منو

پنج شنبه, 01 آذر 1403 - Thu 11 21 2024

A+ A A-

شناخت ادب در تمامی زمینه های زندگی بخش سوم

 بسم‌الله الرحمن الرحيم

ما یکی از مسائلی که فعلاً با آن خیلی درگیر شدیم بحث ادب است و بسیار هم مسئله جدی است . یعنی این گونه نیست که ما چند جلسه صحبت کنیم و بعد هم عبور کنیم و امیدوار باشیم که دوستان خودشان پی می گیرند . چون این جا اول شما مطرح هستید ، اول سود و زیان شما مطرح است ؛ اول ساخته شدن شما و به سرانجام رسیدن کار شما مطرح است ؛ اما بعد از شما ما طرحمان برای مردم بیرون است . ما بحث آداب و شناختن آداب و پیدا کردن ادب در هر زمینه ای را باید انشاءالله پیش ببریم . اما واقعاً این ترم ، ترم فشرده شماست ؛ این را جدی خدمت شما عرض می کنم . چون دستور اکید داده شده که هر آنچه را که می شنوند عملی کنند یعنی صبر نداریم که شما به یک نقطه ای برسید.

در بحث ادب ما باید به این نکته خیلی توجه کنیم و بنده هر چه بیشتر پیش می روم می بینم که متاسفانه هر کجا خرابی به وجود می آید ابتدای شروع خرابی از بی ادب بودن آدم هاست ؛ همه چیز ، شما انگشت روی هر چیزی بگذارید اگر خوب است آداب درست دارد . اگر بد است ناشی از بی ادبی است ، نشناختن آداب است.

شما به سائلی برمی خورید که گاهی اوقات می افتند دنبالتان یک چیزی می خواهند شما یک صد تومانی می دهید شروع می کند به چرت و پرت گفتن به شما . قرآن می گوید این گونه مواقع برگردید و بروید یعنی حرف نامناسب به او نزنید . چرا می فرماید حرف نامناسب نزنید به دلیل آن که او به خاطر سطح مالی اش در یک سطح فرهنگی بسیار پایین هم دارد زندگی میکند . مقابله کردن با کلام ، آن هم به این شکل کار قشنگی نیست . ولی گاهی اوقات ما می آییم یک پول چشمگیری هم می دهیم اما آن قدر او را معطل می کنیم ، آن قدر چرت و پرت به او می گوییم ، مسخره بازی در می آوریم تا آن مبلغ را بدهیم . این را هم قرآن نمی پسندد بالعکس اگر این جا بیاییم بگوییم که من برای تو دعا می کنم ، نمی توانم پولی بدهم ولی برای تو دعا می کنم که خدا رزق تو را زیاد کند .

شما از سائلی که در آن شرایط است از شما درخواست کمک کرده سخنرانی فلسفی بفرمایید ، حرف بدی هم که نزدید ولی به درد نمی خورد . برای آن سائل نوعی توهین و مسخره بازی محسوب می شود . سخن متعارف آن چیزی نیست که عرف مردم است . چون در گفتگوهای مردم به صورت عرف الفاظ و کلمات و جملات بسیار مستهجن وجود دارد .

سخن متعارف گفتن یعنی سخنی که جایگاهش همان جا باشد .

شما در کلاس یک استاد دانشگاه ، یک سطح بسیار بالا ، شما بیا راجع به الف ، ب حرف بزن . جا ندارد ، توهین هم نکردی ، حرف بد هم نزدی ولی جایی ندارد .

سخن متعارف تعریفش در عین این که ظاهر کوچک است ولی بسیار وسیع است .  

خانم هایی که منشی هستند پاسخ تلفنی می دهند مراقب حرف زدنشان باشند . اگر صدای شما به عمد شما باعث انحراف فکری آدم پشت خط بشود به طور حتم شما را مجازات می کنند . گاهی اوقات ما اصلاً متوجه نمی شویم خب اگر متوجه نمی شویم خوب است بنده که متوجه شدم به شما تذکر بدهم که خانم ... می دانی که موقع صحبت این طوری صحبت می کنید ؛ ولی وقتی به شما گفته شد شما باید اصلاحش کنید .

سخن به متعارف گفتن : اولاً سخن برای همان جا باشد نه خارج از آنجا . بعد کلام شما و سخن شما مرض در دل دیگران به وجود نیاورد .

 1 – سخن به حد متعارف گفته شود .

2 – به گونه ای سخن نگویید که لحن گفتار شما مرض در دلها به وجود آورد .

3 – کلام گوهری است از خزانه غیب الهی ، بی مهابا خرج نکنید .

4 – بی جا سخن نگویید .

از قدیم گفتند که : هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد . هر چیزی را هر جا بیان نفرمایید .

الان داریم ادب می آموزیم که خود مودب باشیم . ما اصلاً راجع به مخاطبمان که مودب است یا نه صحبتی نکردیم . بعد خواهیم گفت اگر ما سخن گفتیم و مخاطب مودب نبود چکار کنیم .کلام خداست که اگر شما به سائلی یا کسی که نیازمند بود برخورد کردید و سخن نیکو بگویید شایسته است . سخن نیکو هم گفتی ولی اگر پاسخ نامناسب دریافت کردید می فرماید هیچی نگو . پس جواب کلام زشت را با کلام زشت نمی دهند . ما چرا می گوییم سیره اهل بیت(ع) را بخوانید ؟ چون در کلام اهل بیت(ع) هرگز دیده نشده این همه توهین از صدر اسلام از پیامبر(ص) شروع شده تا به امروز و بیان شده و هیچ کدام از این بزرگان ، هیچ کدام از این توهین ها را با توهین پاسخ ندادند با حکمت جواب دادند . یعنی کلامی نیکو ، مطابق با عقل ، مطابق با حکم خدا و منطق صحیح . ما داریم این حرکت را انجام می دهیم که شما را سوق بدهیم به این سو که :

زشتی از صفحه ذهن شما پاک شود . دانستن ناسزا و فحش هنر نیست و هرگز مومنی را که ناسزا می گوید مردم به ایمان صحیح نمی شناسند . بسیار دیده شده که طرف مُعَمِّم است ، بالای منبر بوده پایین آمده ، پایش لغزیده جوانی عبور کرده به او تنه زده ولی چون ادب آموزی صرف نداشته است از اول در اولین واکنش یک کلام زشت می گوید . در حالی که همان شخص دریایی از علم و آگاهی نزدش است ولی به درد ما نمی خورد . چون با همان یک دانه کلام زیر پای ما را برای همیشه خالی می کند . ما بحث مخاطب شما را نمی کنیم فعلاً داریم روی خودتان حرف می زنیم . همسرانی بودند که می گفتند که من چکار کنم ، شوهر من جز فحاشی چیز دیگری بلد نیست . ما می گوییم دلیل ندارد تو هم فحاشی کنی ، چرا ؟ او خوار و ذلیل است تو خودت را خوار و ذلیل نکن ، تو مثل او حرف نزن . مخاطبینی که زشت صحبت می کنند شما اصلاً ادامه صحبت با آنها ندهید .

اگر شخصی دروغ می گوید و دروغش آبرو از کسی می برد ، حقی از کسی ضایع می کند شما مجبور هستید که پای او بایستید و در جایگاهش شهادت بدهید . اما گاهی اوقات بعضی از آدم ها بیمار روحی هستند ، برای این که خودشان را بزرگ جلوه بدهند آسمان ، ریسمان به هم زیاد می بافند و شما هم این را می دانید . اگر ظرفیت دارد که با او آرام صحبت کنید و هدایتش کنید ، انجام بدهید ولی اگر این ظرفیت را ندارد از کلام و گفتگوی زیاد با او بپرهیزید چون تاثیری نمی کند ، دور شوید .

5 – کلامی را به کار نبرید که به آن متعهد نیستید .

6 – شایسته است که نامحرمان یکدیگر را با نام کوچک و بدون لقب خانم یا آقا صدا نکنند .

گاهی اوقات یک خانمی یا یک آقایی در جامعه کوچک خودش با اسم کوچکش شناخته شده است ولی اگر قرار شد صدایشان کنید با نام آقا یا خانم صدا بکنید ، حرمتها را حفظ کنید . صمیمیت به صدا کردن با اسم کوچک نیست .

بنده هیچ وقت کسی را تعارف نمی کنم که بیا خانه مان ، اگر غذا نداشته باشم ، می گویم غذا ندارم ولی اگر بیایید چند تا تخم مرغ نیمرو می کنیم با هم می خوریم . نمی دوم الان خودکشی کنم پلو و خورشت درست کنم . اما در خودم این استطاعت را که هم تخم مرغ داشته باشم ، هم نان داشته باشم و هم حوصله شما را داشته باشم . اگر نان و تخم مرغ را داشته باشم ولی حوصله مهمان نداشته باشم تعارف و بفرما هم نمی زنم . نمی گویم : حالا بفرمایید خواهش می کنم ، زشت است تا اینجا آمدید داخل نیایید . چه چیزی را زشت است  بنده خانه ام به هم ریخته است ، حوصله مهمان را هم ندارم . پس بین در می ایستم و تعارف هم نمی کنم . هیچ لزومی هم نمی بینم که به شما به دروغ بگویم که خیلی خوشحال می شوم شما بیایید داخل . چون مطمئن هستم که قلباً می فهمید که خوشحال نیستم . اگر هم قلبها با هم رو راست باشد آدم می فهمد که طرف خوشحال نیست که من را به داخل خانه دعوت کرده است . چرا یک همچنین کارهایی را انجام بدهیم ما ؟ خب انجام ندهیم چه ایرادی دارد ؟ گاهی بعضی از دوستان تماس می گیرند و آن موقع گنجایش صحبت کردن ندارم . می گوید که بدموقع زنگ زدم ؟ می گویم اشکال ندارد ولی اگر می شود بعداً صحبت کنیم ببینم چقدر مضطّر است ؟ اگر مضطر ببنیمش صحبت می کنم . اگر اضطرار نباشد از او می خواهم که بعداً با بنده تماس بگیرد و هیچ ایرادی هم ندارد بگذار او هم راضی باشد از این که وقتی به بنده زنگ زده که بنده احساس ناراحتی نکرده ام .

بیاییم با خودمان فکر بکنیم که ما اصلاً اجباری نداریم مردم را به زور  عزت بگذاریم ، احترام بگذاریم ، احترام دروغین .

شما وقتی به مردم سلام می کنید نام خداوند را به آنها عرضه می کنید . وقتی طرف را دوستش نداری این عرضه نام خداوند خیلی بد و زشت و بی معنی می شود . بیاییم با آدم های روبرویمان صادق باشیم ، اگر دوست نداشتیم با یک نگاه آرام خداحافظی کنیم و برویم ، اما به آنها دروغ نگوییم . بنده فکر می کنم این طوری خیلی بهتر است .

 کنکاش نکنیم و مردم را به اجبار سوال و جواب نکنیم . تا مجبور شوند به ما دروغ بگویند . من در خانواده ام خودم هم این کار را می کنم . هیچ وقت به اصراراز کسی نمی پرسم که تو چه طور هستی ؟ مثلا می پرسم که دلخور هستی یا از چیزی ناراحت هستی ؟ می گوید نه . منهم می گویم خب . در حالی که این یکی را خیلی خوب می فهمم . خیلی زود می فهمم ولی دیگر ادامه نمی دهم . صبر می کنم زمانی که خودشان بخواهند بیایند و همه چیز را بگویند . ما مردم را وادار می کنیم که به ما دروغ بگویند .

 ما بعدا خواهیم گفت که اگر جایی نخواستیم دروغ بگوییم . و خواستیم از این بار راحت خلاص شویم خیلی رُک بگوییم که لطف کن سوال نکن . و اگر کسی باز هم اصرار می کند پس از او روی برگردانید چرا که دوستیش به درد شما نمی خورد .

7- دروغ نگوییم وبه دروغ تعارف نکنیم .

 در بحث دروغ و تعارف : تعارف یعنی عرضه کردن امکانات من به شما . یعنی من به شما آنچه را که در توانم موجود است را عرضه می کنم . این را تعارف می گویند . اما دروغ یعنی من آن چیزی را به شما عرضه می کنم که آن را ندارم . جون من بفرمایید شام حاضر است . حالا حتی پنیر هم در خانه ندارد تا نان و پنیری بخورند . پس تعارف و دروغ کاملا قابل تفکیک کردن است . تعارف یعنی امکانات من که می توانم در اختیار شما بگذارم . و دروغ یعنی نداشتن امکاناتی که دارم به شما عرضه می کنم .

8- در گفتگوها و گفتمان با دیگران و مردم سن طرف مقابل در نظر گرفته شود .

9-در سخن گفتن موقعیت گوینده لحاظ شود .

خیلی از مردم بلد نیستند که کلمات جایگاهش کجاست . پس گاهی اوقات خوب است که توجه کنیم به سخن گفتن بقیه . جایگاه کلمات و جملات را بشناسیم . که نابجا به کار نبریم . اگر چه که اگر کسی خیلی ساده کلمه ای را بیان می کند بعدا با یک تذکر می توان درستش کرد . و به مراتب زیبا تر و قابل فهم تر و قابل پذیرش تر است . تا آن کسی که به من می گوید قربانت بروم تو خیلی برای من عزیزی  وهمان لحظه که چشم هایش من را نگاه می کند از من متنفر است .

10-  یاد بگیریم که واژه ها را در جایگاه مناسب و درست به کار ببریم .

خیلی از آدم ها گویششان ادیبانه نیست . مثل کتاب نیست . جملات کاملا ادبی و زیبا و فصیح به کار نمی برند . هیچ اشکالی هم ندارد . فرهنگ عامیانه خودشان و محله شان را به کار می برند . ولی آیا در این فرهنگ عامیانه از گوشه ها و کنایه ها و از کلماتی که حکایت دو پهلو بودن به کار می برد یا نه ؟ این بد است . پس در بحث لاتی صحبت کردن که به کار بردن فرهنگ عامیانه خودش است هیچ اشکالی ندارد . بسیار هم زیبا و دلنشین  است . زیرا که حرف خود را با صفا و صمیمیت بیان می کند . و اصلا از کنایه ها و استعاره های نامناسب استفاده نمی شود . چون که صاحب تقوا است .

در هر شرایطی که قرار گرفتید باید آن جنبه ادب  متانت و درستی را از دست ندهید . چون اگر شما مطابق ایشان صحبت بکنید اصلا کار درستی نکردید. چون تازه هم رتبه او شده اید . شما که قرار بود او را عوض کنید . ولی بلعکس او شما را عوض کرد . شما به مخاطبینتون نگاه نکنید و رفتار کنید . جملات ادبی زیبا و ادیبانه و اشعار زیبا  برای کسی که از ادبیات هیچ اطلاعی ندارد به کار ببرید خیلی خنده دار می شود . اما ادب به کار بردن برای همه اصناف است . چه برای آن کسی که الفاظ و عناوین ادیبانه نمی شناسد چه برای آن کسی که نهایت درجه را دارد . شما برای هردو مورد باید باادب باشید . و ادب را به کار ببرید .

اصل مهم این است که ما ذره ای داریم که به ذات با تک تک سلوهایمان با خدا هستیم . و این شان با خدا و در ذات با خدا بودن را باید همه جا حفظ کنیم . صرف نظر از این که مخاطب ما و مقابل ما حفظ می کند یا نمی کند . شما کار خودتان را بکنید . اصلا مهم نیست .

ما یادمان باشد آداب سخن ما ، برای دیگران نیست که آن طرف مقابل خوشش بیاید یا نیاید برای ما احترام بگذاردیا نگذارد بفهمد یا نفهمد آن سائل دوست داشته باشد برود برای ما دعا کند یا ما را نفرین کند اصلا برای هیچکس دیگر نیست، آداب سخن ما برای ماست برای تعالی بخشیدن به ما برای پیشرفت ما به طرف وحدت باحق. اینها همه وسیله است همه هدف ، تعالی پذیرفتن ماست آداب سخن هم ربطی به بیرون ما وطرف مقابل ندارد اگر ما این را یاد می گیریم وبرایش وقت انرژی می گذاریم برای خودمان وتعالی خودمان است این قانون همان قانون کلی بخشیدن است ، ما فکر نکنیم بخشیدن طرف به خاطر این است که او لیاقت بخشیدن را دارد ما باید او را ببخشیم تا از کثیفی وجود او واز کارهای بدی که او کرده رها شویم ما می بخشیم تا ما راحت شویم ما ادب را در صحبت رعایت می کنیم برای اینکه ما کار درست انجام داده باشیم .

ما تمام تعالیممان در این کلاس را ریز کردیم . من قبلا یک تصویر کلی در اختیار شما می گذاشتم و بعد می گفتم در این جستجو کنید و سهمتان را پیدا کنید . دیدم که امکانش نیست . بنابراین آن را خرد وشیار شیارش کردم . حالا هر موقع در مورد یک شیار صحبت می کنیم . ما هیچ چیزی به شما نمی گوییم  که شما او را درست کنید . همه چیزهایی که در اختیار شما گذاشته می شود برای این است که شما درست شوید . برای این که اگر شما این جا نشستید و حرف ها را می شنوید به طور حتم در این ها اشکال دارید . نه فکر کنید که من از شما مستثنی هستم . من عامل برگزار کننده هستم ولی بهره برنده هم هستم . امروز من این حرف ها را می شنوم چون حتما یک جایی اشکالی وجود دارد . پس باید مراقب آن اشکال باشم . پس شما قرار نیست که کسی را درست کنید . شما به مردم نگاه نکنید . فقط و فقط به خودتان نگاه کنید . ظلم می کشید خودتان مقصرید . حرف بد می شنوید خودتان مقصرید . پشت پا می خورید خودتان مقصرید . هر کاری که می کنید خودتان مقصرید . مراقب تقصیراتتان باشید . و خواهش می کنم که شما عزم جزم نفرماییدکه کسی را آدم کنید . شما تنها کاری که می کنید سعی بر آن داشته باشید که بنا به حکم قرآن و گفتار معصومین بهترین باشید .

 

 

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه