منو

شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat 04 20 2024

A+ A A-

نگاهی به سوره فجر بخش سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿١٥﴾
اما آدمی را چون پروردگارش بیازماید و او را گرامی داشته ، نعمتش دهد ، گوید خدایم مرا گرامی داشت . خداوند به بنده هایش نعمت فراوان می دهد ، به آنها امنیّت و آسایش می دهد و در چنین شرایطی بندگان خداوند خواهند گفت : که خداوند مرا گرامی داشت . من یک طوری این جمله را کنایه گونه برای خودم تصور می کنم که خداوند این را به کنایه می فرماید که وقتی به تو می دهم می گویی : چون من خیلی خوب بودم مرا گرامی داشت ، مرا بزرگ دانست ، من را قابل دانست .
وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿١٦﴾
و اماچون او را بیازماید و روزی او را تنگ سازد پس گوید پروردگارم مرا خوار کرد . چون همیشه قرار نیست که آدمی در آرامش و نعمت فراوان زندگی کند وگرنه آنچه که برایش برقرار است امتحانی برای او نخواهد بود . در جایگاهی خداوند انسان را آن نعمتی که بر او ارزانی داشته از او دریغ می کند و روزی او را تنگ می کند همین بنده در همین جایگاه می گوید : خداوند مرا خوار کرد ، نمی گوید خودم باعث شدم روزیم کم شود یا حتی نمی گوید این حکایت برای من به این صورت اتفاق افتاد که آزمونی است از جانب خدا تا ببیند که من صبورم یا نه ؟ یک تجربه خیلی عجیبی داشتم در این روزهای گذشته . روزهای گذشته روزهای سختی بود ، روزهای سنگینی بود و گاهی احساس می کردم که انگار از قلّه کوه ، سنگی برای سر من و مسائل من می بارد . چندین بار به شدّت ناراحت شدم نه برای آن که چرا این سنگ ها برای من آمد بلکه به هر حال گاهی اوقات توان جسمی اجازه نمی دهد هر کاری را بکنم با هر حرکتی را بکنم . اشک درون چشمم غلطید اما مانع ریختنش شدم در درگاه خدا خجالت کشیدم به خداوند در کمال خضوع و خشوع عرض کردم که : پروردگارا ! اگر فکر می کنی مرا در این امتحانات سخت می گذاری و من گلایه خواهم کرد ، شکوه خواهم کرد ، گریه خواهم کرد ، کمکم کن که نمی خواهم چنین باشم . حتی اجازه جاری شدن قطرات اشک بر روی گونه هایم ندادم چرا که همه این ها را آزمونی از جانب خداوند می بینم که می بایستی در این آزمون آن قدر صبور باشم ، متحمل مسائل باشم که خداوند مرا صبور و شاکر در هر لحظه بداند . خداوند می فرماید ، وقتی به بنده ام نعمت می دهم ، او را همه جور امنیّت می دهم می گوید خداوند مرا گرامی داشت اما اگر از او بگیرم می گوید خداوند مرا خوار کرد در حالی که این همان خدایی است که آن موقع او را گرامی داشته است . بنابراین مراقب گفتگوهایمان ، کلامی که بکار می بریم و لفظی که ادا می کنیم به طور دائم باید باشیم که اسبابی فراهم نکنیم در امتحاناتمان خدای ناکرده دچار ردی یا شکست شویم .
كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿١٧﴾
در ادامه خداوند می فرماید : چنین نیست یعنی شما را خوار نمی کنم ؛ حالا دلیل سختی کشیدن ها را بیان می فرمایند . چنین نیست بلکه شما یتیمان را گرامی نمی دارید . به یتیمان توجه کافی نمی کنید ، رسیدگی نمی کنید ، پول نداری ، هزینه زندگی شان را نمی توانید بپردازید ، جان ندارید خدمتگزار باشید اما روی خوش ، زبان خوش و قلب پُرمهر که دارید آنها را نثار کنید حتماً که نباید فقط هزینه بابت یتیمان داده شود . چنین نیست بلکه شما یتیمان را گرامی نمی دارید اولین نکته . دوم :
وَ لَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿۱۸﴾
و یکدیگر را بر اطعام بینوایان ترغیب نمی کنید . گفتگویی با عزیزی داشتم در مورد اولین روز ماه رمضان و دادن افطاری . از او خواهش کردم که آنچه می خواهی انجام دهی در بین کسانی انجام بده که به شدّت نیاز به خوراک دارند ، به شدّت نیاز به این توجه دارند . شما اگر در خانه مرا بزنید و یک پک افطاری خیلی خوب بیاورید آش بیاورید ، حلیم بیاورید و..... قطعاً بدم نخواهد آمد اما شادی که در دل یک خانواده نیازمند دادن این افطاری به وجود می آورد قطعاً با شادی که به من وارد می شود یکسان نخواهد بود . مراقب باشید همدیگر را برای اطعام کردن برای رسیدگی به بینوایان حتماً تشویق کنید که خدای ناکرده مورد امتحان بد خدا قرار نگیرید .
وَ تَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا ﴿١٩﴾
و میراث را یک جای می خورید . ارثیه ای به خانواده ای می رسد پدری ، مادری از دنیا می رود و اموالی دارد که به خانواده می رسد . در بسیاری از مواقع این ارثیه حجم بالایی از آن ، میزان خیلی بالایی از آن تعلق دارد به یک یا دو نفر ؛ می گوید یک جا نخورید ، این ارثیه را سعی کنید بقیه وراث را هم از آن بهره مند بسازید . یادمان باشد مال وقتی یک جا جمع می شود دیگر بر آن افزایشی نخواهد بود . وقتی مال جاری می شود آن وقت است که می بینیم به مرور مال نه تنها کم نمی شود بلکه رو به افزایش است . آن هایی که با ما در حال دادن خمس هستند به خودشان نگاه کنند ببینند از زمانی که خمس مالشان را دادند یعنی بخشی از مالشان را به دیگران می بخشند عملاً ، ببینید چه قدر در مالتان تغییری به وجود آمده ، پس نگران این نباشید . میراث را یکجای می خورند ، ضعیفان را و نداران رعایت نمی کنند .
تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾
و مال را بسیار دوست می دارید . یکی از ویژگی های انسان هایی که مورد امتحانات بد خداوند قرار می گیرند ، مال دوستان هستند . مال و پول را خیلی دوست می دارند و چون خیلی دوست می دارند و به آن وابسته اند از هیچ حرکت غلطی فرو گذار نمی کنند . اگر قرار باشد به کسی قرض الحسنه دهند دلشان نمی آید ، پول را می دهند و روی آن مثلاً یک بسته شکلات یا کمی خرما می گذارند و می گویند موقع برگردادن شما این پول را این قدر برگردانید به تصوّر این که این مال حلال شد . چون برای مالی که به عنوان قرض داده بودند چیزی اضافه گذاشتند پس اضافه برگرداندن مال جدید هیچ ایرادی ندارد و این ها می توانند این مال را بصورت حلال بخورند . این نیست ، این نیست . کسانی که مال خیلی دوست دارند خسر الدّنیا و الآخره خواهند بود . دردنیا به جمع آوری مال می پردازند و در آخرت پاسخ گوی آن مال خواهند بود در حالی که شاهد خواهند بود که بازماندگان چطور ارثیه ای که از او باقی مانده حرام می کنند ، در راه های غلط استفاده می کنند و قدرش را هم نمی دانند . مال دوستان به این نکته حتماً توجه داشته باشند . من بارها گفتم ، باز هم تکرار می کنم بچه های خودم هم بشنوند گفتم سفره تان را نیّت کنید سفره آقا مرتضی علی است . هر وعده ای که غذا می خورید به نام نامی آقا و مولا امیرالمؤمنین سفره پهن کنید . زن و شوهر تنهایید ، دور سفره نشین زیاد دارید ، کم دارید ، مهمان گرفتید هرچه . و یادتان باشد که سر سفره تان را هیچ وقت تا نزنید هر کسی از راه می رسد بر سر این سفره بنشیند و سهمی از سر این سفره آقا مرتضی علی(ع) بردارد ، نگران کم بودن غذا هم نباشید چون سفره به نام یک بزرگ پهن شده خودش برکنتش را فراهم می کند . مال دوستان به این نکته باید بسیار توجه داشته باشید . ببینید : تهیه مال ، به دست آوردن روزی یک کلامی است و وابستگی به مال کلام دیگری است . وابستگی به مال شما را در مظان امتحانات سخت قرار خواهد داد .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید