بسم الله الرحمن الرحیم 

إِنْ هِیَ إِلا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿٣٧﴾در آیات قبل در مورد معاد بحث بود و کافرین در این باره با پیغمبر بحث می کردند، در همین ارتباط در ایه 37 خداوند می فرمایند از زبان آنها جز همین زندگانی دنیوی ما هیچ نیست می میریم زنده میشویم و ما زنده شدنی نیستیم، گروه منکر می گفتند که این دنیا همین است، یک عده ای دنیا می آیند، زندگی می کنند، بعد از زمانی هم دورشان تمام می شود (مانند درختی که میکاریم و برای مدتی زمانی هست و بعد از آن خشک می شود) می میریم و مجدد بجای ما یک عده دیگر ی می آیند و زندگی میکنند و همین دور را طی می کنند ، البته خیلی ها هم در این زمان نمی توانند جواب بدهند، خیلی فرق نکرده، الان هم با بسیاری از افراد که بحث می کنیم، می گویند از آن دنیا چه کسی برای ما خبر آورده؟ لااقل در این دنیا خوب زندگی کنید، چیزی را از دست ندهید، چون معلوم نیست که یک زندگی دیگری در راه باشد و این سخن منکرانی ست که انکار می کنند آن چیزی را که خداوند فرموده همیشه در مقابل آنها می گویم حرف شما درست، یک درصد اگر آن چیزی که خداوند فرموده صحت داشته باشد در آن روز شما چه می کنید؟ من با این اعتقاد زندگی می کنم، به همین دلیل هم دست به هر کاری نمیزنم، هم خودم ایمن ترم و هم بقیه از دست من در امان هستند و اگر روزی از دنیا رفتم اگر آنطرف چنین زندگی دوباره ای باشد من نباختم، چون انکار نکردم، اما شما که انکار می کنید چه؟ چکار می خواهید بکنید؟ چرا آدمی اینقدر نادان است؟ خداوند در قرآن می فرمایند بسی نادانید، چرا آدمی اینقدر نادان است که به مطلبی به این سادگی درست نگاه نمی کند و درست انتخاب نمی کند؟ 
إِنْ هُوَ إِلا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿٣٨﴾او جز مردی که برای خدا دروغ می بندد نیست ما او را باور نداریم، این کلام منکران در مقابل پیغمبر است، می گویند که این مرد بر خدا دروغ می بندد، خیلی جالب است پس اینها خداوند را قبول دارند، اما می گویند که بر خدا دروغ می بندد، باور برای چه؟ برای اینکه رسالتی از جانب حضرت حق داشته باشیم، باور برای اینکه او دارای رسالتی از جانب خداوند باشد ما کوچکتر از این اشل را در جامعه بسیار داریم و بسیار بکار می بندیم خیلی جاها و خیلی وقتها به آن فکر کنید ببینید کجا بکار می گیرید؟
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿٣٩﴾ قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿٤٠﴾ این کلام آن روز پیغمبر (نه فقط پیغمبر ما همه پیامبران) در مقابل کسانیکه تکذیبشان کردند که خدایا ما را در مقابل اینکه تکذیب کردند یاری کن، تکذیب کردن چه اشکالی دارد؟ تکذیب کردن متأسفانه انسان را به شک و تردید وارد می کند، شما نمیدانید که گاهی اوقات پایه های اعتقادی افراد را وقتی رد می کنید چه بلایی سرشان می آورید، شما زیربنای اعتقادی افراد را عملاً تکان می دهید و سست می کنید، پیامبر خدا می فرمایند که خدایا در برابر اینکه تکذیبم کردند مرا یاری کن، تکذیب کردند که کردند، پیغمبر که چیزی نمی خواست از آنها بگیرد، یا وقتی تکذیبش می کنند دست به قتل او نمی برند، اما اتفاق بدی که می افتد اینست که وقتی ما از جانب دیگران در زمینه های اعتقادی تکذیب می شویم متأسفانه دچار تردید می شویم، تا زمانیکه سلاح ایمانتان قوی نیست با گروه تکذیب کنندگان وارد بحث و گفتگو نشوید، چون پایه های اعتقادی شما را سست می کنند، شما توجه کنید ما در قران آیاتی داریم که خداوند فرموده اند، غیر از هم دینتان دوست صمیمی نگیرید، چون آنها مبانی اعتقادیشان را به شما ارائه می کنند و اگر بتوانند شما را دچار شک کنند شما سرازیری را آغاز می کنید، ولی وقتی با هم دین خودتان در حرکتید کمی با اختلاف به نتیجه می رسید اما دچار تردید نمی شوید، چون زیربنا برای هر دوی شما یک چیز است، فرقی نمی کند، حالا می گویید که چند مسلمان نشان میدهیم که وقتی با آنها صحبت می کنید از کافران بی دین تر و بدترند، ما آن مسلمانان را نمی گوییم آنها فقط اسمشان مسلمان است، ما مسلمان واقعی را می گوییم او که باوری قوی و ایمانی محکم دارد، فرمود به همین زودی سخت پشیمان خواهد شد، این پاسخ خداوند به پیامبر است، اخبار را روزی یکبار با دقت گوش کنید، در اخبار اگر حب و بغض را کنار بگذارید، شما را رهنمون می شود شما را به حرفهایی که می زنند ادعاهایی می کنند چقدر زود یا تغییر مسیر میدهند یا سزای آن را می بینند، البته عصر حاضر اینطور است زمانهای قدیم اینطور نبود ولی الان نتیجه کارها بزودی مشخص می شود، اخبار را بدون حب و بغض، فقط گوش کنید. چند سال پیش در رویایی راهنمایم را که همیشه همراهم است دیدم، به من گفت تلویزیون تماشا می کنی؟ گفتم خیلی نه، وقتم را می گیرد، گفت ببین، گفتم کجای آن را، گفتند که به اخبار از هر قسمش خوب توجه کن، گفتم چرا؟ گفت نمیدانی چرا؟ خوب که فکر کردم گفتم اخبار ظهور امام زمان از طریق تلویزیون پخش می شود، گفت آفرین بر تو، در همان موقع که در رویا تلویزیون تماشا می کردم مجری آمد و آن تابوت مخصوص را آورد و نشان داد در آن را باز کرد بزودی صاحب آن آنها را خواهد گرفت من از آن زمان بدون حب و بغض اخبار را گوش می کنم و تنها به دنبال نشانه هایی می گردم که من را برای آینده آماده کند، به مثل صحابه امام حسین که 80 سالشان بود و از صحابه پیغمبر بودند، چون از پیغمبر در مورد آینده شنیده بودند گوش بزنگ نشستند وقتیکه شنیدند امام حسین به سوی کربلا رفته و یار می طلبد به هر شکلی بود خودشان را رساندند. حالا شما می خواهید چیز دیگری تماشا کنید؟ من دنبال آن چیزی می گردم که پی آن هستم و انشاءالله بزودی هم می شنوم، 
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿٤١﴾ ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿٤٢﴾ پس صیحه آنها را به حق فرو گرفت و آنها را خاشاکی قرار دادیم پس نفرین بر گروه ستمکاران آنگاه پس از آنها نسلهای دیگری پدید آوردیم، این هم نتیجه انکار، خیلی هم سخت نگیرید، جایی می توانید کاری انجام دهید کمکی برسانید، انجام دهید اما یادتان باشد گروه ستمکاران از زیر پنجه قدرت الهی نمی توانند خارج شوند، وعده الهی ست و دروغ نمی تواند باشد، بزودی صیحه ای آنها را در خودش فرو می برد، صیحه صداست؟ نمیدانم، صیحه به مفهوم صدای بزرگ است اما یک چیز عظیمی خواهد آمد، اخبار را نگاه می کنم و تحقق آیات قرآن را در آن جستجو می کنم، خودش گفته در دین اکراه وجود ندارد بگردید و بیابید و آنرا رها نکنید، اخبار قران را با چیزی که در آن وعده داده شده در اخبار جستجو میکنم و وقتی که به آن برسم فقط خداوند را برای فرصت فهمیدن شکرگزاری میکنم، یک عده ای خواهند رفت و بعد از آنها نسلهای دیگری به دنیا خواهند آمد، همین. زمانی باید وارد گفتگو شوید که وقتی به نتیجه نرسید بگویید خدایا من سعی خودم را کردم بقیه اش به من ارتباطی ندارد، این کار را کردی؟ سعی می کنم تا حدی حرفم را پیش برده و به نتیجه برسانم، ما بقی آن به انتخاب شماست که گوش دهید یا خیر.

• < قبلی
• بعدی >