از زبان امیرالمومنین(ع) پیامبر(ص) را بشنویم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: مقالات گوناگون اهل بیت
- بازدید: 96
-
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بحر تجلا، گهرت باد مبارک
ای طور نبوت، شجرت باد مبارک
ای مکه، نسیم سحرت باد مبارک
ای آمنه، قرص قمرت باد مبارک
خواستم برای شما مطلب آماده کنم برای گفتگو بیاورم، خیلی فکر کردم، از آن هفته تا حالا هر روز به آن فکر می کنم،
به یک نکته رسیدم، تعریف از یک شخصیت بزرگ را باید از زبان یک شخصیت بزرگ دیگر شنید من چه کسی باشم که حرف بزنم و تعریف کنم؟ پس بهتر است که از زبان امیرالمومنین(ع) پیامبر(ص) را بشنویم.
خطبه (2) از نهج البلاغه:
ستایش می کنم او را تا نعمتش را بر من کامل گرداند، گفتگوی امیرالمومنین(ع) را خوب دقت کنید می خواهد در مورد پیامبر خدا و ویژگی هایش صحبت کند، اما چه می گوید؟ اول با خدا حرف می زند، شما هم در هر مسئله ای گیر کردی اول با خدا حرف بزن، بگو خدایا من اینجوری فکر میکنم درست فکر میکنم؟ مرا راهنمایی کن، من چه کار کنم؟ من نمی توانم بفهمم چه چیزی درست و چه چیزی غلط است.
ستایش می کنم او را تا نعمتش را بر من کامل گرداند، اگر نعمت خدا را می خواهید که همانا هدایت الهی است، باید خدا را ستایش کنید اعلام کنید که از او بالاتر نیست، نبوده و نخواهد بود. و خضوعی بر آستان عزتش کرده باشم، وقتی این را فهمیدی، در مقابل خدا گردنکشی نمی کنی، در مقابل خدا نمی گویی من نمی توانم من نمی خواهم.
ستایش میکنم او را تا نعمتش را بر من کامل گرداند، من هدایت شوم و خضوعی بر آستان عزتش کرده باشد می گویم خدایا من کوچک و بی مقدارم به درِ درگاهت آمدم مرا هدایت کن، مرا به خودم وا مگذار، خودم، خاندانم، فرزندانم. و از معصیتش در پناهم بگیرند. از معصیت خدا به خدا پناه می برد می گوید مرا در پناه خودت قرار بده که در معصیت نباشم این یک معنی بیشتر ندارد خیلی ببخشید من و شما عرضه نداریم از معصیت خدا دور بایستیم، بیشتر قرار میگیریم، می گوید خدایا برای من یک کاری انجام بده که از معصیت تو در پناه تو قرار بگیرم نتوانم معصیت کنم. از روی نیاز به عنایتش یاری می طلبم که فقرم را جبران کند. نیاز دارم، این فقر؛ هم فقر مادی، هم فقر معنوی، فقر هدایتی، فقر اعتقادی و ایمانی است می گوید من اینقدر نیاز دارم به عنایتت که تو به من عنایت کنی من یاری میخواهم که این فقرم جبران بشود. آخرین روزهای زندگی پدرم بالای سرش بودم گفتم بابا نماز خواندی؟ گفت بابا دیگر یادم نمی آید گفتم باباجان مهم این است که تو خدا را یاد داشته باشی هر چه شد فقط صلوات بفرست، بعد تا به او میرسیدم می دیدم در حال صلوات فرستادن است، صلوات به خاطرش مانده بود.
زیرا هر که را او هدایت کند گمراه نگردد. هدایت خدا بالاترین است دیدید تبلیغ می کنند هرکس این را بخرد دیگر بالاتر از این دیگر گیرش نمی آید، وجود ندارد، امیر المؤمنین(ع) تبلیغ می کند می گوید هر کس را که خدا هدایت کند دیگر گمراه نمیشود. چون هدایت شده و فهمیده چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. و با هر که دشمنی کند نجات نیابد انتخاب خودت است میخواهی کاری کنی که خدا با تو دشمنی کند چون خدا بنده ای را می خواهد که آبروی پروردگارش را حفظ می کند، درجه بندگی اش را حفظ می کند. و هرکه را بینیاز کند محتاج نگردد. سعی کنید به آنچه که خدا از هر چیز به شما میدهد راضی باشید از مقام، پول، خانه زندگی، اولاد ... چرا که ستایش او برترین ارزش و بالاترین ذخیره است. امیر المؤمنین(ع) اولین آدرس را داد گفت اوّل خدا، اوّل سعی کن این ارتباط را با خدا برقرار کنی.
گواهی می دهم که جز خدای یکتای بی همتا معبودی نیست، حالا می گوید اگر میخواهی اینها را داشته باشی باید اوّل شروع به اقرار کنی تا برویم به یک جای دیگر برسیم، گواهی می دهم که جز خدای یکتای بی همتا معبودی نیست شهادتی که خلوصش از بوته ی امتحان درآمده و عصاره اش را به جان گرفته است. کسی که اینطور با خدا حرف می زند شهادتی را می دهد که تا پای قطره قطره ی جانش به باورش رسیده و درونش وجود دارد و تا زندهایم بر این باور استواریم و آن را برای صحنه های هولناک قیامت ذخیره می کنیم. این برای این دنیایمان، برای آن دنیایمان می گوید که چگونه ذخیره ات را بردار و بیا. زیرا شهادت به توحید نشانه ی استحکام ایمان، بازکننده درهای احسان، موجب رضای خدای رحمان و پس زننده ی شیطان است. مگر نمی خواهی از دست شیطان فرار کنی ؟ همه ی ما می گوییم لعنت بر دل سیاه شیطان، امّا قبول نداریم که شیطان همین الان روی من نشسته است.
ویژگیهای پیامبر خدا :
اولین قدم :
و شهادت میدهم که محمد(ص) بنده ی خدا و رسول او است. خداوند او را با دینی روشن، دین ما هیچ ابهامی در آن نیست کمترین سواد، کمترین آگاهی مطالب را بخواند و عناد نداشته باشد می فهمد بالاترین سواد، بالاترین تفکر اگردر قلبش عناد داشته باشد قرآن را میخواند چیزی نمی فهمد در همان عنادش باقی می ماند. خداوند او را با دینی روشن نشانه ای پایدار، دین که مشخص شد، قرآن نشانه ی پایداری در قلب پیامبر(ص) است وقتی پیامبر(ص) را به معراج بردند کل قرآن را همان جا به قلبش وارد کردند این می شود نشانه ای پایدار از بین نمی رود، قرآنی مکتوب، نوشته شده، نوری درخشان، نور درخشان اعمال پیامبر(ص) است ما راجع به پیامبر(ص) صحبت میکنیم. چراغی تابان؛ چراغ تابان، مهر و عشق پیامبر(ص) به پروردگار و به بندگان خدا است و فرمانی استوار فرستاد یک پیغمبری با این مشخصات خداوند برای ما فرستاده و ما باید شهادت دهیم که این را می دانیم تا شک و تردیدها را بزداید. هنوز در شک هستی که این فرمان خدا را باید اجابت کنی باید گوش بدهی؟ اگر در شک هستی وای به حالت برو اصلاح کن .
تا شک و تردید ها را بزداید و با حجت های روشن استدلال کند. کلام پیامبر(ص) از آن کلام هایی است که کاملا واضح و قابل فهم و مستدل است. امروز هر چه گشتم کتاب نهج الفصاحه را پیدا نکردم میخواستم چند تا نکته از آن برای همین یک جمله بیاورم که ببینید منظور چه چیزی است. با آیات الهی مردم را پرهیز دهد ربا نخورید، ربا ندهید، ربا نگیرید، رشوه همچنین، شرب خمر نداشته باشید خیلی موارد با وضوح در قرآن آمده که نباید انجام دهیم از کیفر گناهان بترساند. تا اینجا پیامبر(ص) آمده که اینها را یاد بدهد.
قبل از این که پیامبر(ص) بیاید عصر جاهلیت چه خبر بود؟
پیامبر اسلام زمانی مبعوث شد که مردم در فتنه هایی بودند که رشته های دین پذیری پاره شده، ارکان ایمان و یقین فرو پاشیده شده بود همه بت پرست نبودند یک رشته از همین ها حتی آنهایی که مسیحی و یهودی بودند .در اصول دین اختلاف داشتند امور مردم نابسامان بود، راه نجات از فتنه ها دشوار بود، چون راه اصلی را نداشتند نمی شناختند چراغ هدایت خاموش، ظلمت کور دلی همه گیر گشته بود در چنین شرایطی خدای رحمان معصیت می شد. نگاه کنید ببینید شما الان در چه شرایطی هستید، چراغ هدایت برای شما خاموش است؟ در ظلمت کوردلی قرار گرفته اید؟ آن طور باشد حتما به معصیت خدا مشغولید. شیطان فرمانبری میگردید، ایمان بی یاور مانده ستون هایش ترک خورده بود. نشانه های آن انکار بود جاده هایش کهنه و فرسوده و شاهراه هایش محو شده بود. مردمان شیطان را اطاعت میکردند راه او را می رفتند از آبشخور شیطان آب می خوردند یعنی اطاعتش را می کردند به وسیله آنها عَلَم های شیطانی افراشته میشد. شمایی که در خانه ات هر چیزی را به نمایش می گذاری هم خودت می بینی و هم همسرت و هم احتمالا بچه هایت می بینند عَلَم های شیطان را برافراشته ای. مواظب باشید از ما گفتن .
پرچم او در فتنه هایی که مردم را لگد مال و زیر سم های خود نابودشان می کرد در اهتزاز بود مردم حیران و سرگردان، فریب خورده در کنار بهترین خانه یعنی کعبه و بدترین همسایه یعنی بت ها زندگی میکردند. خانه کعبه از عصر حضرت ابراهیم(ع) بازسازی شد و خداوند برای پرستش قرار داد. این مردم با این خصوصیات کنار خانه کعبه زندگی میکردند و بت ها بد ترین همسایه هایشان بودند. خوابشان پریشان، سُرمه ی چشمشان اشک در سرزمینی که دانشمندان آن به حکم اجبار لب فرو بسته بودند و جاهلان را گرامی می داشتند.
نشانه های فوق العاده عجیبی است که اگر شما بخواهید واقعا مسیر مستقیم را بروید باید تک تک آن را روی کاغذ بنویسید بگذارید جلوی چشمتان مبادا در یکی از آن ها خطا بروید.
ویژگی های اهل بیت(ع):
دودمان پیامبر رازداران اسرار الهی، پشتیبان فرمان خدایی، مخزن علم، مرجع احکام اسلامی هستند. چقدر التماس کردم عزیزان بروید امامانتان را بشناسید، کلامشان را یاد بگیرید، ببینید چطور زندگی کردند، در مواقع نامناسب چگونه رفتار کردند. ائمه ها مفسران کتاب های آسمانی و کوه های استوار دین خدایند. خدا به وسیله آنها پشت خمیده ی دین را راست، تزلزل آن را ساکن کرد. آنان در برابر فاسدانی بودند که بذر گناه افشاندند. آن را از چشمه ی غرور و فریب آبیاری کردند، هلاکت و بدبختی را برداشت نمودند. کسی را با خاندان رسالت نمیتوان قیاس کرد کسانی که خوشه چین هدایت اهل بیت پیامبرند با آنها برابر نخواهند بود، بالاترین استادان دنیا، بالاترین کسانی که راه دین را رفتند هیچ کدامشان کنار اهل بیت پیامبر(ص) قرار نمی گیرند پایین تر از آنها هستند.
عترت پیامبر(ص) اساس دین و ستون های استوار یقین هستند، بعضی ها امام را در حد خدا بالا می برند، میگوید غلو کننده در حق آنها باید به رای آنها رجوع کند ببیند امام چنین چیزی را گفته، انجام داده است؟ عقب مانده از آنها باید به آنها بپیوندد، چرا که حق ولایت به آنها اختصاص دارد وصیت پیامبر(ص) در مورد خلافت مسلمین به آنها تعلق دارد، برای حکومت دنیا چشم انتظار امامتان باشید. حضرت زمان خودشان فرموده بودند هم اینک که خلافت را به من سپرده اید حق به حقدار رسید و به جایگاه اصلیش که از آن دور مانده بود بازگردانده شد که آن هم برای افرادی که از دین دور بودند نماند .
شب تجلی عشق و عقیده است امشب
شب ظهور هزاران سپیده است امشب
گلی به گلشن یاسین شکفته شد که فلک
نظیر چهره او را ندیده است امشب
دمید صادق آل رسول همچون ماه
مهی که آینه دار سپیده است امشب