منو

پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu 04 25 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره حج بخش یازدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بالْعَذَابِ وَ لَن يُخْلِفَ ٱللَّهُ وَعْدَهُۥ وَ إِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾ ‎
از تو تقاضاى تعجيل در عذاب مى‌كنند، با آن كه هرگز خدا از وعده‌اش تخلّف نمى‌كند. و در حقيقت يك روز نزد پروردگار تو مانند هزار سال است از آن چه مى‌شماريد.
انسان ها بخاطر عنادشان، بخاطر سرکشی شان از پیغمبر می خواستند که اگر قیامتی که تو می گویی درست و راست است به ما نشان بده، بگو خدا آن قیامت را زودتر برای ما بفرستد. خداوند می گوید این ها نمی دانند از تو تعجیل در عذاب می خواهند، دیگر نمی دانند آن یک روز قیامت در نزد پروردگار یک روز است ولی به اندازه هزارسال از عمرما، هزار سال در روز قیامت به سَر بُردن خیلی ساده نیست یعنی اصلاً ساده نیست، آدم ها دنبال چه می گردند؟ گر چه که در دنیا به ساده ترین حُکم ها که خداوند دستور داده انجام ندهید، می دهند. حرف می شنوید، بشنوید نه نصف آن را بشنوید نصف آن را خودتان تصور کنید شنیدید، بشنوید.
وقتی حرف منتقل می کنی عین آن را منتقل کن نه این که نیم بند آن را از آن چه که شنیدی بگویی و مابقی از آن چه که فهمیدی، دیگران فهم شما را نمی خواهند، از شما همان چیزی را می خواهند که شنیدی و باید می گفتی. انسان در دنیا متأسفانه خیلی عجول است، همه چیز را با عجله می خواهد و خیلی جالب است در شنیدن عجله می کند، در خوردن عجله می کند، در پوشیدن عجله می کند، در خواستن روز قیامت و روز عذاب هم عجله می کند. می گوید تو به چی داری عجله می کنی، می دانی یعنی چه؟ آن روزی که تو می خواهی فکر می کنی یک صبح تا شب تمام می شود؟ اصلاً هم چنین خبری نیست!! آن یک روز معادل هزار سال از عمر شما در دنیاست، به آن فکر کنید.
وَ كَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَ هِىَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَ إِلَىَّ ٱلْمَصِيرُ ﴿٤٨﴾ ‎

و چه بسيار شهرها كه به آن ها مهلت دادم در حالى كه ستمكار بودند.
خیلی دیارهای مختلف هست که در آن ها فسق، فجور و زشتی جریان دارد بعد همه هم این طوری می گویند: نگاه کن می گردند، کِیف هم می کنند، خوش هم می گذرانند دیگر نمی دانند که خداوند به خیلی از این انسان ها و به خیلی از این سرزمین ها فعلاً مهلت داده است.
سپس گرفتارشان کردم. بعد از این که دوره مهلت تمام می شود گرفتارشان می کند.
و بازگشت همه به سوی من است. هیچ کس از این بازگشت نمی تواند فرار کند، جایی در عالم نیست که خدا نباشد. آمد پیش معصوم خدا گفت من دلم می خواهد یک دانه گناه کنم ببینم چه مزه ای دارد می شود؟ فرمود چرا نمی شود گناه کن. با تعجب نگاه کرد، گفت منتها برو جایی گناه کن که خدا نباشد، جایی که خدا تو را نبیند. خیلی هم ذوق کرد آمد بیرون بعد هرچه فکر کرد کجا پیدا کنم که خدا من را نبیند؟! دید چنین جایی وجود ندارد. همه ما بازگشتمان بسوی خداست، وقتی که همه مسیر بازگشتمان یکی خواهد بود پس این همه شالتاخ بازی و بالا و پایین پریدن ها و حرکات ناجور کردن برای چیه؟! به چه درد می خورد؟
قُلْ يَـأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٤٩﴾‏
بگو: اى مردم! من براى شما فقط هشدار دهنده‌اى آشكارم.
می دانید دیگر پیامبر هشدار دهنده آشکار است، بشارت دهنده آشکار است، برای مردم پیام می آورد و در آشکار بیان می کند. بر خلاف پیامبر، امام پنهان است، ولیّ خدا پنهان است انسان ها باید به دنبال ولیّ بدوند. خداوند به پیغمبر می گوید: به مردم بگو من فقط هشدار دهنده آشکار برای شما هستم. پس از آن چه که به شما هشدار داده می شود پند بگیرید، دستور بگیرید.
فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿٥٠﴾
پس، آن ها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، آمرزش و روزى نيكو براى ايشان خواهد بود.
این آمرزش یعنی چه؟ به شکل های مختلف می توانیم آمرزش خداوند را در دنیا و در آخرت حس کرد. در آخرت که نرفتم هنوز ببینم آن جا چه خبر است! اما در دنیا آمرزش خداوند را می توانم حس کنم، چه طوری؟ وقتی من در آسایش و امنیّت زندگی می کنم آمرزش خدا بالای سرم هست، او مرا آمرزیده که می توانم آرام باشم. افراد گناهکار در اوج خوشی، بزن و برقص و مال و منال بسیار، در نهایت به خلوت خودشان که می رسند کلافه، عصبی، افسرده و هزارتا بلای دیگر دارند. اما آن که در خلوت خودش و در آشکار بین مردم در یک آسایشی، در یک طمأنینه ای زندگی می کند، چیزی نمی تواند او را پریشان کند این آمرزش خداوند است که نصیب او شده است. حالا ببینید شما آمرزش دارید یا ندارید؟ لازم نیست به کسی بگویید، به خودتان نگاه کنید، اگر ندارید بروید ببینید کجای کار خراب است، یک جای کار خراب است، آن جایی که خراب است پیدا کنید، آن را اصلاح کنید.
پس، آن ها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند آمرزش و روزى نيكو براى ايشان خواهد بود. روزی نیکو چیست؟ روزی نیکو این است: هر چه به او داده شود بخورد، سالم است، هر کسی برای او چیزی بیاورد پول او حلال است، خودش کار می کند روزی حلال قسمت می آورد برای خودش، دنبال حرام نمی رود، خدا به او جفت می دهد جفت خوب حلال مؤمن می دهد. در عالم جفت روزی بزرگی است همین طوری انتخاب نکنید؛ جفت هر کسی خوب باشد نعمت خدا به او تمام شده، هم دنیایش خوب خواهد شد، هم آخرتش، چرا؟ چون دنیایش بواسطه جفت مؤمن حلال است، خوشحال است، پی کارهای زشت نمی رود، چون جفت او نمی گذارد. اگر خدا اولاد صالح به شما داد، سالم را نمی گویم یک چیزهایی تقدیر آدم هاست، هیچ اشکالی هم ندارد، یک اولادی هم دنیا می آید، سالم هم نیست هیچ ایرادی ندارد او باید دور خود را دنیا طی کند، تو هم که یا مادری یا پدری وظیفه ات است که او را نگه داری، امتحان تو است. اما اولاد صالح باشد، بدنبال کارهای ناشایست نرود، چنین اولادهایی برای ما روزی خوب هستند، روزی نیکو هستند. ما را به یک جاهایی دعوت می کنند، به یک مکان هایی دعوت می کنند که در آن مکان ها فسق و فجور اتفاق نمی افتد هر چه هست سلام است و سلامت، سلام است و تحیّت، این هم روزی نیکوست. دوستانی داریم چون برگ گل، یکی از یکی بهتر و یکی از یکی پاکیزه تر، این هم روزی نیکوست.
خداوند آن هایی که ایمان می آورند کارهای شایسته می کنند، کارهای شایسته چیست؟ دروغ نمی گوید، حسد نمی کند، برتری طلبی نمی کند، تهمت نمی زند، غیبت نمی کند، هر چه حلال خداست حرام نمی کند، هر چه حرام خداست برای خودش حلال نمی کند این ها می شود کارهای شایسته، به دیگران محبّت می کند، به دیگران رسیدگی می کند. یک قصّه خیلی جالبی اتفاق افتاده: یک سالی است به واسطه خانمی که پیش من آید و می رود به منطقه ای که زندگی می کند ما خیرات فرستادیم هر چه که می توانیم به آن ها هم می رسیم؛ همان چیزی که دوستان گاهی می برند نصف غذای آن ها در کوچه ها می ماند، روی ماشین ها می گذارند و می روند، می گویند: امشب غذا نمی دانم چرا این مدلی بود! به همین ها دادیم خوردند. به این خانم گفتند: تو کجا می روی و از کجا این غذاها را می آوری؟ از کجا نان می آوری؟ نان خیرات می دادیم. به هر خانواده 10 تا دانه نان خیراتی می دادیم خانواده 6 سر عائله هست، 10تا نان می دادیم، فکر می کنید این تعداد نان را چقدر وقت باید بخورند؟ می گفتند: چرا این نان ما هیچ وقت تمام نمی شود، دوباره برای ما نان می آید، هیچ وقت سفره ما بی نان نمی ماند. به این خانم می گفتند: تو خیلی تغییر کردی، در گفت و گوی خود تغییر کرده، در سبک زندگی تغییر کرده، تو چه کار می کنی؟ چه خبر است؟ این ها از کجا می آید؟ گفته این خانم برای بیمه آقا امام زمان(عج) پول جمع می کند، نمی توانست به آن ها توضیح بدهد که ما موارد کاری مان چیست، بعد هر چه که در می آید به مردم کمک می کند. شما باورتان می شود با این اندک روزی که دارند به حساب ما بیمه امام زمان(عج) می ریزند. قشنگ تر آن کجاست می گفت یکی از آن ها تلفن زده بود، گریه می کرد، خنده می کرد، گفتم چه شده؟ حاجت خود را گرفتم، بیمه امام زمان را دادم، حاجتم را گرفتم. روزی نیکو این است؛ من که از خودم فقط هزینه نمی دهم، مثل شما یک کارمند هستم، مگر چقدر پول دارم خرج کنم! یک مقدار شما می دهی، یک مقدار آن یکی می دهد، یک مقدار من می دهم جمع می کنم این طور آن را خرج می کنم. اگر مال حلال نباشد این طوری جواب می دهد؟ این طوری جواب نمی دهد. مراقب باشید از خدا روزی نیکو دریافت کنید، شرط آن درست حرکت کردن است، شرط آن این است در خط بروید و از خط خارج نشوید.
وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿٥١﴾
و کسانی که در تخریب آیات ما کوشیدند که ما را عاجز کنند آن ها اهل دوزخ هستند.
ماشاالله از آن هایی که آیات خدا را دارند تخریب می کنند. امروزه در جامع بشری و علی الخصوص جامعه ایرانی خیلی زیاد هستند؛ بعضی ها برای این که اعتراض خود را نشان دهند، برای این که بگویند ما با این مخالف هستیم، با آن مخالف هستیم، حربم خود را پاره می کنند. هر زن و هر مردی صاحب حریمی است، حریم انسان ها باید باقی بماند، هیچ کس حق ندارد این حریم را بشکافد. چون من از دست آن عصبانی هستم پس من این مدلی می کنم، مثل این می ماند خانم یا آقا از دست همسایه روبرویی که باعث آزار او شده عصبانی هست، لخت بلند شود و برود پشت بام، بگذار من آن را آزار بدهم، این دیگه چه مدلی است! همسایه آن طرفی برای این که همسایه این طرفی را آزار بدهد، کفتر باز است به او می گویند آقا کفتر بازی نکن، روی پشت بام، سر خود را در خانه و زندگی مرد نکن، مردم می خواهند در زندگی خود آرام باشند، کفترها می میرند از آن بالا آن ها را پرت می کند پشت بام آن ها، کسی هم نمی داند که کفتر مُرده افتاده، کولر را می زنند می بینند چه بوی گندی همه جا را گرفت. نکنید، به هر کاری دست نزنید به خاطر این که عصبانی هستیم، به خاطر این که مخالف هستیم، اگر از چیزی ناراحت هستیم، اگر با چیزی مخالف هستیم از طریق صحیح و منطقی آن عمل کنیم، چرا خودشکنی می کنیم، چرا حرمت آدمیِ خودمان را می شکنیم؟ خداوند می گوید: آن هایی که در تخریب آیات ما می کوشند که ما را عاجز کنند آن ها اهل دوزخ هستند. این دنیا در آن جوش و خروشِ عصبانیّت و خشمگینی زندگی می کنند آن طرف هم می روند آتش دوزخ نصیبشان است، مبارکشان باشد.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید