منو

پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu 03 28 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره مریم بخش ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

در ادامه‌ آیات قبل که در سوره‌ مریم تلاوت شده بود امروز می‌پردازیم به آیه‌ 39 که خداوند فرموده :
وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٣٩﴾
آن ها را از روز حسرت آن گاه که کار از کار بگذرد بترسان .
ما در دنیا حسرت را خیلی تجربه می‌کنیم اما قرآن خیلی قشنگ تعبیر می‌کند می گوید : روز حسرت روزی است که دیگر هیچ کاری نشود کرد ، والسّلام . پس در دنیا هر اتفاقی هم که بیفتد ، هر خسارتی ببینیم ، هر زیانی ببینیم یا هر مسئله‌ خاصی هم به وجود بیاید نمی‌تواند حسرتِ صرف باشد چون هنوز در دنیا زمان داریم و می‌توانیم آن را یک طوری تغییرش بدهیم . روز حسرت را خدا معنی می‌کند آن گاه که کار از کار بگذرد . آن ها را از روز حسرت آن گاه که کار از کار بگذرد بترسان ، چه کسانی را ؟ در حالی که آن ها غافلند ایمان نمی‌آورند . می گوید : مهم نیست که آن ها در غفلت به سر می‌برند و نمی‌خواهند که ایمان بیاورند شما آن چه را که بر عهده ات است انجام بده . خدا به پیغمبرش می فرماید ، این شامل ما هم می شود ، ما کارمان را انجام می دهیم می‌خواهند بپذیرند ، می‌خواهند انتخاب درست بکنند ، نمی‌خواهند نکنند . اما خودمان خوب بدانیم که در دنیا تا زمانی که زنده هستیم و تا زمانی که زمان در دستان ماست و لحظاتِ حال یکی پس از دیگری می آید و به گذشته تبدیل می شود لحظه‌ حال بعدی هنوز در راه است و می رسد ، ما می‌توانیم کاری بکنیم به حسرت دچار نمی شویم . هر وقت که این حالت تمام شد آن موقع روز حسرت است .
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُونَ ﴿٤٠﴾
ماییم که زمین را با هر که در آن است به میراث می‌بریم .
پروردگار یکتایی که همه چیز را آفریده ، همه‌ موجودات را آفریده ، فرموده : ماییم که زمین را با هر که در آن است به میراث می‌بریم ، در چه زمانی ؟ در آن روزی که تعدادی از انسان‌ها جدا خواهند شد ، موجوداتی که متمرّد بودند ، عصیانگر بودند جدا خواهند شد و به وادی دیگری فرستاده می شوند ، آن موقع است که زمین که خودش جزئی از این کائنات است و جزئی از این دایره آفرینش است با همه‌ موجوداتی که درون آن است به میراث ، به نزد خدایش برمی‌گردد .
همه به سوی ما بازگردانده می‌شوند . همه‌ موجودات برمی‌گردند به سوی خداوند اعم از آدمیزاد و تمامی موجوداتی که خلق شدند . هر آن چه که خلق شده به سوی پروردگارش برمی‌گردد ، چه خلق نشده ! خداوند ، که همه‌ هستی از آن اوست .
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا ﴿٤١﴾
در این کتاب ابراهیم را یاد کن به راستی او پیامبری بسیار راستگو بود .
راستگویی از ویژگی‌های بزرگ و زیبای پیامبران خداست . در دنیا هر کسی بتواند این ویژگی را به خودش اختصاص دهد به طور حتم از سلاله پیغمبران خواهد شد ، چرا ؟ چون پیامبران را خداوند این چنین یاد می‌کند . ما اگر بخواهیم که از امت یک هم چنین پیغمبری باشیم باید راستگو باشیم . جز راستگویی هیچ روش دیگری ما را به پیامبرمان نزدیک نمی‌کند . گفتگو در مورد حضرت ابراهیم است :
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَ لَا يُبْصِرُ وَ لَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا ﴿٤٢﴾
هنگامی که به پدرش گفت : ای پدر چرا چیزی را می‌پرستی که نمی‌شنود و نمی‌بیند و از تو نیازی را برطرف نمی‌سازد .
حضرت ابراهیم به عمویش که جای پدر ایشان بود می گوید که : شما چرا چیزی را پرستش می‌کنی و در مقابلش کُرنش می‌کنی ، عبادت می‌کنی که او شنوایی ندارد ، بینایی ندارد و قدرتی که بتواند یک نیاز از تو را برطرف کند ندارد ، چرا چنین چیزی را پرستش می‌کنی ؟ این کلامی است که امروز به همه‌ ما گفته می شود . ما به ظاهر خدا پرستیم اما جمعیت کثیری در دنیا خداپرستی را اصلاً نمی دانند چیست و به انواع و اقسام چیزهای مختلف ستایش می‌کنند ، پرستش می‌کنند . بنابراین به این نکته باید خیلی توجه کنیم اگر کسی مد نظر ما به عنوان مظهر قدرت است ، اولین ویژگی‌هایی که در او باید جستجو کنیم ببینیم شنوندگی دارد ، می شنود ! بینایی دارد ، می‌بیند ! اگر از او چیزی درخواست کنیم ، مشکلی داشته باشیم نیاز ما را می‌تواند پاسخگو باشد یا خیر ؟ این سه تا را نداشته باشد به هیچ عنوان جایگاهی در دنیا جهت ستایش کردن ندارد . حالا آن هایی که به گروه‌های مختلف پیوست می‌خورند و آن ها برایشان مظهر قدرت می شوند و .... به این نکته توجه کنند . یک تذکّر کاملاً عقلانی و از سر شعور است ، اگر شما به کسی نگاه پرستش داری ، نگاه نیایش داری این سه تا ویژگی را در او انتخاب کن و به آن توجه کن ببین در آن وجود دارد یا نه ؟ و کسی که سه تا اصل اولیه‌ یک به اصطلاح موجود فهیم ، قدرتمند و خلاّق را در دنیا باید داشته باشد و ندارد چطوری ممکن است ما او را به جای خدا پرسش کنیم ؟
يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا ﴿٤٣﴾
ای پدر به راستی مرا از دانش به دست آمده که تو را نیامده است .
صحبت از علم است که این جا دانش تعریفش می‌کنند . دانش آن به اصطلاح دسته دانسته‌هایی است در دنیا که به درد قوانین دنیا می‌خورد اما علم فراتر از این صحبت‌هاست . عالم حقایق را می گیرد ، وحی را می گیرد و..... . ابراهیم به پدرش می گوید که من را از این دانش یک دستاوردی است از جانب خدا که تو را نیامده است . می گوید به من رسید ولی به شما نرسیده پس از من پیروی کن . خیلی ساده خدا راهنمایی می‌کند اگر چیزی از علم در دنیا هست که نمی‌دانی از آن که می‌داند پیروی کن . به او می گوید : پس از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت نمایم . آن که صاحب علم هست از جهانِ حقایق ، وحی الهی و ... می‌تواند انسان را به راه راست هدایت کند .
يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا ﴿٤٤﴾
ای پدر شیطان را مپرست که شیطان نسبت به خدای رحمان نافرمان است .
بارها در جلساتم خدمت دوستان عرض کردم : در ریاضیات و آن زمان که ما هندسه می‌ خواندیم یک برهانی داشتیم در اثبات قضایای هندسی به اسم برهان خُلف ؛ می‌گفتیم که اگر تمام اطلاعات در یک قضیه‌ هندسی درست باشد ولی یک مورد خلاف گیر بیاورید کاملاً مردود می شوید . الان آن چه که من می‌دانم در قوانین حقوقی هم این هم مطلب وجود دارد . اگه همه‌ قوانین ، چیزهایی که خواسته شده بند بند درست باشد یک بند مخدوش باشد آن مطلب حقوقی از حیض انتفاع می افتد . شیطان علی‌رغم تمامی عباداتی که در حضور پروردگار انجام داد تمرّدی عظیم داشت که خط بطلانی روی تمامی عباداتش کشید . مبنی بر این که من از جنس آتش هستم و این موجودی که خلق کردی از گِل است . گِل و لای است ، از خاک است و متعفن است . یعنی آن چه که ما به آن می گوییم قدرت الهی ، دانش الهی ، علم الهی یکباره با این تمرّد زیر سؤال بُرد و با همین یک تمرّد کفایت است که انسان به سمت شیطان رو نکند ، خیلی ساده .
يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا ﴿٤٥﴾
ای پدر ! من از آن می ترسم که از جانب خدای رحمان عذابی به تو رسد .
یک چیزی است که در دنیا بارها و بارها برای انسان های بی شمار اتفاق افتاده است و ما می دانیم که جنبه امتحان دارد . این بخش اش که واقعیت است ، حقیقت است . اتفاق می افتد و هر کسی در طول زندگی اش یک یا بارها و بارها مواردی را می چشد . یک عذابی می رسد ، یک اتفاق بدی می رسد . اما بدترین قسمت آن این است : و تو یار شیطان گردی . این آیه کنایه بسیار لطیف و زیبایی است . مفهوم آن این است که وقتی به انسان عذاب می رسد ، کنار عذاب شیطان لانه می کند . هرکجا که انسان ناله کرد نسبت به خدای خودش ، شیطان از همان سوراخ وارد می شود . در همین دو یا سه هفته قبل که گذشت ، یک امتحان خیلی سنگینی پس دادم . در اوج اندوه و دلتنگی ، در جایگاه بسیار سخت می توانستم از نظر این دنیا به حق ، کسی را که دل مرا سوزانده بود ، طوری بسوزانم که هیچ کسی نتواند حقانیت آن را بردارد و بگوید نیست ، حق نبود . اما در کمتر از یک صدم ثانیه ، برای من قابل اندازه گیری نیست . فقط یک چیز گفتم ، گفتم شناختم تو را . تو را شناختم که کنار اندوه من آمدی ، نشستنی و برای این که استفاده کنی ، ندای خود را دادی . اما من این ندا را نمی پذیرم . ندای من ندایی است که از ملکوت قلبم بلند می شود ، جواب آن چیز دیگری است . دیگر وقتش رسیده شیطان را در خودتان بشناسید . شیطان بیرون از من و شما راه نمی رود . شیطان در درون من و شما زندگی می کند . حالا یک چیز جالب تر بگویم . به اعتقاد من ، می گویم شیطان موقع خوابیدن مان هم با ما هست . در خواب هایمان هم سعی می کند ما را به جهت های نامناسب ببرد . مگر این که در بیداری ملکه های ذهنمان تطهیر شده باشند و چیدمان درست داشته باشند . پس دقت کنیم ، کلام ، کلام حق است . خداوند می فرمایند که ابراهیم به پدرش گفت من می ترسم که از جانب خدای رحمان عذابی به تو برسد و تو یار شیطان بشوی . پس اگر به شما سختی وارد شد ، حتماً توجه بگذارید . قبل از این که بچسبید به سختی و در آن غرق شوید ، اول نگاه کنید ببینید بغل دست آن چه کسی است ، به بغل دستی اش تماشا کنید .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید