منو

پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu 03 28 2024

A+ A A-

جلسه یازدهم مبانی معرفت امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف

بسم الله الرحمن الرحیم


بحث امشب به دنباله مباحثي كه در شبهاي گذشته داشتيم در دو مطلب دنبال مي كنيم .مطلب اولّمان مقام حضرت است و مطلب دوممان تأثير وجود مباركشان در عالم .

در بحث اول اينطور خدمت دوستان عرض مي كنيم : كه از پيامبر اكرم (ص) روايات بسيار محكمي در باب وجود مبارك آقا امام زمان (عج) وجود دارد . ايشان بارها فرمودند : كه دين اسلام به چه كسي ختم مي شود . در كتب روايي شيعه و اهل سنت هيچ مشكلي ما نداريم چون به صراحت بيان شده با سند . مثلاً احاديثي از پيامبر اكرم (ص) در كتب اهل سنت وجود دارد كه حضرت فرمودند : امامان از اهل قريش و از نسل فاطمه زهرا (س) هستند . و همه آن روايات در كتابهايي مثل عبقات الانوار و الغدير جمع آوري شده است . و يا احاديثي مثل حديث جابربن عبدالله انصاري كه از قول پيامبر هر دوازده امام را نقل مي كند با نام مباركشان و در بحث آقا امام زمان (عج) صراحتاً فرمايشات آقا رسول الله را بيان كرده كه حضرت فرمودند : او فرزند امام عسگري (ع) است ، نام و كنيه او با نام و كنيه من يكي است ، خداوند او را بر همه جهان حاكم مي سازد ، اوست كه از نظر مردم پنهان مي شود و غيبت او طولاني است تا جايي كه فقط افرادي كه ايمان آنان استوار ، آزموده و عميق است بر عقيده خود در مورد امامت او باقي مي مانند . ( سند كلامم منتخب الاثر لطف الله صافي – مناقب مرتضوي كشفي ترمذي حنفي ) حديث ثقلين از احاديث مشهور و بسيار معتبر است ، حديث ثقلين براي همه دوستان كاملاً واضح و روشن است . باز اين حديث از زبان پيامبر اكرم ( ص) باقي مانده است براي ما كه پيامبر ( ص) فرمودند : من در بين شما دو چيز گرانبها گذاردم كتاب خدا و اهل بيتم را ، تا زماني كه آن دو تمسك جوييد هرگز گمراه نمي شويد . اين كلام صريحي است در كتب اهل سنت و شيعه هر دو معتبر و موجود . خداوند در سوره حجر آيه 9 فرموده :‌ إِنَّا نحَنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحَافِظُون‏ - بي ترديد ما خود اين قرآن را نازل كرديم و قطعاً ما خود نگهدار آنيم . به گفته پيامبر هم كه فرمودند :‌ كه اهل بيت هم از قرآن جداشدني نيست . نه كلام خدا را مي شود رد كرد و نه كلام آقا رسول الله را مي شود رد كرد هر دو مؤيد هم هستند ، تأييد كننده هم هستند پس هر دو تا قيامت باقي هستند . حالا يك كسي كه يك روزي گفت : حَسبُنا كِتابَ الله – يعني ما را كتاب خدا كافي است . با اين حرفش عملاً كتاب خدا را كنار گذاشت . مي گويم چرا ! اين جمله كه عرض كردم در كتاب العلم صحيح بخاري و شرح بخاري كرماني ج 5 موجود است اين جمله .

ابن ابي الحديد به نقل از كتاب تاريخ بغداد اثر احمد بن ابي طيفور نقل مي كند ؛ مي گويد : ابن عباس گفت زماني در آغاز خلافت عمر بر او وارد شدم . از من پرسيد : عبدالله از كجا مي آيي ؟ گفتم : از مسجد . گفت : پسر عمّت را چگونه ترك كردي ؟ يعني در چه حال و روزي بوده تو ديدي او را و آمدي ؟‌ مي گويد : با خودم فكر كردم مقصودش عبدالله بن جعفر است . اما او گفت : مقصودم عظيم اهل البيت است . اميرالمؤمنين را عظيم اهل البيت مي خواند . مي گويد گفتم : مشغول آبياري نخل هاي فلان كَس بود و در همان حال قرآن هم مي خواند . مي گويد : از من پرسيد ، آيا در سر او هنوز درباره خلافت انديشه اي هست ؟ گفتم : آري . گفت : آيا بر اين باور است كه رسول خدا او را منصوب كرده ؟ گفتم :‌ آري . و بعد به او گفتم : بعلاوه من از پدرم عباس هم اين مطلب را شنيدم كه پيامبر او را منصوب كرده و پدرم تأييد كرد . عمر گفت :‌آري ، از  رسول خدا درباره وي مطلبي بود كه حجت نتواند بود . آن حضرت هنگام بيماري ( مي دانيد زمان رحلت پيغمبر به ديدن پيغمبر رفتند ، اختلاف ايجاد شد . پيغمبر فرمودند : قلم و كاغذ بياوريد كه بنويسم و عمر گفت : ندهيد ، هذيان مي گويد ) كلام ، كلام خود خليفه دوم است . آن حضرت هنگام بيماري تصميم داشت تا به اسم او تصريح كند . يعني ديگر بنويسند ، غير از عيد غدير كه اعلام كرده بودند ديگر اين بار بنويسند به عنوان وصيت . اما من به خاطر اسلام از اين كار ممانعت كردم زيرا هيچ گاه قريش بر او اجتماع نمي كردند . اگر او بر سر كار مي آمد عرب از سراسر نقاط دنيا به مخالفت او می پرداخت رسول خدا از تصمیم درونی من آگاه شداز این کار خودداری کردسند: كتاب ابن ابي الحديد ج 12 . بنا به نقل بخاري و ابن واسعه در تاريخ طبري ج 3 ، ابن عباس در حالي كه اشك چون سيل بر گونه هايش جاري بود مي گفت : تمام مصيبت و بدبختي همان است كه با اختلاف و شلوغ كاري خود مانع از نوشتن كتاب توسط رسول خدا شدند و گفتند : رسول خدا هذيان مي گويد .

آنها كه گفتند : رسول خدا هذيان مي گويد حتي كتاب خدا را كه گفتند براي ما بس است ، گفتند : رسول خدا هذيان مي گويد ، حَسبُنا كِتابَ الله كتاب براي ما بس است . حتي كتاب خدا را هم درست نخوانده بودند ، چرا ؟ چون خداوند در سوره نجم آيه 3 درباره رسولش فرموده بود : وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى‏ - او از روي هوي و هوس سخن نمي گويد . در آيه ننوشته بود مگر وقت رحلتش ! پيغمبرش را از آغاز تولد تا زمان رحلتش اين طور معرفي كرده بود و اين ها اين را نخوانده بودند . حتي پا روي آيه صريح قرآن گذاشتند و همان شد ، حرف پيامبر  را نشنيده گرفتند و دچار اختلاف شدند .

هميشه اين براي خود من مسئله بود ،  چرا ما دوازده امام برايمان تعيين شده است . فكر مي كردم حتماً دليلي داشته و امروز پس از سالها به آن رسيدم . فهميدم چرا ؟ براي من خيلي ظريف بود فكر كردم خوب است شما هم بدانيد ، شايد به درد شما هم بخورد . مي دانيد هر امامي در شرايط ويژه اي امامت فرموده ، مواجه با مسائلي متفاوت از يك امام ديگر بوده .

في الواقع دوره هاي مختلف حكومت ، برخوردها ، ايدئولوژي هاي انحرافي در طي امامت 11 امام وجود داشته و نوع برخورد هر امام در دوره خودش متفاوت از يك امام ديگر بوده است . اميرالمؤمنين سرگذشتش را لااقل ، هر امامي را ندانيد اميرالمؤمنين را اكثر مسلمانان مي دانند . چقدر متفاوت است با امام حسن (ع) . امام حسن (ع) چقدر متفاوت است با امام حسين (ع‌) . و جالبتر چقدرمتفاوت است با امام هادي (ع)‌ ؛ مي گويند : امام هادي (ع) در دوره كوتاه امامتشان خيلي از مواقع از پشت پرده حرف مي زدند ، چرا ؟ مردم را حاضر مي كرد براي دوره غيبت .

اين بزرگواران هر كدام با وجود مباركشان يكدوره از جهان را ، يك دوره از زمان را به تصوير كشيدند و دين داري را بر حسب شرايط و اوضاع هر دوره به نمايش گذاشتند . كه امروز من و شما دوران خودمان را بعد از اين كه رفتيم مطالعه كرديم آن دوره ها را و ويژگي هاي آن دوره ها را پيدا كرديم ، دوران خودمان را منطبق كنيم بر يكي از اين ادوار . و بياموزيم چطور مي شود دين دار بود ؟ برق شمشير ، تهديد ، زندان و هزاران بلاي ديگر بر هر كدام از اين بزرگواران در طول سالهاي بسيار مانع از دينداريشان نشد . اين ها آمدند به ما نشان بدهند دوره هاي ما شايد به ظاهر مدرن تر باشد ولي مسائل هسته ايش يكي است  . اگر مسائل هسته اي هر دوره اين امامان را بشناسيم ولي ما بدبختيم ، خيلي بدبختيم چون اصلاً خبر نداريم اماممان در چه دوره اي زندگي مي كرده است . من فقط فرصت كردم در يك محّرمي از رحلت پيغمبر تا واقعه كربلا را يك جمع جور و مختصر گفتگو كنم ، چند تايش را يادتان است ؟ چند تا از وقايع را يادتان است ؟ زمان معاويه چگونه بود و مردم ديندار در زمان معاويه چطور دينداري مي كردند ؟ هيچ كدامش يادتان نيست . اين ها همه اش مسئوليت است ، روز موعود از شما مي پرسند : پس اين همه فرستادم تو چي فهميدي ؟ چقدر تحقيق كردي ؟ اين ها آمدند در 11 دوره زندگي آموزش دادند دوره هاي مختلف را كه امروز من و شما نگوييم هرج و مرج است ، ديگر نمي شود در اين بازار مكاره دين را نگه داشت . خيلي ها گريه هم مي كنند ، گريه شان ، گريه روباه، آه در اين دوره چطوري دين را نگه داريم ؟ چقدر سخت است ! بعد همان جا از كنار تو بلند مي شود به اولين مجلس لهو و لعب كه رسيد پهن مي شود . اما ما كار نداريم ، ما زيباييها را نگاه مي كنيم ، دين چقدر زيباست براي ما . 11 دوره زندگي متفاوت را ترسيم كرده است با حكومتگران متفاوت .

دوره هارون الرشید یکجور، دوره مأمون با سیاست های موذیانه اش فرصت طلبانه اش یکجور دیگه . توی یک دوره امام را در صحرای کربلا سر می برند ، در یک دوره امام را به زور به ایران می آورند و به خراسان می برند که ولایت عهدی بهش بدهند . امام ولایت عهدی را چطوری قبول کرد؟ راز هست . این یک نکته عظیم هست در زندگی من و شما . بگردید در زندگی تان پیدا کنید . امام مظهر ولایت تشریعی و ولایت تکوینی است ( حالا می گویم یعنی چی) . در یکی دو سه جلسه پیش بر اساس آیاتی از سوره یاسین مثل آیه 82 ، سوره اعراف آیه 54شرح دادم امام هم خلیفه خداست و هم مظهر خلق و امر . اگر ندانستید بروید جزوه های دو سه شب پیش را بخوانید . بر اساس آیات قرآن اثبات کردم یعنی هم ولایت تشریعی دارد ، هم هدایت به امر یا هدایت تکوینی دارد . یعنی هم شریعت خدا را برای مردم تبیین و تعیین می کند و هم با نظر کردن به جان مردم جانشان را با تجلی فیض الهی تغییر می دهد . یازده تا امام  معصوم (ع) دین را برای ما تبیین کردند . هدایت های تشریعی الهی را برای ما روشن کردند . امروزه هدایت های غیبی و باطنی که اون هم لازمه اش توجه امام زمان (عج) به قلب تک تک آدمهاست ، آن را داریم . اگر بعد غیبی وجودی من و شما نورانی شود با غیب کل در مقام انسانی مرتبط می شویم . الان فردا میرود اینجوری می کند :" خانوم........ گفت هرکس یکخورده ذکر کند و کارهای خوب انجام دهد می تواند با امام زمان (عج) ارتباط بگیرد " . من نگفتم چنین چیزی را  حواستان را جمع کنید . ما یک بعد باطنی در وجودمان داریم . امام (عج)هم یک بعد باطنی وجود هستند . اگر اینها هم فاز بشوند چه می شود ؟ خب بهم میرسند دیگر ، نمی رسند؟ شدی؟ اول بشو بعدا ً . اول ازش بخواه که اون بعد باطنی ات را یک نگاه درست حسابی بکند . یک پالایش جانانه بکند . این همه چرک و کثیفی که جمع کردی آنها را بریزد پائین .می گویند ابراهیم  ادهم در خدمت حالا یا امام سجاد (ع) یا امام باقر (ع) میرود . امام (ع)دستش را می گذارد روی شانه ابرهیم . می فرمایند که بگو " لا اله الا الله" . ابراهیم می گوید که گفتم لا اله الاالله. بعدا ً اقرار کرد ابراهیم ادهم که من بارها و بارها لا اله الا الله گفته بودم ، ولی وقتی به مدد امام زمان (عج) این جمله طیبه را گفتم دنیا برایم عوض شد . این ذکر معنی اش برایم تغییر پیدا کرد. باید اینجوری شود . ما به امام زمان (عج) احتیاج داریم برای اینکه اینجوری شویم .

قبلا گفتیم انسانیت یک حقیقت وجودی است -باز بر می گردانم به جلسات قبل راجع بهش مفصل صحبت کردم- گفتیم انسانیت یک حقیقت وجودی است یا انسانیت یک حقیقتی است که شدت و ضعف بر می دارد ؛ این انسان تر از اون یکی است ، این یکی از انسانیت بویی نبرده است . یعنی انسانیت پدیده ای است یا حقیقتی است که کم و زیاد می شود عین نور . اما وقتی ما صحبت از دیوار می کنیم ، صحبت از سنگ می کنیم چی؟ ما هیچ وقت نمی توانیم بگوییم این سنگ از اون یکی سنگ تر است . سنگ، سنگ است . دیوار ، دیوار است . یعنی شدت و ضعفی در آن نیست چون این از جنس وجود نیست این ماهیت است و ثابت  پس انسانیت یک حقیقت وجودی است پس شدت و ضعف پیدا می کند و کاملترین مرتبه انسانیت را انسان کامل یا کل الانسان یا کون جامع یا در زبان دین امام زمان (عج) می گویند . آدم شدن فقط در ارتباط با انسان کامل بدست می آید - باز می خواستم راجع به آدم یک چیزی بگویم دوباره دیدم شر آن پاهایم را می گیرد پس بهتر هست هیچی نگویم- آدم شدن فقط در ارتباط با انسان کامل بدست می آید پس کسی که از نظر و توجه امام زمان(عج) به قلبش محروم است از انسانیت هم محروم است . حواس ها با من است . دیگه نیایی واسه من بگویی این نه خدا قبول دارد ، نه قرآن قبول دارد ، نه امام و پیغمبر قبول دارد ولی چقدر آدم خوبی است ! امشب می خواهم این را  هم بگویم . ای بابا ! خانوم چی می گویی. مگر توی اروپا و آمریکا همه مسلمان هستند ولی چقدر آدم های خوبی هستند ، دروغ نمی گویند ، کلاه سر هم نمی گذارند . حالا گوش کن ! حالا خوب گوش کن! کسی که از نظر و توجه امام زمان (عج)به قلبش  محروم است  از انسانیت محروم است هرچند که در ظاهر مؤدب هست منظم هست مرتب هست ، به آداب انسانی علی الظاهر آراسته است . بعضی ها یک گرگ منظم هستند مثل آمریکا . گرگ دوره دیده ! جوری ملت را ترتیب کردند که حتی سگ هم بگذارند پشت فرمان چراغ قرمز را رد نمی کند ، بوق اضافه هم نمی زند . انگلیسی ها مشهور به منظم بودن هستند اما برای چه  هدفی ؟ برای اینکه آدم بشوند یا برای اینکه بیشتر دنیا را بخورند ؟ ببنید نکته هایی را داریم پخش می کنیم در این ایام که باید بهش تفکر کنید وگرنه هیچ کاری برایتان نمی شود کرد . نوع مؤدب شدن حیوانی با آدم شدنی که شیعه به دنبال آن است خیلی فرق می کند . مبانی اعتقادی شیعه بالاتر از این حرفهاست . روح نظم اروپایی ، دنیای بیشتر داشتن است . روح نظم اهل تقوا ( من و شما را نمی گوید ، خیلی به خودتان قامت برازنده نگیرید ) روج نظم اهل تقوا قرب الهی پیدا کردن است ، اونهم از طریق ارتباط با انسان کامل. گرچه که شاید در ظاهر هر دو تا نظم یکی باشد ولی یکی در انضباط جهت دار است به انسان شدن فکر می کند دیگری به دنیای بیشتر دل بسته است ، خودش را مجهز می کند برای لذت بیشتر از دنیا بردن . بگذارید یک مثال دیگه هم بزنم : خیلی از آدم ها دل رحم هستند ، دیدید؟ اگر یکهو یک کودک فقیر، یتیم ، گرسنه که لباسش کم است توی خیابان ببینند دلشان ریش می شود حتی اشکشان هم ممکن است سرازیر شود همان دم حاضر هستند هر چی می توانند برایش خرج کنند . خب خیلی خوب است . مگر بد هست ؟ نه! خیلی خوب است اما سوال ! ازش بپرس چرا اینکار را  کردی ؟ دو تا جواب دارد ؛

اول می گوید :"برای رضای خدا ."

دوم میگوید:" آخه من با این لباسهای گرم ، محیط گرم ، این اینقدر لباس کم و سرد ؟! "
چی دارد ؟ عذاب وجدان . اگر قلبی را  امام زمان (عج) بهش نظر انداخته باشد اینکار را برای رضای خدا انجام می دهد و با این کار آدمیتش را تقویت و تشدید می کند اما اگر فقط صرفا دلش می سوزد از سر ترحم اینکار را می کند حرکتش مثل حرکت بعضی از حیوانات هست . می دانید بعضی از حیوانات دارای ترحم هستند مثل اسب حتی خیلی جاها مثل سگ . اگر ببیند صاحبش را اذیت  می کند دلش برای صاحبش می سوزد . هر کاری ازش بر بیاید می کند .مگر نه ؟ هست یا نیست ؟ اگر اخلاق و اعمال ما زیر پرتو نور انسانیت نباشد در اسلام پذیرفته نیست . خوب دقت کنید ! اگر آتش بدستت برسد چیکار می کنی؟ دفعش می کنی. دورش می کنی . مگر نه ؟ اگر منظره ای ببینی دلت بسوزد چیکار می کنی؟ فوری برای رفع دلسوزه می آیی یک کاری می کنی یعنی می خواهی دلت را آزاد می کنی. یک کمک می کنی به فقیر و این یک ترحم صرفا عاطفی است . اما قلب متصل به قلب انسان کامل متفاوت حرکت می کند . قبل از اینکه برای رفع دلسوزه اش حرکت کند به خواست و رضای خدای خودش توجه می کند . در دین نظم وجود دارد .در نظم دینی کار کنید . کارهایتان را بر اساس نظم و دستورات دینی انجام بدهید . همین کارهای هر چقدر هم کوچک که من و شما را در انسانیت تشدید می کند . از حیوان شدن نجات می دهد . می دانید اگر انسانیت نداشته  باشیم از رده پائین تر مخلوقات هستیم . مخلوقات خدا طبقه بندی آمده بالا دیگر؛ جماد ، نبات ، حیوان ، انسان. انسان با حیوان در داشتن انسانیت است که ممتاز است . خب انسانیت نداشته باشی رده ات می آید پائین . میای کدام رده ؟رده حیوانات . پس کارهای بزرگ و کوچک من و شما اگر در زیر سایه دین نباشد که احکام دین هم تحت نظر امام عصر (عج) است ما فقط خوشحال می شویم که کار خیر انجام دادیم . از فشار وجدانمان راحت شدیم . توجه کنید ممکن است که بر اساس دستورات دین هم همان کار را انجام بدهیم ولی در شرایط تبعیت از دین ، عاطفه را در یک دستگاه وسیع انسانی سازماندهی کردیم و نتیجه اش رشد همه ابعاد انسانی ماست و آن موقع به انسان کامل نزدیک خواهیم شد . آن موقع آماده ارتباط با امام زمانمان (عج) خواهیم بود . توجه ، نظم ، دقت ، هوشیاری در همه ابعاد انسانی تحت لوای دین و زیر نظر امام زمان (عج) باید قرار گیرد . این هم پیام امشب .

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید