منو

چهارشنبه, 04 ارديبهشت 1404 - Wed 04 23 2025

A+ A A-

تعمقی بر سوره قصص بخش هجدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

در جلسه پیش گفتگویمان به قارون رسید، او از عاملان و قاریان تورات بود، آدم بی اطلاعی نبود، تورات و دین را خیلی خوب می شناخت اما گرفتار ثروت و ثروت اندوزی شد. قرآن از حکایتی که از زمان موسی(ع) تا به امروز هست به من و شما دارد درس می دهد اگر قرار شد ما ثروت اندوزی کنیم مطمئنا شاید به سرنوشت قارون دچار بشویم. قارون تکبر کرد، داشته هایش را به رخ مردم کشید و تجملاتش را به قومش آورد که طالبان زندگی دنیا را تحریک کرد، می دانید که همیشه عده ای در وسط داریم، آن ها گفتند که ای وای کاش ما مانند قارون پول و تجملات و زندگی بالا می داشتیم، این قوم وسط، به بادی به این طرف می روند و به بادی به آن طرف.

فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ ﴿۸۱﴾
آن گاه او را با خانه اش در زمین فرو بردیم، قارون وقتی به نقطه ای رسید که همه چیز را می دانست اما دست از فخر فروشی و تکبر بر مردم و دنیا اندوزی برنداشت خداوند فرمود آن گاه او را با خانه اش در زمین فرو بردیم، در برابر خدا گروهی نداشت که یاریش کنند.
خیلی جالب است امروزه زمین ها زیر پای ما خیلی سفت است پس خیال ما جمع است که زمین زیر پای باز نمی شود که ما داخل آن فرو برویم که بسیار در آن فرو می رویم ولی آدم ها دقت کنند، تنها زمین نیست که باز می شود و ما در آن فرو می رویم، مال ما باز می شود می رود، مال که رفت انگار در قعر زمین خوابیدیم چون دیگر ورشکست هستیم و دیگر راهی نداریم کسی نیست که به ما کمک کند، هیچ گروهی را نداریم که به ما دسترسی پیدا کند، و خود نیز نمی توانست از خود دفاع کند، چنین آدمی در این عهد و زمانه نمی تواند از خودش دفاع کند چون چیزی ندارد که بتواند از خودش حفاظت کند. نگاه کنید به آن چه که به آن وابسته هستید و آن چه که به آن علاقه مند هستید، حواس ها را جمع کنید. می خواهم به جوان ها توصیه کنم، اگر پدر و مادرهایتان را دوست دارید (بضی ها پدرشان مثل پدر من به رحمت خدا رفتند) دو کار خیلی مهم است:
اول: آن ها را ببینید و روبوسی کنید محبت کنید، می توانید برایشان کار کنید، به آن ها خدمت کنید
دوم: از این بالاتر، خوشبخت زندگی کنید، پدر مادر چشمش به این است که چشم پسر یا دخترش اشک آلود است، غمگین یا خوشحال است، اگر خوشحال است پدر و مادر جان می گیرند، مراقب باشید، به این نکته توجه کنید. خیلی از پدر و مادر ها سنشان بالا می رود و افتاده می شوند پیر می شویم دیگر دروغ که نیست، پدر و مادر ها باید بدانند اگر می خواهند فرزندانشان خوشبخت باشند باید در زندگی خودشان تلاش کنند از این حداقل جان و قوایی که به آن ها باقی مانده بهره ببرند و این حداقل را به خوشی بگذرانند؛ من با عصا راه می روم، اگر مدام بگویم ای خدا مُردم این چه زندگی و چه وضعی است، خب فرزندانم دق می کنند، هنگام راه رفتن با نوه ام او را می خندانم، او می خندد من هم می خندم، من که می خندم دختر و پسر هم می خندند؛ پدر و مادر ها حواس هایتان را جمع کنید کم غر بزنید. واقعیت این است اگر خوشبختی می خواهید باید برایش کار و هزینه و خرج کنید نه همیشه پول، از وجودتان خرج کنید.
وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ ﴿۸۲﴾
آن ها که دیروز جایگاهش را آرزو می کردند می گفتند عجبا؛ تا قبل از این که این بلا سر قارون بیاید عده ای می گفتند خوش به حالش ببین چه قدر وضعش خوب است و چه قدر خدا به او نعمت داده است و... حالا که این اتفاق افتاده می گویند عجبا؛ مثل این که خدا روزی را برای هر که از بندگانش بخواهد فراخ یا تنگ می گیرد، تازه فهمیدند، اگر خدا بر ما منت نمی گذاشت ما را هم به زمین فرو می برد. عجبا؛ گویی کافران رستگار نمی شوند. از کفر گویی دست بردارید، از آن چه که برای شما کفر می آورد دوری بجویید.
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۸۳﴾
آن سرای آخرت را به کسانی می دهیم که در زمین برتری جویی و فساد نمی خواهند، عاقبت از آن پرهیزگاران است.
دستور قرآن به این سادگی، نسبت به دیگران برتری طلبی نکنید، در جامعه انسانی فساد نکنید؛ می گوید من کاری انجام نمی دهم، چرا، وقتی جوک ناجور می گویی و چشم به نامحرم می دوزی، وقتی مال را اندک هست به حلال و حرام بودنش اهمیت نمی دهی، تو فساد را آغاز کردی؛ خیلی مهم است خداوند فرموده آخرت را به کسانی می دهیم که در زمین برتری جویی و فساد نمی خواهند. حالا می خواهی، سلامت باشی برو.
عاقبت از آن پرهیزگاران است، آن هایی که تقوا پیشه می کنند آن چیزی را که خدا فرموده انجام بده انجام می دهند و آن چه را گفته انجام نده انجام نمی دهند، همین، از این دو کلمه این کتاب خارج نیست.
مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۸۴﴾
هر که نیکی بیاورد برایش بهتر از آن خواهد بود هر که بدی آورد بدکاران جز برابر آن چه کرده اند کیفر نبینند.
قدیمی ها می گفتند هر چه از این دست بدهی از آن دست پس می گیری. معنی اش همین است؛ اگر کار خوب انجام بدهید همان را به شما می دهند، در سوره نمل آیه 89 آمده که خداوند می فرمایند: نیکی تو را 10 برابر جواب می دهم اما زشتی تو را یک بار تنبیه می کنم؛ خوشی و نیکی می خواهید نیک رفتار کنید، اگر نه تمایل شما به بدی و زشتی است بدی و زشتی را انجام بدهید ولی دیگر ناله نکنید چون جواب بدی و زشتی، بدی است، جواب حسادت، حسادت است، جواب طمع، طمع است، جواب دروغ، دروغ است، اگر دروغ گفتی مطمئن باش قطعا آدم های روبه رویت به تو دروغ می گویند شک نکن. حتی اگر یک روزی در درونت دچار حسادت شدی شک نکن آدم های روبه رویت هستند که به تو حسادت می کنند در حالی که می خندند.
من جوانی بودم که دوره شاه را درک کردم بعد از آن این دوره هم زندگی کرده ام، همیشه به شاگردانم گفته ام من دوران شاه یک معلم ساده بودم، زمان جمهوری اسلامی هم یک معلم ساده بودم، ده تا رژیم دیگر هم بیاید من یک معلم ساده هستم. ساده بخورید، ساده بپوشید، ساده بیندیشید، منظورم از سادگی احمقانه بودن نیست! ولی خودتان را اسیر نفسانیات دنیا نکنید.

نوشتن دیدگاه