منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره حج بخش سیزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

در آیه 55 گفتگو شد از روز عقیم؛ خداوند عالم صحبت می کند در آن روز و می فرمایند: کسانی که کافر شدند همواره از بابت آن در شکّ هستند. کافرین و مشرکین در چه جهنّمی زندگی می کنند، چرا؟ چون کافران و مشرکین فکر می کنند که درست فکر کردند، خدایی وجود ندارد یا همراه خدا، خدای دیگر وجود دارد و.... در فطرت ما خداپرستی وجود دارد، ته قلبشان، این سایه شکّ خود به خود بوجود می آید که نکند اشتباه کردیم! درسته که خیلی هم رو دارند و اِبراز هم نمی کنند ولی در پشت اِبراز نکردنشان یک نگرانی، یک وهمی برایشان وجود دارد. همیشه یک آدم عاقل می گوید: اصلاً نیست، وجود ندارد ولی یک درصد درست باشد پدرم آن طرف که در می آید، آن را چکارش کنم؟!! می بینید که همواره کسانی که کافر می شوند از این بابت در شکّ هستند تا چه موقع؟ تا وقتی که قیامت برسد، وقتی قیامت برسد یا عذاب روز عقیم سراغشان بیاید. روز عقیم را این طوری برای خودم معنی می کردم: آن روزی است که دیگر نعمتی داده نمی شود چون می دانید وقتی ما بخشایش می خواهیم، خدا ما را می بخشد برای ما نعمت است دیگر، در آن روز بخشایشی نخواهد بود، نعمتی نخواهد بود تنها ترازوی عدل الهی و حسابرسی است. در آن روز تمامی فضل خدا عقیم است، بسته است، هیچی داده نمی شود. در چنین روزی چه اتفاقی می افتد؟!! برای کافران که معلوم است.
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿٥٦﴾ ‎
در آن روز فرمانروایی از آن خداست. جز خدا هیچ کس حکم نمی راند.
او میانشان حکم می کند. این جا دیگر دنبال پارتی هم نمی شود گشت. این جا اگر بخواهی بروی دنبال آقا امام رضا(ع) این هم نمی شود، اگر بخواهد امام رضا(ع) جواب بدهد باید خداوند اجازه بدهد.
سپس كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند در باغ‌هاى پُر ناز و نعمت خواهند بود. آن هایی که در دنیا ایمان آورده بودند، کارهای درست را انجام دادند، استهزاء شنیدند، از مردم لَن تَرانی شنیدند، طعنه های بد گرفتند چرا که خداپرستند. سال 51 یا 52 بود که دیپلم گرفتم می خواستم مشغول کار بشوم. بانک ایران و هلند بود کارمند می گرفت اطلاعیه داده بود من هم با چادر مشکی بلند شدم رفتم، در را باز کردم رفتم تو دیدم اوه اوه سالن مد به پایش نمی رسد خانم هایی که آمدند آن قدر رنگ و روغن دارند و لباس های عجیب و غریب که نگو و نپرس، از در که رفتم تو همین طور که رد می شدم گفتم الان این ها من را می خورند، می زنند جداً با ترس رفتم تو، گفتم باشه بترس ولی برو. آن آقایی که به اصطلاح سؤال و جواب می کرد و اسم ها را می نوشت گفت: شما؟ آن هم با یک تحقیری، گفتم برای استخدام آمدم گفت: بفرمایید نداریم تمام شد. الان هم این خانمی که می آید خانه من خب با چادر مشکی است؛ می گوید وقتی سوار بی آر تی یا مترو می شوم با سر پایین می روم تو سرم را بالا نمی آورم که چشمم به این خانم ها بیفتد، می گویم چرا؟ می گوید خیلی بی حیا هستند می ترسم بزنند و تکه پاره ام کنند، حتی نگاهشان نمی کنم. مؤمن در دنیا توی هر سیستمی که باشد دچار دردسر است. تکلیفت را با خودت معین کن، چکاره ای؟ چکاره اصلاً می خواهی باشی! ما تحمل کردیم گفتیم کار نخواستیم! الان هم شما همین طور هستید؛ اگر می گویید ایمان دارم باید پای همه چیز بایستید، اگر پای همه چیز ایستادید این می شود کارهای شایسته. توی مهمانی تشریف می برید خانم های آن چنانی مسخره تان می کنند ، محافل مختلط است شما هم تشریف می برید خواه نا خواه باید شاهد خیلی چیزها باشید، نروید چه اشکالی دارد نروید. یا طرفی که با شماست این قدر شما برای او مهم هستید که بخاطر شما تغییر مسیر می دهد. این قدر برای تو ارزش قائل است دلش می خواهد که تو باشی خب موقعیتش را تغییر می دهد، نه نمی شود سرشان سلامت خوششان بگذرد، شما آن جا چکار می کنی؟ تشریف نبر.
آن هایی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند. ایمان آوردن فقط به زبان و قلب نیست به عمل هم هست. کارهای شایسته کردند در باغ های پُر ناز و نعمت خواهند بود. از این باغ ها خدا فقط می گوید پُر ناز و نعمت؛ می دانید ناز و نعمت برای هر کدام ما یک شکلی است، ناز و نعمت برای من یک معنی می دهد، به این بگویی یک معنی می دهد، به آن بگویی یک معنی می دهد، هیچ وقت ناز و نعمت داشتن برای همه ما یکسان نیست. خداوند می گوید آن موقع شما را در باغ های پُرناز و نعمت یعنی هر کدامتان را آن طوری که شما ناز و نعمت را دوست دارید به شما می دهم.
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٥٧﴾ ‎
و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، براى آنان عذابى خفّت‌بار خواهد بود.
خفّت، عذاب، شکل های مختلف دارد من کوچکترین آن را خدمت شما بگویم. اکثر آدم ها دوست دارند هر کجا که می روند یا در میان عده ای آدم که هستند، بدرخشند، همه به آن ها عزّت بگذارند، احترام بگذارند، آن ها را تحویل بگیرند مگر غیر از این است؟! حالا تصور کنید یکی را که دلش هم می خواهد این طوری باشد در محفل پرهیزگاران پشیزی به حساب نیاورند چه خفّت بزرگی است! حالا عذاب های دیگری قطعاً خواهد بود.
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ‎﴿٥٨﴾
آن ها که در راه خدا مهاجرت کردند، سپس کشته شدند یا مُردند.
می گوید فقط نه آن کسانی که شهید شده باشند بلکه مهاجرت کردند، سختی مهاجرت در راه خدا را هم تحمل کردند اما شهید نشدند ولی در یک سنی رسیدند و بالاخره مُردند، این ها را خدا فرق نمی گذارد.
می گوید: قطعاً خداوند به آن ها رزقى نيكو مى‌بخشد، بى‌ترديد خداوند بهترين روزى دهندگان است. رزق نیکو برای این طور آدم ها چه هست؟ از نظر من همجواری با حضرت حق، از نظر یک عده ای شاید این که یک زندگی پُر از رفاه، هر کسی بر اساس خواسته اش رزق نیکویش را می گیرد.
لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿٥٩﴾ ‎
آنان را حتماً به جايگاهى كه آن را مى‌پسندند وارد مى‌كند، و شكّ نيست كه خداوند داناى بردبار است.
یک شب خواب می دیدم، یک جایی بودم به آدم ها تقسیم وظایف می کردند. به این می گفتند تو می خواهی چکاره باشی؟ می گفت من دلم می خواهد در این دستگاه حسابدار باشم، آن یکی گفت تو می خواهی چکاره باشی؟ گفت می خواهم رئیس باشم می گفت: تو هم برو ریاست بنشین، آن یکی گفت می خواهم معاون باشم می گفت برو معاون بشین، آن یکی گفت می خواهم برم ریاست، می گفتند عیبی ندارد اینجا خیلی بزرگ است ریاست یک قسمت دیگر هم مال تو، به یک بنده خدایی رسیدند گفت من دلم می خواهد آبدارچی باشم، گفتند فقط آبدارچی؟ گفت بله چون همه عمرم هر جا رفتم آبدارچی بشوم به من گفتند قدت کوتاه است، ریختت هم خوشگل نیست، هیچ جا نتوانستم آبدارچی باشم الان دلم می خواهد آبدارچی باشم. خداوند در آن موقع هر کسی را جایگاهی که بپسندد به او عطا می کند، شکّی نیست که خداوند دانای بردبار است.
﴿٦٠﴾‏ ذَلِكَ وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُور ‎
اين حُكم خداست‌ و هر كس به آن اندازه كه به او ستم شده مجازات كند. همان اندازه ای که ستم دیدیم به همان اندازه مجازات به طرف مقابل روا می کند.
و سپس باز بر او ستم کنند. طرف ستمکار است باز هم او را مجازات خواهد کرد.
قطعاً خدا او را یاری دهد همانا خدا بخشنده آمرزنده است.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید