منو

پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu 03 28 2024

A+ A A-

در کلاس دعای عرفه از مولا امام حسین ع بیاموزیم بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

روز پیش گفتیم که در دامنه جبل الرحمه مولا در آن شرایط نشسته بودند و با خدای خویش راز و نیاز می کردند . ما چقدر امام حسین را از لابه لای مقتل ها و کتاب ها پیدا کنیم . آنچه که پیدا می کنیم شرح ماوقع است .حکایتی که گذشته است . اما ما به دنبال چیز دیگری می گردیم . ما دیگر شرح ماوقع ما را سیر نمی کند . ما می خواهیم آن حس درونی آقا را دریافت کنیم . اگر خواستید هر کسی را از درون بشناسید به گفتارش نگاه کنید .
جازى کُلِّ صانِع، هر کس کاری انجام دهد او پاداش و جزایش را می دهد .
دیدید ما گاهی اوقات یک کارهایی برای مردم می کنیم . نگران هستیم که بقیه بدانند . اگر بدانند که ما این کار را انجام دادیم خیلی مورد احترام واقع می شویم . و اکثر مواقع هم مردم نمی فهمند و از رویش عبور می کنند . و اینجا مغموم و شکست خورده باقی می مانیم . تکلیف چی است؟ هر کاری که می کنم آن کار را برای خدا بکنم . چون برای خدا می کنم خدا پاداشش را کامل می دهد . کامل و کامل. دیگر لازم نیست یک بنده ای بداند که از من تشکر کند . و بالعکس . اگر کسی به من ظلم کرده و آزار رسانده . آدم دلش می خواهد یک جوری این ظلم را به همه بگوید . اگر ظلم را بگوید خیلی از پارامترها زیر پا می رود نمی شود گفت . پس چه جوری این دق را بخورد . این جام و این صبر را به خدا تقدیم می کند . می گوید خدایا صبر می کنم بخاطر تو . جزایش با خدا است . هرکسی هرکاری را انجام دهد او پاداش و جوابش را می دهد و جزایش را می دهد .
وَ رائِشُ کُلِّ قانع، و زندگی هرکسی که اهل قناعت است را تامین می کند .
این خودش یک معضل بزرگ شد . که خدا زندگی اهل قناعت را فقط تامین می کند . سوال است ؟ ماشاءالله برای جوان های امروزی در این سوال ها همیشه باز است . چرا امام اینجا فرموده اند اهل قناعت ؟ می دانید که چشم دنیابین را چی پر کند ؟ خاک گور . یعنی هرچه به او بدهند سیر نمی شود تا از دنیا برود . اگر خدا همه را هم به او دهد او سیری ندارد . پس فایده ندارد . اما کسی که اهل قناعت است . می دانید اهل قناعت یعنی چه کسانی ؟ قدیمی ها به ما یاد دادند که هر چه می توانید خسیس باشید،کم خرج کنید . این طوری اهل قناعت می شدیم.ولی این اهل قناعت نیست . اهل قناعت کسانی هستند که از نعمات دنیایی به اندازه ای که نیاز دارند بهره می بردند . یعنی چه ؟ یعنی اینکه خانم دوتا روپوش می خواهد . یکی رابپوشد وبیرون برود و بیاید . اگر کثیف شد و خواست آن را بشوید یکی دیگر داشته باشد . ولی باید دوتا را داشته باشد . با یکی نمی شود . در قبالش آقایون هم همین طور . یا در مورد خورد و خوراک . آدم هست که پول قرض کرده و تا توانسته خواروبار خریده و در خانه اش قایم کرده است. به نظر شما آن خواروبار به این آدم حس اطمینان می دهد. اگر بتواند و دوباره به او قرض بدهند بازهم می گیرید وباز هم می خرد و در خانه می گذارد . اما اهل قناعت چه می گوید ؟ می گوید باید برای چند روزی در خانه داشته باشم اگر نتوانستم خیابان بروم . بعدش چی ؟ خدا کریم است . اگرهمه مردند ما هم می میریم . همه ماندند ما هم می مانیم . زندگی هرکه اهل قناعت است را تامین می کند . چرا اینقدر خودتان را این در و آن در می زنید ؟ مشکلی دارید ؟ مسلمان های خدا ، خدا خودش گفته و امامش هم برای ما می گوید و خدایی را دارد در صحرای عرفات صدا می کند که زندگی هرکسی که اهل قناعت است را تامین می کند . دیگر غصه ی چی دارید و برای چه اینقدر می ترسید ؟
وَ راحِمُ کُلِّ ضارِع، نسبت به هر کسی که ناله و زاری کند مهربان است .
می دانید چرا امام این را می گوید ؟ برای اینکه ناله و زاری شما را بنده ها نشنوند . بنده ها وقتی ناله و زاری شما را می شنوند شما پیش آنها خوار می شوید. و بعداً برای شما سخت خواهد بود . اما خدا هرچی ناله و زاری کنی به تو مهربان است. حتی اگر ناله و زاری تو به ناحق است . ولی خدا نسبت به ما مهربان است . ناله ها و زاری ها را پیش خدا ببرید .
وَ مُنْزِلُ الْمَنافِعِ انواع سود و منفعت را نازل می کند .
خب سود چی است ؟ منفعت چی است ؟ در فرهنگ فارسی منفعت همان سود است . انواع سود و منفعت را نازل می کند . من می گویم این دو از هم جدا است . منفعت آن چیزی است که به شما می دهد و شما از آن بهره می برید . در زندگی دنیایی تان . گندم ها خوب رشد می کنند و خوب آرد می شوند و شما نان خوبی می خورید . درخت ها میوه هایشان خیلی خوب خواهد بود و شما بهره می برید . آب و هوا خوش است . منفعت چیزهایی است که خدا می دهد و شما از آن بهره می برید . و شما نیستی که آن کار را می کنی . اما سود چی است ؟ من سود را برای خودم اینطور معنی می کنم . من که از این نعمت ها استفاده می کنم برای بنده ها دیگر چکار کنم که آنها هم استفاده کنند و بعد پاداش خوش خدمتی من را کی خواهد داد ؟ سودش را خدا خواهد داد . مفت و مجانی نگذرید . مُنْزِلُ الْمَنافِعِ. یعنی نازل کننده ی فقط منافع است . نه هم منفعت ها را به شما می رساند . هم نوع استفاده شما برای شما سود آور است . چه جوری سودآور است ؟ ذخیره شما می شود و خدا به شما پاداش می دهد . شما از خرج های اضافی ، رستوران رفتن ها وفست فودهای اضافی در هر ماهتان بزنید ، پول پس انداز می کنید و یک بنده ی خدایی که کار تولیدی می کند به او می دهید . او سود می کند و کار می کند و از این سود شرعی و درستش برای شما هم هزینه زندگی می دهد . در حالیکه شما نه گرسنگی کشیده اید و نه سختی و بدبختی دیده اید . از آنچه که خدا فرستاده است به قدر کافی برده اید و سود آن هم می تواند هم در دنیا و هم در آخرت به شما برسد .
والکتاب وَ الْکِتابِ الْجامِعِ همچنین کتاب جامع قرآن را در اختیار بشر قرار داد .
امام خدا را ستایش می کند . می گوید حمد و ستایش مخصوص خدایی است که این ها را انجام می دهد . که چی ؟ که قرآن را فرستاده . ما چقدر از قرآن بهره و سود برده ایم . قرآن هایمان که کنج کتابخانه هایمان است . سعی کرده ایم شیک و خوشگل هم بگیریم . قرآن های سر عقد خیلی جالب است . بزرگ و نفیس و قشنگ . که عروس و داماد موقع بستن پیوندشان در محضر پروردگار باشند . دیگر گفتن ندارد که آن لحظه چه خبر است . کتاب جامع قرآن را در اختیار بشر قرار داد .
و هو بِالنُّورِ السّاطِعِ،که نوری درخشان دارد .
چه کسی تا بحال کتاب قرآنش را باز کرده نور بیرون زده ؟ پس این نور از کجا است ؟ این نور از دروسی است که قرآن می دهد .از علمی است که قرآن در اختیار بشر قرار می دهد . که اگر بشر بتواند از آن بهره ببرد فی الواقع به آن نور هم دست پیدا می کند .
وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ، و اوست که دعاها را می شنود و اجابت می کند .
وقتی من می دانم یک نفر هست که صاحب قدرت محض است و شنونده ی خوبی هم است ، یعنی می شنود. هرچیزی را هم که می گویم می شنود و هرچیزی را که شنید اجابت می کند ، دیگر مگر غمی هم می ماند ؟ من این روزها خیلی متاسف هستم . خیلی متاسفم که با آدم هایی به شدت مذهبی و به شدت دور از توکل برخورد می کنم که نامش مسلمان است ، معتقد به دین و خدا ، صاحب نماز و ذکر است و از امید به خدا محروم است . این من را آزار می دهد . اوست که دعاها را می شنود و اجابت می کند .کور شود آن کسی که بگوید غیر از این است . هم می شنود و هم اجابت می کند . ولی اگر چیزی خواستی که به نفعت نبود به تو نمی دهد . این هم خودش یک جور اجابت است . چرا ؟ چون تو را از سختی ها در امان نگه می دارد .
وَ لِلْکُرُباتِ دافِعٌ، سختی ها را برطرف می سازد .
یکی از آن سختی ها که از همه ی سختی های عالم بدتر و خانمان سوز تر است سخت بودن قلب است . مریضی بالاخره خوب می شود . یا خوب می شوی و یا می میری. الهی شکر هر دو خوب است . یکی شفای کامل است یعنی مردن . یکی شفای عاجل است یعنی خوب شدن . اینکه سختی نمی شود . یک دوره دارد و تمام می شود . بی پولی است ؟ این هم همینطور . یک دوره بی پولی است . یا آنقدر در پیشینه ات محصول جمع کرده ای که بالاخره یک روزی به پول برسی . یا نکردی . اگر کردی که بالاخره به پول هم می رسی. اگر نکردی مطمئن باش نان شب به تو می رسد که بخوری . این را جدی می گویم خدا می شنود . دعاهای ما را می شنود . اجابت هم می کند . اما از بس در حق یکدیگر دعا نکردیم . سنگ شدیم . سفت شدیم . سِر شدیم و به درد نمی خوریم . واقعاً به درد نمی خوریم . برای همدیگر دعا کنیم .اوست که دعاها را می شنود اجابت می کند سختی ها را برطرف می سازد یک مقدار به قلب های خود تق تق بزنید ببینید تق می کند یا صدای ترنم یک موسیقی دل انگیز می آید.
وَ لِلدَّرَجاتِ رافِعٌ، درجات بندگان را بالا می برد خدا درجات بندگان را بالا می برد،
هنوز امام حسین دارد آن خدایی را معرفی می کند که شایسته ی حمد ستایش است که این ویژگی ها را دارد. بروید و بگردید.اگر موجودی را پیدا کردید که همه ی اینها را داشته باشد آن را هم پرستش کنید.اگر توانستید پیدا کنید؟ درجات بندگان را بالا می برد. این درجات بندگان چه طوری است ؟یعنی پست وزارت می دهد ؟پست معاونت می دهد؟چه چیزی می دهد ؟درجات بندگان آن حرکتی است در دنیا یا آن فرصتی است در دنیا که خدا راه را برای بنده ها باز می کند مستقیم بالا بروند که به خاطر آنچه که روی زمین آمدند در همین زندگی برسند در همین دنیا ؛چون بعد از ترک این بدن و به عالم برزخ رفتن بقیه نواقص خیلی بدبختی دارد. پس اگر من صبر کنم خدا به من درجه می دهد یک درجه من را بالاتر می برد. چه طوری بالاتر می برد؟وقتی در جایگاهی قرار می گیرم مثل یوسف نبی یک جمله می گویم فقط حق را می گویم پرحرفی اضافه نمی کنم این فهم است این فهم را همه ی ما نداریم و باید کسبش کنیم کسی که به این فهم می رسد یک درجه بالا رفت و یک درجه دیگر بعد از آن هست، وقتی که حق را گفت و سکوت کرد. چون نفس می داند چه کار می کند؟ نفس همیشه این جور مواقع یک مهمیز به پهلوی شما می کوبد. دوتا جمله ی دیگر هم بگو اما اگر خدا فهم تو را بالا برده باشد درجه ی تو را بالا برده باشد تو به ذهن و به این افکار اجازه ی بروز نمی دهی. این می شود یک درجه ی بالاتر.
وَ لِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ، و افراد زورگو و گردنکش را سرکوب می کنند،
چه آب خنکی روی قلب ما که این همه آزار می بینیم این همه اذیت می شویم هیچ کاری هم نمی توانیم بکنیم خدا زورگوها را بالاخره قلع وقم می کند. گردن کش ها را قلع وقم می کند. می گوید پس کی ؟ اگر قرار بود تو دعا کنی "قلدورها و زورگوها و گردنکش ها را گردنشان را بزن" همین الان بزند شما چطوری می خواستید امتحان خود را پس بدهید؟یک ذره فکر کردید؟اگر قلدور کنار شما نباشد و تو در کنار او نباشید چطوری به آن فهم بالا می خواهید برسید؟پس باید باشد. اما مطمئن باش گردنش را می زند و سرش را خم می کند.
فَلا اِلهَ غَیْرُهُ، آری خدایی جز او وجود ندارد.
ببینید کلام امام است. انقدر این بند قشنگ است
وَلا شَىْءَ یَعْدِلُهُ، چیزی همتای او نیست
یعنی نه تنها خدایی جز این خدا وجود ندارد همتا هم ندارد. مثل او جود ندارد
وَلَیْسَ کَمِثْلِهِ هیچ موجودی شبیه او وجود ندارد.
یک دانه است من نمی دانم آدم ها چطور می توانند در طاقچه های خانه ی خود در عبادت گاه های خود عکس فلان عالم روحانی مجسمه ی فلان عالم بزرگ در یک کشور دیگر در یک مکتب دیگرقرار بدهند همه ی آنها خوب هستند برای تمام آنها احترام قائل هستم اما جای آنها آنجایی نیست که من سجده می کنم چطوزی دلشان می آید آنها را آنجا بگذارند سجده گاه من وعدگاه من با خدای خودم فقط خاک است، آن هم مال پیشانی. چرا ما پیشانی را روی خاک می گذاریم ؟خیلی جالب است چون این یک چشم عجیب است این چشم ها ببینید خیلی چیزها را می بیند چقدر شما از آن بهره می برید.چشمی وسط پیشانی هست هزاران برابر مفیدتر و ارزشمندتر است و برای اینکه اشتباه نکند شما را به جای بد نبرد باید بر خاک ساییده شود چیزی همتای او نیست هیچ موجودی شبیه او وجود ندارد.
وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ اوست شنوای بینا .
می گویند اگر کسی بخواهد شهادت ماجرایی را بدهد باید هم شنیده و هم دیده باشد. فقط یکی از آن به درد نمی خورد. خداوند هم می شنود و هم می بیند .

شنوایی و بینایی نه در حد دیدن و شنیدن، بلکه در کمال فهم،
اللَّطيفُ الْخَبيرُ،خدای دقیق و آگاه،
ببینید چقدر دقت مهم است و ما چقدر سر به هواییم، خدای دقیق و آگاه، هم باید دقت کرد و هم بر آن چیزی که ملاحظه می کنیم آگاه باشیم همانگونه که خداوند بر کم و کیفش آگاه است،
اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَیْکَ، وَاَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ، مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّى،وَ اِلَیْکَ
وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ او بر هر چیزی تواناست، قادرست،
وقتی چنین خدایی دارید غم هم دارید؟ اما مطمئن باش! پذیرش که چنین خدایی مال من است مفهومش این نیست که در میدان کربلا قطعه قطعه نشوم، پذیرش چنین خدایی مفهومش این نیست که در نهایت رفاه ، خوش گذرانی، مرفه بودن، زندگی گنیم، نه، یک روزی به این پاها می نازیدم آنقدر خوب از کوه بالا می رفتم، الان اینجا هم که می خواهم راه بروم زوم می کنم تعادلم بهم نخورد، گفت خیلی به اینها نازیدی یادت رفته بود من تو را بالا می بردم آره یادم رفته بود منو می برد بالا، حالا الان که راه می روم، می گویم خدایا اگر تو مرا نگه نداری سر از کجا در می آورم فقط خودت می دانی، او بر هر چیزی تواناست شک نکنید،
اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَیْکَ، خدایا من به تو اشتیاق دارم،
باشد که در ایام محرم خدایمان را پیدا کنیم خدایی را که گم کردیم، متنی را عزیزی برایم فرستاده بود میدانم از سختیهایی که از آدمها می کشند فرستاده بود، به دنبال خدایی می گردد که پیامبری بفرستد کتاب نداشته باشد، احکام نداشته باشد، چون و چرا نکند و و و ... درد سوخته ای داشت در آخر گفته که این خدا پیامبری را بفرستد که فقط به آدم بودن توصیه کند، چرا ما اینطور شدیم؟ چی شد؟ قرار بود اینطور بشویم؟ قرار بود به این حکایت برسیم؟ آیا قرار بود آدم بودن ما وابسته باشد به نوع رژیم و دولتمان؟ به نوع رفاهمان؟ به چه چیزی قرار بود وابسته باشد؟ یکی تعریف کند من نمی فهمم، ما قرار بود آدم باشیم چون روزی که خدا ما را آفرید آدم بودیم، نه مرد بودیم نه زن بودیم، ما آدم بودیم ، آدم نه مرد بود نه زن آدم بود، همان موجودی که تمام اسماء الهی را از پروردگارش آموخت،معلمش پروردگارش بود، وقتیکه خواست زندگی را شروع کند دو بخش شد، از یک موجود دو تا موجود، پس ما قرار بود فقط آدم باشیم در انجام وظایف محوله بعضیها مرد و بعضیها زن باشیم ولی آدم بودنمان مساوی و یکسان است همه ما قرار بوده آدم باشیم، چرا باید یک عزیزی خدایی را بخواهد که پیغمبری بفرستند که هیچ دستوری ندهد، جز اینکه آدمها را ببرد به صحرای ادم بودن، چرا ما امروز آدم نیستیم؟
وَاَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ، گواهی میدهم که تو مالک و صاحب اختیار همه چیز هستی،
امشب وقتی سینه می زنید یادتان باشد برای امامی سینه می زنید که چنین گواهی را داده، شما هم هستید؟ شما در این میدان هستید که برای امامی سینه بزنید که چنین شهادتی را روز عرفه در صحرای عرفات داده، تاریخی و جاویدان برای همه نسلها امشب وقتی سینه می زنی اینرا به خاطر بیاورید که شما امروز گواهی دادید به اینکه این خدایی که تا اینجا امام حسین معرفی کرده مالک و صاحب اختیار همه چیز است،
مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّى، همچنین اعتراف دارم که تو صاحب اختیار منی،
اول اعتراف کرد که خدایی که تا اینجا شناختم و گفتگو کردم مالک و صاحب اختیار همه چیز است و پس از آن، اعتراف که تو صاحب اختیار منی، صاحب اختیار شما خدا هست یا نیست؟
"وَ إِلَيْكَ مَرَدِّي" بازگشتم به سوی توست،
ما همه به سوی خدا برمیگردیم کاش می دانستم موقع برگشتن چطور می رویم، آمدنم را که ندیدم، برگشتنم چطور برمی گردم؟ حالا این هم زیاد مهم نیست، وقتی برمیگردم کجا برمیگردم؟ وقتی برگشتم به سوی خدا چی می شود؟ اگر این سؤالها را نکنید هیچوقت به جوابش نمی رسید، سؤال باید برایتان مطرح شود، من هر وقت خیلی گیر می کنم دستم را به روی قلبم می گذارم، تا وقتی صدا می کند یعنی من هستم بعد فکر می کنم این صدا را من درست کردم؟ من به آن موتور دادم؟ پس کی داده؟ وقتی دستم را روی قلبم می گذارم و می بینم هیچ کسی نمی توانسته این کار را انجام دهد ، یواش یواش آرام می گیرم و بعد باور می کنم همه این هیکل جمع می شود ، می شود یک نقطه نور، یعنی قرار است که این طوری بشود و برود درون قلبم، چون خودش گفته که درون قلبم هست به شرط این که من مؤمن باشم .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید