منو

پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu 04 25 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره کهف بخش سیزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ يَوْمَ يَقُولُ نَادُوا شُرَكَائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ جَعَلْنَا بَيْنَهُمْ مَوْبِقًا ﴿٥٢﴾
و روزی که خدا فرماید : آن هایی را که می پنداشتید شریکان من هستند ندا دهید ، پس آن ها را ندا دهند ولی اجابتشان نکنند و ما میان آنها عداوت نابود کننده ای قرار داده‌ایم .
آن چه که در این آیه به چشم می‌خورد دو دسته هست که ما در دنیا اشتباه می‌کنیم ، غفلت می‌کنیم و فکر می‌کنیم که آن ها می توانند یاری دهنده ما باشند . یک دسته افرادی که فکر می کنیم صاحب خِیر هستند و به جای این که حاجتمان را از خداوند بخواهیم ، از پشتیبانی ائمه معصوم بهره بدیم که آن ها نزد خداوند آبرو دارند به انسان های دیگر رو می کنیم حالا یا درخواست می‌کنیم یا التماس می کنیم یا به هر شکل دیگری اما امیدمان بر آن است که آن ها کارمان را راه بیندازند به قول خودمان پارتی می تراشیم ، آدم می‌ طلبیم ، از جاهای مختلف که این اداره ، آن اداره آشنا داشته باشند و بتوانند کار ما را انجام بدهند ، یک دسته چنین هستند . به خاطر می آورم جوانی که می خواست مِلکی که ساخته بود را بفروشد اما متأسفانه در شهرداری ها آدم های فاسد بسیارند آن ها از او پولی را خواستند به قول خودمان از زیر میز رد کند تا خیلی زود اجازه بدهند کارش را راه بیندازند و این آن جا را بفروشد ، صلاح و مشورت کرد گفتم مادر جان ابتدای قدم اولت مالت را حرام می کنی خدا می‌گوید رشوه دهنده و رشوه گیرنده هر دو در آتش جهنم هستند خود دانی ، گفت تموم شد . ملک دقیقاً دو سال خوابید سه سال خوابید همین طوری راکد و پس از آن آدم های آن جا عوض شدند و این قصد فروش کرد ، خیلی به مراتب بالاتر و با ارزش مالی بیشتری ملکش به فروش رفت ، چرا ؟ چون نخواست اسمش و مالش در فهرست رشوه دهنده ثبت بشود ولی یک عده ای هستند چنین کارهایی را می‌کنند . یک عده ای هم هستند که فکر می کنند رجوع کردن به آدم هایی که صاحب موکلین جن هستند و یک سری اذکار و اوراد می‌دانند و از آن ها علیه مردم استفاده می‌کنند ، به آنها پناه می‌برند . به طور موقت به ظاهر می‌آید که جواب می دهد اما در باطن بسیار نا امیدکننده است . یک مثال خیلی جالب : برای شخصی طلسم مرگ زدند و شخص در زمان معینی از دنیا رفت گفتند : بالاخره این با طلسم مرگ از دنیا رفته یا زمان عبور و انتقالش از دنیا بوده ؟ جواب من چنین بود : هیچ کس را با هیچ چیزی در حیطه قدرت خداوند نمی توان به سوی مرگ روانه کرد اما مسئله اینجاست که فرد در زمان تقدیرش رفت اما سند مرگش به نام آن که طلسم درخواست کرده بود زده شد و در جهان باقی قاتل شناخته می شود ، قاتل جایگاهش کجاست ؟ خدا می گوید که آن هایی که فکر می کردید شریک های من هستند ، آن هایی که فکر می کردید می توانند جای من تقدیر معین کنند می توانند به شما کنند صدایشان کنید و آن ها اجابتتان نکند فرمود ما میان آنها عداوت نابود کننده ای قرار داده ایم ، و دشمنی از نوع بسیار سخت آن که هرگز چنین آدم هایی چه در دنیا و چه در آخرت نمی توانند به هم برسند .
وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُوَاقِعُوهَا وَ لَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا ﴿٥٣﴾
و گناهکاران آتش دوزخ را می‌بینند و در می یابند که در آن افتادنی هستند و از آن راه گریزی نمی یابند . وقتی به این نقطه می رسد گنهکاران می بینند ، دیگر در این جا چشم باز می شود می بینند چه جایگاهی در انتظارشان است ، درک بالا می‌رود و می فهمند که هیچ راه دیگری جز رفتن و افتادن در آتش وجود ندارد برای آن ها دیگر راه گریز نخواهد بود . فقط یک لحظه به آن فکر کنید آتشی عظیم افروخته ، یک راه تنها پیش روی شماست ، فقط یک راه و آن راه مفهومش این است که پیش برو تا لبه آتش و داخل آن بیفت اگر به آن فکر بکنید در دنیا دنبال گناه نمی گردید . اگر به آن فکر کنید اراجیف مردمانی که از سر فهم حرف نمی زنند را نه می شنوید و نه پخش می کنید .
وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ كَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا ﴿٥٤﴾
به راستی در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم ولی انسان بیش از هر چیزی جدال کننده است .
قدری به خودتان فکر کنید ببینید آن اندازه که در مقابل مسائلی که می شنوید ، ستیزه می کنید ، چقدر گوش می کنید ؟ آن قدر که در این مقام بر می آیید که اثبات کنید طرف مقابل غلط و چرند می گوید ، چقدر صبر می کنید و گوش می کنید ؟ چون شنیدن ابتدای راه است . باید شنید ، باید فهمید ، پس از آن ، آن را ارزیابی کرد . شما چقدر این کار را می کنید ؟ من نمی دانم خدای من و شما می گوید . می فرماید : ولی انسان بیش از هر چیزی جدال کننده است . دیدید بعضی ها هر چه می گویید ، می گویند : نه ! صبر کن من بگویم . من چه گفتم ؟ گفتم : آب بخور . می گوید : نه ! اصلاً تو فهمیدی من چه گفتم ؟ ببینید ، یک مقدار به گفتگوها و واکنش هایتان هوشیار بشوید تا این صداق قرآنی در شما صدق نکند .
وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا ﴿٥٥﴾
و هنگامی که هدایت به سوی مردم آمد چیزی مانع آنها نشد که ایمان بیاورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز این که همان بالاها بر سرشان آمد که بر پیشینیان آمد یا عذاب رویارویشان آمد .
خداوند هدایت را همیشه برای انسان ها فرستاده ، بر خودش واجب فرض کرده که می بایستی بر انسانی که به روی زمین فرستادم و بر آنچه که به عنوان گنجینه در قلبش گذاشتم واقف نیست ، هدایت گری باشد که آن هدایت گر جایگاه این گنجینه را نشان بدهد ، بازکردن در و استفاده اش را نشان بدهد . این را خداوند بر خودش واجب دانسته و برای همه بندگانش در کلّ دوره های تاریخ جهان هستی به شکل های مختلف انجام داده . اما متأسفانه انسانها خیلی پایبندش نبودند که همان نگاه اول و شنیده اول به قلب رجوع کنند و دریابند یک چیزی فراتر از آن چه که آن ها میدانند الان شنیدند . بنابراین آمدند چه کار کردند ؟ همان بلاها را برای خودشان خریدند . اگر برای خودشان گناهی هم کرده بودند و درک می کردند ، آمرزش می خواستند ، خداوند می بخشید اما نخواستند و به کج روی خود ادامه دادند . بنابراین همان بلاها بر سرشان آمد که بر پیشینیان آمد یا عذاب رویارویشان قرار گرفت . امروز یک ویسی داشتم ، عزیزی از مشهد صدای خانم دکتری را فرستاده بود که بسیار متأثر بود . که بیایید به داد مردم برسید ببینید چه خبر است اینجا ! من لازم نیست بگویم شاید این ویس غلط است . یک دهم آن چیزی که این خانم دکتر بیان می کند اگر وجود داشته باشد یعنی فاجعه . انسان دارد به کجا می رود ؟ واقعاً انسان دارد به کجا می رود ؟ چرا تفکر نمی کند که چه چیز درست و چه چیز غلط است ؟ هوش بدهیم ، گوش بدهیم ، توجه بگذاریم بر آن چه که در اطراف ما اتفاق می افتد . اگر ایراداتی در اطراف ما وجود دارد یقیناً یک سر سیم آن به من و شما وصل است . یقیناً یک جایی ما اشتباه کردیم ، همه را به گردن بقیه نیندازیم . بگوش و به هوش باشید ، درکتان را بالا ببرید و از قلبتان که امام حس های شماست بهره ببرید ، ان شاالله .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید