منو

شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat 04 20 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره فجر بخش ششم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

در ادامه سوره فجر که در جلسات پیش تلاوت شد که خداوند اشاره فرموده بود بر کسانی که میراث ضعیفان را یک جا می خورند ، دیگران را بر اطعام بینوایان تعقیب نمی کنند و در انتها فرمودند و مال را بسیار دوست می دارند . در ادامه این آیات و این گفتگوها می خوانیم در آیه بیست و یک که خداوند می فرماید به این افراد که :
كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿۲۱﴾
چه خیال می کنید وقتی که زمین درهم شکست و به سختی متلاشی گردید و فرمان پروردگارت فرا رسید .
وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿۲۲﴾
فرشتگان صف در صف حاضر شدند .
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرَى ﴿۲۳﴾
در آن روز جهنّم را حاضر کنند در آن روز است که انسان بیدار شود اما از این بیداری او را چه سود ؟ ظاهر آیات در اول این می آید که اشاره می کند خداوند رجوع می کند به روزی که آن را روز پایان دنیا می نامد که در آن روز زمین در هم می شکند و همه چیز متلاشی و داغون می شود و در آن زمان است که فرمان پروردگار فرا می رسد ملائک ظاهر می شوند صف در صف جهنّم را حاضر می کنند . این آیات را که می خواندم غیر از آن چه که ظاهر آیات ما را ارجاع می دهد به چنین روز بزرگی و چنین روز هول انگیزی برای خودم هم در دنیا چنین روزی را مشاهده می کنم . مشاهده می کنم وقتی زمین در هم شکست وقتی زمین به بار ننشیند ، وقتی زمین نتواند پاسخ یک ویروس به این کوچکی و ریزی را بدهد و آن را سر جایش بنشاند در عمل همه چیز رو به متلاشی شدن می رود . علم و تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده ولی قریب یک سال و اندی است که دنیا در هم پیچیده با موجودیت بسیار ریزی به اسم کووید 19 و هنوز واقعاً نمی دانند که چه باید بکنند آیا از این جا صادر می شود ؟ آیا از آن جا بر می خیزد ؟ آیا چنین واکنش هایی دارد یا آن چنان واکنش هایی دارد ؟ یکی را انگلیسی می نامند ، یکی را هندی می نامند خدا می داند تا آخرین روزها هر کشوری یک کووید 19 به نام خودش خواهد داشت و این باعث متلاشی شدن همه آن چیزهایی که در روی زمین برای بشر روزگاری وسیله آسایش و آرامش بود خواهد شد . هنوز آن را نمی بینیم ، چون هنوز هواپیماهامان بر می خیزد ، هنوز خیلی از تکنولوژی ها در کار است و حرکت می کند و خیلی چیزهای دیگر ولی از کجا می دانیم که چنین روزی خیلی زودتر از آن چه که فکر می کردیم فرا نرسد .
در آن روز خداوند فرشتگان را فرمان می دهد صف در صف حاضر شوند . فرشتگان موجودات بی گناهند آن ها که حاضر شوند یعنی پایان همه چیز ، یعنی پایان همه فرصت ها .
در چنین روزی جهنّم حاضر می شود . جهنّم در دنیا آگاهی به آن چه که می داشتیم و قدر ندانستیم و آگاهی به آن چه که داشتیم و به ضلالت از آن بهره بردیم ، باعث آزار بقیه شدیم ، حق ها را نا حق کردیم و در زندگی خودمان خیلی ساده دلیل و برهان آوردیم که نه ، این حقش بود که این طور شود ، آن حقش بود که این طور شود و همه این ها را موجّه جلوه دادیم . در آن روز وقتی آن پرده آگاهی بلند می شود دیگر هیچ کدام از این توجیهات جایی ندارد . آیا جهنّمی از این بالاتر خواهد بود ؟ آیا جهنّمی بدتر از این خواهد بود که ببینیم این اعمال ما نه تنها خانواده هایمان را بلکه هم وطنان مان را ، بلکه مردم دنیا را ، بلکه بچه هایی را که از شدّت گرسنگی در ممالک دیگر به در فقر و در مرگ به سر می برند حاصل طمع و حاصل بهره وری های بزرگ از جانب انسان های بد است . آن موقع که انسان واقف می شود دیگر هیچ راهی برای گریزی وجود نخواهد داشت . بیدار شوید آن موقع به طور کامل متوجه می شوید اما دیگر سودی ندارد پس بهتر نیست امروز بیدار شویم ؟ پس بهتر نیست امروز دست از اعمال زشت و ناپسندمان بکشیم ؟ آیا بهتر نیست امروز تصمیم بگیریم دیگر دروغ نگوییم ؟ آیا نمی دانیم یک دروغ ما ، یک بهتان ما ، یک تهمت در یک جامعه بر یک فرد چه عواقب وخیمی را به بار می آورد ؟ نمی خواهیم بیدار شویم و یاد بگیریم که این کار را نکنیم ؟ حسد نورزیم ، حسد خیلی چیز زشتی است ؛ خشم خیلی چیز زشتی است . چه خشم ها که دامان بسیاری از آدم ها را گرفت و سوزاند در نهایت خود فرد را به ورطه نا امیدی و اشک ، آه و حسرت انداخت ولی بی حاصل . امروز بیدار شویم چرا آن روز باید بیدار شویم ؟ بیداری امروز خیلی زیباتر نیست تا آن روز ؟ دست کشیدن از حرف های اضافه ، به همان اندازه که موسیقی های ناهنجار دنیا را آلوده می کند کلام های ناهنجار صد برابر بیشتر آلوده می کند ، بهتر نیست کمتر حرف بزنیم ، بهتر نیست بیشتر سکوت کنیم و به آن چه که در جهان خلقت وجود دارد نگاه کنیم ، تا کی ؟ آیا لازم است همیشه حرف بزنیم ؟ اصلاً . دهان باز نکنیم مگر به کلام شیرین ، دهان باز نکنیم مگر به کلام راست ، درست و پر از محبّت و عشق . آیا لازم است که به دیگران ثابت کنیم شما نمی فهمید و من می فهمم . مگر امام حسین(ع) و امام حسن(ع) که این همه مورد عشق ما هستند در کودکی بر پیرمردی که اشتباه وضو می گرفت ، فرزندان امام امّت بودند ، آیا گفتند پدر جان این طرز وضو گرفتن غلط است ؟ اشتباه پیرمرد را چطور گرفتند ؟ با گفتن این که پدر ببینید آیا ما دو برادر درست وضو می گیریم یا نه . آیا لازم است که ما همیشه آن چه را که می دانیم به رخ دیگران بکشیم ؟ فصل ، فصلِ بیداری است ، تا دیر نشده همگی بیدار شویم . می گوید پس از بیداری فرد خواهد گفت :
يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿۲۴﴾
گوید ای کاش برای این زندگی ام چیزی فرستاده بودم . پس از بیداری ، زندگی ادامه خواهد داشت ، در جهان دیگر ؟ به طور حتم اما من معتقدم در همین جهان انسان وقتی بیدار می شود و اگر در قبل از بیداری یک جایی بالاخره چشم باز می شود ، یک جایی بالاخره انسان می فهمد و اگر خیلی دیر شده باشد برای جبران جز آه و حسرتی به تنوره جهنّم چیز دیگری نصیبش نخواهد شد . آن موقع خواهد گفت ای کاش از قبل اندوخته ای می داشتم ، ای کاش چیزی برای خودم فراهم کرده بودم .
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿۲۵﴾
پس در آن روز هیچ کس مانند عذاب کردن او عذاب نمی کند . خداوند بسیار رحمان و رحیم است . ما بسیار از بخشنده بودن خداوند دیدیم ، خواندیم و شنیدیم . هرگز بر بنده ای عذاب را نمی پسندد ولی تنبیه لازم است و هیچ کس جز او نمی تواند چنین تنبیهی را انجام دهد .
وَ لَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿۲۶﴾
و هیچ کس مانند بند کشیدن او به بند نمی کشد . این بند کشیدن تنها مفهومش این نیست که ما را به غل و زنجیر می کشند ، ای کاش غل و زنجیرمان کنند . بندی که به دور انسان بسته می شود و دیگر به او اجازه جبران نمی دهد ، بدترین بند است . بندی که به دور انسان کشیده می شود و دیگر نمی تواند تهمتی را که زده از توی جامعه جمع کند ، بدترین بند است . بندی که به دور انسان زده می شود به جرم این که یک روزی برای شخصی یا خانواده ای طلسم و جادو زد و آن ها را به سختی و بدبختی کشید ، دیگر جبران نمی شود . هیچ کس مانند بند کشیدن او به بند نمی کشد و اما خلاف این انسان ها :
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿۲۷﴾
تو ای جان آرام یافته به اطمینان رسیده . ای کسی که در دنیا در حالت هوشیاری و آگاهی زندگی کردی ، آرام یافتی در آغوش خدایی که همیشه با تو بود و به اطمینان رسیدی که در امنیّت چنین خدایی زندگی می کنی حتی اگر تو را تنبیه کند برای تو از ناز و نعمت بالاتر است .
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ﴿۲۸﴾
به سوی پروردگارت باز گرد که تو از او خشنود و او از تو خشنود است . شاید امشب که روز نیمه ماه رمضان است ، روز میلاد آقا امام حسن مجتبی(ع) است فرصتی را خداوند به ما عطا کند که بر گردیم به سوی خودش ، برگردیم و باور کنیم که خدایی که همیشه همراه ماست ، همیشه ما را می بیند پس پروا کنیم از آن چه که زشت است ، دوری کنیم از آن چه که زشت است ، به عشق خدایی که هر دَم بر ما محیط است و ما در آغوش او به سر می بریم . خداوند در چنین حالتی به بنده اش خواهد گفت برگرد ، به سوی پروردگارت برگرد تو از خدایت خشنود بودی و خدایت از تو خشنود است .
فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿۲۹﴾
پس به جمع بنده گانم در آی . من به این آیه که رسیدم فهمیدم که باز هم روی این آیات به من و شماست که در دنیا خدا ما را فرا می خواند و ماه رمضان ، ماه فراخوان خداست برای آن که به آن اطمینان قلبی برسیم و به سوی خدا برگردیم تا ما را در زمره بندگان خودش قرار دهد و کسی که بنده خدای خویش بود در دنیا در بهشت زندگی خواهد کرد .
وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿۳۰﴾
و در آخرت نیز به بهشت خداوند وارد خواهد شد . باشد که امشب ما را خداوند یک نگاه دیگری به حرمت آقا امام حسن مجتبی(ع) بفرمایند و فرصتی دوباره عنایت کنند تا جزو این دسته از بندگان خداوند قرار گیریم که ما را دعوت به بازگشت کنند و دعوت کنند تا به جمع بندگان خدا افزوده شویم ؛ ان شاءالله .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید