ما از آن خون بیرون نیست ، هر کدام ما به سهم خودمان و به جای خودمان متاسفانه در این ماجراها نقش داریم حالا کم یا زیاد . پس بنابراین همه ی ما بخواهیم که خدای عالم قدری تخفیف بدهد در مجازات گناهان آدم ها و با عفو و بخشایش به عالم نگاه کند و شرایط  را برای انسان ها قدری سبک تر بفرماید دعا کنید برای همه ی عالم ، و دعا کنید برای خودتان که شاید این ماه رمضان آخرین ماه رمضانی است که فرصت رهایی داشتید مفهومش مُردن نیست ، فرصت رها شدن و آزاد شدن همیشه در اختیار آدم نیست چند صباحی فرصت می دهند و وقتی بنده عالماً و عامداً نخواست از فرصت رهایی استفاده کند در ها را برایش می بندند حالا صدتا ماه رمضان دیگر را هم طی بکند دیگر رها نمی شود، پس این طور نگاه کنید این آخرین شب بیست و یکم ماه رمضان عمرتان است اگر این آخریش باشد؛ چی می خواهید؟ همیشه در این فرصت ها ، به فرصت ها نگاه کنید ابن جوری که دیگر فردایی نیست اگر فردایی نبود چیکار می کردید؟ اگر مصاحبه کنند به شما بگویند خانم/ آقا اگر همین الان به شما بگویند که الان آخرین شب عمرتان است دیگر صبح بلند نمی شوید تا تاریکی هوا فرصت دارید چیکار می کنید؟! چی می خواهید؟! شما به طور واقع این طوری به زندگی و به عمرتان نگاه کنید اگر این جوری به این شب ها نگاه کنید و به این فرصت ها نگاه کنید مفت و مجانی از دستان نمی دهید برود و حرامش نمی کنید آن وقت می بینید که وقتی از این جا میروید به سحرگاه و  به اذان صبح  که می رسید یک فضای روشن تری جلوی چشم هاتون باز شده است. .
دوستی داشتیم که پریشب اینجا بود که خیلی ناراحت بود و از درد و ناراحتی به خودش می پیچید وقتی خواست برود به او گفتم برو شب بیست و یکم میایی خوبی ، خیلی خوب تری به شب بیست و سوم چیزی ازش نمی ماند و امشب به من اعلام کرد که همین طوربوده و حالش خیلی خوب است ،  پس بنابراین این شب را که الان در آن هستیم منتظر شب بیست و سوم نشوید ؛ هر چی که می خواهی بگیری و بگویی ، و هرچی که می خوای بگیری ، و هرچه که می خواهی بدهی ، کسی بین شما دل نوشته اخیر را خوانده!! آخرین دل نوشته،  یاد گرفتید که چی کردید تا امروز و حالا وقت چه کاری است؟  خواهش می کنم خوب نگاه کنید، خوب نگاه کنید امشب را از چنگ تان ندهید حالا که این جا نشستید بهره اش را ببرید .
شمع هامون را روشن می کنیم بیا یید وقتی شمع ها را روشن می کنند از خدا اولین چیزی که می خواهید برای خودتان صبر بخواهید، از خدا بخواه صبر کنی به آنچه که خدا به تو مقدر می کند خدا مقدرت کرده خوشت بیاید خوشت نیاید یک چیزهایی را تو ی کاسه ات گذاشته خداوند عالم تو کاسه ی ما یک چیزهایی را گذاشته . و میگوید که تا این ها را برنداری و تا این ها را نچشی کاسه ی بعدی را به دستت نمی دهم. تو هی پایت را زمین بکوب بگو این را نمی خواهم، من این را نمی خواهم، من این را دوست ندارم ،ولی راهی نداری. پس آنچه که در کاسه ات هست بچش و بگو خدایا همین قدر که به فکرم بودی و همین که تو کاسه ام گذاشتی که من بتوانم دوام بیاورم شکرگزارم مرا لایق بدان ، به از این ها به من عطا کن.
و اما بعد...
پادشاهی بود و وزیری داشت. پادشاه بسیار زیرک بود، یک روز به وزیرش گفت سه ماه فرصت داری جواب سه سوال من را پیدا کنی. سه تا سوال دارم ،این سه تا سوال را باید ظرف سه ماه پاسخش را پیدا کنی. سه سوال چی بود؟
-    برای من بگو خدا چه می خورد؟
-     خدا چه می پوشد؟
-    خدا چکار می کند؟
وزیر به بچه کوچولو که نمی خواهد درس بدهد،  باید دنبال یک جواب عمیق و درست حسابی بگردد .گشت و گشت سه ماه نه خواب داشت و نه خوراک، به پایان سه ماه که رسید بود یک روز که به سمت قصر می آمد و در راه بسیار سرگشته بود ، به نوکرش برخورد نوکرش ازش پرسید: که آقا سرور من شما چتونه؟  من می توانم کمکی کنم !؟ وزیر از روی ناچاری گفت: که پادشاه از من جواب سه سوال را خواسته و من نمی دانم که به اون چی باید بگویم! نوکر گفت: سوال اول را پاسخش رامی گویم : خدا چه می خورد ؟ شما خدمت پادشاه بفرمایید: که خدا غذا نمی خورد، آب نمی نوشد، تنقلات نمی خورد، سبزی جات نمی خورد، میوه جات نمی خورد، اما غم بندگان را بسیار می خورد. سوال دوم که از شما پرسیدند: خدا چه می پوشد؟ بفرمایید: خدا کت نمی پوشد، شلوار نمی پوشد ،پیراهن نمی پوشد، چادر نمی پوشد ،کفش و جوراب نمی پوشد، لباس های الوان نمی پوشد ،اما خدا ابروی بندگان را می پوشاند. گفت: خوب جواب سوم،  خدا چکار می کند؟ گفت:  برو این دوتا را  اگر ازتو پرسید جواب بده من دم در ایستاده ام برای سومی بیا دم در تا پاسخ بدهم. رفت خدمت پادشاه، پادشاه سوال کرد جواب پادشاه را به این شکل وزیر داد . پادشاه گفت: خوب جواب سوال سوم ؟! گفت: اجاره بدهید قربان بر می گردم. پادشاه زیرک بود، گفت: برو به اون کسی که جلوی در ایستاده بگو بیاید داخل، وزیر رفت و نوکر را آورد .پادشاه امر کرد به نوکر لباسهایت را بکن به وزیر هم امر کرد لباسهایت را بکن بعد امر کرد لباسهایتان را باهم عوض کنید. خدا چکار می کند؟ بنده ای را که بخواهد عزت می بخشد و بنده ی را که نخواهد خوار می دارد، لباس عزت و بزرگی می پوشاند و لباس خواری و پستی هم می پوشاند .وقتی که  فقط از خداوند این کار به این بزرگی  بر می آید شما  به در خانه ی چه کسی می روید عزت طلب کنید؟! به در خانه ی چه کسی می روید؟! تا از خواری و ذلت فرار کنید، مگه رهایی نمی خواهید ؟!خدایی که کارش در هر ثانیه و هر دقیقه شبانه روزِ شما ، فقط همین هست. شما به کجا پناه می برید؟! دست پیش چه کسی دراز می کنید؟! الان دعای جوشن  کبیر را  که شروع می کنیم .خدا را با اسامی و صفات مختلفش صدا می کنیم، نگاه کنید ببینید کدام یکی از این صفت ها در شما اندکی وجود دارد برای آنهایی که وجود دارد طلب کنید .بیشترش کند و اگر صفاتی را دیدید که شما مزین به اون صفات نیستید که باید باشید یعنی اصلا رمز خلقت فقط بر همین اساس خدا ما را آفرید تا به ما شناخته شود  این حرف خیلی بزرگی است، من بنده ی عاجز به درد نخور چطور خدا  می خواهد با من شناخته شود؟! بندگان خدا، ما در خدا می نگریم و خدا در ما اگر هوشیار باشیم  و صاف، وقتی به خدا می نگریم به ما باز می تاباند، می تاباند چه را صفاتش را ؟ چه را اسماء ش را ؟ و وقتی به ما  تاباند ما تجلی می کنیم .حواس ها کجاست!؟ بیخود که به ما نمی تاباند، می تابانه که ما همان را به دیگران باز گردانیم ما تجلی کنیم اسماء الهی را در میان مردم .کدام ما تجلی بخش صفات الهی هستیم!؟ امشب بخوانید به دعا توجه کنید، ببینید در شما چقدراز این صفات جای داره اگر از دعای جوشن کبیر گذشتید با چُرت و بی توجهی بقیه شبتان را برگردید خانه هایتان چون می خواهید برای کی گریه کنید؟! برای امیرالمومنین ؟ امیر المومنین قرآن ناطق بود ، قرآن ناطق بود برای چی می خواهید بشینید ؟ پس هوشیار باشید امشب از دستتان نرود .التماس دعا می کنم به تک تک شما ، ان شاالله همه همدیگر را حلال می کنیم و سعی می کنیم که امشب صورت هایی پیدا کنیم که تجلی اسماء الهی باشد. امشب می خواهیم همه مان آینه ی خدا شویم خدا در ما نگاه کند خود را و دیگران در ما ببینند خدا را ، ببینیم چکار می کنید یا علی. یه رمز دادم امشب به آن هایی که حواسشان با من بود. یا علی مدد.












 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید