منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

سلسله مقالات شبهای محرم 98 شب نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

یک ضرب المثلی است در زبان فارسی می گوید:
خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج
حالا این ثریا کدام یک از این نقاط نورانی در آسمان است و چقدر از ما فاصله دارد من نمی دانم ولی می خواهد آنقدر بزرگ کند می گوید اگر یک معمار میخواهد یک دیوار را بسازد و ان خشت اولیه را کج بگذارد یا وسط کار یک خشت کج بگذارد دیگر این دبوار کج می رود و از حالت مستقیم در می آید تا هرجا بچیند و محکم کند ولی در عمل کج می ماند و این یک هشدار بسیار بزرگ است به آدمی اگر به حرکاتش نگاه کند. دختری که می خواهد شوهر کند پسری که می خواهد زن بگیرد می خواهد یک زندگی را آغاز کند خشت های اول زندگی خود را می گذارد روی چی می گذارد؟اولین خشت ها را از چی انتخاب می کند ؟ میگویی صداقت. ولی این صداقت باید یک چیز دوطرفه باشد آیا طرف مقابل شما صادق هست یا نیست؟صداقت در ایمان آدم ها جستجو می شود می گوید :ای بابا طرف ایمان هم دارد نماز هم می خواند ولی خیلی کلک و حقه باز است او نماز نمی خواند آواز می خواند کجا نماز می خواند.اگر نمازی نتواند انسان را از کجی دور کند نماز نیست پیغمبر خدا می پرسد طرف نماز می خواند ؟ می گویند بله می گوید ولش کن خوب می شود درست می شود امیرالمومنین می گوید نمازمی خواند ؟ می گویند بله اگر نماز می خواند درست می شود چون این بزرگان به نماز خود نگاه می کنند.
بعد از پیغمبر اولین خشت کج درسقیفه گذاشته شد.وقتی هنوز پیکر مبارک حضرت روی زمین بود حتی هنوز زنده بود از دنیا نرفته بود عمر آمد و وقتی که به پیغمبر مطالبی را گفت حضرت فرمودند:کاغذ وقلم بیاورید وصیت کنم، عمر بلند شد گفت نه هزیان می گوید از شدت بیماری هزیان می گوید در هزیان وصیت درست نیست از همان اول خشت کجی گذاشته شد رفتند شور کردند و قرار بود بعد پیغمبر اداره امور مسلمین را امیرالمومنین به عهده بگیرد سقیفه را بنا نهادند و خلیفه انتخاب کردند اولین خشت به جای اینکه مستقیم گذاشته شود یک ذره این طوری کج شد این بالا آمد خلیفه اول از دنیا رفت خلیفه ی دوم روی کار آمد در زمان خلیفه ی دوم یک سری چیزها بیشتر چشم گیر شد ، بدعت هایی گذاشته شد حرکاتی انجام شد ،رسید به خلیفه سوم عثمان زمان عثمان دیگر کجی خیلی مشهود بود .در زمان خلیفه ی دوم معاویه استاندار منطقه ی شام شد در زمان عثمان باز معاویه در همین مقام ماند موقعیتش را در این دو دوره کاملاً تثبیت کرد جاپاهای خود را سفت کرد بنام خلیفه ی مسلمین سرنوشت و مقدرات کشور اسلامی را در دست گرفت حزب ضداسلامی اموی را بنا نهاد بر امت اسلام. و به امت اسلام مسلط کرد به کمک عمال بسیار ستمگر و شقی مثل زیادبن عبید ،عمربن عاص و سمرة بن جندب و امثالهم. حکومت سلطنتی استبدادی تشکیل داد و زیر نقاب این حکومت آرام آرام چهره ی اسلام را وارونه کرد و تغییر داد، یک مقدار به حرف های من توجه بیشتر بکنید می خواهم ببینید چه مشابهتی با امروز دارد چهره ی اسلام را وارونه کرد معاویه چه طوری این کار را کرد؟از سویی سیاست فشار سیاسی و اقتصادی در مورد مسلمانان آزاده را اعمال کرد آقای فلانی تحریم برای چی تحریم کرد آمریکا؟می کند تحریم. همین عمل را معاویه می کرد شروع کرد به فشار آوردن از جهت سیاسی و اقتصادی مال آنها را گرفت توقیف کرد تحریف کرد کشتار و قتل وشکنجه کرد و از هیچ آزار وایذایی خود داری نکرد از سمت دیگر یک حرکت دیگری هم کرد، خبیث ترین موجود عالم معاویه است و به شدت بعد از خودش نسل معاویه های بعدی را کاشته و بالا آمده ، منتها آدم ها چشم شان بینا نبوده ببینند از این طرف آزار کرد اذیت کرد فشار اقتصادی آورد نگذاشت خوب نان در بیاورند نگذاشت درست حرکت کنند زندگی خود را بگذرانند از آن طرف تبعیضهای نژادی رقابت های قبیله ای را که پیغمبر خاموش کرده بود همه را احیا کرد این قبیله بر آن قبیله برتر است این خونش رنگین تر است ،خواه ناخواه اینها زیر تعالیم پیغمبر همه ی اینها را زیرپا گذاشته بودند؛ شروع کردند با همدیگر جنگیدن به جان همدیگر افتادن چرا؟ که نیروهای آنها ضعیف شود نیروهای آنها که ضعیف شود و با هم اتحاد نداشته باشند دیگر از جانب آنها خطری به سوی معاویه نمی شود ازیک جهت دیگر هم یک کار دیگر کرد آمد افرادی را اجیر کرد جعل حدیث کردند جعل تفسیر و تاویل آیات قرآن کردند به نفع معاویه ،بعد این طوری افکار عمومی را تدخیر و له کرد و از بین برد همان اتفاق دارد امروز برای ما می افتد خبر دارید ؟برای چی این کار را کرد؟ برای اینکه به حکومت خودش یک وجهه مشروع و مقبول ببخشد از یک سوی دیگر فرقه های باطل آمدند و معاویه همه ی انها را دامن زد چرا؟ چون این فرقه های باطل ،هم راستای حرکات معاویه بودند مثل نضیر،جبریه ، مرجعه و......ابنها همه آثار شوم و مرگباری در جامعه بوجود آوردند در اثر این سیاست شوم شخصیت جامعه اسلامی مسخ و ارزشهایش دگرگون شد .نگاه کنید به کشورهای اسلامی هم جوار مان یک توجه کنید ببینید جه خبر است ببیند چه اتفاقی می افتداگر یک ذره هوشیار باشید اگر یک مقدار کله خود را ازداخل موادی که از دنیای غرب برای ما تهیه و بسته بندی می شود اینجا می آید بیرون بیاوریم و درست نگاه کنیم آنوقت می فهمیم چه خبر است!!
چنان روی ارزشها تاثیر گذاشتند با وجود اینکه از زمان پیغمبر خیلی نگذشته بود هنوز مسلمان ها می دانستند که اسلام هیچوقت اجازه نمی دهد آنها مطیع حکومت گراهای بی دادگر باشند و به نام دین این حاکم ها به آنها حکومت کنند ولی با این حال بر اثر ضعف ،ترس ،ناآگاهی نه تنها با این زمام دارها نجنگیدند بلکه از آنها پشتیبانی هم می کردند اینها را می خواهم بگویم ببرمتان یک جایی که هیچوقت تو زندگیتان نگویید که واقعا امام حسین (ع) آمده بود برای اینکه خلافت را بدست بیاورد؟ اینها برخلاف تعالیم قرآن تبدیل شدند به آدم هایی که ترسو هستند سازشکار هستند ظاهرساز هستند و این بدترین نمای یک مسلمان است. صبح به یک بنده خدایی می گفتم که معامله ای که تو داری انجام می دهی این معامله غلط است به طرف مقابلت بگو این مقدارش توسط ملکی که به تو دادم داده شده است ، یک سوم چه پولی است که من به تو بدهم؟ سندش را هم هنوز به نام من نکردی یادت نرود تا هفته ی بعد این آقا باید این کار را بکند ، آخر سر باز هم اینطوری کرد حالا باشه به او می گویم چون تاسوعا عاشورا بود نمی شود هیچ کاری نکرد ، آقا این چه حرفی است؟ بله تاسوعا عاشوراست نمیشود معامله کرد قبول اصلا نمی خواهیم معامله کنیم قبول ولی این دلیل تو نبود سازشکاری تا کی؟ ملاحظه گری و ظاهرسازی تا کی؟
حالا جالب است که عثمان معاویه را بر سرکارش ابقا کرد ،ولی ببینید معاویه چگونه رفتار کرد چون هم عثمان هم معاویه هردو بر علیه مسلمان ها بودند جامعه ی مسلمان ها و کتاب قرآن و عترت پیغمبر اما مسلمانان در مقابل عثمان واکنش شان خیلی متفاوت است تا در مقابل معاویه ،حالا ببینیم چطوری؟ مسلمان ها در برابر سیاست های عثمان یک قیام عمومی کردند آن هم قیامی که بزرگترین شهرهای اسلامی یعنی مدینه مکه کوفه بصره مصر و سایر شهرها و روستاها را در بر گرفت همه جا شلوغ شد قصه ی عثمان را هم همه می دانیم تا بالاخره منجر به کشته شدن او شد اما با وجود اینکه در زمان معاویه ظلم در حد اعلا ، قتل و تهدید خیلی گسترده تر ، محرومیت مسلمان ها از حقوق شان ثروت شان و در آمد جامعه خیلی بالاتر بود اما عکس العمل دسته جمعی در برابر رفتار ضد اسلامی معاویه دیده نشد مردم کور کورانه در برابر معاویه مطیع و خاضع بودند گاهی اعتراض های پراکنده ای مثل مخالفت حجربن عدی یا عمروبن حمق خزاعی و امثال آنها صورت می گرفت که این حرکت ها خود نشان دهنده ی ستم بالا وفشار زیاد معاویه به جامعه بود اما با همه ی اینها این جنبش ها به نتیجه نرسید شعله ی شان به سرعت خاموش شد چون حکومت وقت سران جنبش را می کشت، می بینید معاویه چکار میکرد؟ خوب توجه می کنید؟ که معاویه چگونه حرکت میکرد ؟انقلاب را در نطفه اش خفه میکرد و جامعه هیچ تکانی نمی خورد حالا تصور کنید این جامعه، این شرایط ، امیرالمؤمنین (ع) به حکومت آمد دیدید که با او چه کردند ؟ امام حسن (ع) بعد ازپدر به امامت ، دیدید که با او چه کردند؟ حالا بعد از امام حسن و بعد از مردن معاویه ، شب های بعد به آن خواهم پرداخت ، تصور کنید امام حسین (ع) دست به سازش میگذاشت ملاحظه گری میکرد چه اتفاقی می افتاد؟ دیگر آن چیزی که امروز ما به اسم اسلام می شناسیم ذرة المثقالی از آن باقی نمی ماند . باز هم شب های دیگر در این باب سخن خواهم گفت ولی امروز می خواهم توجه شما را به یک نکته ی مهم جلب کنم، چرا که جوامع خیلی گسترده است بزرگ شدند رسانه ها بسیار شدند فضاهای اینترنتی بسیار بالا فعالیت می کنند و توجهات را به خودشان جذب می کنند اگر یک ذره توجه کنید سیاست معاویه را ( یکی دو تا برای تان مثال زدم ) تو عصر خودش با سیاست حکام و قدرتمندان دنیا در عصر حاضر را به مقایسه می گذارم ، قدرتمندهای دنیا نامی از معاویه نمی برند اما معاویه را خوب می شناسند چرا؟ چون برای اینکه با اسلام مقابله کنند باید همه چیز را در مورد مسلمان ها بدانند بر خلاف ما مسلمان ها که در مورد خودمان همه چیز را نمی دانیم اصلا خیلی چیزها را نمی دانیم و اگر نتوانیم این را درک بکنیم همان خواهد شد که در روز عاشورا در کربلا اتفاق افتاد ولی آنوقت ما کدام سپاه هستیم؟ می دانیم کدام سپاه هستیم ؟ آیا با خودتان فکر کردید که اینقدر ارزشمند هست که سر بدهم ؟ یا اینکه فقط اشکم چون رایگان و جاری هست آن را بدهم ؟ به آن فکر کردید؟ امروز در جایگاهی ایستادیم که یا باید اراده کنیم بفهمیم یا اراده کنیم نفهمیم ، امام حسین (ع) فرمود یا به سپاه من بپیوندید یا به دوستان من بپیوندید یا اگر نمی خواهید ؛ ( چون آدم ها سه دسته شدند یک دسته با امام همراه شدند یک دسته با سپاه دشمن ، مقابل امام همراه شدند یک دسته این وسط بودند گفتند نه این طرفی نه آن طرفی گفت نه این طرفی نه آن طرفی هستی برو صدای کمک خواستن من به گوش تو نرسد که تا آخرین روز دنیا در امان نخواهید شد ما امروز وقتی می آییم حسینه ها را برپا می کنیم و دسته جات حسینی را راه می اندازیم باید یادمان باشد داریم چکار می کنیم و جزو کدامیک هستیم و انتخابمان چیست؟ تو باید طلب کنی تا قبولت کنند، شما یک نگاهی کنید به کشورهای اطراف خودمان ببینید هرکدامشان مسلمان نشینند درگیر چه چیزهایی هستند، اینها را از کجا آوردند؟ اینها را معاویه ها در جامعه شان تخمش را کاشتند معاویه های عصر جدید، به جمع های خودمان نگاه کنید، دیشب مداح می خواند برای حضرت علی اکبر، گفت وقتی از اسب افتاده بود پایین و اسب او را می کشید یک کوچه باز کرده بودند و هر کدام هرچه داشتند و انهایی که چیزی نداشتند با سنگ می زدند فکر می کنید آنهایی که این کوچه را باز کردند چه کسانی بودند؟ فکر می کنید وقتی عمربن سعد ایستاد به نماز شمر بن زی الجوشن ایستاد به نماز چه کسانی پشت سرشان ایستاده بودند؟ همه شان نماز خواندند اما چرا بر جوان رعنای امام حسین اینقدر رحم نکردند ؟بگویند دشمن است افتاد تمام شد، دیگر لااقل با سنگ نزنند، چرا زدند؟ چون معاویه ها بر آنها حکومت کردند و مسیر تفکر را تغییر دادند، چنان تغییر دادند که احساس می کردند این کار را که می کنند نوعی ثواب است، معاویه که آنجا نبود به آنها سکه بدهند، بگوییم برای پول این کار را می کنند پس برای چه این کار را کردند؟ این که بر زمین افتاده عن قریب جان به جان آفرین تقدیم می کند، برای چه اینکار را کردند؟ طفل شیرخواره شش ماهه گلویش را دریدند روی دست پدر، آن طفل می خواست با آنها چکار کند؟ شمشیر به روی آنها بکشد ؟ آیا یزید دستور داده بود طفل شیرخواره را بزنید؟ نداده بود، پس چرا اینکار را کردند؟ تحت تأثیر تبلیغات و تحت تأثیر درخت ناپاک اعتقاد گفتار و رفتار ناپاکشان بودند، این شبها شبهایی ست که انتخاب کنیم چه باشیم؟ درخت پاک یا درخت ناپاک اصلاً وسط ندارد، وسط ندارد، هیچ تخفیفی ندارد، یا این است یا آن، وسط نداریم، نمی توانید بگوئید نمی خواهم این باشم یا نمی خواهم آن باشم، من می خواهم این وسطها یک جاهایی باشم، اصلآً وسط وجود ندارد، به آن فکر کنید، هرچه می توانید سینه بزنید شاید این سینه که سفت و سخت و سیاه شده راهی برای نور و روشنایی در آن پیداشود، هرچه می توانید بزنید، گریه می کنید بکنید ولی یادتان باشد وقتی دارید گریه می کنید سر بخواهد چه می دهید؟ یا فقط اشکهایتان را می دهید؟ سر بخواهد می دهید؟ یا می گوئید اینقدر دوستت ندارم که سر بدهم اشکها مجانی ست اینها را می دهم . بعد جواب هم می خواهید. خدایا روزهای خیلی سختی ست، من برای آنکه منابع را پیدا کنم مجبور می شوم به کتب مراجعه کنم، سالها رجوع نکرده بودم، ولی حالا که دوباره رجوع می کنم سردرگم و آشفته ام، گیجم، گاهی اوقات نمی دانم کی هستم؟ گاهی اوقات به خودم می گویم اینجا چکار می کنی؟ برو، تو اصلآً کی هستی؟ چی داری برای این مردم، ای کاش پایی برای رفتن بود، تقدیرمان را امسال شبهای قدر زدند به این عزاداریها، قدرش را بدانید مسیرتان را عوض کنید مثل زهیر بی قین، حتی حاضر نبود امام را ببیند، امام فرستاد دنبالش که بیا، نمیرفت زنش گفت برو برای آبروی خودت هم که شده برو، بعدها مردم به تو اعتماد نمی کنند می گویند امام فرستاد دنبالش حاضر نشد امام را ببیند، با نارضایتی و اصرار زنش راه افتاد و رفت، وقتی برگشت به زنش گفت همه چیز من از آن تو شمشیر و سپر من از آن من، بند ازدواج را از تو برمی دارم که آزاد باشی، خدایا به حق این شبها و روزها به حق آنچه که در طول این قرون هر ساله اتفاق می افتد، یکبار عاشورا نبوده هر سال عاشوراست، هر سال تکرار می شود دلها و جانهای ما را به عشق آقا اباعبدالله پیوند بفرما.....
سوال: با این رتبه بندی که شما فرمودید از زمان پیغمبر معاویه و ابو بکر و عثمان کدامشان اَسَسَ اَساسَ هستند؟ یا تفاوتی دارند؟
استاد: من یک جمله می شناسم من به آدمهای خاص کار ندارم، من یک چیز برای خودم می شناسم هرکس حکم خدا را زیر پا گذاشت نفی کرد و گفت من بهتر میدانم همانی ست که شما میگوئید، دنباله رو ها هم همینطور، شما می توانید دنبال اولی نروید، روز قیامت شیطان به شما می گوید من فقط به شما پیشنهاد کردم، گره انداختم به گردنتان؟ گفتم این هست؟ خدا به شما وعده داد، من (شیطان) به تو وعده دادم ولی خلاف گفتم، برای چه دنبالم آمدید؟ این قانون امروز دنیا نیست که یک کلاهبرداری می کند به او می گویند اشد مجازات بعد آنهایی که کمک به این کلاهبرداری کرده بودند بگویند شما تخفیف دارید، درست نیست، هر کس به کلاهبردار کمک می کند هم ردیف کلاهبردار است فرقی با او ندارد این قانون من است، من نمیدانم قانون قضا در کشور ما یا در کشورهای دیگر چطور است؟ من قانونم اینجور است، مگر اینکه اصلاً نمی دانسته، هیچ چیز را مطلع نبوده که این هم معمولاً امکان پذیر نیست.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید