منو

جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri 03 29 2024

A+ A A-

پرسش و پاسخ شماره بیست و سوم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: پرسش و پاسخ
  • بازدید: 511

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال: می شود راجع به خوابی که دیدید بیشتر توضیح بدهید ؟

استاد : در مورد آن دایره های شناور که قبلاً صحبت کردیم ، رؤیایی بسیار عظیم بود وقتی این رؤیا به گوش یک روشن بین خیلی بزرگ رسیده بود گفته بود : عجب چیزی ! اصل دنیا و حرکت بشر و...... بر پایه همین که ایشان دیده ، خوابیده است . دعوای ما همیشه در این است : من هیچ وقت به کسی دروغ نگفتم پس چرا دروغ شنیدم ؟ من هیچ وقت کسی را نزدم پس چرا مرا زدند ؟ من هیچ وقت رشوه نخوردم پس چرا از من رشوه می خواهند ؟ وقتی من برای اولین مرتبه روی آن دایره ها دیدم ، بنده خودم را می گویم حالا آنهایی را که دیدم جای خود را دارد ، حکایتی برای خودش بود . آنچه روی آن دایره برای خودم دیدم این بود دیدم بعضی ها پایاپای است ، دروغ گفتی باید به تو دروغ بگویند . کلاه گذاشتی سر کسی یکی پیدا می شود در مقابل ؛ شما مرکز دایره هستی و دور تا دورت موجودات دیگری ردیف چیده شده اند که هر کدام وظیفه ای را در دنیا دارند . شما به این دروغ گفته بودی دروغ را از این یکی شنیدی ، این خودش به شما دروغ نگفته و شما دروغ را از این یکی شنیدی ؛ رشوه خواسته بودی از تو رشوه خواستند و...... اما یکسری اعمال هست که ما انجام نمی دهیم اما یک توبیخی هایی در قِبالش تقبّل می کنیم . دقیقاً همین حکایت است من دروغ به این آدمی که اینجا بود گفتم ، این که دروغ نگفته بود ولی من به او دروغ گفتم یکی دیگر از اینجا آمد و به من دروغ گفت خب حالا تکلیف این کسی که این دروغ را شنیده است چی هست ؟ این که دروغ را شنیده به احتمال خیلی زیاد یا در آن روابط پایاپای که من می دیدم نگاه بد کرده در دایره خودش به یک فرد دیگری که کتک آن نگاه ، شنیدن این دورغ است و سوختن دلش . ما همیشه فکر می کنیم من که انجام ندادم پس چرا به من این طور شد ؟ ولی فی الواقع این چنین نیست ما کارهایی را انجام که دانه دانه در قبال آن کارها این جا می گیریم ، دریافت می کنیم اصلاً شک ندارد باید دریافت کنیم . این دایره ها سرگذشت یا تقدیر آدم هاست . دوستی پیام داد که خیلی حالش بد است در یک ساختمانی زندگی می کند که دوستانش هم در آن ساختمان هستند و بنده هم آنها را می شناسم و آنها بیمار دارند و درگیر هستند . در همه سالها هر کاری کردم که این را متوجه کنم که نگو : این که آدم خوبی است پس چرا این مریض روی دستش است ؟ آخر به شما مربوط نمی شود . مگر آن کسی که پایان نامه ی فوق لیسانس یا دکترا را می نویسد و می خواهد تحویل بدهد ، 100 دفعه او را می برند و می آورند کار بد انجام داده است ؟ آن قدر او را می برند و می آورند تا همه نکات را یاد بگیرد این جزو یادگیری اوست . هر چه به او گفتم فایده نکرد و حالش خیلی بد بود ، به من گفت ، گفتم برو دکتر و چکاپ کن ؛ رفت دکتر و پیام داد که تمام تست هایی که انجام دادم سالم بود و تنها چیزی که دکتر به او گفته بود نتیجه اضطراب های درونی توست . همه ما داریم . من از خودم می گویم و با شما کاری ندارم . می دانید چه شب هایی را تا صبح بیدار نشستم و فکر کردم که چرا باید یک نفر به خودش این اجازه را بدهد و پشت سر من دروغ بگوید و غیبت کند ؟ به این فکر کردم که وقتی می گویم آقای فلانی ، فلان مورد این گونه است مواظب خودت باش قبل از این که او از من سؤال کند یا کسی به من دستور بدهد که به او بگو ، یک وقت دستور است ناچارم ، یک وقت می آید و سؤال می کند و من نمی توانم در مقابل پرسش او دروغ بگویم ، مگر این که بگویند نگو و نمی گویم ؛ اما وقتی خودم از سر دلسوزی می روم و می گویم به من می گویند مگر این خدا نداشت ؟ تو اینجا چه کاره بودی ؟خدا هر طور لازم باشد به گوشش می رساند . گفتی ، شریک خدا شدی کنار دستش نشستی و گفتی من کار تو را انجام می دهم ، حالا بخور و روی من این طوری تلافی شد . حالا هر چه بالاتر می رویم سخت تر است . پایین کوه پهن است هر چه بالاتر می روی راه باریک می شود و قلّه خیلی کوچک می شود .

سوال: پس کمک کردن به دیگران چه می شود ؟

استاد : مثلاً به شما می گویم ممکن است به من پول قرض بدهی ؟ این یک حرف است تا این که تو بیایی و بگویی خانم فلانی شما پول می خواهی ؟ یا تو متوجه می شوی من از لحاظ مادی خیلی وضعم خوب نیست اما بروز هم نمی دهم پس اگر نان خریدی بگذار توی کیسه زنگ بزن و برو تا من نبینم تو نان را آوردی . خانمی سرپرست ندارد و بچه یتیم هم دارد و یخچال هم ندارد ، می خواهی کمک کنی ؟ اگر آمد و گفت برای من یخچال بخر ، سعی ات را بکن اگر می توانی برای او بخر ؛ اما نیامده به تو بگوید اما تو ناراحتی ، یخچال را بخر ، ماشین بگیر و آدرس را بده و خودت هم نرو ، از کجا آمده ، چه کسی این را فرستاده است ؟ سفارش می کنی که بگویند از طرف آقا امام زمان(عج) آمده است .

سوال :دعا برای حل مشکل دیگران چطور؟

استاد : من برای آدم ها زیاد دعا می کنم بدون این که خودشان متوجه شوند این اشکال ندارد به شرطی که گزارش کار هفتگی ندهیدکه من دعا کردم این اتفاق افتاد یا بالعکس.

صحبت از جمع : وقتی ما برای کسی دعا می کنیم ، خِیرش دو طرفه است هم به طرف می رسد و هم به خودمان اما وقتی وا گفت کردیم این خِیر از ما گرفته می شود یعنی حتی نعمت دعا کردن در حق دیگران هم از ما گرفته می شود .

استاد : دقیقاً همین طور است ، برای مردم دعا کنید . بنده در مکه برای یک نفر دعا کردم مثلاً درخواست کردم پسر فلانی زودتر از پسر من ازدواج کند ، این بد است ؟ من در حق یکی دیگر دعا کردم ؛ خدا گفت : تو چه کاره هستی ؟ نمی توانستی بگویی هم به این بده و هم به آن بده . بلایی سرم آمد ، حواستان را جمع کنید به هر چیزی وارد نشوید . ما خیلی عصیانگر و طغیانگر شدیم ، خیلی سرمان را بالا می گیریم ، خیلی تعیین تکلیف می کنیم . بیاییم و کوتاه بیاییم ؛ اگر شما از دست پدر و مادرهای پیرتان به تنگ می آیید که خیلی برای شما تعیین تکلیف می کنند عبرت کنید ، دارند به شما یاد می دهند عنقریب جای پای آنها را شما پُر می کنید . اگر خوب کاری می کنند پس چرا غُر می زنید ؟ اگر بد کاری می کنند پس تو آن موقع انجام نده و چطوری می توانی که این کار را انجام ندهی ؟ از حالا شروع کن دخالت نکن ، حرف نزن .

سوال: اگر من گناهی را انجام دهم مثلاً یک دروغ گفته باشم و توبه کنم یعنی واقعاً پشیمان شوم از کاری که انجام داده ام باز یک روزی در دایره زندگی ام چوب آن گناه را می خورم ؟

استاد : اگر زود توبه کنی شاید که دیگر دروغ نشنوی و اگر شنیدی یک چیز کوچک بشنوی . شاید هم دروغ نشنوی و یک پیچ کوچولو به تو بزنند .

قطعاً در دنیا پاسخ را می گیرید ولی در آخرت مجازات نمی شوید اگر این جا به وقت توبه کنید و حتماً بخشیده شوید و دیگر تکرار نشود اما این جا سهمیه تان سرجایش است .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید