تعمقی بر سوره قصص بخش پانزدهم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: تعمقی بر سوره قصص
- بازدید: 16
بسم الله الرحمن الرحیم
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ ﴿۶۵﴾
و روزی که خدا ندایشان دهد که فرستادگان را چه پاسخ دادید؟
ما در طول عمرمان در دنیا یک سری فرستاده های جزء داریم که گاهی به ما یک پیام و کلامی می دهند و ما می شنویم، می توانیم از آن بهره ببریم اما هر انسانی در طول عمر زمینی اش به طور حتم از پیامبری بهره برده است همان طور که ما بهره می بریم، پیامبر و اولیای امر خدا بعد از پبامبر(ص) در هر دوره ای بوده اند پس همه فرستادگانی داشتند که این ها به طور مرتب پیام های خدا را به آن ها رساندند که چگونه زندگی کنید؟ چه کاری انجام بدهید؟ حکم خدا را چگونه اجرا کنید؟ چگونه خودتان را در دنیای زمین از هواهای نفسانی تطهیر کنید؟ خداوند در آن روز موعود می فرمایند روزی که خدا ندایشان دهد، آن روز ندا می آید خب فرستاده هایتان آمدند شما چه کار کردید و چه جوابی به آن ها دادید؟ فرستاده ها پرسشی کردند کلامی دادند که ما می بایستی پاسخ آن را می دادیم
فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنْبَاءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا يَتَسَاءَلُونَ ﴿۶۶﴾
پس در آن روز خبرها بر آن ها پوشیده ماند و از یکدیگرهم نمی پرسند.
پیغمبر خدا، ولی خدا، فرستاده های جزء و راهنماهای خلق آمدند و گفتند و این ها شنیدند، در آن روز همه ی آن چه که در دنیا شنیده بودند هیچ چیز را به خاطر نمی آوردند؛ هیچ خبری بر آن ها باز نمی شود همه چیز پوشیده و گنگ خواهد بود حتی این که از همدیگر سوال کنند تو چه می دانی؟ شما این هفته این جا نبودی هفته دیگر می آیی از بغل دستی خود می پرسی هفته پیش راجع به چه مسئله ای گفتگو کردند؟ ولی در آن جا این قصه هم وجود ندارد از همدیگر هم نمی توانند بپرسند چون هیچ کس هیچ چیز نمی داند و از چیزی خبر ندارد؛ همه چیز رفت، تمام شد.
فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ ﴿۶۷﴾
اما کسی که توبه کند و ایمان آورد و به کار شایسته بپردازد امید که از رستگاران شود.
بعضی از انسان ها دوره هایی از عمرشان را به بطالت و تباهی گذراندند در یک جایی جرقه ی نورشان زده شده است، خب این ها تکلیفشان چیست؟ آیا باز هم به همان دوره تاریکی خودشان برگردند؟ خداوند می گوید نه، آن هایی که فهمیدند کار را اشتباه کردند و راه را خطا رفتند، لازم است که توبه کنند، توبه چگونه است؟ توبه این چنین است که هر آن چه که از زمان قبل در زندگی من وجود دارد و حرام است از زندگی خود خارج کنم و هر آن چه که در زندگی تا این زمانم انجام دادم و ضرر و زیان زدم تا می توانم جبران کنم و حتما قول بدهم پروردگارا آن چه را که تا به امروز به خطا انجام دادم از این به بعد انجام نمی دهم، غیبت کردم دیگر نمی کنم، اما فردا می گوید غیبتش نباشد صفتش باشد! خودت را چرا گول می زنی آقا، خانم؟ غیبت است دیگر حرف نزن، بس است، همه ی عمرت حرف زدی بس نیست، خسته نشدی؟ توبه کننده هر آن چه قبلا انجام می داده دیگر انجام نمی دهد حتی به پای مرگش، هر آن چه که بر گردنش افتاده و می تواند انجام دهد انجام می دهد و به صاحبانش بر می گرداند؛ خیلی سال پیش یک بنده خدایی آمد گفت من تا به حال سه بار مغازه ام آتش گرفته و چنین و چنان هستم، نگاهی به او کردم و گفتم عزیز من شما مال ربا در مال ات هست، مال تو مخدوش است، گفت من نه از کسی ربا گرفتم و به کسی هم ربا ندادم، گفتم من نمی دانم من ربای مال را می بینم یا سوال نکنید یا وقتی سوال کردید قبول کنید، یک کمی فکر کرد و گفت پدر من ربا می داد و اصل سرمایه کاری من را پدرم داده است، گریه افتاد حالا من چه کار کنم؟ گفتم راه دارد خودت را نباز، گفت اگر همه آن پول را از مالم خارج کنم باید همسرم را بردارم و در کوچه بنشینم گفتم کسی نمی گوید این کار را انجام بده، گفت پس چه کار کنم؟ گفتم بگو خدایا از سر این ماه اولین پولی که به دستم می آید فلان مبلغ را از آن مال حرام از مال خود خارج می کنم هر آن چه که در توانت است ولی پای عهد خود بایست، همان که بایستد! مال و زن و زندگی اش رفت! خب نکنید دیگر. کسانی که توبه می کنند و ایمان می آورند؛ کسی که توبه می کند باید ایمان بیاورد اگر ایمان نیاورد پای توبه اش نمی تواند بایستد؛ و به کار شایسته می پردازد دیگر کارهای زشت از او بر نمی آید، امید که جزء رستگاران قرار بگیرد در آن روز قیامت به آن سرنوشت دچار نشود.
وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۶۸﴾
و پروردگارت هر چه خواهد می آفریند، باور می کنید؟
و بر می گزیند؛ نه تنها آفرینش می کند انتخاب می کند تو برای این کار، تو برای آن کار...، تو دلت می خواهد فلان کار را انجام بدهی و فلان ریاست را داشته باشی هیچ وقت به آن نمی رسی چون اصلا نمی فهمی که آن به درد تو می خورد یا نه اما خدا این را می داند؛ آن ها را اختیاری نیست، شما تو این زمینه از خودتان هیچ اختیاری ندارید، اختیار شما در انتخاب راه درست، کار درست، انجام دادن احکام خدا و آن چه که پیامبر برای شما آورده است، می باشد.
خدا منزه و فراتراز چیزی است که شریک می کنند، برای خدا شریک نگیرید می گوید ما کی و کجا برای خدا شریک گرفتیم؟! نکنید.
شما مسلمان هستید، شخص مسلمان حتی روبروی عکسی که از امام حسین(ع) و پیغمبر تابلو کردند نمی تواند نماز بخواند، ببیند چه قدر مسئله مهم است، می تواند در خانه اش داشته باشد، ما هم الان این جا داریم همه را با دست کشیدند، ولی نمی تواند روبرویش نماز بخوانند! مجسمه های ادیان دیگر را خوشگل است، خوشش می آید، مد دارد، کلاس دارد، نگذارید یا به آنها متوسل نشوید. می گویند فلانی اگر به فلان شخص متوسل شود این طور و آن طور می شود، یکی از دوستان اول جلسه به من می گفت یک کلیپ آمده می گوید هر کسی هر روز که از جای خود بلند می شود و کاری را می خواهد شروع کند بگوید یا امام زمان! گوش نکنید ما نداریم، ما هر کاری را بخواهیم شروع کنیم "بسم الله الرحمن الرحیم" را داریم، مراقب باشید با نام امامِ ما، راه ما را کج نکنند، این ها خیلی مسائل مهمی است خیلی ظریف و مویی و زیر پوستی است ولی مسلمان واقعی حواسش به کارش جمع است، سر بزنگاه یقه ابلیس را می گیرد.
خدا منزه و فراتر از چیزی است که شریک می کنند.
وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۶۹﴾
و پروردگارت آن چه در سینه هایشان پنهان یا آشکار می کنند، می داند.
زبان و قلبتان را یکی کنید؛ شاید منِ بنده نفهمم شما چه دارید می گویید، به من یک طوری می گویید ولی در قلبتان یک طور دیگری فکر می کنید، من بنده نمی فهمم ولی او که بالا سر است که می فهمد، که به هر صورت خدا به هر دو آگاه است، از خدا خوف کنید از این که شما را نخواهد و شما را به حال خودتان رها کند؛ خیلی ساده.
وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿۷۰﴾
و اوست خداوند، جز او معبودی نیست، حمد (ستایش) در دنیا و آخرت از آن اوست، حکم از آن اوست و به سویش بازگردانده می شوید.
به این هم شک نکنید. هیچ راه در رویی وجود ندارد.
تشریف می برید حرم امام رضا(ع)، حرم امام حسین(ع)، حرم امیرالمؤمنین(ع)، آقا ابوالفضل(ع) و... یادتان باشد اگر خداوند اذن ندهد هیچ کدام به شما هیچ چیزی نمی دهند، اگر فلانی در حرم ابوالفضل(ع) شفا گرفت به دلیل این که خداوند این بنده بزرگش را دوست می دارد؛ می خواهم این بنده ام شفا بگیرد، اجازه می دهد و این را در آن جا شفا می دهد؛ در حرم امام رضا(ع) شفا زیاد است، بروید از دفتر حرم امام رضا(ع) بخواهید ببینید چه قدر آدم آن جا شفا گرفته است.
گفتگوی با امام را یاد بگیریم؛ یا امام رضا(ع) من آبرو دار نیستم شما آبرو نزد خدا دارید، برای بچه ام، برای خواهرم، برای این مشکلم، برای آن مسئله ام، نزد خداوند برای من شفاعت کن اگر شما شفاعت کنید خدا اجازه می دهد؛ بگذارید امام رضا(ع) شفاعتتان را بکند، خواستِ شما را امام رضا(ع) بخواهد، غیر از این می کنید مشرک هستید. آیا امام رضا(ع) شریک خداست؟ نه؟ آیا امام رضا(ع) راضی است که شما این کار را می کنید؟ نه، امام حسین(ع) راضی است که شما این کار را بکنید؟ امامی که همه چیزش را در صحرای کربلا داد آیا داد برای این که شما بروید امام حسین(ع) را شریک خدا در دادن حاجات کنید؟ نه.
ما امسال اربعین که رفته بودیم کربلا، از قبلش به دوستان گفتم آجیل تهیه می کنیم می خواهیم برویم جلو حرم آقا ابوالفضل(ع) آجیل را به نیت خانم ام البنین مادر آقا ابوالفضل پخش کنیم، من اول که آن جا نشستم و آجیل ها را گذاشتم روی دامنم، گفتم پروردگارا اول تو، وسط تو، آخر تو، اما آقا ابوالفضل(ع) پیش تو مقام خاص دارد، مادرش نزد تو مقام خاص دارد یا ابوالفضل(ع) به حق مادرت خانم ام البنین نزد پروردگار شفاعت همه آن هایی که به نیتی این آجیل را تهیه کردند، در کارش کوشیدند و آماده کردند خودت دعاهایشان را اجابت بفرما. دقت کنید چه می گویید، ادب گفتگو با امام ها بسیار بالاست، حواسمان را جمع کنیم. روزی که برمی گردیم مواظب باشیم آبرویمان نرفته باشد.