منو

چهارشنبه, 04 ارديبهشت 1404 - Wed 04 23 2025

A+ A A-

تعمقی بر سوره قصص بخش هفدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴿۷۶﴾

قارون از قوم موسی بود (قوم بنی اسرائیل) و بر آنان ستم کرد، در این آیات از درگیری قارون با حضرت موسی(ع) صحبت می شود، علیرغم این که از نزدیکان موسی(ع) و جالب تر این که عالم به تورات بود، همه ی این ها به گوش ما زنگ است که یک مقداری حواس هایمان را جمع کنیم که در این عصر و زمانه گفتگوها را از چه کسی بشنویم و صاحب چه پیشینه و چه تفکری است. موسی(ع) در طول مبارزات خودش با سه قدرت طغیانگر روبرو شد: فرعون، هامان که طلایه دار قدرت و حکومت فرعون بود و قارون که قافله دار ثروت و سرمایه و به رخ کشیدن سرمایه اش بود و سامری مظهر تزویر و طلایه دار فرهنگ و ایدوئولوژی های منحرف، ما امروز بی جهت این ها را نمی شنویم متاسفانه پیش رویمان از این چیزها خیلی داریم، بنده همیشه از یاد می کنم حاج آقا حسن زاده آملی، در خدمت ایشان بودم وقتی با ایشان خداحافظی می کردم ایشان به من گفتند دخترم یادت باشد لباسی که به تن من است تن معاویه هم بوده مواظب باش گول نخوری. هر کلامی را از هر کسی همین طوری قبول نکنید و اشاعه ندهید آن چه که شما می بینید من هم می بینم من عبور می کنم رد می شوم چون قابل اشاعه دادن نیست سند ندارد معلوم نیست از کجا می آید و الی آخر.
قارون ابتدا در صف مؤمنان بود اما به جهت ثروت و غرورش به سمت کفر کشیده شد، خیلی ها اول انقلاب در صف مؤمنان به انقلاب بودند اما بعدها به دلیل مقام های دولتی، پست ها، موقعیت ها... چشم و هم چشمی ها، حسدها و دروغ ها به بیراهه رفتند، متاسفانه قارون هم یکی از آن ها بود. قارون از قوم موسی بود بر آن ها ستم کرد، از گنج ها آن قدر داده بودیم، چون قارون پول و ثروت می خواست، که کلید های آن بر گروهی نیرومند گران می آمد حتی بلند کردن دسته کلید های خزانه های پول و ثروت قارون بر مردمش گران می آمد. آن گاه که قومش گفتند سرمستی نکن خدا سرمستان را دوست ندارد. سرمستی یعنی آن چه را که داری به رخ می کشی. کسانی که در جوانی شان دارای قوای بدنی خیلی بالایی هستند با قوای بدنی شان به مردم فشار وارد می کنند، من می توانم، حالا به عنوان خنده و تفریح و شوخی، گاهی هم به عنوان زورگویی، زور بازویشان را نشان می دهند، خدا دوست ندارد. هر سربالایی یک سرازیری دارد، عمر سر بالایی دارد و سپس سرازیری، کمتر کسی هم سربالایی که رفت روی آن قله زمان زیادی در همان حالت سربالایی می مانند، خیلی ها تا نرسیده از همان جا پایین سرازیر می شوند، به فکر زمانی که پایین برمی گردید باشید کاری بکنیم طوری سربالایی را بالا برویم که بعد از پایین آمدن سرپایینی می افتیم از روی مان لگد نکنند بروند، به خاطرمان ایست کنند لااقل راهشان را کج کنند که ما را لگد نکنند.
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿۷۷﴾
در آن چه خدا به تو داده سرای آخرت را بطلب، گاهی اوقات که با بچه ها گفتگو می کنیم می گویند مادر ثروت اندوزی چنین و چنان، می گویم مادر ثروت اندوزی نکنید، ثروت جریان دهی کنید اگر می توانید درآمد داشته باشید گناه ندارد اما به سمت مردم سرازیر کنید اگر شما درآمد داری و از نظر مالی شرایط خوبی داری این شرایط خوب را هم اندکش را به سمت مردم سرازیر کنید این قدر انسان ها هستند که امروز بد محتاجند، گاهی اوقات خدا به سر شاهد است یک لقمه نان هم که می خورم، من زیاد اهل غذا خوردن نیستم، حتی دیگر آن را هم نمی توانم بخورم از بس می شنوم فلانی ها این چنان گرسنه هستند و آن ها سرپرست ندارند... خداوند می گوید آن چه خدا به تو داده سرای آخرت را بطلب، این دنیا می دهی مردم خوشحال می شوند تو را دوست می دارند، این برای این دنیا است اما در سرای آخرت تو را دست تنگ نمی گذارند تو چه می دانی برزخ چگونه جایی است؟ سهم خود را نیز از دنیا فراموش نکن، یعنی همان قدر که می بخشی هیچ اشکالی ندارد برای خودت هم خرج کن لباس نو بپوش، غذای خوب بخور، اسراف نکن، به اندازه.
همان طور که خدا احسانت کرده احسان کن. در زمین فساد مجوی که خدا مفسدان را دوست نمی دارد. فساد در زمین شکل های مختلف دارد یکی از شکل ها این است: می گویی خانم یا آقا نمی خواهی شب عیدی به مردم کمک کنی می گوید اگر خدا می خواست بدهد خودش می داد ما چرا؟ خدا در دست تو گذاشت ببیند تو چه قدر بزرگواری، اصلا بزرگواری داری یا نداری؟ واقعا در خودمان احساس بزرگواری می کنیم که ببخشیم، آن هم طوری ببخشیم که بقیه متوجه نشوند؟ در زمین فساد مجوی که خدا مفسدان را دوست نمی دارد.
قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۷۸﴾
قارون گفت: من این ها را از روی علمی که داشتم یافته ام، خیلی ها می گویند من خیلی زحمت کشیدم و خیلی کار کردم پولی که جمع کردم از علم و تلاش خودم است حرفی در آن نیست ولی اگر خدا توفیقش را نمی داد نمی توانستی. آیا ندانسته که خدا نسل هایی را پیش از او نابود کرد؟ خدا قبل از من و شما خیلی ها را از این دنیا برده که از من و شما خیلی قوی تر و پول دارتر، مال اندوزتر، عاقل تر و به خیلی کارها وارد تر بودند، همه را از دنیا برده است. از گناه مجرمان پرسیده نشود یکسره به دوزخ می روند، نمی گویند چه کاری انجام دادی و انجام ندادی.
فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿۷۹﴾
پس با تجملات خود بر قومش بر آمد طالبان زندگی دنیا گفتند: کاش مثل آن چه به قارون داده به ما هم داده می شد، وقتی ثروت و داشته هایتان را به رخ مردم می کشید این طرف قضیه هم ضرر می کنید، آن هایی که طالب دنیا هستند می گویند ای کاش ما هم مثل او داشتیم؛ ای کاش، یک تیر حسرت، یک تیر حسرت می خورد به ناکجا آباد، قلب ایراد پیدا می کند، کلیه داغون می شود و... از بین می رود و الی آخر. مثل آن چه به قارون داده به ما هم داده می شد. واقعاً او صاحب بهره ای عظیم است، اما دانش یافتگان، آن هایی که بیدار شده بودند و می فهمیدند چه گفتند؟
وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ﴿۸۰﴾
گفتند وای بر شما، پاداش خدا برای کسی که ایمان آورده و کار شایسته کرده است بهتر است، آن را جز صابران درنیابند، کسانی که در دنیا بر ناملایمات دنیا صبر می کنند، فقط این ها هستند که درک می کنند پاداش خداوند برای آنها خیلی بهتر است.

نوشتن دیدگاه