Logo

تعمقی در سوره هود بخش بخش چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

أَفَمَنْ کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الأحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ(17)
آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است و شاهدی از طرف او در پی اوست و پیش از او نیز کتاب موسی که پیشوا و رحمتی بود آنها به آن ایمان می آورند . و هر که از گروهها به آن کافر شود آتش وعده گاه اوست ، پس در آن تردید مکن که آن حق است و از جانب پروردگار توست ولی بیشتر مردم ایمان نمی آورند .
ما مسلمان ها ، حجّت خدا بر دستهایمان و در نزد ما کتاب اوست و اولیای او ؛ اما غیر از این خداوند بر تمامی آدم ها حجّتش را بر قلب های آنها وارد کرده و به دنیا فرستاده است . با همه انسان ها حجّت خدا همراه است و شاهدی از طرف او در پی اوست . شاهد ، شهادت دهنده بر آنچه که خداوند بر انسان ها فرستاده است . این شاهد به اشکال مختلف بر بندگان در طول دوره های مختلف وارد شده است . چه به صورت عینی به شکل انبیا یا اولیا یا مؤمنین گرانقدر و چه به صورت روحی که در درون هر آدمی از جانب خداوند دمیده شده که هر دَم تأیید کننده درست و غلط در وجود آدم های پاک است . پیش از پیغمبر ، موسی(ع) آمد و کتاب او ، کتاب رحمت او هم چون پیامبران قبل از او . می گوید آنهایی که در پی حقیقت هستند زمان موسی به او ایمان آوردند پس از او بر آن ایمان باقی ماندند ، امروز که تو در میان مردم آمدی به تو ایمان می آورند ، چرا ؟ چون شاهدی از جانب حق در نزد توست . این شاهد هم عینی در بیرون در دستان پیغمبر است و هم باطنی در قلب ایشان قرار دارد . می گوید این هایی که به حقیقت ایمان دارند ، واقفند آن زمان موسی و کتابش را باور کردند ، این زمان هم تو را باور می کنند و آنچه که در نزد توست .
هر که از گروه های آدمی از ادیان مختلف یا غیر دین ، بت پرست ها ، کافرین ؛ به آن کافر شود آتش وعده گاه اوست . تکلیف در این آیه خیلی زیبا معین می شود ، از ازل روز ابتدای خلقت خداوند هر چه مکتب و دین فرستاده تا زمان پیغمبر همه تأیید شده ولی زمانی که پیغمبر وارد شد کسانی که به حقیقت دست یافتند پیغمبر را قبول می کنند و کامل ترین دین را پذیرش می کنند . می گوید : این ها ایمان می آورند ، ما با این ها کاری نداریم اما از میان این آدم ها هر کدامشان کافر بشوند آتش وعده گاه اوست . پاسخش را در آتش جهنم باید جستجو کند و این آتش هم در دنیا آماده است و هم در آخرت .
پس در آن تردید مکن . روی سخن امروز با ما مسلمان هاست که آن چه که دست شماست در آن تردید مفرمایید . اگر شما می بینید که از قوم یهود فلان مدارج علمی صادر می شود ، از قوم یهود فلان مطالب بیرون می آید ، فلان ثروت ها ، فلان اختراعات ....... . اشتباه نکنید تمام این ها مال دنیاست و در دنیا صاحب ارزش است آن چیزی که در نزد خدا صاحب ارزش است بنده ای است که پذیرش حق و حقیقت می کند . بنده ای که پذیرش حق و حقیقت می کند در دنیا عافیت و امنیت برای مردم بوجود می آورد ، در آخرت مایه افتخار پروردگار است . که این همان بنده ای بود که خداوند ملائکش را به سجده به او دعوت کرد . پس آن چه که امروز مهم است این است که بنده ای که در روی زمین زندگی می کند در چه جایگاهی از باور و ایمان قرار دارد . خداوند می فرماید : پس در آن تردید مکن که آن حق است ، چی ؟ کتاب خدا که در دست شما عینی است و در قلب شما باطنی ؛ شک نکنید که این حق است ، اگر کتاب خدا و قلبتان هر دو یک حرف را زدند می شود از آن تبعیت کرد ولی اگر با هم خوانده نشدند بگردید و به دنبال اشکال باشید .
و از جانب پروردگار توست . یعنی هیچ بنده ای قادر به نوشتن آن ، آوردنش و بین مردم پخش کردنش نبوده ، نیست و نخواهد بود .
ولی بیشتر مردم ایمان نمی آورند . مسائل دینی را با مسائل دنیوی کوچک برای بچه هایتان مثال نزنید . اجر و قرب اوامر الهی را در حد امر و نهی و اوامر یک مربی پایین نیاورید . راجع به نماز می گفتم شما به بچه تان نگویید یک ورزش است ، بچه فکر نکند دولا ، راست می شود فقط به صرف این که زانوهایش ساییده نشود ، مفاصلش قدرت بگیرد چون بعد از آن کم کم به این می رسد که من در محیط کارم به قدر کافی دولا ، راست می شوم خب خدا این را نماز حساب کند .
بیشتر مردم ایمان نمی آورند . این طور نیست که قبول نمی کنند ، قبول می کنند ولی متأسفانه سبک می شمارند و در حد امورات دنیوی کوچکش می کنند در نتیجه به آن عمقی که باید می رسیدند دیگر نمی رسند و شکایت ها بسیار می شود .
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أُولَئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الأشْهَادُ هَؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ (18)
کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد . می دانید چرا خدا نماز را واجب کرده است ؟می گوید: به این دلیل ، به آن دلیل ، تو مرتب خودت را بشویی ، تو مجبور باشی خودت را تمیز نگه داری ، تو مجبور باشی ورزش کنی این عقل دنیایی من و شماست که این ها را تجزیه ، تحلیل می کند . چرا می گویی که خدا برای این گفته نماز بخوانیم .چرا به خدا دروغ می بندی ؟ آیا شما آگاه هستید که هدف پروردگار از واجب نمودن نماز چه بوده ؟ نمی دانید . مگر این که آن قدر خالص ، وهر چه او گفته اطاعت می کنید و پیش می روید تا به جایی که درها را برای شما باز کند . پرده ها را کنار بزند شاید آن وقت بتوانید به آن چه که منظور پروردگار بوده اندکی راه پیدا کنید .
کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد . زمان پیامبر(ص) گفتند که حمام هم کردید آمدید بیرون وضو بگیرید چون فاصله حمام ها و وضوها این قدر زیاد بود ، الان شما صبح می روید دوش می گیرید می آیید بیرون دیگر چه لزومی دارد که مجدد برای گرفتن وضو کنار شیر آب بروی ؛ چه کسی به شما هم چنین اجازه ای را داده است ؟ از خودتان رأی صادر نکنید . رأی صادره از شما دروغی است که بر خداوند بسته می شود و می دانید که دروغ ها پس از تکرار تبدیل به یک قانون در جامعه می شوند . مراقب صحبت کردن هایمان باشیم ، مراقب فتوا صادر کردن هایمان باشیم ، هر سخنی ، هر حرفی را بیان نکنیم چون بعدها دچار مشکلات می شویم
کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد . آنان بر پروردگارشان عرضه می شوند . وقتش که می رسد آنها به پروردگار عَرضه می شوند ؛ می دانید این عَرضه شدن یعنی چه ؟ خیلی کلام عجیبی است . عرضه شدن یعنی یک چیزی که بسیار کوچک است . در نزد خداوند روزی می آید که انسان ها عرضه می شوند با همان حالتی که در دنیا بودند . بعد شاهدان می گویند : شاهدان ملائکی که بر دوش های این بنده بطور دائم انجام وظیفه کردند ؛ اولیا و بزرگانی که بر این ها وارد شدند ، سخن گفتند ، به این ها دستورات لازم پروردگار را آوردند .
شاهدان می گویند همین کسانند که بر پروردگارشان دروغ بستند . شاهدان اعلام می کنند که بار پروردگارا ! همین بود که بر شما دروغ بسته بود .
هان ! لعنت خدا بر ظالمان باد . ظالم کیست ؟ کسی که بر خدا دروغ می بندد . لعنت خدا بر ظالمان باد . مواظب کلام هایمان باشیم ، مواظب حرف هایمان باشیم .
الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ(19)
همانان که از راه خدا باز می دارند . کسانی که بر خدا دروغ می بندند یکی از کارهایشان این است که مردم را از راه خدا باز می دارند چون رأی خودشان را صادر می کنند و انسان ها را با کمک ابلیس می فریبند و به مسیر خودشان می بَرند .
همانان که از راه خدا باز می دارند و آن را منحرف می خواهند . از مسیر الهی جدا شده می خواهند و به آخرت هم کافرند . معاد را قبول ندارند ، دنیای باقی را قبول ندارند . اگر در کنار شما و در اطراف شما کسی هست که دنیای باقی را ، معاد و آخرت را قبول ندارد ، از او دوری کنید که اولین میخ فساد را او می زند . که وقتی شما یا هر آدم دیگری دانستید که در دنیا اگر در نهایت زرنگی ظلمی کردید ، زوری کردید ، خوردید ، مردم را آزار دادید و به کِیفتان رسیدید هیچ عقوبتی در انتظارتان نیست دیگر در دنیا آدم ها از دست آدم های دیگر در امان نخواهند بود . کسانی که به معاد اعتقاد ندارند ، به آخرت اعتقاد ندارند می توانند که به مرور زمان سر منشأ هر بدی و زشتی بشوند چون زیربنای تفکرّشان غلط است ، ایراد دارد .

تمام حقوق این سایت ، برای گروه تحقیقاتی مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف محفوظ است.