منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

میلاد امام حسین امام سجاد و حضرت عباس علیهم السلام 1394

 بسم‌الله الرحمن الرحيم

شب میلاد مولا حسین بن علی است. بسیار شادی آفرین است در حالیکه مرگ همیشه تاسف برانگیز است. بطور حتم آدم ها فراموش کردند که هر تولدی در پی مرگی بوده است . یعنی حتما از یک ویژگی و یا یک حالتی ساقط شده است، یعنی در آن حالت مرده است و در پی آن حالت جدیدی ایجاد شده است. اگر به خلق حضرت آدم (ع) تفکری کنید، روح آدم از عالم امر است به این معنا که در عالم امر موجود بود و با نزولش از عالم امر بطور حتم حالتی را از دست داد و حالت جدیدی آغاز شد تا چه رسد به جسم آدم . سالیان دراز در مسیر آب و باد و خاک و گرما قرار داشت. در لحظه ای آن حالت افتاده را از دست داد و در قالب آدم متولد شد و پذیرای روح شد. پس قبل از هر تولدی بطور حتم مرگی اتفاق افتاده است. پس تلخی مرگ و شیرینی تولد همیشه همراه و همسفر یکدیگر بوده اند. همین مسئله هم سبب تعدیل احساسات و عواطف انسانها شده است. زیباتر اینکه از همان دم تولد اندیشه به مرگ خودنمایی می کند. مادر بچه را شیر میدهد دیگران هشدار می دهند که مواظب باش شیر به گلویش نپرد. بچه بمیرد! بچه به آن کوچکی ! این قصه هر دم در تمام امور دنیا حتی غیر از مرگ و تولد موجودات هم تکرار میشود .
این راز زیبای تداوم جهان هستی است، اما آدمها هر دم از مرگی یا از دست دادن چیزی یا حالتی یا رابطه ای غمگین می شوند. غافلند که لحظه بعدی بازآفرینی تولد موجودی دیگر یا رابطه دیگر یا هر چیز دیگری بر عهده اش است و اتفاق خواهد افتاد ، با اجازه ما و بی اجازه ما. هیچکس نمی تواند جلوی آن را بگیرد.
حالا می خواهم توجه شما را به امروز که میلاد سرورم حسین بن علی (ع) است معطوف نمایم. هر اتفاقی یا رویدادی در جهان سرآغازی است بر اتفاقات دیگری که در این جریان امروز زمینه چین فردا خواهد شد پس باید هشیارانه همه اتفاقات را نگریست. امروز میلاد حسین بن علی (ع) برادر دلاورشان عباس بن علی، فرزند داغدارشان علی بن حسین(ع) نگاه می کنیم و سرشار ازشادی و خوشی می شویم چراکه پروردگار عالم سرآمد همه نعمات شان بر آدمیان در این غوغای جهان هستی ، هدیه نمودن موجوداتی این چنین است. بسیار هم باید شاکر و سپاس گزار بود که خداوند بر ما موجوداتی این چنین هدیه فرموده است که حتی سالیان دراز پس از مرگ زمینی شان برای ما هدیه نورند، گرما ، امید و خوشی در عالم. فی الواقع همانگونه که با تولد یک فرزند در یک خانواده بارش رحمت الهی است و به این رحمت همه فکر می کنند اما همان وقت تولد، بخشی از افکار پدر و مادر معطوف بر اینکه بچه شان را چطور تربیت کنند و هزینه های ما بین راه را چطور مدیریت کنند. امروز که من و شما به شادی نشسته ایم در فضای تفکری خودمان جایگاهی برای اندیشیدن به وقایع بعدی آن تعبیه کنیم . فضای شادی است. عید است. میلاد آقا حسین بن علی (ع) است. میلاد آقا ابوالفضل العباس است . میلاد آقا علی بن الحسین (ع) زینت ساجدین عالم است. بسیار زیبا و خوش و مسرور کننده است اما از حالا باید به فکر فرداها بود. یعنی چی؟ عرض می کنم: آقا امام حسین (ع) در خاندان آقا رسول ا.. (ص) متولد شد. اگر به میلاد ایشان خوشی می ورزید و خوشحال هستید باید قبل از آن به نصایح آقا رسول ا.. (ص) به دختر گرامی شان قبل از بارداری و در زمان بارداری توجه کنید. در بین ما جوان بسیار است. اگر برای میلاد شادی می کنید آیا این اطلاعات را باخود برداشته اید؟ اصلا به دنبالش بوده اید؟ بهش فکر کردید؟ شادی فقط بساط نقل و شیرینی صرف نیست. باید آنها را پیدا کرد و به عنوان یک الگو به این نصایح نگاه کرد. الان اکثر همسران جوان و نسل جوان هر مطلب را که گیر می کنند به جای مراجعه به بزرگانی که این دوران را گذارند و صاحب تجربه هستند در اینترنت به دنبالش می گردند. در بخش تربیت اولاد گیر می کنند در اینترنت جستجو می کنند. خوراکش، پوشاکش، نحوه برخوردش با بچه اش را در اینترنت جستجو می کند. اصلا با خودتان فکر کردید خوراک این اینترنت را چه کسانی تهیه می کنند؟ خوراک سایت ما سایت مهدی موعود (عج) از عنایت آقا امام زمان (عج) و توجه پروردگارم به بنده تامین می شود هیچ احد دیگری هم یک جمله در آن نمی نویسد. اما بقیه سایت ها را شما خوراک می دهید؟ می گوید مرض دارم می گویند برو در اینترنت. می گوید غذا می خواهم می گویند برو در اینترنت. تربیت اولاد برو در اینترنت.
حالا اگر غرض و مرض در تهیه کنندگان این خوراک وجود نداشته باشد که در تمام دنیا وجود دارد ، چون خوراک ما را دشمن ما تهیه می کند . من به مقالات علمی ، آخرین تکنولوژی روز ، دست یافته های علوم را کار ندارم باید مطلّع بشوید ؛ ولی روش زندگی را هم آنها باید به شما بدهند ؟ انسانی که در یک قاره دیگر زندگی می کند ، یک شیوه دیگری زندگی می کند ، فرهنگش یک فرهنگ دیگری است به من می تواند با اینترنت یاد بدهد که بچه ام در این یکی قاره و در این مملکت و با این دین و اعتقادات چگونه بزرگ کنم ، به آن فکر کنید اگر امروز فکری نکنیم عنقریب مشکل خفت گلوی ما را خواهد گرفت و جز مُردن راهی ندارد . جز سر سپردن به بیگانگان راهی دیگر برای ما نخواهد ماند . ما که الحمدلله جز پاشیدن آشغال در فضاهای مجازی کار دیگری انجام نمی دهیم . پدر ، مادرها اگر بلد نیستید به بچه هایتان بگویید فضاهای مجازی را برایتان باز کنند بیایید ببینید هم کیش های خودمان ، هم مسلک های خودمان ، دوستانمان در این دیار چه آشغال هایی را می گذارند در فضاهای مجازی . ما هم تند و تند به اشتراک می گذاریم ، رحم کنید . با بچه هایتان رفیق شوید بیایید در فضاهایشان ببینید چکار می کنند . باید قدری بیشتر تفکر کرد ، امروز روز میلاد آقا امام حسین(ع) است باید دکمه استارت حرکت به سوی شناخت ایشان را در وجود خودمان فشار بدهیم ، چرا که سالیان عمر آقا در چه شرایطی گذشته ، در هم نشینی با چه کسانی گذشته و چه تجربیاتی در چه زمینه هایی را داشتند را باید دانست و فهمید . باید فهمید آقا به عنوان یک همسر چه می کردند ؟ به عنوان همسایه چگونه بودند ؟ به عنوان رهبر مذهبی چگونه حرکت کردند ؟ در مقابل حکّام چگونه حرکت کردند ؟ و ..... مگر نمی خواهی ببینی که راه و روش درست زندگی کردن چه هست ؟ مگر نمی گوییم که ولّی هر زمانی برای کلیه زمان هاست ، چون همه اینها از یک کاسه نور هستند . همسفر هر لحظه و هر واقعه زندگی ایشان کی بود ؟ ما هم مثل او باشیم تا با رسیدن به حرکت ایشان از مدینه به مکه دچار دردسر نشویم . هنوز مردمی هستند که گفتگو می کنند حسین بن علی(ع) چه اجباری داشت ، مگر ما در دینمان تقیه نداریم ؟ چرا از مدینه راه افتاد ؟ ظاهری سازش می کرد می گفت یزید را پذیرفتم ، بهتر نبود که این همه آدم را به خاک و خون نکشد ؟ این ها چرا این حرف را می زنند ؟ دشمن دین نیستند ، این ها در حماقت دین زندگی می کنند . تا چه موقع می خواهیم در حماقت بمانیم ؟ وقتی آقا سر منبر می گوید که طفل شش ماهه را حسین بن علی(ع) در دست گرفت و به سپاه دشمن گفت با من دشمن هستید با بچه شش ماهه که کاری ندارید این بچه را بگیرید ببرید به او آب بدهید برگردانید ، هنوز نادان پیدا می شود که به این کار آقا اشکال می گیرد ، چرا اشکال می گیرد ؟ چون نادان است ، نمی شناسد ، بلد نیست ، چون اصلاً فلسفه تفکری امامش را نشناخته است. پس چه موقع می خواهیم بدانیم ؟ امروز روز میلادشان است از امروز که میلاد است در اندیشه مرگشان هم باشیم چون عنقریب به روز مرگشان هم خواهیم رسید ، به روز شهادت خواهیم رسید . اگر از امروز کوله بارمان را سفت نکنیم آن روز دستمان خالی است ، جواب امام را چه می خواهیم بدهیم ؟ ظهر عاشورا ایستادی ، آقا دسته ها را نگه دارید ، بایستید به نماز تو رویت می شود بایستی برای نماز ، هنوز هیچی از امامت نمی دانی . خیلی زود می رسد شب عید قربان ، در صحرای عرفات ، پای جبل الرحمه بنشینی دعای عرفه امام را بخوانی زمزمه آقایت را بشنوی . امسال هم بیاید و برود باز هم نفهمیم دعای عرفه چه بود ؟ به چه درد ما می خورد و نتوانستیم از آن بهره ببریم . ضرب المثلی است ، قدیمی ها می گفتند : اگر می خواهی کسی را بشناسی یا با او هم سفره شو یا هم سفر . ما که الهی صد هزار مرتبه شکر از وقتی چشم باز کردیم سر سفره مرتضی علی(ع) و اولادش نشستیم ، دو لُپی هم داریم می خوریم ، هر چه داریم از این سفره است ، می گویی نه ؟ بگو نه تا از فردا سفره ات را برگردانند . ما از روزی که دنیا آمدیم ، گریه اول را کردیم ، چشممان را باز کردند از چربی های که روی آن بود، سر سفره مرتضی علی (ع) و اولادش نشستیم ، پس هم سفره شان هستیم ، نیستیم ؟ یک ریز داریم می خوریم اما نفهمیدیم ، هیچی نفهمیدیم . حالا بیاییم برویم با ایشان همسفر بشویم شاید یک چیزی بفهمیم ، همسفری هوشیار بشویم ، از همه لحظاتش بهره ببریم البته خیلی سخت است ، نمی گویم چرا ، بروید خودتان تجربه کنید . همسفری حسین بن علی(ع) بودن خیلی سخت است ، خیلی مشکل است چون در صحرای کربلا شهید شد ؟ نه ، آن که یک ساعت بود . آن قدر بالاتر از آن شهادت را در طول عمر دنیاییش تحمل کرد که اگر کنارش بنشینی و بخواهی تحمل کنی نابود می شوی . ولی همسفر بشو ، اگر امروز نابود نشوی روز محشر در صحرای محشر خجل و شرمنده نابود می شوی. آن جا چه خواهی گفت ؟ می خواهی بگویی که فرصت نداشتم . فیلم امروز را برایت می گذارند . می پرسند این بیچاره حلقش پاره نشد ؟ نظیر این حرف ها را در این دو یا سه ساله اخیر صد ها بار نگفت ؟ آن وقت چه جواب خواهی داد ؟ امروز برنامه ای را از تلویزیون تماشا می کردم از ایران در اعیاد مثل اعیاد شعبانیه به کربلا گل می برند . اشاره به نجف کرد و بارگاه آقا امیر المومنین که گل برده بودند . به جای این که در این فضاهای یخچالی باشد در این ماشین های کانتینری که یخچال نداشت . بعد همه نگران خراب شدن این گل بودند ولی این گل اصلا خراب نشد حتی این گل را باز یک مسافتی را تا نجف بردند و آنجا هم تا یازده روز بر بارگاه آقا امیرالمومنین صحیح و سالم باقی ماند . این ها را که شنیدم مرغ دلم پر گرفت و به سمت نجف بال باز کرد . من وقتی به کربلا رفتم در بارگاه اقا امیرالمومنین قبله را گم کردم و نماز خواندم چرا که خیلی بزرگ است . و به همان اندازه مهربان است . ولی هرچه بیشتر مهربان است تو دست و پایت را بیشتر گم می کنی . وقتی مقابلش قرار می گیری . از آن موقع همین طور به آقا امیرالمومنین فکر می کنم . با این که اطلاعاتی که در مورد آقا در کتب موجود است هیچ کدام از امامان در موردشان نیست . و من همه آنها را خواندم . اما فکر می کنم شناختم به آقا امیرالمومنین خیلی کم است . و خیلی متاسفم زیرا که کتاب ها دیگر چیزی ندارند که من بخوانم و به دردم بخورد و اطلاعات مرا بالا ببرد . من می خواهم که چیزی داشته باشم که مرا یاری کند تا امامم را بهتر بشناسم . امروز به یک دیدگاه زیبای دیگری دست یافتم . امروز با خودم فکر می کردم که اگر به امیرالمومنین دستم برسد با شتاب مستقیم نمی روم زیرا که نمی توانم و بلد نیستم . وقتی به او نزدیک شوم غش می کنم . نمی توانم بایستم و نگاهش کنم تا بتوانم بفهممش و حسش کنم . پس گفتم یک کار دیگری می کنم . مگر امامان ما اولاد امیر المومنین نیستند ؟ مگر من سالهاآقا موسی بن جعفر را دوست نداشتم ؟ خیلی هم از او سود بردم . نه حاجت گرفتن، زیرا که این یک چیز دنیایی است . من بالاتر از این ها از اوگرفتم . همین قدر که آغوشش را باز کرده و اجازه داده که من او را بفهمم یعنی یک دنیا انتفاع و سود . علی بن موسی الرضا هم همین طور . وقتی صدایش می کنم . آغوشش را باز می کند و از تهران صدایم می کند که بیا . گفتم سعی می کنم تا همه اولادهایشان را بشناسم . از طریق اولادهای امیر المومنین به امیر المومنین برسم . چون همه آنها از این دریای بزرگ سیراب شدند . بگردید و همه چیز را در مورد امامانتان بدانید . کمک موثری است که مجهولات خود را در کجا پیدا کنید . اما فراموش نکنید تنها دانستن همه چیز در مورد آنها راهگشای شما به دریای ناشناخته ها نخواهد بود . بلکه بعد از دانستن باید تازه آنها را بفهمید . چندی قبل من یک رویایی داشتم. در خوابم اشاره کردند به نام علی رضا . آن جا اشاره شده بود که به نام امام رضا و مقام رضای ایشان نگاه کنم . و نزدیک شوم . تا از آن منظر به فهم مقام علی دست پیدا کنم . این حرف خیلی بزرگ است . دالان ورودی را برای کسی که نامش علی رضا است چه آن کس که پدرش نامش را علی رضا انتخاب کرد و چه آن کس که در بزرگی با انتخاب خودش و با علم فراوان خود نام خود را علی رضا انتخاب کرد . دالان بزرگی باز کرد . اگر می خواهی به مقام علی دست یابی سراغ امام رضا برو . مقام رضای امام رضا را بفهم و درک کن . تا به مقام علی دست یابی . دالان روشنی است . برای عبور و رسیدن به حقیقت . جوانها سعی کنید نام بچه هایتان را نام بزرگان بی انتها بگذارید . من برای اولین بار در زندگیم متاسف شدم از نامی که برای بچه هایم انتخاب کردم . در حالی که نام کوچکی انتخاب نکردم . آرش سلحشوری است . وطن پرستی است . پهلوانی است . نهایت از جان گذشتن است . سیاوش خونی است که همیشه برای کسانی که در راه ذلت قدم می گذارند ریخته می شود . من بد انتخاب نکردم ولی کم انتخاب کردم . و امروز اعتراف می کنم که ایکاش آن روز فهمش را داشتم . فهمش را امروز پیدا کنید . کم انتخاب نکنید .
القصه وقت کوتاه است . از برای مردن من نمی دانم چه کسی و چه موقع می میرد ؟ ای کاش می دانستم که خودم چه موقع می میرم تا یک فکری به حال خودم بکنم تا این قدر کار ناتمام نداشته باشم . اما هجوم ابلیس و ابلیسیان بسیار شدید است . و اگر دستشان به ما برسد حق انتخاب صحیح و گزینش راه صحیح را از ما سلب می کند . اجازه ندهید که ابلیسان به شما دست پیدا کند . تا بتوانید راهتان را درست انتخاب نمایید . خیلی زود اول محرم است . خیلی زود شب عید قربان است . و به صحرای عرفات می رویم . آنهایی که می خواهند صحرای عرفات بیایند باید امامشان را بشناسند . وگرنه به پای صحبت ابن زبیر می روند . اگر درست نفهمیده باشی به یکباره پای صحبت های ابن زبیر می روی .یا علی .

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید