منو

شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat 04 20 2024

A+ A A-

عشق چیست بخش دوم

 بسم‌الله الرحمن الرحيم

می پردازیم به مقوله عشق که زمانی قبل تر از این به آن پرداخته بودیم . عشق را کششی شرح دادیم که بین دو ذره همجوار، در پازل هستی به وجود می آید و انسانهای هوشیار و آگاه بلافاصله آن را دریافته و فرصت را غنیمت می شمارند . یادتان باشد بهشت خداوند عالم را که بسیار اندک از آن می دانید به بها می دهند نه به بهانه . این جمله مفهوم خاصی دارد ، زیرا تمامی عوالم از مبدا تا مقصد در جهان هستی که زیر پای موجودی به نام انسان دَرنَوردیده می شود از برای آماده شدن این موجود برای پا گذاشتن به عالمی به نام بهشت است که انسان ها فقط تعاریف دنیوی اندکی از آن در کلام وحی خوانده و می دانند . اما در بهشت فراتر از این کلام است که انسان لذائذ دنیوی که در دنیا سبب لذتش می شده است را در آنجا بدون زحمت و هزینه ای بهره ببرد .

اما در دنیا حیطه شناخت و معرفت انسان کوچک و بسته است و بیشتر از نمونه های دنیوی را درک ندارد ، فقط نمونه های دنیوی ! بدین سبب در قرآن برای انسان چنین تصویر می گردد اما برای آدم وضع فرق می کند زیرا آدم تمامی امانت الهی را در سینه خویش محفوظ دارد ، بر آن آگاهی نیز دارد ، پس برای او متفاوت است ، پس آدم نیز با انسان متفاوت است . حال چگونه ؟ انسان صاحب جنسیت و آگاهی از این تفاوت جنسیت می باشد . همین سبب می گردد که به جای هرگونه تفحصّی فراتر از جنسیت ها فقط به این مقوله بپردازد . این حیطه ای بس وسیع و در خود فرو بَرنده ای است ، هر دَم یک تفاوت جدید ، یک دلیل برتری و یک امتیاز عالی تر را کشف کرده به دنبال آن در حرکت می افتد . اگر این حیطه را سریع دَرنَوردد و به پایان برده و از آن خارج شود ، عالی است . چون پس از آن ورود به عالم آدمیت است ، عالمی که دو جنسی ندارد . نبودن دو جنسی نیز نوع بهره وری از لذتها را تغییر می دهد ، نگاه را به سویی پیش می برد که در آنجا با همه تفاوتهای فردی ، همه یکسان هستند . در جریان دمادم به سوی مقصد هیچ کسی بر دیگری سبقت نمی گیرد یا دیگری را معدوم یا محروم نمی نماید . حقی را ضایع یا آزاری را صادر نمی نماید زیرا همه می دانند که هر نقطه این عالم که باشی فاصله ات با مقصد مثل ذرات دیگر است یا به عبارت بهتر فاصله ای وجود ندارد ، فضای خالی ای وجود ندارد که تو مجبور به پیمودن آن باشی . هیچ کسی نمی داند این عالم چگونه است ؟ آری چنین است . آیا باز هم فقط به دنبال بهشت می دوی ؟ آیا نمی خواهی در این بیکرانه تو هم یکی از ذراتش باشی ؟ کلام پیشین مرا بسیاری شنیدند ، بسیاری هم خواندند ، بسیاری خود را یکباره در چرخشی سخت و سیاه و بی پایان حس نمودند ، متاسفم ، خیلی متاسفم . ولی لازم بود که هر کسی بداند در آنچه که پشت سر گذارده چه کرده است ؟ چه چیز را فدای چه چیز دیگری نموده است ؟ اگر تا دیروز خود را زرنگ و دانا و برتر و پیروز می دانسته است آیا به حق بوده یا خیر ؟ آیا درست آمده است ؟ آیا از آنچه که در قلبش به ودیعه گذارده شده به واقع بهره جسته است ؟ راه خود را در روشنایی آمده یا خیر ؟ این بررسی ضروری بود ، زیرا به حقیقت عظیمی دست یافته ایم . اگر این تحلیل ها درست انجام نشود باز هم ودیعه الهی را به غلط بهره برده ، آن را حیف و مِیل نموده و به خسران سختی بسیار می رسیم . و اما بعد ........

در پازل هستی هر ذره ای اگر ذره همجوار خود را پیدا نموده و از آن جدا نشود حتی اگر در سختی قرار داشته باشد هم عالی است . چون بخش تجلّی دهنده این پازل که مربوط به او و ذره کناریش بود روشن شد . این روشنایی هم برای خودش و هم برای ذرات دیگری که به شکل های مختلف و در قالبهای مختلف قرار است کنارش قرار گیرد مفید و راهنمای خوبی است . اما اگر ذره ای ندانست ، ذره ناهمگونی را برای همجواری خود برگزید ، چه می شود ؟ این سوال بسیاری از خوانندگان متن قبلی می باشد که با ذهن خویش بی وقفه پرسش نمودند ، می گوییم . اگر ذره ای نادانسته ذره ناهمگونی را برگزیند دو حالت پیش می آید :

حالت اول : تا آخرین لحظات زندگی دنیایی خویش نمی فهمد ، در آخر لباس تن را ترک نموده به دیار باقی می رود که همان خواهد شد که قبلاً گفتیم .

اما حالت دوم : انسان پس از انتخاب می فهمد که چه کرده است ؟ هیچ ذره ای را که همجوار ما نبوده و حالا کنار ماست نمی توان خودخواهانه طرد نمود . اندیشه خیلی ها بود از آن هفته که اشتباه کردم ، باختم ، آخرتم هم سوخت .

اشتباه نکنید ، حالا که انتخاب کردید و الان کنار شماست خودخواهانه نمی توانید طردش کنید . بلکه با حرکت به سوی تعالی ذره ناهمگون را با خود نیز همراه برده و در نهایت از خودگذشتگی و ایثار او را به سوی آن ذره ای که بایستی باشد حرکت داده و کمک نمود تا الی آخر . پایان کار چه خواهد شد ؟ کارها را انجام داد ، پایان کار چه می شود ؟ آیا این ذره همان خواهد شد که ذره همجوار ما قرار بود باشد ؟ اگر شد پس جایگاه ذره ای که در پازل هستی قرار بود کنار ما باشد کجا خواهد شد ؟ اگر نشد آن وقت بر سر او و ما که هر دو نتوانستیم نقطه ای را در این پازل تجلّی بخشیم چه خواهد آمد ؟ در پازل جهان هستی نقوش بی شماری تصویر گشته است ، همه این تصاویر مثل صفحات کتاب که روی هم قرار گرفته ، قرار دارند ، هر ذره تصویری است . پس ذره همجوار ما مورد ظلم قرار نمی گیرد بلکه به صفحات زیرین پازل منتقل می شود و جایگاه خویش را خواهد داشت ، اما در تصویر دیگری از پازل جهان هستی . ذره ناهمگون قبلی در جایگاه او در کنار ذره خویش متجّلی شده و مورد تحسین ملائکی که روزی بر او به امر پروردگار خویش سجده نموده بودند واقع می گردد . اما اگر آن ذره همجوار نشد یا به عبارت بهتر نخواست که بشود آن وقت عدم یا عالم نیستی انتظارش را می کشد و شما نمی دانید این چه عالمی است ؟ برای ذره پُرتلاشی که نتوانست ذره انتخابی اش را همجوار سازد دور جدیدی تعیین می گردد ، تلاشی مجدد و سنگین را در پیش خواهد داشت . نمی دانم ......... شاید که باز هم ادامه خواهد داشت ؟ شاید هم که نه ؟

به آن فکر بکنید نکته های بسیار بسیار مهم و عجیبی در آن است ، چه برای قشر جوان ، چه برای قشری که انتخابهایش را کرده و دورهایش را طی کرده است . فرقی نمی کند در دور باقی مانده می تواند تلاشش را انجام بدهد که خیلی هم عقب نیفتد ؛ انتخاب با شماست............... .

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید