Logo

در روز محشرپاسخی برای مخلوق زمان دارید?

بسم الله الرحمن الرحیم

میلاد پُر نور آقا علی بن موسی الرضا(ع) بر همه مؤمنین جهان و علی الخصوص شیعیان ایشان مبارک باشد . در جلسات بسیاری این بنده کوچک خداوند و ریزه خوار سفره آقا مرتضی علی(ع) و فرزندان بر حقشان اشاره نمودم که در این روزگار پُر از وحشت و سختی و جنگ بنا به توصیه آقا رسول الله(ص) چنگ بزنید به قرآن و دامان اهل بیت(ع) . بطور حتم بهره بردن از اهل بیت(ع) راهی جز شناختنشان ، نحوه زندگی ، گفتگو ، استدلال و برخوردهایشان نیست تا نمونه ای برای انتخاب برخوردها و زندگی کردنمان در دنیا داشته باشیم . می دانید که آقا علی بن موسی الرضا(ع) را مأمون به زور و اجبار به ایران دعوت کرد ؛ وگرنه ایشان هرگز مدینه و همجواری با پیامبر(ص) را رها نمی کردند . اما برای اجتناب از هر گونه درگیری شیعیانشان با افراد سپاه مأمون حاضر به حرکت شدند . افراد خانواده شان ، حتی امام جواد(ع) که قرار بود جانشین ایشان بشوند ، را هم با خودشان نیاوردند . علیرغم این که می دانستند این سفر ، سفری است بدون بازگشت . پس رنج تحمیلی بر ایشان فقط دوری از مدینه یا اجبار به حرکت ، آن هم تحت سپاه مأمون در انظار عمومی نبود . بلکه دوری از خانواده بر ایشان هم افزون بود . طبیعتاً باید آدمی که به سختی دچار می شود ، اجبار به او وارد می شود ، به او نوعی از زندگی تحمیل می شود هر کجا که میان دوستانش قرار بگیرد گلایه می کند ، مگر این طور نیست ؟ همه ما این گونه هستیم ، شروع می کنیم به گلایه کردن . طبیعتاً باید دلتنگی ها و گلایه اش را به نزد دوستانش با خودش همراه می بُرد . اما وقتی امام به نیشابور رسید در میان هزاران تن که برای استقبال ایشان آمده بودند این روایت را آنجا فرمودند ."خداوند متعال می فرماید کلمه توحید ، لااله الاّالله ، دژ من(قلعه من) است . هر کسی به دژ من داخل شود از کیفرم مصون می ماند ."جمله بسیار بزرگی است ، خیلی عظیم است و اگر بخواهیم در مورد درس درون این جمله صحبت بکنیم ساعتها ، شاید روزها کار می بَرد . اما بطور خلاصه کلمه توحید ، یعنی آن کسی که می خواهد به یگانه بودن خداوند اقرار کند ، لااله الاّ الله است . و این لااله الاّالله و پذیرش لااله الاّالله دژ بسیار استوار خداوند است که هر کسی بیان کرد و باور کرد داخل این دژ می شود . و هر کسی وارد این قلعه شد از کیفر الهی مصون می ماند ، چون باور کرده و درست زندگی می کند و کسی که درست زندگی می کند کیفری در پی نخواهد داشت . اما نکته جالب اینجاست ، توجه بفرمایید : امام همه دلتنگی ها ، زور و اجبارها ، سختی ها را انداختند پشت سر و کلامی نگفتند ، به بحث توحید پرداختند ، چرا ؟ چون توحید پایه هر زندگی با فضیلتی است . ملتها به کمک توحید از هرگونه خواری و رنج و نگون بختی نجات پیدا می کنند . اگر در زندگی انسانی توحید گم بشود همه چیزش را باخته است . حالا مشابه این جریان را ببینیم کجا به خاطر می آوریم ، همه این ها از یک کاسه نورند . امام حسین(ع) در روز عاشورا ، در گودال قتلگاه ، در حالی که زخمهای بسیار خورده بود و بر زمین افتاده بود ، شمر ملعون بر سینه آقا نشست . آقا نفرین نکرد ، گلایه نکرد که چرا چنین کردی ، حتی به او التماس نکرد که لااقل مرا که می کُشی ، به بچه هایم آزار و اذیت نرسان . آقا برگشتند گفتند : دست از این کارت بردار ، من قول می دهم شفاعتت را نزد پروردگار بکنم . یعنی در آن لحظه هنوز به فکر نجات حقیقت آدمی بود که از آن در وجود شمر خداوند فرستاده بود و وقتی که شمر با ایشان بدرفتاری کرد باز هم نگفت خانواده ام را رعایت کن . شکایت به خدا نَبرد از دست ملعونی که چنین رفتار کرده بود . از خداوند درخواست کمک برای فرزندانشان هم نکردند بلکه ابراز رضایت نمودند از شرایطی که پیش آمده است . اینها در تمامی لحظات عمرشان بهترین ها را ارائه می کنند ، کاملترین ها را به من و شما ارائه می کنند . چرا پیامبر(ص) فرمودند : اهل بیتم را در میان شما باقی گذاشتم ، امانتی است ، چون این ها هر کدام در زمان خودشان بهترین ها را در کنج ، کنج زندگی شان داشتند و امروز دست ماست و ما از آنها بی بهره ایم ، هیچ بهره ای نمی بریم . چون نمی خوانیم ، مطالعه نمی کنیم ، طلب نمی کنیم ، چون نمی خواهیم وگرنه می فهمیدیم که در هر زمان ارجح کدام است . خدا رحمت کند حاج آقا را ، وقتی مکه می رفتم به بنده گفت : باباجون یادت نرود اولین و آخرین خواسته ات رستگاری در دو عالم باشد . من امروز قشنگ با پوست و گوشتم حس می کنم ، برای بچه ام چیزی را خواستم آن کاری را کرد که خودش صلاح می دانست نه آن چیزی که من می خواستم . برای خانواده ام ، برای همسرم . بنده وقتی حال همسرم بد بود خدمت امام رضا(ع) بودم ، چقدر آنجا التماس به امام رضا(ع) کردم ، وقتش نبود . باید گرفتن از امام رضا(ع) را با پوست و گوشت و سلولم می فهمیدم . اینها یک چیزهایی است که باید فهمید ؛ وقتی سرنوشت امام رضا(ع) را می خوانی مقام رضا را تازه می توانی بفهمی . بیخودی که به ایشان نگفتند امام رضا(ع) ، یک دلیلی دارد که می گویند امام موسی کاظم(ع) ، چرا به امام رضا(ع) نمی گفتند : کاظم ، چرا به امام علی(ع) نمی گویند : کاظم ؟ هر کدام اینها یک ویژگی بخصوص در زندگی شان هست که برای ما الگوست ، به شرط آن که دنبالش برویم . امام حدیث را فرمودند و راه افتادند ؛ مردم متحیّر مانده بودند ، همین طور به کجاوه امام که می رفت نگاه می کردند . قلم به دستهایی که تند تند حدیث را می نوشتند ، قلمشان روی کاغذ ماسیده ، ایستاده بودند و متعجب که ما چه شنیدیم ، این چه بود که امام گفتند ؟ نمی دانستند چطور باید این حدیث را هضم کنند . اما یکباره کجاوه ایستاد ، امام سرشان را از کجاوه بیرون آوردند ، فرمودند : کلمه توحید شروطی هم دارد من از شروط آن هستم . یعنی امام با بیان این جمله مسئله ولایت را به بحث توحید پیوند زد . این ها از همدیگر ناگسستنی هستند ، حالا هر کسی می خواهد جدا کند ، خودش ضرر می کند . شما اگر می فهمید جدا نکنید ، شما اگر می فهیمد اطاعت کنید . امام شما فرمود : کلمه توحید شروطی دارد من از شروط آن هستم . وقتی من اطلاق می شود بحث ولایت است ، بحث مقام است ، نه شخص امام رضا(ع) . شخص امام رضا(ع) که در دنیا ماندنی نبود ، مگر ماند ، مگر خیلی زود زندگی را ترک نکرد . این من ، مقام است ، مقام انسان کامل . امام در شهر نیشابور حکیمانه از فرصت به دست آمده سود جست در برابر صدها هزار تن ، خودش را به حُکم خدا پاسدار ، دژ توحید معرفی کرد . با این آگاهی بخشیدن به مردم هدف مأمون را که امام را دعوت کرد تا تلویحاً از امام اعتراف بگیرد که حکومت عباسیون و مأمون را شرافت ببخشد ، مشروعیت ببخشد ، امام نقش بر آب کرد . خوب حواستان را جمع کنید چون من و شما امت این امام هستیم ، ما باید بیاموزیم که در مقابل دشمن چگونه رفتار کنیم .
کدام یک از ما تمام مناظرات امام رضا(ع) را همه را مو به مو می داند ؟ هدفم از طرح این مسئله یاددآوری یک واقعه تاریخیِ مذهبی نبود می خواستم عرض کنم که من و شما که ادعای شیعه بودن داریم و در عصری زندگی می کنیم که عوامل زیادی جهت تخریب دین و بحث شیعه را دارند تکلیفمان چیست ؟ آیا با خودمان اندیشیده ایم که اگر روزی شما را در فضای آزاد در میان ملل مختلف ببرند و اجازه سخن بدهند چه می خواهید بگویید ؟ یک تریبون آزاد ، یک امنیت کامل تا صحبت کنید ، چه می خواهید بگویید ، به این مسئله فکر کرده اید ؟ شما مسلمان شیعه به آن فکر کرده اید ؟ خودتان را برای این لحظه آماده کرده اید؟ آیا آنجا هم می خواهید بگویید در مملکت من نان گران شد و اندازه اش کوتاه ؟ مسکن وضع خوبی ندارد و برای عده ای مانند رویاست ؟ از بیکاری و تورم می خواهید بگویید ؟ از همه اینها می خواهید بگویید ؟ که حداقل همه آدمها گلایه های شما از زندگی تحمیلی بر شما بدانند ؟ برای شما چکار می کنند ؟ آیا واقعاً این طور می خواهید عمل کنید ؟ یعنی خواهید گفت که در دنیا از مبحث شکم ، پوشاک ، شغل ، مسکن و .... چیزی بالاتر نداریم ؟ سخن از جنگی ناعادلانه و بی رحمانه که طاغوتیان این زمانه آغاز کردند و همه چیزآدمیان را به یغما بردند نخواهید گفت ؟ می خواهید بگوئید اما نمی توانید بدلیل اینکه اطلاعات ندارید ، یک زندگی صحیح را بر اساس یک الگوی کامل نیاموختید ، از چه چیزی می خواهیم حرف بزنیم ، چه چیزی را می خواهیم ارائه کنیم ؟ نهایتاً خواهیم گفت مردمان فرانسه با یک علامت سرچهار راهها می ایستند ، در انگلستان مردمانش به یک روش خاص حرکت می کنند ، در امریکا و کانادا و جاهای دیگر مردم در کمپ حقوق بیکاری می گیرند ، چون شما از یک زندگی صحیح الگویی ندارید مجبور به گفتن این مطالب می شوید . مسلمان باشید ، شیعه و مسلمان باشید ، امام زمان(عج) داشته باشید ، اما الگوی صحیح کامل مسلمانی برای زندگی کردن نداشته باشید ؟ می شود ؟ به دنیا و دنیا داران نخواهید گفت که من می فهمم که دشمن قدّار چطور مانند موریانه دین و فرهنگ و اصالت و آدمیّت مردم را تحت عنوان تمدن و روشنفکری و حقوق بشر می خورد !!! زیباتر این که توحید و نبوت و عدل و امامت را یکی یکی با تبحّر از آدها می گیرند و به جای آن تکنولوژی پر زرق و برق می دهند . سر مردم را گرم می کنند تا هم دنیا و هم آخرتشان را باهم به آتش بکشند . می دانید که همه آدمها برای بدست آوردن رفاه می دَوند ؟ رفاه یعنی چه ؟ همه از رفاه یک تلقّی دارند ، داشتن خانه ، درآمد خوب و مُکفی ، که مکفی برای هرکسی یک مقداریست ، همه وسایل زندگی ، مسافرتهای مختلف و ... اما می دانید رفاه دو وجه دارد که شما فقط یک وجه آن را دیده اید ؟ پاسخ وجه دیگر آن را چه می دهید ؟ رفاه دو جنبه دارد ، جنبه اول و حیاتی و مهم آن این است که انسان در فضایی زندگی کند که بتواند بر اساس آگاهیش همه چیز را ببیند ، چشم بندی بر روی چشمهای او نگذاشته باشند ، برای دیدن و فهمیدن تهدید نشود . جنبه دوم : داشتن امکاناتی ست که همه چیز برایش مهیّا باشد ؛ اما سردمداران طاغوت برای جوامعی که برایشان این امکان را فراهم کنند جنبه دوم یعنی امکانات زندگی را می دهند و یکی یکی بخش آگاهی را از بین می برند . کمی تعقّل کنید آیا خوب است ؟ ما در تمامی سختیهای زندگیمان به در خانه امام رضا(ع) می رویم ، مطمئن هستیم که در باز است و باز می کنند ؛ اما چقدر شخصیت ایشان را می شناسیم ؟ در حدی که وارد حرم می شویم درها و سنگهای دیوارها را می بوسیم ؟ اول باید امام را شناخت و بعد باید هر آنچه که به ظاهر متعلق به ایشان است ببینیم و ببوسیم . اگر امام را نشناختی ، آبروی شیعه را با این کارتان نبرید .
شخصیت آقا را اگر بخواهید بشناسید بروید و در مناظرات معروفشان بشناسید . بنده مناظره های معروف امام را به شما می گویم و بروید مطالعه کنید . اکثر مناظرات را شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا ، علامه مجلسی در جلد 49 بحار الانوار و کتاب مسند الامام الرضا جلد 2 آمده . مناظره اول مناظره با جاثلیق است می دانید معنی جاثلیق چیست؟ اسم نیست ، یک لقب است لفظی یونانی است ، به معنای رئیس اُسقف ها ، پیشوای عیسوی ، این لقب به علمای بزرگ نصاری داده می شد ، او یعنی جاثلیق اسم هم داشته اما با عنوانش شناخته شده است . مناظره با رأس الجالوت که لقب است ، لقب دانشمندان و بزرگان ملت یهود است . مناظره با هربز اکبر یا هیربد اکبر ، لقبی است که مخصوص بزرگ زرتشتیان بوده ، به معنای پیشوای بزرگ ، قاضی زرتشتی ، خادم آتشکده زرتشتیان . مناظره با عمران صائبی ، صائبی یک گروه بودند که خودشان را پیرو حضرت یحیی می دانستند و به دو گروه موحّد و مشرک تقسیم شدند . گروهی به ستاره پرستی روی آوردند به عنوان ستاره پرستان شناخته می شوند . مرکز آنان در شهر حرّان عراق بود ، اما بعدها آنها به مناطق دیگر عراق و خوزستان روی آوردند . بر اساس عقایدشان بیشتر در کنار نهرها زندگی می کنند ، هم اکنون گروهی از آنها در اهواز و بعضی مناطق دیگر بسر می برند . این چهار مناظره در یک مجلس با حضور مأمون و جمعی از دانشمندان و رجال خراسان صورت گرفت ، بخوانید بسیار زیباست . پنجمین مناظره با سلیمان مروزی که مستقلاً در یک مجلس امام رضا(ع) بودند و مأمون و اطرافیانش بودند . سلیمان مروزی مشهور ترین عالم علم کلام در خطه خراسان بود . مأمون برای او احترام زیادی قائل بود که امام رضا(ع) ایشان را هم مغلوب کردند . ششمین ، مناظره با علی بن محمد بن جهم بود . این شخص ناصبی و دشمن اهل بیت بود ، می گویند شیخ صدوق در جایی عنوان کرده که او فقط شخص امام رضا(ع) را دوست می داشت . ولی فی الواقع خط مشی اش دشمنی با اهل بیت(ع) بود . هفتمین مناظره با ارباب مذاهب مختلف در بصره، نه در مرو . هر کدام از این مناظره ها دارای محتوای عمیق و جالبی است که در درجه اول احاطه امام را به کلیه علوم آشکار می کند . الان حدود هزار و دویست سال از آن زمان گذشته است . بر هر آدم جستجوگر علم ، نحوه ورود به مناظره ، گفتگو ، چگونگی بحث کردن ، اداره بحث و جهت دادن به آن ، حتی چگونگی خروج از بحث را می آموزد . در این فضاهای مجازی چکار می کنید ؟ سر و کله هم را می شکنید ؟ یکی با مشت می زند و یکی با لگد . شما پس چه بلد هستید ؟ بچه های تحصیل کرده مان نمی توانند از عهده یک بحث عمیق ، زیبا ، شکیل و پُر استدلال بر بیایند . خوب بروید بخوانید و یاد بگیرید . صد افسوس! جوانان پر انرژی ما از شدت بی محتوایی به هر کلام کوچک و بی ارزشی دست می اندازند . آن ها را در فضاهای مجازی که توسط دشمن خدا و پیامبر(ص) و اهل بیتش دائم رصد می شود می گذارند .کلّ این فضاها توسط کشورهایی چون آمریکا ، اسرائیل و مابقی کشورها بطور دائم رصد می شود و از همین ها استفاده می کنند چه سلاحی بکار ببرند که روی این جوان ها مؤثر باشد و پدر این مملکت را در آورند . شما هم چقدر راحت به آنها خوراک می دهید ، آن ها از همین فضاها میزان درایت از هوش و بهره بری از علوم خودشان را به ما می دهند . آن چیزی را می دهند که خودشان می خواهند . با شما هستم ، با تک تک شماها . اندازه بگیرید ، ساعت بزنید ببینید در شبانه روز چند ساعتتان را پای این فضاهای مجازی اختصاص دادید و از اینها چقدر می آموزید ، چقدر دریافت می کنید ؟ میزان هجویاتتان چقدر است ؟ هجویاتی که تحویل می دهید چقدر است ؟ مگر شما چقدر عمر دارید ؟ ای مسلمانان خدا ! عمر تمام شد . متوسط عمر یک روزی صد سال بود امروزه روی شصت سال و شصت و پنج سال است ، چیزی نمانده است ، عطسه کنیم خلاص است
زمان مخلوقی است که در خدمت شماست روز محشر می ایستد از همه شما دادخواهی می کند . چه پاسخی دارید که به او بدهید ؟ بسیاری از آدم ها می میرند ، بسیاری محروم و مهجور زندگی می کنند ، هزار اتفاق کوچک و بزرگ می افتد فقط در سایه بی توجهی ما نسبت به آنچه در دستان ماست و بهره نمی بریم ، بهره ای هم نمی بخشیم . آنچه را که بنده به کامپیوتر وارد هستم ، ده ها برابرش بچه های جوان به آن وارد هستند ، چه فایده ؟ من از آنچه که بلد هستم به نحو احسن استفاده می کنم . هجو نمی گویم ، با هجویات هم کار ندارم . مدام هم دستگاهم را چک می کنم ، پیام هایم را جواب می دهم . مشاوره به مردم می دهم ، جمله هایی که اشکال می بینم به مسئول گروه تذکر می دهم . شما چکار می کنید ؟ خیلی از مواقع کلیپ های ارزشمند ، مطالب ارزشمند و بسیار زیبا هم توسط دوستان ما گذاشته می شود ولی کم است . خوشی کنید ، جوک بگویید ، تفریح بکنید که اگر نکنید خیلی زود از حیز انتفاع می افتید و به درد نمی خورید اما از آنچه که در دستتان است مفید بهره ببرید .
به ایام حج تمتع نزدیک می شویم . حج تمتع امسال را به ظاهر مردم آماده حج از دست دادند اما امکان حج با قلب و روح را که نمی توانند از ما بگیرند . بنده مدت زیادی هست که هر روز نمی توانم حج کنم آن قدر که کارم زیاد است . از بس دورم شلوغ است ، ولی از خدا خواسته ام خلوتم کند تا بتوانم حج روزانه ام را انجام دهم . مگر ما از ملائک خدا کمتر هستیم ؟ آنها هر روز دور بیت المعمور می گردند . ما نمی توانیم بگردیم ؟ بیایید تمام همّ و غم خودمان را بکار ببریم در فضاهای مجازی آثار حج های روحی و معنوی مان را به نمایش بگذاریم . در خانه ها ، در زمان های خلوت مان به اعمال حج بپردازیم . مطالعه خاطرات بنده از حج تمتع و حج عمره شاید کمک کوچکی باشد برای شروع شما که ببینید چطور می شود حرکت کرد . چطوری می شود یک فضای زنده تری برای دوستانمان بوجود بیاوریم . به هر حال هر شکلی می توانید در این فضا سیر کنید ، بقیه را هم دعوت کنید . امروز ما در یک جنگ نابرابر به سر می بریم . ما دشمن مان را به چشم نمی بینیم فقط باید با عقل او را پیدا کنیم و اشکالش این است . به چشم می دیدیم با خودمان فکر می کردیم حتی شده چوب بتراشیم سرش را تیز کنیم ، نیزه کنیم حمله کنیم . اما متأسفانه چنین چیزی وجود ندارد پس باید خودمان را تجهیز و آماده کنیم برای این جنگ نابرابری که ما را در آن انداختند . نمی دانم شاید هم مقرّر است این امت شیعه تا رسیدن ظهور تسویه شوند . ناخالص ها و آنهایی که دغل و غش دارند باید حذف شوند و بیرون روند . امام زمان(عج) که اصحاب دروغین نمی خواهد . اما اگر درک نمی کنید آن چه را که خدمتتان عرض کردم برخیزید از جایتان و حرکت کنید . نگذارید بر شما مستولی شوند . هر یک از شما در فضای بیرون اگر بتوانید یک نفر را با خودتان همسو کنید باز هم شما برنده اید . لااقل تکلیف تان را انجام دادید .
آخرین مطلب ؛ در روزهایی که در پیش رو دارید ، روزهایمان سخت است اصلاً شک نکنید . یعنی نشسته اید بی دلیل این قدر غم به دلت وارد می شود می خواهی از شدت غصه بمیری . بعد هرچه از خودت می پرسی آخر چه هست که اینهمه غصه داری هیچ چیز هم وجود ندارد ، دائم می گردی خار و خاشاکی پیدا کنی بگوید غصه دارم اما فی الواقع در کلّ هستی اتفاقات سختی در حال وقوع هست . می گویند تا اواخر شهریور این وضع ادامه دارد بدتر هم می شود ، بنده نمی دانم چقدر صحت دارد این گونه می گویند . خب ما این وسط چکار کنیم ؟ تکلیف ما چیست ؟ تکلیف ما در این ایام صبر و سکوت و عبادت است . در خانه هایتان از هر جار و جنجال و جر و بحث خودداری کنید . هر کجا دیدید که احتمال این که به جر و بحث کشیده شود نروید ، اصلاً نروید . جاهایی که فکر می کنید آدم هایی هستند که تا می نشینید شروع می کنند ارّه بده تیشه بگیر ، شرکت نکنید . در خانه هایمان بنشینیم ، سرمان سلامت نان و گوشت کوبیده می خوریم ، لذتش را هم می بریم. از جر و بحث پرهیز کنید . هرکس در محیط کار ، در محیط خانه ، در همسایگی هر چیز گفت پنج تا صلوات بفرستید و آن را حل کنید . اجازه ندهید ادامه پیدا کند . بگذارید از این روزها سر سلامت به در برید .

تمام حقوق این سایت ، برای گروه تحقیقاتی مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف محفوظ است.