منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره فرقان بخش اول

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا(1)
پُرخِیر و پاینده است ، آن ، چه کسی ؟ کسی که بر بنده خود جدا کننده حق و باطل را نازل کرد . اینجا دو نکته خیلی مهم است . نکته اول : چه کسی این کار را کرد ؟ کسی که نازل کننده است . نازل کننده یعنی آن موجودیتی که بالاترین است و علاوه بر بالاترین بودن ، محیط بر همه آنهایی است که زیرتر هستند و چنین لقبی و چنین توصیفی فقط برازنده خدا است . نکته دوم : خداوندی که چنین ویژگی داشت ، که محیط بود بر تمام آن چیزهایی که خلق کرده و بالاترین مرتبه را دارد ، به چه کسی فرستاده است ؟ به بنده اش . من بنده هستم ؟ شما بنده هستی ؟ آن یکی بنده است ؟ اگر بنده نباشیم ، آنچه که برای ما فرستاده است به درد ما نمی خورد کتاب قصه است . در کتب ادیان پیشین آمده است روزی که روز آخرین است ، خدا سوار بر الاغی بر صحرای محشر وارد شود . از این جور چیزها زیاد است ، قصه است . این کتاب بر بنده خدا نازل شده است . شما در کجای درجه بندگی قرار دارید ؟ من در کجا قرار دارم ؟ اگر در جایگاه بنده خدا بودن قرار نداشته باشم که نمی فهمم . مثل این می ماند که یک کتاب تخصصی را بر کسی که دکترا دارد فرستاده اند . بنده که سواد خواندن و نوشتن ندارم از آن چیزی سر در می آورم ؟ پس چکار کنم ؟ چطور یاد بگیرم ؟ خب برو سواد پیدا کن ، خواندن و نوشتن یاد بگیر ، مدارج عالیه را طی کن آن وقت آن کتاب را می فهمی . پس من چطور قرآن را بفهمم ؟ بنده خدا شو . بنده خدا چه کسی است ؟ آن کسی که جز آن چیزی که خدا می خواهد چیزی نمی خواهد . فقط آن چیزی را می خواهد که خدا می خواهد . آن کاری را می کند که خدا می گوید بکن . و هر چیزی را که گفته نکن ، نمی کند . بر بنده خود جداکننده حق و باطل را نازل کرد .فرقان ، حق و باطل ، درست و نادرست ، این ها را از هم جدا می کند . یعنی اگر شما بنده خدا باشید ، ببینید نگفتم بنده خدا یعنی آن کسی که خوب نماز می خواند ، روزی هفتاد رکعت نماز می خواند ، آن کسی که همه سال روزه است ، آن کسی که هر چیزی در می آورد انفاق می کند و همیشه دستش خالی است . من این را نگفتم و خدا هم اینجا این را نمی گوید . می گوید بنده خدا باش . اگر بنده خدا نباشی این کتابی که دست شما است و جداکننده حق و باطل است ، هیچ چیز از آن درک نمی کنی . که کماکان امروز در دنیا خیلی خوب به چشم می بینیم . این همه کتب دینی ، این همه دستور و این همه نامردمی در دنیا . این نامردمی در دنیا از کجا می آید ؟ از آنجایی که بنده خدا این کتاب را نمی خواند . غیر بنده این کتاب را می خواند بعد دستور و حکم و راهبرد از این کتاب استخراج می کند . بنده خدا نه سواد می خواهد ، نه استاد می خواهد ، نه مدارج عالیه . بنده خدا فقط یک چیز می خواهد ، تو من را آفریدی ، هر چیزی بگویی چشم . همین کافی است . هر چیزی تو بگویی ، همان درست است ، من هم قبولش دارم . می گوید الان بیفت و بمیر ، می گویم چشم چون تو گفتی . اگر تو این طور بودی ، آن وقت کتابی که فرستاده و مضمونی که در این کتاب است به درد تو می خورد . بعد به تو یاد می دهد که چطور از این طرف برو ، از آن طرف نرو ، این را بخور ، آن را نخور ، این طوری زندگی کن ، این طور نباش . در مقایسه با اعمال نیک این در سطح بالاتر است و این پائین تر است ، این ها را یاد می دهد . می گوید اگر یکی را کُشتند ، دیه بگیر . می توانی قصاص کنی اما اگر انصاف داشتی و یک کمی توجه گذاشتی ، اما اگر توانستی دیه هم نگیر و ببخش ، بگذار بخشش در جامعه رواج پیدا کند . خداوند در قرآن ، مرحله به مرحله این ها را شرح می دهد . و این کتاب را آن کسی می فهمد که بنده خدا است . در سوره بقره ، آیات اول را دیده اید ؟ خداوند فرموده : این کتاب که هیچ تردیدی در آن نیست ، راهنمای پرهیزگاران است . بعد پرهیزگاران را خداوند تعریف می کند و بعد می فرمایند : ذلک الکتاب الله لاریب فیه هدی اللمتقین ، کسانی فقط می توانند این کتاب را دست بزنند که مطهر باشند ، یک تعابیر و تفاسیر عجیب و غریب از قوم ها ، ملیت ها و مکاتب مخصوص برای خودشان می آورند و به این می رسند که ما اصلاً این را نمی فهمیم . اما نمی فهمند که چرا ما این را نمی فهمیم . مگر خداوند چیزی برای بنده می فرستد که بنده نفهمد ، نمی روند دنبالش که بفهمند . فقط می گویند مخصوص متقّین است . چرا تو متقّین نیستی ؟ چون به این نکته توجه نکردند که خداوند در سوره فرقان می فرمایند که این خدایی است که بر بنده خود مضمون حق و باطل را نازل کرد . اگر بخواهی آن را بفهمی اول باید بنده باشی . اگر شاگرد معلمش را قبول نداشته باشد درسش را نمی فهمد . اگر مریض تخصص دکترش را قبول نداشته باشد ، طبابت او به دردش نمی خورد ، اصلاً بر او اثر نمی کند ، تأثیری بر روی او نخواهد داشت چون باورش ندارد . خدایی را که تو بنده اش نیستی و بعنوان خدا پذیرش نمی کنی ، اگر کتابش را هم به دست تو بدهند هیچ چیزی از آن نمی فهمی ، فایده هم ندارد . تا برای جهانیان هشدار دهنده باشد . پس این کتاب و آنچه که در آن آمده است ، برای همه جهان آمده است . نه برای قوم و ملت و مکتب خاصی . برای همه جهان آمده که چه بکند ؟ که هشدار دهد که چه بکن و چه نکن . و تمامی امور زندگی شما را به طور حتم هدایتگر و تعیین کننده است .
الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا(2)
خدایی که فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن اوست . حالا آن خدا را تعریف می کند . خدایی که فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن اوست . فقط او می تواند حکم کند . فقط او می تواند تعیین کننده باشد ، فرزندی اختیار نکرده است . در دنیا خدا را برای شما معرفی می کند . اگر کسی در دنیا ادعای الوهیت و خدایی کرد ولی صاحب فرزند بود ، خدایی او نقض می شود . چرا خدایی او نقض می شود ؟ چرا فرزند اختیار نکرده است ؟ زیرا اگر فرزند داشته باشد در هنگام رسیدگی ، خواه ناخواه درجه ای بیشتر برای فرزندش قائل می شود . در حالی که در خدایی چنین چیزی نمی گنجد . برای او شریکی در فرمانروایی نبوده است . اگر کسی ادعای خدایی کرد و در یک گوشه دنیا کسی توانست مقابل او بایستد و یا قد علم کند و یا بگوید من شریکش هستم و با هم اداره می کنیم ، درجه خدایی از او سلب است . هر چیزی را آفریده است . چیزی در دنیا نیست که غیر از خدا آفریده باشد ، هیچ چیز . از پدر و مادر به اولاد چیزی نزدیک تر نداریم . اما پدر و مادر خالق اولاد نیستند و قادر به این که حتی یک انگشت این فرزند را خلق کنند نیستند . هر چیزی را آفریده . حال نه تنها آفریده ، بلکه حد و اندازه ای برای او تعیین نموده . یک حد و اندازه ای برای آن موجود و یا آن چیزی که خلق کرده است قرار داده است . درست است که بشر در آن دست می بَرد . یک درخت کهنسال بدبخت را می کُند خداوند برای آن درخت قدی و اندازه ای گذاشته بود . نگذاشته بود ؟ هرچیزی را در حد و اندازه خودش خداوند آفریده است . هیچ چیز خارج از اندازه خودش نیست . وظیفه ما بهره بردن از هر کدام در جایگاه خودش است ، نه بیشتر و نه کمتر . خدای ما چنین خدایی است . اگر یکی از این ویژگی ها را نداشته باشد از خدایی عزل است . نمی توانیم بگوییم این موجود خدا است . خودش درجاتش را و ویژگی هایش را مشخص کرده است .
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ وَلا یَمْلِکُونَ لأنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلا نَفْعًا وَلا یَمْلِکُونَ مَوْتًا وَلا حَیَاةً وَلا نُشُورًا(3)
و به جای او خدایانی برای خود گرفتند که چیزی نمی آفرینند ، خود آفریده می شوند . نه تنها نمی آفرینند ، بلکه یک روزی هم خودشان توسط آدم دیگری آفریده شدند ، به دنیا آمدند و خداوند آنها را خلق کرده است . و برای خود اختیار زیان و سودی ندارند . اختیار مرگ و زندگی و تجدید حیات ندارند . شما هرکسی را خواستید محک بزنید ببیند آن فرد کدام این ها را می تواند برای خود داشته باشد ، به اختیار خودش . خیلی جالب است این روزها یک روزهای روشنگری عجیبی است ، خیلی مواظب خودتان باشید هرکاری کنید رو می آید . هر حرکتی کنید رو می آید و آشکار می شود . خدا که همیشه ستارالعیوب نیست ، یک جاهایی هم برملا کننده عیوب است ، مواظب خودمان باشیم . سنگ آدم های خلق شده دنیا را این قدر به سینه نزنید .
وقتی اراده الهی تعلق بگیرد همه ما می فهمیم که چه خبر است مراقب گفت و گو های خود باشید ، مراقب نظرات خود باشید . آدم ها را خدای خود نگیرید هرگز انسانی پیدا نمی شود که در جایگاه دنیایی خود بتواند خدایی کند شما خدا لازم دارید که همه چیز fix شود سر جای خود بنشیند شما برای این که در اطراف خود ، در زندگی خود ، در روابط خود ، در حکومت خود ، در روابط بین المللی خود همه چیز fix و خوب باشد . خدا می خواهید نه آدم ، خدا هم دارد نظارت خود را می کند ، کار خود را می کند . آدم ها را برای خودتان خدا نکنید . اگر فلان کس باشد این طوری می شود ، آن طوری می شود . اگر فلانی بود این طوری می شد . ما یک دانه خدا بیشتر نداریم اگر چیزی را fix و کامل می خواهید باید خدا باشد . بنده نمی تواند ، آدم های روی زمین نمی توانند fix و کامل باشند مطمئن باشید همان قدر که شما بر خطا هستید و دچار اشتباه هستید من هم کار غلط انجام می دهم . هر کسی در هر مقامی باشد آن هم این کارها را انجام می دهد من و شما هم در آن مقام ها باشیم همان کارها را انجام می دهیم ، چه خبر است این همه هول و هیجان ؟ زندگی خود را بکنیم زندگی خود را باخته ایم ، خیلی هم بد باختیم به خدا دیگر امنیت نداریم .
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا(4)
و کسانی که کافر شدند ، تا حالا برای آنهایی بود که کافر نشدند می خواهند دنبال خدا بگردند گفت این کارها را نکنید زشت است . حالا آنهایی که کافر شدند چه می گویند ؟ آمدند گفتند این چیزهایی که در این کتاب است جز دروغی که آن را بر بافته و گروهی دیگر او را بر آن یاری کرده اند نیست . من هر وقت کلمه بربافته را در قرآن می خواندم دنبال یک چیزی می گشتم که با آن خودم را راضی کنم . الان که داشتم می خواندم کلاف و کاموایی که دخترم آورده به خواهرم داده تا برای او ببافد جلوی چشم من ظاهرشد ، اصل کاموا است می بافند آن را ، شال گردن چیست ؟ کاموا ، اما آن رامی بافند . کافران می گفتند این کتاب دروغی بیش نبود که آن را به همدیگر بافت یک عده ای هم در این بافت او را یاری کردند . حقاً که به جانب ستم و دروغ روی آوردند . چیزی به هم نبافید . کلام را همان گونه که به گوشتان می رسد بیان کنید ، به هم نبافید . چرا یک کلامی را که شنیدید به هم دیگر بافتید و رفتید جلو ، نگفتید این بافت شما طناب دار است به گردن آن طرف ، اول آن را خفه می کند بعد شما را ، به هم دیگر نبافید . اینها ستم و دروغ بزرگی است . پس دروغ هم ردیف ستم است هم به خود ، هم به دیگران ، به ستم و دروغ روی نیاورید .
وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الأوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلا(5)
و گفتند افسانه های پیشینیان است . گفتند یک بخش آن داستان زندگی پیشینیان است که به درخواست او برایش نوشته اند . هر صبح و شام بر او خوانده می شود . کلام پیغمبر را ببینید تا کجا بردند . گفتند یک عده ای هستند که افسانه های قدیمی را می آورند و می نویسند . چون پیغمبر سواد نداشته یعنی خود او هم نمی توانسته بنویسد آنها می نویسند و چون پیغمبر سواد نداشته است نمی توانسته بخواند تازه آن آدم ها می نشینند کنار او برای او می خوانند تا این حفظ شود و حفظی های خود را در بین مرد بگوید . کافران استدلال شان این طوری بود . افسانه های پیشینیان به درد چه کسی می خورد ؟ الان ما این همه کتاب افسانه در این کتاب فروشی ها داریم ، چه کسی می خرد ؟ عاقل به آنچه که می شنود اندیشه می کند که آن کسی که دارد این را می گوید آیا واقعاً حرف او دارای اعتبار هست یا نه . می دانید ما روزانه چقدر حرف های بی اعتبار در جامعه پخش می کنیم ؛ می گوید والا من که کسی را نمی بینم ، شما هیچ کسی را نمی بینی ،همه عالم را می بینی چون موبایل دست شماست اینجا می خوانید سریع روی آن می زنید آنجا ارسال می کنید ، دوباره می زنید آنجا ارسال می کنید . می دانید شما از این کارها زیاد می کنید ؟ همه شما ها انجام می دهید . تازه اگر در فضاهای مجازی هم نفرستید در صف نانوایی بایستید ، صف تره بار بایستید بالاخره آنجا زبان حرف می زند . تمام اینها را باید جواب بدهید .
قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ إِنَّهُ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا(6)
بگو آن را کسی نازل کرده که راز نهان را در آسمان ها و زمین می داند و همانا آمرزنده و مهربان است . همیشه آنهایی بخشنده هستند ، آنهایی مهربان هستند که همه چیز را می دانند . آن کسانی که نمی بخشند ، آن کسانی که غد بازی در می آورند نادان ترین افراد هستند شما این را می دانید ؟ خداوند می گوید بگو کسی این را نازل کرده است که حتی نهانی ها را در آسمانها و در زمین در تمامی این لایه ها ، آشکارها که معلوم است من و شما هم داریم می بینیم کار زیادی نیست اما نهانی های آن را هم می داند و چون می داند آمرزنده مهربان است . من بد هستم ولی به من پشت نمی کند چون نهان من را می داند . می گوید در این نهان دنیای راستی است ، یکی او را آزار داده است. آن کسانی که زیاد می دانند ، آن کسانی که همه چیز را می دانند بخشنده تر هستند متواضع تر هستند با گذشت هستند پُر تعهد هستند چرا ؟ چون همه چیز را می دانند نمی خواهید جزو آنها باشید ؟ مگر شما از خدا نیستید ؟

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید