منو

شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat 04 20 2024

A+ A A-

جلسه سوم مبانی معرفت امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف

بسم الله الرحمن الرحیم


اَلسَّلامُ عَليكَ يا حُجَة اللهِ في اَرضِهِ ، اَلسَّلامُ عَليكَ يا عَينَ اللهِ في خَلقِهِ ، اَلسَّلامُ عَليكَ يا نورَ اللهِ الّذي يَهتَدِي بِهِ المُهتَدون و يُفَرَََّجُ عَن ِ المؤمِنين .
سلام بر تو اي حجت خدا در روي زمين ، سلام بر تو اي ديده بان الهي در بين خلق ، سلام بر تو اي نور خدايي كه هدايت طلبان بوسيله آن هدايت يابند و به كمك آن نور براي مومنين فرج حاصل شود .
در دو جلسه گذشته توفيقي نصيب ما شد پيرامون وجود مبارك آقا امام عصر (عج) و نحوه حضورشان در عالم هستي صحبت كرديم . در راستاي شناخت امام به اين نقطه رسيديم كه خداوند عالم براي هدايت انسانها موجودي كه عين الانسان است خلق فرموده است . خوب توجه بفرماييد صحبتهايي كه عرض مي كنم در مورد امام ، امام در هر دوره و هر عصري كه در زماني كه پيامبران وجود داشتند حكم امام و راهنما بود و اگر جانشيناني بر جاي خودشان گذاشتند امام هاي در آن عصر بودند . خداوند هيچ وقت زمين را بدون حجتش باقي نگذاشته است . خداوند موجودي را كه عين الانسان است خلق فرموده تا هر كسي كه بخواهد به مفهوم واقعي انسانيت پي ببرد با نگاه و توجه به اين موجود يعني عين الانسان كه امامي است معصوم و منتخب الهي كار برايش آسان مي شود . ما همه مان مي خواهيم آدم بشويم اما براي آدم شدن الگويي نياز هست يا نه ؟ بايد الگويي وجود داشته باشد به نام " آدم " كه ما بتوانيم شبيه او بشويم يا به آن مقصود نزديك بشويم . بگذاريد مثالي بزنم تا تصور موضوع به ذهن نزديك بشود ، اگر بخواهيم چيزي شور بشود بايد به عين شوري يعني نمك مراجعه كنيم چرا كه خداوند نمك را براي شور كردن مواد خلق فرموده است . براي انسان شدن هم فقط و فقط يك راه وجود دارد آن هم اين است كه به عين انسان رجوع كنيم . امام زمان (عج) عين الانسان است ، خب انسانيت چيست ؟ انسانيت يك حقيقت است ، وقتي مي گوييم انسانيت ما به صورت عيني ، مي توانيم بگوييم اين دست من انسانيت است ؟ مي توانيم بگوييم اين ميز انسانيت است ؟ ما هيچ چيزي را نمي توانيم نشان بدهيم بگوييم انسانيت است چرا كه انسانيت يك حقيقت است . هر چيزي در دنيا به مطلق خودش برمي گردد ، جسم ما از خاك است در نهايت به چي برمي گردد ؟ به خاك . هر شوري به عين شوري برمي گردد چون از جنس نمك است . پس وقتي انسانيت يك حقيقت است ، انسان هم به مطلق خودش يعني عين الانسان برمي گردد . هر آنچه كه حقيقت است مثل نور ، داراي شدت و ضعف است ، كم و زياد است . پس هر چيزي كه شدت و ضعف را پذيرا باشد حقيقت است ، ساخته ذهن بشر نيست . مثلاً ما نمي توانيم بگوييم كه اين ديوار  از آن ديوار ، ديوارتر است مي توانيم بگوييم ؟ ديوار است شدت وضعف ندارد چون كه ديوار بودن سفتي وسختي و نرمي اش جزو اعتبارات بشر است و حقيقتي در او وجود ندارد . اما در مورد وجود ، علم ، انسانيت شدت و ضعف مطرح مي شود . نور كمتر ، بيشتر – وجود وسيعتر ، قبض تر نديديد به همديگر مي گويند وجودش را ندارد . مي گويد تو فكر مي كني كه اين به من قرض مي دهد ؟ مي گويد نه ، اين وجودش را ندارد ، آن يكي وجودش را دارد ، اي فكر كنم . پس اين ها داراي حقيقت هستند به همين دليل است مي آييم مطرح مي كنيم مي گوييم اين آقا از رفيقش انسان تر است . انسانيت داراي حقيقت است ، هر چيزي كه حقيقت دارد به مطلق خودش برمي گردد ، حواس ها با من است ؟ هر چيزي كه حقيقت دارد به مطلق خودش برمي گردد . اگر من انسانيت دارم بايد به مطلق خودم يعني عين الانسان برگردم ، پس انسانيت انسان ها هم به عين الانسان برمي گردد براي رسيدن به مقام انسانيت بايد به عين الانسان رجوع كرد . به همين دليل در دعاي ندبه مي خوانيم : خدايا به ما منت بگذار قلب امام زمان (عج) را از ما راضي كن . خدا براي اين كه ما آدم بشويم آدميت مطلق را آفريده است . در امام زمان (عج) انسانيت در نهايت قرار دارد ، پس هر كسي به امام زمان (عج) نزديكتر است ، انسان تر است . هر كسي از ايشان دورتر است ، از انسانيت دورتر است . من مي گويم كه شايد بشود گفت كه اصلاً آدم نيست ، ظاهرش شبيه آدم است . در دعواييات شيعه داريم : كه در بدو ورود به برزخ اول از عقيده سوال مي شود ، نديديد اين هايي كه سر منبر مي گويند : نكير و منكر شب اول قبر مي آيند از چه مي پرسند ؟ مي گويد چند تا روزه گرفتي ؟ اول كه نمي پرسد ، اول مي پرسد كه خالق تو كيست ؟ پيغمبرت كيست ؟ امام تو كيست ؟ مگر نه ؟ اول از عقيده سوال مي كنند بعد از اعمال سوال مي كنند . اول از ولايت و امام سوال مي كنند بعد از نماز و روزه هايتان مي پرسند . نماز و روزه اي كه بدون امام است نمي خرند ، برويد بفروشيد ببينيد مي خرند ؟ من مي گويم نمي خرند . شما مي توانيد امتحان كنيد ، من كه دل و جرأتش را ندارم ، امامت از اصول دين است .
خب ، پس تا اينجا از جلسات پيش تا حالا مباحث واسطه فيض بودن ، نحوه غيبت امام زمان (عج) و عين الانسان بودن امام را گفت و گو كردم . حالا مي خواهيم راجع به حقيقت انسان صحبت كنم ، ما بايد يك حقيقتي داشته باشيم كه بعد ببريم اين را به چي نزديك كنيم ؟ يك حقيقت انساني بايد در ما باشد كه اين را ببريم به چي نزديك كنيم ؟ به حقيقت عين الانسان . من نمي گويم بزرگان مي گويند من كه خودم ريزه خوار اين سفره هستم ، چيزي به حساب نمي آيم ، الان هم كه اينجا دارم صحبت مي كنم دارم درس پس مي دهم به كسي چيزي ياد نمي دهم چون خيلي بلد نيستم اما همان چيزي را هم كه ياد گرفتم اينجا مي گويم شما بشنويد من هم امتحانم را پس بدهم ، براي من هم دعا كنيد كه در امتحانم قبول بشوم . باز هم سال ديگر نيمه شعبان نيايم بنشينم همين ها را بگويم ، يك جور ديگر باشم ، يك جاي ديگر باشم ، براي يك كار ديگر باشم كه قرار بوده سالها باشم .
مي گويند حقيقت انسان قلب است ؛ زود حواسها نرود روي اين تكه گوشتي كه در سينه است ، هم جا دارد ، مكان دارد ، هم حجم دارد ، هم كار دارد يك كار بخصوص دارد . من راجع به آن حرف نمي زنم  كه تالاپ ، تالاپ مي كند كه براي من از هر چهارتا تالاپ ، تالاپ يكي اش را ندارد ، يكي اش را آف كرده خودبخود ، من راجع به آن حرف نمي زنم . راجع به حقيقتي در انسان حرف مي زنم  كه وقتي هُشام شاگرد امام رفت در مجلس بحث آن فرد مقابل امام نشست به او جلوي شاگردانش گفت : چشم داري ؟ گفت : معلومه . گفت : با چشمت چكارمي كني ؟‌ گفت : مي بينم . گفت : دهان داري ؟ گفت : بله . گفت : با آن چكار مي كني ؟ گفت : مي خورم  . گوش ؟‌ بله . پوست ؟‌ بله . گفت : خب حالا اگر هر كدام از اين حسها ، اين كه دارد مي بيند ، اين كه دارد مي شنود ، اين كه دارد بو مي كند ، اين كه دارد مي خورد ، اين كه دارد لمس مي كند اگر يك وقت دچار اشتباه بشوند چي محكش مي زند ؟ گفت : قلب ، اين كه تالاپ تالاپ مي كند مي تواند همچنين كاري بكند ؟ اين خودش يك عضو است مثل دست من الان هم در همه آدمها آمارش بالاست كه ناقص است ، يكي دريچه اش افتاده ، يكي دريچه اش بالاست ، يكي چند تا رگش مسدود است ديگر هيچي از او رد نمي شود و .... خب آن چيزي كه مسدود مي شود كه ديگر حقيقت ندارد كه حقيقتش هم پوسيد ، نه آن را نمي گويم . گفت : حقيقتي در انسان هست به نام قلب ، گفت : اين قلب كه حقيقت است امام اين حس هاست الهام مي كند چشمت غلط ديده ، گوشت عوضي شنيده ، پوستت عوضي حس كرده ، من راجع به اين قلب دارم صحبت مي كنم پس با مركز تصفيه خون كاري ندارم ، حواس هايتان را از آنجا رد كنيد .
مي گويد انسان بواسطه اين كه روي دو تا پا راه مي رود و شكل ظاهريش با بقيه موجودات متفاوت است كه به او انسان نمي گويند ، ميمون ها را نگاه كنيد چقدر شبيه آدم هستند ، شده تا به حال يك ميمون را بگيريد بگوييد يك انسان است ؟ مي گوييم ميمون است از رده هاي مختلف هم برايش نامگذاري مي كنيم . حيوانها همه آن اجزايي كه ما در بدنمان داريم آنها هم دارند ، هر چي كه مي خواهي به آن بنازي همه حيوانات دارند ، چشمت ، گوشت ، لبت ، بيني ، دستت ، پايت ، قلبت همه اين ها را دارند ولي به آنها انسان نمي گويند . انسان يعني قلب ، قلب يعني حقيقت ، آن هم حقيقتي كه در هر كدام ما هست و همه احوالات ، اراده ها ، مِيل ها ، عواطف را ما به اين حقيقت نسبت مي دهيم . مي گوييم مي خواستم ببينم ، چشمم را بكار گرفتم . مي خواستم بشنوم ، گوشم را بكار گرفتم . مي خواستم بروم ، پاهايم را راه انداختم .     
پس اون چیزی که چشم ما تحت تاثیرش می بیند یک حقیقتی است در درون ما . وقتی اراده می کنیم معرفتمون را نسبت به امامون زیاد کنیم تعقل و تفکر را شروع می کنیم . پس مرکز این اراده ها ، خواستن ها یک چیزی هست به اسم قلب . حالا من می گویم قلب چون قلب هست که می خواد ، قلب هست که عاشق می شود ، قلب هست که متنفر می شود ، اون که تالاپ تلوپ می کند نیست . یک چیزی سیال ، جاری در کل وجود ما اسمش را می گذاریم قلب . با اسمش با من مقابله نکنید به ماهیتش توجه کنید . مبحث غریزه ها و کشش های جسمانی را توش دخیل نکنید . هر چی که از غریزه ، کشش های جسمی صادر می شود  مردنی هست ، نابود شدنی هست . بسیاری از افراد که دارای غرایز جنسی وحشتناک بودند ، سخت اسیرش بودند تو مراحل بالای سنی آف شدند ، چی شد پس ؟ کو اون غرایز ؟ تو که هنوز زنده ای ؟ مرد . چون جسم شروع به اوفول کرده است . غرایز و کشش های جسمانی را توی این مطلب داخل نکنید هرچی از ناحیه غریزه انجام بشود نابود می شود ، تو جان انسان هم باقی نمی ماند . می نشینی تا اینجا  غذا میخوری دو ساعت بعد ازش اثری نیست . بخش عمده ای اش دفع شده است  یک بخشی هم که مونده تو گوشت و پوستت اگر مال حلال بوده است ، پاکیزه بوده است با ذکر پخته شده بوده با نیت خیر پخته شده بوده و تو با نیت خیر خورده بودی انرژی جسمت را بالا می برد و السلام . اما در جان شما چیزی باقی نمی ماند . اما در جسم شما چیزی باقی نمی ماند . چون حقیقت انسان غریزه و شهوت نیست . اون چه را که با حقیقت قلب انجام میدهیم باقی می ماند. نمازهایی که با حضور قلب می خوانید اون ها می ماند ، جاودان می مانند . ما می میریم  و می رویم اگر این ساختمان پا بر جا باقی بماند و این مکان همچنان پا برجا باشد بعد از ما کسانیکه می آیند اینجا و جانشان حقیقت وجودشون پاک و منزه باشد ، نمازهای با حضور قلب ، اذکار با حضور قلبی را که ما در اینجا داشتیم اونها دریافت می کنند ؛ اونها می ماند . پس من و شما عزیز دل غریزه و شهوت نیستیم .پس چرا اینقدر اسیرش هستیم ؟ما قلبیم و هر آنچه که قلبی است سرمایه حقیقی من و شما ست . پس وقتی حقیقت انسان همون بعد قلبی اون هست پس انسان کامل هم قلب کامل هست یعنی قلب حقیقی در هستی، امام زمان ( عج ) هست . دارد . هرکس به همون اندازه ای که تو قلب امام زمان جا دارد حقیقت هم دارد . چنین کسی با خیالات و غرایزش که جزو حقیقتش نیست به سر  نمی برد . پس واقعیت هر کس به اندازه ای هست که با قلب عالم هستی در ارتباط هست . چون هر کس به اندازه ای که در قلب خودش حاضر هست واقعیت دارد . هر چقدر که به اون حقیقت وجودتون آگاهی دارید واقعیت دارید . ندارید شما مجازی هستید ، شما تخیلی هستید . جزء وهمیات  هستید . یادتون هست یکروزی تو کلاس های معرفت می گفتم این عالم مجازی هست . دوست عزیز یک جرقه دیگه . یکروزی می گفتم این عالم مجازی هست ! دروغ نگفتم . هر چیزی خارج از اون حقیقت هستی که همون عین الانسان هست مجازیه ، خیالی هست ، می میرد ، نابود می شود . هر آنچه که در اون حقیقت داخل شده ، عجین شده است اون واقعی است . ما گفتیم . خدایا اگر ناقص می گویم تو به بزرگی ات ببخش . بلد نیستم بهتر از این . می گویند تو روایات اومده است که اعمال ما روزهای دوشنبه و پنج شنبه خدمت امام زمان برده می شود هر اندازه ای که عقاید و اعمال و اخلاق ما انسانی باشد پذیرفته می شود . طبیعی هست . چون حقیقت امام ، حقیقت انسانیت هست و حقیقت جز حقیقت را نمی بیند و نمی پذیرد . اگر  شما خارج از حقیقت زندگی می کنید چون اون بخش تخیلی وهمی هست ، موهوم هست، مفت گران هست . بخشی که از عین انسانیت باشد نزد امام باقی می ماند . هر اندازه ای که حیوانی باشد چون از جنس عین الانسان نیست پذیرفته نمی شود . چون قلبی نبوده است و به قلب کل هستی وصل نمی شود باقی هم نمی ماند . همانطور که اعمال غریزی ما مثل غذا خوردن اون ها باقی نمی ماند . اما اعمال معنوی ما در قلب باقی می ماند .  اینها اسرار اهل بیت هست . امروز یک سر دادم دستون . اهل سر هستی بدو دنبالش. بیشتر از این هم نمی گویم . بدانم هم نمی گویم . پا بردار بدو دنبالش. اینا اسرار اهل بیت هست  . برو ببین چرا امام کاظم ، امام کاظم هست . چرا امام رضا ا مام رضاست . اگر انسانیت می خواهی باید اولا ً به امام زمان نزدیک بشوی ، بخواهی اش ، دوستش داشته باشی. دوم باید کارهات را نزدیک کنی به اعمال امام زمان . هر چی در قلب امام زمان هستی هستی هر چی تو قلبش نیستی نیستی. برو ببینم نیستی را درک می کنی ؟ عدم با نیستی فرق دارد . عالم عدم یک چیز دیگه است . اگر یکروزی توفیقم بود اونم می گویم .
در بحار الانوار جلدهشتادو چهار روايتي متفق القول هست از شيعه و سني نقل كرده اند كه خداوند به ظاهر شما و اعمال شما نمي نگرد بلكه به قلب شما مي نگرد . اين كه ديگر كلام من نيست كه از معصومين خداست ، قلب كل امام زمان (عج) است . پس هر چه به امام زمان (عج) شبيه تري خدا به شما بيشتر نظر مي كند ، چون خدا به قلب نگاه مي كند ، قلب چه بود ؟ حقيقت هستي . حقيقت اون عين الانسان ، خدا به اون نگاه مي كند . برو ببين تو ، تو كدام گوشه اش هستي ، اگر تو ، توش هستي تور ا هم مي بيند اما اگر نيستي بهره اي نبردي تو را هم نمي بيند . مولوي تو دفتر پنجمش مي گويد :
من ز صاحب دل كنم در تو نظر                                                     نه به نقش سجده و ايثار زر                                      
خدا به تو  و سجده و انفاق و بخششت كه نگاه نمي كند بلكه از طريق آن صاحب قلب ، اون حقيقت هستي به تو نگاه مي كند . اگر آنجا بودي آنوقت سجده ، انفاق ، بخشش و همه كارهايي را كه كرده اي هم ديده مي شود و هم پذيرفته مي شود . مولوي مي گويد:تو دل خود را چو دل پنداشتي گفتگوي اهل دل بگذاشتي ، چي شد كه عوض شدي ؟ چي شد كه عوضي رفتي ، كج رفتي ؟ فكر كردي كه دل يعني دل تو ، قلب يعني ، قلب تو كه گفتگو با اهل قلب و سر زدن به حقيقت هستي را فراموش كردي و فقط به خودت پرداختي صاحب دل آينه شش رو بود                                                                     حق در او از شش جهت نازل بود
هر كه اندر شش جهت دارد مقر                                              كي كند غير حق يك دم نظر
يادتان است ذكر آي الكرسي بهتون دادم ، شش آيت الكرسي يادتان است . مدت زيادي اين ذكر را كرديد ، مي خوانديد فوت مي كرديد دست راست ، مي خوانديدي فوت مي كرديد دست چپ ، مقابل رو ، پشت سر ، بالاي سر و تو بعضي مواقع گفتم زير پا براي شما گفتم به كف دست به خدا نظر داشتم گفتم .در آيت الكرسي خدايي را مي نامي كه صفاتش را بهت معرفي مي كند تا اون حقيقت كل دنيا را بشناسي . من نظر داشتم كه اين را گفتم كه تو بداني آيت الكرسي را كه مي خواني در تمام ابعاد و جهات دور تا دور تو خدا وجود دارد . آخري را براي چي گفتم كف دستت بخوان ، حقيقت تو اينجاست ، بهت گفتم از فرق سرت بكش تا نوك انگشتهاي پايت . همه جاي تو حقيقت است انقدر توجه به اين پوست و گوشت نكن ، انقدر توجه به اين نكن اينجايش را خوشگل كنم آنجايش را خوشگل كنم اگر اوني كه در اين جاري و ساري است زيبا نباشد بدو هيچوقت زيبا نخواهد شد . كدامتان وقتي كه ايت الكرسي را مي خوانديد به اين حقيقت بزرگ دست پيدا كرديد ؟ حالا اگر كه فهميديد از فردا صبح امتحان كنيد ببينيد آيت الكرسي را كه مي خوانيد و شش جهت مي فرستيد چه مزه ديگري دارد . برويد امتحان كنيد ببينيد دروغ مي گويم .
گر كند رد از براي او كند                                                             ور قبول آرد همو باشد سند
اگر صاحب دلي كه همه وجودش را خدا گرفته يعني امام زمان (عج) اعمال ما را قبول كند ، خدا قبول مي كند . اگر رد كند خدا رد مي كند  . امام زمان (عج) سند رد و قبولي خداست . همين ، يا امام زمان بيا ديگه خسته شديم ديگه ، فقط چون خسته شدي بيايد ؟ فقط چون خسته شدي بيايد ؟ رفاه برايت بياورد ؟ حقوق بيشتر بياورد ؟ خونه شخصي بهت بده ؟ يعني دنبال اينهايي ؟ خوب بابا به بعضي جاها كه زير ميزي بهت ميدهندسر بزن همه اينها را بهت مي دهد .
چون كه او حق را بود در كل حال                                                  برگزيده  باشد او را ذوالجلال
هيچ بي او حق به كس ندهد موال                                                شمه اي گفتم ز اصحاب وصال
اگر اهل وصلي حرفهاي مولانا را بفهم . خداي ذوالجلال او را انتخاب نموده . بدن اذنش ، بدون نظرش به من و شما هيچ نخواهد داد. خدا رحمت كند حاج حسين را ، خدابيامرزدش . مي گفت : بابا مريض را فرستاديم پيش امام رضا (ع) ، وقتي رفت امام رضا (ع) خيلي مهربان و رئوف است مي خواست شفاي اون را طلب كند امام زمان (عج) رفت گفت : نه ، نه ، نه ، نه پدر من نه . چرا ؟ چون پدر و مادر ازش نا راضي هستند . چون عملش ايراد دارد . رابطه امام زمان(عج) با امام رضا (ع) را مي دانيد كه خيلي واضح است . يعني بي اجازه امام زمان  (عج) امام رضا (ع) كار نمي كند ، نه اينطوري نيست اينها همه شان تو يك رشته نورهستند. ذرات نوراني هميشه به هم متصل هستند . اين همان واسطه فيض بودن است يعني هر چه كه مي خواهي از خدا بگيري برو سراغ امام زمان (عج) . كلامم خيلي سنگين است هضمش خيلي مشكل است  همه مردم نمي فهمند . اين هم يكي از اسرار است برو بفهم و اگر فهميدي ازش استفاده كن .
موهبت را در كف دستش نهد                                                    وز كفش آن را به مرحومان دهد
خداوند محبت ورحمت را در كف دست با كفايت امام زمان (عج) گذاشته و از دست اوبه  همه آنهايي كه مورد رحم خدا قرار گرفته اند عنايت مي شود .
با كفش درياي كل را اتصال                                                   هست بي چون و چگونه در كمال
وصف امام زمان (عج) است از زبان مولوي خداوند به هر كه بخواهد رحمت بدهد به واسطه امام زمان(عج) او را مورد رحمت قرار مي دهد . امام زمان (عج) خزانه دار عالم غيب است چون عين كمال انساني است .
صد جوال زر بياري اي غني                                                         حق بگويد دل بيار از منحني
دل را مي خواهد ، جوال جوال ، جوال مي دانيد يعني چي ؟ جوانها نمي دانند . قبلاً ها كيسه هايي بود كه تويش را پر مي كردند از كاه و مي انداختند گردن الاغ و اسب تا اينها چيز بخورند آن را بهش مي گفتند جوال . مي گويد صد تا از آنها پر كن زر بياور براي بخشيدن به مردم . دل نداري ، دل متصل به حقيقت هستي نداري نيارزد . موقع انفاق ماه رمضان است خيلي ها انفاق مي كنند اما حضرت حق آن را از دلي كه به صاحب دل مطلق وصل است مي پذيرد .مولوي از زبان پروردگار مي گويد:
گرز تو راضي است دل من راضيم                                               ور به تو معرز بود اعراضيم
از تو رو گرداند من هم از تو رو مي گردانم .
ننگرم در تو در آن دل بنگرم                                                  تحفه آن را آر اي جان در بدن
برو از آنجا بگير تا خدا بهت نگاه كند . خلاصه به اندازه اي كه به امام زمان (عج) نزديك هستي آدم هستي و دل داري . خدا فقط به دل كل نگاه مي كند اينجا همان ايستگاهي است كه ، خوب حواسها با من ، اينجا همان ايستگاهي است كه جايگاه توسل به معصومين را شفاف مي كند ، اثبات مي كند كه كار ما شيعه ها درست است . مهر بت پرستي و شركي را كه اهل سنت به ما مي زنند پاك مي كند . هر دلي كه عشق پيامبر اكرم (ص) و امام را دارد به حق نزديك است يعني وقتي كه تحفه اي از عمل نزد پروردگار مي بري تا بهره اي از رضاي حق بطلبي تو را به دل امام زمانت حواله مي دهد . مي گويد : با تو او چون است ؟ عمل نيكو بردي ؟ مي خواهي رضا ي حق را بطلبي ، پرودگار مي پرسد :
با تو او چون است هستم من چونان                                               زير پاي مادران باشد جنان
مي گويند بهشت زير پاي مادران است ، پس اگر مي خواهي ببيني كجاي بهشتي ببين كجاي قلب مادرت هستي ، كجاي دل مادرت هستي ؟ نوجوانها ، جوانها حواستان با من است ؟  
ما شالله درشت هیکل شدید صداهاتون یغور شده  قد و بالاهاتون از مادرها بلندتر شده همین  طور باد  می اندازی گلوت حرف میزنی بهشت زیر پای مادران است روز مادر هم که میشود با هزار ادا و اصول کادو هم  میخری می بری اما هیچ وقت فکر کردی با اون کادویی که داری میری تو کجای قلب مادرت هستی ؟کجاهاش بدون ناخنه از دست تو؟ حالا همین رابطه را بده در مورد رضایت امام زمان؛ امام زمان بالاتره یا مادر؟
مادر و بابا و اصل خلق اوست   ای خنک آنکس که دل داند ز پوست
تو بگویی نه دل آوردم به تو         گویدت این دل نیرزد یک تسو
یک  پشیز بی ارزش
آن دلی آور  که قلب عالم است      جان جان جان جان آدم است
از برای آن دل پر نور و بر             هست آن سلطان دلها منتَظر
ببینید منتَظر با منتِظر چه فرقی داره ؟یادتونه یک روزی مخِلص و مخلَص را براتون معنی کردم، حالا ببینید منتَظر و منتظِر چه فرقی داره؟
به جهت همین دل پر نور وپر برکت هست که امام زمان را میگویند  منتَظر میدانید، منتَظر  یعنی چه یعنی اون دلی که خدا هم منتِظر اونه، اون دلی که اون حقیقتی که خدا هم منتِظر اونه، هر کس هر دلی را نزد خدا بیاره خدا انتظار داره که بهره ای از اون سلطان دلها ،یعنی دل امام منتظَر  توش باشه نباشه فایده نداره
تو بگردی سالها در سبزه زار      آنچنان دل را نیابی ز اعتبار
پس به این راحتی کسی به اون دل دست پیدا نمیکنه مگر با ریاضت و اردات
پس دل پوسیده پژمرده جان      بر سر تخته نهی آن سو کشان
بیاییم دلهامون را که بدون وصل به امام زمان پوسیده پژمرده است روی طبق بگذاریم امشب به سوی دل حضرت بکشانیم تا اعتبار پیدا کنه و زنده بشه
رو بیاور آن دلی آن شا ه جوست       که امان سبزه وار کان از اوست
برویم دلی به دست بیاوریم که به دنبال امام زمان باشه که عالم وجود به جهت وجود مقدس ایشون  در امان و بقا و تازگی است
در اصول کافی آمده است که روایت است اگر حجت خدا نباشد زمین فرو می ریزد چون هستی بدون قلب نمیشود، آقا خانم تصادف میکنی ضربه مغزی میشوید میگویند یارو مرگ مغزی شده اما قلبش چون تالاپ و تلوپ میکنه رو تخت بیمارستانه، اما قلب کار نکنه ولی مغز خوب کار کنه چه کار میکنند میگویند طرف مرد، قلبش از کار افتاد، حواسها با منه هستی بدون قلب نمیشه وجود حضرت عامل حیات و امان عالمه پس ای عزیز تو هم بیا تا با هم دیگر به اون حضرت وصل شویم تا از وسوسه ها و انحرافات امان یابیم یا علی مدد اگر درسم را خوب پس ندادم، بزرگان من را ببخشند، شما هم من را ببخشید که شما را خسته کردم، امیدوارم که از همه این دقایق یک چیز را آموخته باشید بروید به امام  عصرتون که امام منتَظره تو منتِظر او و او  امام منتظَر است وصل شوید تا دیر نشده برای شادی و فرج مولا امام زمان اجماعا صلوات

 

 

 

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید