Logo

رمضان دريچه اي به سوي حقايق الهي بخش پنجم

 بسم الله الرحمن الرحيم

جامه سیه کرد کفر ، نور محمد رسید  

طبل بقا کوفتند ،ملک مخلد رسید

روی زمین سبز شد ، جیب درید آسمان

بار دگر مه شکافت ، روح مجرد رسید

گشت جهان پر شکر، بست سعادت کمر

خیز که بار دگر آن قمرین خد رسید

پیک دل عاشقان رفت به سر چون قلم

مژده همچون شکر در دل کاغذ رسید

دوش در استارگان(مجموعه ستارگان در خشان) غلغله افتاده بود

کز سوی نیک اختران( مجموعه پیامبران عالم منظور است) اختر اسعد( پیامبر ختمی مرتبت) رسید

مبعث پیامبر بر تمامی مومنین عالم علی الخصوص سرور و مولای آزادگان آقا حجت ابن الحسن العسگری تبریک وتهنیت عرض می نمایم.و اما بعد

رشته کلاممان در جلسات گذشته پیرامون ماه رمضان و عمل روزه داری بوده امروز هم آن را پی می گیریم .

راستی ماه رمضان با ماههای دیگر چه فرقی دارد؟مگر زمانها با هم فرق می کنند؟اعمال عبادی در ماه رمضان با دیگر ایام چه فرقی دارد اینها جملات فریبنده ای است که از سوی ابلیس دمادم بر ذهن آدمها سرازیر می شود به خصوص که من هرجلسه که در باره ماه رمضان حرف می زنم بعضی ها تا دو سه روز در خانه شان دارند غر می زنند به جان من که نمی شد حالا یک چیز دیگری بگویی؟مگه ماه رمضان با ماههای دیگر چه فرقی دارد ؟ حالا ما که نمی توانیم روزه بگیریم حالا من نمی دانم چرا نمی تواند روزه بگیرد هزارو یک درد بی درمان  بیان می کند که هیچ کدامش را هم ندارد حالا ما که نمی توانیم بگیریم یعنی به ماه رمضان راه پیدا نمی کنیم ؟چه فرقی می کند ماه رمضان؟غر نزن گوش کن ببین چه فرق دارد اون را هم توضیح می دهم. اینها کلمات فریبنده شیطان است که به ذهن آدم با آن عقل دنیایی که پاهایش چوبی تق تق هم صدا می کند و راه می رود نفوذ می کند و اینها را به او القا می کند مواظب خودتان باشید چه قدر دستاویز شیطان می شوید؟شیطان در لباسهای شیک ،کلامهای ادبی و کاملا منطقی می آید سراغ آدمها و با آنها گفتگو می کند و اصولا جمع کثیری زیر نفوذ این کلامها قرار می گیرند در حالی که نباید این طوری باشد. بله زمانها با هم فرقی نمی کنند ولی این میان یک امایی وجود دارد پروردگار عالم اراده فرمودند این ماه خصوصیات ویژه داشته باشد می خواهید به خدا هم ایراد بگیرید که چرا ماه رمضان را بر داشتی استثنا کردی؟خوب این ویژه گی را می گذاشتی در شوال نمی شد ؟ما که می توانیم از این حرفها بزنیم ماشاا...زیاد هم می زنیم.یک اما دیگر هم بگویم چراماه رمضان با ماههای دیگر فرق دارد ؟گفتیم زمان با زمان فرقی ندارد ماه رمضان با شوال فرقی ندارد از لحاظ بعد زمان عرض می کنم اما خواص ماه رمضان با خواص ماه شوال فرق دارد و خواص ماه رمضان با خواص ماه ذیحجه و ذیقعده فرق دارد حالافرقش را بگویم این هیکل های مبارک ما از چه جنسی است جنس ماده ما مادی هستیم بدنهایمان مادی است درسته. چشم و گوشمان پا و دستمان از جنس ماده است اما ویژه گی که در این گوش است آنتن های قوی و دراز دارد برای فال گوش ایستادن خوب آنتنهایش دراز می شود این خواصی که در این گوش است کف پاهایت هم هست ؟مگر هر دو از جنس ماده نیست آن خواصی که در این شان شما هست در ران شما هم هست؟کاری را که شان تو می تواند انجام دهد ران تو هم می تواند انجام دهد .قلب و کلیه هر دو از تن تو در بیاد بگذارند روی خاک بعد از چند ساعت می پوسد می گندد هر دو ازجنس ماده است اما کار قلب و کلیه می تواند بکند ؟کار کلیه را قلب می تواند بکند؟نمی تواند بکند چرا نمی تواند بکند؟مقرر پروردگار اسلوب بدنی انسان را به این شکل طراحی کرده.زمانها با هم فرق ندارد اما کار ماه رمضان را شوال نمی تواند بکندکار ماه شوال راهم ماه رمضان نمی تواند بکندپس نتیجه اول در ماه رمضان خواص ویژه ای نهفته است حالا یک جور دیگه هم بگوییم می گوییم باید وارد نعمت بزرگ ماه رمضان شویم اما چطوری؟

ماه رمضان در ندارد که درش را با هر کلیدی که توانستیم باز کنیم بپریم در آن چطوری؟ گفتیم ماه رمضان خاصیتی دارد جدا از ماههای دیگر خوب چرا ؟ چون اراده حضرت حق است همان طور که در انسان از جنس ماده اعضایش با خواص کاملا متفاوت قرار داده شده پس ماهها هم می تواند این خواص متفاوت را داشته باشد از عواملی که ورود به نعمت ماه رمضان را امکان پذیر می کند همت واراده انسان است . خدا ماه رمضان را که خاص کرد تو بخواهی یا نخواهی  خواصش را درش گذاشته اما برای اینکه به آن برسی چی لازمه؟نیاز مند همت و ارده انسان که به استقبال ماه رمضان برود شاید به نظر کلام ساده و بی ارزشی بیاد خوب کاری ندارد که ،راستم میگه کاری ندارد یک دوسه برابر گوشت می خریم نسبت به ماههای دیگر فریزر هایمان را پر می کنیم قند و شکرمان را از قبل می خریم حاضر می کنیم قصه های این چنینی فراوان اما این نیست فی الواقع با رسیدن و نزدیک شدن به ماه رمضان چند درصد آدمها اراده می کنند که واقعا وارد ماه رمضان شوند . به گفتگوی آدمها گوش کنید یکی میگه من گرما را نمی توانم تحمل کنم خیلی دلم می خواهد روزه بگیرم اما یک دوسه تا قطره اشک دروغین هم می ریزد حیف من نمی توانم گرما را تحمل کنم اون یکی میگه کلیه هام مشکل دارد اون یکی میگه فشارم بالا می رود این یکی میگه قندم بالا می رود اون یکی میگه من کار بدنی سخت دارم اگر روزه بگیرم کار کارفرما زمین می ماند نتیجتا مالم حرام می شود خلاصه چند درصد آدمها اراده کردند هر جوری است وارد ماه رمضان شوندخیلی کم هستند آدمهایی که عزمشان را جزم کردند که هر شکلی وارد ماه رمضان شوند چرا ؟ چون انسان بایستی از قبل عقاید پاک و دل پاک را کسب کرده باشد عقیده پاک و دل پاک این فرصت را ایجاد می کند که شما اراده کنید وارد ماه رمضان شوید .پس دو عامل 1- ارده استقبال از ماه رمضان 2-اعتماد به برکات ماه رمضان که در آن خواصی متمایز از ماههای دیگر وجود دارد . این دو عامل سبب می شود که در ماه رمضان توفیق روزه داری معنوی را پیدا کنیم . در خطبه شعبانیه معروف پیامبر (ص) می خوانیم:حضرت در خطبه شان فرمودند :ای مردم ماه خدا به سوی شما آمده چرا فرمودند ماه خدا؟چرا ماه رمضان را فرمودند ماه خدا؟چون در ماه رمضان که ماه روزه است در روزه داری نفس اماره میلهایش باید کنترل شود از اولین پایه های روزه داریه دیگه تشنه و گرسنه هستی نباید بخوری، شکلات دوست داری نباید بخوری عطر خوش بو می زنی همه جا همه محله را سرویس می دادی می رفتی دیگه نمی توانی بزنی لوازم آرایش . خدا رحمتش کند   حالا بماند که اون هم می ماله بعد می گوید چرا می مالی . میگه من اصلا خوشم نمی آید مردم فکر کنند چون روزه می گیرم آدم امل و فناتیکی هستم بی خیال بگذارش بیرون در ما باهاش کاری نداریم .

اما ماه روزه و روزه داری از اساسش کنترل کردن نفس اماره است. آقایی که تا دیروز در خیابان راه می رفت گردن بر افراشته ای داشت و هیچ موجود زنده ای ا ز چشم این در نمی رفت مگر که این می دیدش حالا از امروزکه روزه گرفته این چشمهایش تمام اسفالتهای خیابان تهران یا هر خیابان دیگری را تماشا می کند   تازه می فهمد که شهر داری چه بلایی را سر مردم آورده لاستیکهایشان داغون شد و کفشهایشان زیره اش از بین رفت و الی آخر چرا؟چون دیگر نمی تواند آدمها را نگاه کند و چقدر سخته آدمی که عادت کرده آدمها را سک بزند و حالا دیگه اجازه نگاه کردن به آدمها  به خصوص نا محرم هارا ندارد  .پس در ماه رمضان میل نفس اماره باید کنترل شود اگر این نفس اماره این کوله میلش را بگذارد زمین، ما از دستش خلاص شویم یعنی کوله نفس اماره و میلهای خلافش روی گرده ما نباشد خود خدا می اید سراغ ما همین قدر بدانید میل نفس اماره را گذاشتی زمین نیاز نگاه کردن به خانمهای آنتیک و عبرت گرفتن را گذاشتید زمین اقایان . خانمها نیاز به جلوه گری و خود نشان دادن رازمین گذاشتید ونخواستید خودتان را به نامحرم نشان بدهید آن موقع خداوند خودش می اید سراغتان و گرنه همه ماهها ماه خداست ولی خدا در این ماه رابطه خاصی با انسانها بر قرار می کند به همین دلیل هم پیامبر فرمودند ماه خدا در ادامه پیامبر فرمودند ماه خدا با سه خصوصیت به سمت شما می آید : بالبرکه والرحمه و المغفره.

این ماه دارای برکت است. این ماه دارا ی برکت است یعنی یک هسته مرکزی از خیر در آن وجود دارد که از بین نمی رود بلکه سبب افزایش خیر هم می شود . اگر با اون متوجه باشیم چون جان را سیراب می کند ، اگر متوجه نباشیم نه ، پرید ولی اگر به این نکته متوجه باشیم جان را سیراب می کند . با انسان یک تماس نرم و ملایم بوجود می آورد . آخه میدانید که برکت را ریشه یابی کردند به بَرِک ، برکه آب ، موی زیر سینه شتر. این ناحیه در شتر بسیار نرم و لطیف است  و دست زدن به این پشم فرح بخش است . شادی آور است . حالا که دیگه در شهرهای ما شتر پیدا نمی شود . اگر یک وقت جایی رفتید شتر بود امتحان کنید . خیلی آرام دست بزنید ببینید چه لذت بخش است . من مثال می زنم مثل وقتیکه خسته و مرده اومدید خانه ، یکی از اون پتوهای نرم، ملایم ، دلپذیر می گیری دور خودت و خودت را لای این پتو قایم می کنی . چه احساس خوشی به آدم می دهد ؟ احساسی فرح بخش به جون آدم می رسد . این همان برکت است . اگر درست وارد ماه رمضان بشویم این احساس به این زیبایی در طول ماه شما را همراهی می کند .چه بسا توفیق داشته باشیم بعد از اون دیگه نگهش داریم و از دستش ندهیم .  ماه رمضان سبب رحمت است زیرا حضرت حق با اسم رحمان به همه انسانها ظهور می کند . در ماه رمضان پروردگار با الرحمنش به مردم ظهور می کند . رحمتش شامل مؤمن و کافر می شود یعنی توجهی نمی کند به اینکه این فرد گناهانی داشته و اصلا استحقاق رحمت را دارد یا خیر . چقدر قشنگ است ؟ چقدر زیباست ؟ بدون در نظر گرفتن موانعی مثل گناهان و غیره همه آدمهایی که به ماه رمضان درست قدم بگذارند جانشان را حرکت می دهند . اون روحشان ، اون هسته حی شان را خداوند حرکت می دهد که چه شود ؟ تا بتواند متوجه حقایق عالم شود . خودش را به هر دری می زند ، می کشد ، اگر دستش برسد تمام دفترهای منم زیر و رو می کند؛ " دنبال چی میگردی؟ "  " تو چه ذکری می کنی می بینی؟ " بابا به خدا ذکرهایم را هم ازم گرفتید . از دست شما من کجا پناه ببرم ؟ اگر می خواهید اینجور چیزها را ببینی ، بشنوی ، حسش کنی ، درست وارد ماه رمضان شو ،درست قدم هایت را بگذار . این همان رحمت است . اما مغفرت چی هست ؟ مغفرت یعنی گذشته ها را می بخشد . بدوید ! بدوید! بازار داغ است . بدوید! ماه رمضان درست پاهات را گذاشتی توش آنچه که پشت سرت گذاشتی بیرون در همه را می بخشد . کجا معامله به این قشنگی وجود دارد ؟ یکسره همش برای شما نفع است . ماه رمضان ماه مغفرت است یعنی گذشته ها را می بخشد تا انسان سبکبال بتواند بقیه مسیرش را برود  اما این انسان ناعاقل از ماه رمضان که درآمد اولین روزش می گوید : " آخی! اون کیف لوازم آرایش من را بده . یک آرایش درستی بکنیم . دق کردیم در این ماه . " از همان دم اولین کوله را بر می دارد می اندازد پشتش . اون یکی می گوید : " یکی دو تا فیلم درست و حسابی داری نگاه کنیم ؟ مردیم . چقدر ماه رمضان قرآن خواندیم . خسته شدیم از بس دست و پاهامون را بستند." ، کوله دوم را می اندازد پشتش . بعضی ها که خیلی شیک هستند می میرند واسه غیبت کردن . غیبت که نمی کنند شاقلوس می گیرند . حالا کسیکه درست وارد ماه رمضان شود مغفرت خدا شامل حالش می شود . می گوید گذشته هر چی بودی ،بودی بگذار بیرون در بیا تو . بدون اون گذشته بیا تو و بدون اون گذشته از این درش خارج شو ؛ اگر عرضه داری! دیگه هم پشت سرت را نگاه نکن . گاهی اوقات ما در یک حالتهایی قرار می گیریم که انگار در تاریکی گیر کردیم . برای همتون هم اتفاق افتاده است . هیچ امیدی به یک عالم معنویت دیگر ندارید . حالمان مصداق این بیت است . گریه می کنیم ، ضجه می کنیم اما نمی داینم چیکار کنیم . می گوید :

بود آیا که در میکده ها بگشایند              گره از کار فرو بسته ما بگشایند                   

خیلی هامون به این نقطه می رسیم . این میکده همان عالم مغفرت است . در مغفرت است چرا که در عالم دنیا به تله افتادیم  راه گریزی نمی بینیم ، مغفرت الهی سبب می شود که جان انسان چون با الهش در ارتباط قرار می گیرد دیگر گناه های امروز یا حتی گناههای دیروزش مزاحم سر راهش نباشد . این ارتباط را از بین نبرد . در دعای ابو حمزه ثمالی می خوانیم (چقدر دلم تنگ شده است برای دعای ابوحمزه ثمالی!)

در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم " فَرِّق بَینی و بَینَ ذَنبِیَ المانِع " خدایا بین من و آن گناهی که مانع ارتباط بین من و خودت هست جدایی بینداز . مغفرت الهی همین از میان برداشتن آن گناه است ؛ آن گناه که وسط رابطه من و خدا قرار گرفته است . فکر نکنید ما تا آخر عمرمان قرار نیست در تاریکی ها بمانیم ، ما در تاریکی به دنیا نیامدیم ، ما در نهایت شعور پا در این عرصه گذاشتیم . قرار هم نیست تا آخرش در تاریکی ها بمانیم ، چرا که یک روزی گناه کردیم ، یک روزی خطا کردیم ، یک روزی اشتباه کردیم . امروزی که می رسد مغفرت الهی می آید تاریکی ها را می خورد و همه چیز روشن می شود . فقط باید بفهمیم که چه کردیم ؟ خب چه کردیم ؟

این که بینی مرده و افسرده ای                   زان بُوَد که تَرک سرور کرده ای

در میهمانی ها بچه ها وقتی بدون پدر و مادرها یا بزرگترهایشان وارد یک مهمانی بزرگ می شوند دست و پایشان را جمع و جور می کنند ، خودشان را کوچک می بینند ، چرا ؟ چون بزرگتر ندارند  . آقایان ! همسرانتان بدون شما وقتی به مهمانی می روند همین حال را دارند . خدا شما را بزرگتر همسرانتان کرده است ، اما می دانید یعنی چه ؟ یعنی یک دریا سختی و بدبختی ؛ یعنی یک دریا حل مشکل که باید شما بکنید . همه عمرتان باید به همسرانتان برسید چون شما سرپرست همسرانتان هستید . سرپرستی ، قدرت طلبی و زورگویی و دستور دادن نیست . سرپرست زمین می نشیند کفش پایش می کند . سرپرست همه حوائج زیردستهایش را برآورده می کند . مگر خدا که سرپرست ماست حوائج ما را برآورده نمی کند ، دردهای ما را از ما نمی گیرد ؟ شما مردها قرار است همان جایگاه را داشته باشید . کجای کار هستید که فکر کردید که نقشتان فقط زور گفتن است ، دستور دادن است ، حکم کردن است ؛ اصلاً از این خبرها نیست . ماه رمضان به فرموده پیامبر(ص) ماه برکت ، رحمت و مغفرت است ؛ پس باید آماده شد که بیشترین بهره را از این ماه ببریم . اما هنوز یک کوچولو دیگر مانده از این بگویم . شاعر می گوید :

هر چه در این راه نشانت دهند                                     گر نَسِتانی بِه از آنت دهند

معنی اش چه می شود ؟ بچه دارد گریه می کند ،اشک می ریزد ، جیغ می کشد ، مادر خوراکی می آورد پرت می کند ؛ بستنی می دهد زمین می اندازد . اسباب بازی می آورد ولویش می کند روی زمین ، می گوید تو که این را دوست داشتی بیا بنشین با آن بازی کن . در آخر به او می گوید که : آخر بچه تو چه می گویی ؟ چه می خواهی ؟ چرا این قدر گریه می کنی ؟ بیا بغلم . آخرین راه حل به او می گوید : بیا بغلم . بچه می رود در بغل مادر و آرام می گیرد ؛ اگر این بچه با اولین چیزی که به او داد ساکت شده بود به بغل مادر می رسید ؟ اگر خوردنیهایی که به او داد ، می گرفت به بغل مادر می رسید ؟ این یک روزی در شکم مادر بوده است یعنی در آغوش مادر بوده است ؛ همیشه دنبال آن جایگاه می گردد حتی اگر مرد بزرگی باشد ، حتی اگر زن بزرگی باشد دنبال آن جا می گردد ، نمی گردد ؟ خیلی ها غافل هستند پدر یا مادر که از دنیا می رود بقیه را می بینند که می روند بغل پدر ، مادرها تازه اشک چشمشان می ریزد که حالا دیگر این ها کجا بروند ؟ هیچ بغلی ، بغل آنها نمی شود دیگر ؛ چقدر تنها شدند ، چقدر بی پناه شدند ، مگر نه ؟ این همان قصه است . در این مسیر خیلی چیزها به آدم نشان می دهند ، اگر قبولش نکنید و از او فقط خودش را بخواهید آن وقت آن موقع درک می کنی .      هر چه در این راه نشانت دهند                   گر نستانی به از آنت دهند

پس کمتر از قُرب الهی تقاضا نفرمایید تا برکت و رحمت و مغفرت الهی با بالاترین حد آن نصیب شما بشود و آخرین حرف امروزم : برای وارد شدن به عالم الهی کتاب نمی خواهد ، اطلاعات نمی خواهد ، خروار خروار کتاب چیدن روی هم و اینها را ورق زدن نمی خواهد چون که شما را به جایی نمی رساند . پس چه می خواهد : دانه دانه حجاب ها را برداشتن ، لایه لایه حجاب ها را برداشتن . شاعر می گوید :  

از جمع کتب نمی شود رفع حُجُب ( حجب یعنی حجابها ، از این همه کتابی که جمع می کنی و می نشینی می خوانی حجابها برداشته نمی شود )      در رفع حجب کوش نه در جمع کتب

تلاش کن این حجابها را یکی یکی از سرراهت برداری . کتابها وقتی به دردت می خورد که حجابها برداشته می شود ، چون هر وقت حجابها سر جایش باشد هر چه بیشتر می خوانی بیشتر حجاب می گیری ؛ بیشتر پرده جلویت می افتد چون به خودت هم غَره می شوی فکر می کنی کسی هستی . پس اول چکار کن ؟ حجابها را بردار . کم سوادها ، بیسوادها ، آنهایی که چشم ندارند کتاب بخوانند ، مشکل چشم دارند بپرید وسط میدان چون از شما کتاب نمی خواهند . اما از شما  می خواهند که حجابهایتان را از جلوی چشمهایتان بردارید تا بدون حجاب چون پیغمبر خدا در سفر معراج با حضرت حق هم کلام شوید . در معراجیه پیامبر(ص) است ، رفت تا یک جایی خواست ادامه بدهد جبرئیل ایستاد گفت : یا جبرئیل چرا ایستادی من تنها بروم ؟ گفت : از این جا به بعد من نمی توانم بیایم ، بال و پرم می سوزد اگر بیایم ؛ از اینجا به بعد فقط شما می توانید بروید . پس پرواز من و شما همچون پر پرواز پیامبرمان تا اوج الهی یعنی خود حضرت حق ادامه دارد اگر بتوانیم بال بزنیم ، حجابها را دانه دانه بشکافیم و بتوانیم بالا برویم . ان شاءالله خدا توفیق بدهد امسال را    

به گونه ای دیگر وارد ماه رمضان بشویم ، روزه های ماه شعبان کمک کننده است ، تمرین کنید . روزه مستحبی ، آنهایی که روزه قضا دارند روزه قضایشان را می گیرند . کسانی که مشکل جسمی دارند روزه قضا ندارند در ماه شعبان خودشان را آماده کنند برای ورود به ماه رمضان . کاری نکنید که روزه های مستحبی را بگیرید روزه های واجب را بخوابید . می گوید من که مریضم چکار کنم ؟ دکتر قبل از ماه رمضان تاکید می کند که شما نباید روزه بگیری . خدای ما هم فرموده : اگر روزه زیان و ضرر برای جسم داشته باشد باید آن را ترک کرد ، خب تکلیف من چه است ؟ تکلیفت معلوم است ، سحر بلند شو با روزه دارها سحری بخور جای صبحانه در بین روز جاهایی که لازم است آبی نوشیده شود ، دارویی خورده شود ، مختصر غذایی خورده شود حتماً بخور اما در خفا ، پنهان از دیگران ؛ تا نام شما در لیست روزه داران نوشته شود . بعضی ها هم هستند همان روز اول که شروع می کنند می بینند مشکلی ندارند آرام ادامه می دهند .

 

 

 

 

 

 

تمام حقوق این سایت ، برای گروه تحقیقاتی مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف محفوظ است.