تعمقی بر سوره قصص بخش چهاردهم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: تعمقی بر سوره قصص
- بازدید: 20
بسم الله الرحمن الرحیم
أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ﴿۶۱﴾
آیا کسی که وعده ی نیکویش داده ایم و آن را خواهد یافت مانند کسی است که از متاع دنیا برخوردارش کردیم سپس او روز قیامت از احضار شدگان است؟
انسان ها دو دسته هستند، دسته اول کسانی هستند که در دنیا آن ها را برخوردار می کند هر چه که لازم دارند و می خواهند به آن ها می دهد مشکلی ندارند دنیای خوبی دارند اما روز قیامت جزء کسانی هستند به پاس آن چیزی که در دنیا دریافت کرده بودند حالا باید حساب کتاب پس بدهند، خیلی ساده، اما یک دسته افراد هستند که خداوند این ها را وعده نیکو داده یعنی اگر این طور زندگی کنید و به دنیا چسبندگی نداشته باشید و این چنین رفتار کنید من برای شما در عالمی که ماندگار خواهید بود چنین و چنان می کنم، به او این وعده و آن وعده را داده، لقاء الهی وعده داده است و حتما آن را هم پیدا می کنند، این دسته با آن دسته ی اول فرقشان در این است وقتی آن روز قیامت می رسد چیزی ندارند که حساب کتاب پس بدهند اما آن دسته که در دنیا برخوردار بودند باید بیایند و حساب کتاب هایشان را پس بدهند خمس و زکات دادی، انفاق ات را انجام دادی، مال فلانی را به موقع دادی، از سر و ته آن نزدی، پیمانه را کامل دادی و... اما این ها چیزی نداشتند که بخواهند بابت آن حساب کتابشان کنند و این بزرگترین وعده ی نیکوی خداوند است. حالا شما هستید که انتخاب می کنید جزء کدام دسته باشید؟ می دود یک یا دو خانه برای خودش تهیه می کند، بابا یک خانه می خواهی در آن زندگی کنی اگر رسید به جایی که این خانه برای تو کوچک است، آن موقع این را می فروشی هیچ اشکالی هم ندارد، برای تو پول راحت می شود و این را که فروختی یک مقدار هم روی آن می گذاری و یک خانه دیگر می خری، چه خبر است که سر همه ملت کلاه می گذاری و پدرشان را در می آوری که می خواهی یک خانه دیگر هم داشته باشی و... هر چه بیشتر در دنیا جمع می کنیم حساب و کتاب هایمان سنگین تر است، تصور کنید یک کارمند سر سال خمسی اش که می رسد وضعش کاملا معلوم است اکثرا یر به یر هم نمی شود همیشه کم هم دارد، خب چه قدر خمس داری؟ هیچ، وضعیتش به چه شکلی است؟ هیچ، اما بعضی ها حساب کتاب های خمسی شان یک جوری برای من می آید که من می مانم که این ها را چه کار کنم، چگونه به او بگویم چه قدر خمس داری؟ از بس به هم پیچیده است، این جا وام گرفته قسط می دهد و آن جا سرمایه گذاری کرده، بابا چه خبر است چه کار می کنی؟ همه هول می زنند دلار و همه چیز گران می شود، بشود، یادت باشد یک شکم داری خدا به اندازه آن یک شکم تو هم روزی تو را داده است، باور نداری، نداشته باش بدو تا خسته بشوی.
انسان معقول،عاقل، امتیازات بزرگ خدایی را فدای امتیازات محدود دنیا نمی کند. آیه صریح قرآن است، می گوید: از او می پرسی که شما چه قدر در دنیا توقف کردی می گوید روزی یا شاید هم نیم روزی، در مقایسه با آن چه که آن جا هست این 100 سال عمر دنیایی برای آدم ها نصف روز یا حداکثر یک روز حساب می شود، خب می صرفد برای یک روز این قدر خودکشی کند؟ نه وا... بنده مشهد رفتم همه چیز در هتل تمیز بود نه این که نباشد، خودکشی می کنی؟ این جا و آن جا را می پوشاند، آن جا را تمیز و دستمال می کشد، خانم،آقا زیر سرت را مرتب و تمیز کن و یک پارچه بینداز، از مسافرت بر می گردم همه آن چیزی که در ساکم هست همه را در ماشین می ریزم اما آن جا خودم را نمی کشم، چه خبر است؟
آیا کسی که وعده نیکویش داده ایم و آن را خواهد یافت مانند کسی است که از متاع دنیا برخوردارش کرده ایم؟ سپس او روز قیامت از احضار شدگان است؟ قطعا نه.
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۶۲﴾
روزی که آن ها را ندا دهد و گوید شریکانم که می پنداشتید کجایند؟
آن روز خاص خداوند می گوید شما چنین روزی را به خاطر بیاورید شما که در دنیا برای خدایی من شریک تراشیدی؛ آمدند گفتند ما می توانیم این کارها را انجام بدهیم و...؛ شما که شریک پنداشتید به من بگویید این شریک هایتان کجا هستند؟ چون وقت تنبیه است دیگر، تو مگر شریک خدایی نداشتی، بگو کجا هستند که بیایند تو را کمک کنند آیا برای کمک می آیند؟ آیا می آیند به داد تو برسند؟ آیا می آیند توبیخ تو را بردارند؟ هرگز.
قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ ﴿۶۳﴾
آنان که محکوم به عذاب حتمی شده اند، گویند پروردگارا اینانند که گمراهشان کردیم چنان که خود گمراه شدیم و در پیشگاه تو از آن ها بیزاری می جوییم اینان ما را نمی پرستیدند.
همان شریک ها می گویند این ها کسانی هستند که به عذاب حتمی وعده داده شده اند و حتما مجازات خواهند شد، یعنی دیگر در آن شکی نیست، بعضی ها ممکن است به آن ها درجه ی تخفیف و عفو بخورد ولی این ها پذیرش کردند مثل فرعون بت و خدای مردم باشند جای خدایی که خالق جهان هستی است این ها آن جا دیگر عذابشان حتمی است چون کاملا آگاهانه این کار را پذیرفتند خودشان خواستد، این ها می گویند پروردگارا اینان کسانی هستند که ما گمراهشان کردیم اما ما خودمان هم گمراه شده بودیم، در پیشگاه تو پروردگارا ما از همه ی این ها بیزاری می جوییم. می گوییم نه ما از این ها نیستیم و از این ها دوری می کنیم این ها حتی ما را هم نمی پرستیدند دروغ می گفتند. عملا در روز قیامت مشرکانی که شرکایی را برای خدا قرار دادند روز قیامت می آیند، چند دسته هستند، حواس بدهید آیا در قلب من و شما برای خدا شریکی است؟ می گوید خیر، نعوذبا.... ولی دروغ می گویی هست، بنده نمی خواهم وارد گفتگوهای شخصی خانه ها بشوم ولی بروید و طاقچه و ویترین هایتان را نگاه کنید ببینید چه چیزهایی را به عنوان این که این ها خوشبختی و مال و ثروت می آورند، آن جا برای خودی چیدی، بابا مجسمه دوست داری بگو مجسمه است، برای چه این را این جا گذاشته ای، می گوید یک مجسمه معمولی نیست این برای ما خوشبختی و شگون می آورد اگر این طور است تو برای خدا شریک گرفتی، چه کسی می تواند در این دنیا به تو خوشبختی و شگون و مبارکی بدهد جز خداوند؟ مواظب گفتگوهایمان باشیم. بعضی ها از آن چشم و نظر ها که آبی هستند و خیلی خوشگل هستند و از هند می آورند، من از قیافه آن ها خوشم می آید ولی نه برای این که چشم ونظر را از من دور کنند، خوشم می آید مثل ظروف چینی آبی، ظروف چینی سفید مگر آن ها چشم و نظر دور می کنند؟ خیر.
وَقِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ ﴿۶۴﴾
گفته شود شریکانتان را بخوانید، به چه کسانی؟ به آن هایی که مشرک بودند و برای خدا شریک قائل شده بودند، آن ها را می خوانند ولی پاسخی نمی دهند عذاب را می بینند به جای پاسخ آن موجوداتی که این ها به عنوان معبود گرفته بودند از آن ها هیچ جوابی نمی آید اما جای آن ها عذاب خدا را که هم به آن معبودها که قبول کرده بودند معبود آدم ها باشند می دهند، هم این کسانی که آن ها را می پرستیدند عذاب را مشاهده می کنند می گویند کاش هدایت یافته بودند.
جلوی کاش آن روز را امروز بگیریم نگذاریم آن موقع بگوییم ای کاش هدایت یافته بودیم چه مایی که خودمان را در نزد دیگران بزرگ می کنیم و چه آن هایی که دیگران را بزرگ می بینند و می پرستند اصلا نداریم .در دنیا همه ی ما از موجودیت آدمی یکسان هستیم تنها چیزی که می تواند ما را از بقیه می تواند مستثنی کند عملکردمان و باورهای قلبی مان است؛ این خوشگل است آن زشت است، این قد بلند است آن قد کوتاه است، این چشم و ابرو مشکی است آن یکی چشمانش آبی است، این معلول است آن سالم است، اصلا و ابدا هیچ کدام امتیازی نیست؛ اما چیزی که برای شما امتیاز است باورهای قلبی تان نسبت به خداست، چه قدر خدا را قبول داری؟ چه قدر با خدا ارتباط داری؟ می گوید مگر می شود با خدا هم ارتباط داشته باشیم! بله می گویم چه طوری می شود.