منو

یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403 - Sun 05 05 2024

A+ A A-

جبران ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

می دانید که هر چیزی که در دنیا داده شود جبرانی باید در تعقیب آن انجام شود می پرسید یعنی چی ؟حالا می گویم اگر کسی به شما لبخندی پر از مهر زد پاسخ آن لبخندی گرم و صمیمی است درست است اگر یک نگاه روشن و پر از احترام نسبت به شما داشت پاسخ آن یک نگاه گرم و سپاسگزارانه است من راجع به آدم های نرمال صحبت می کنم نه آدم هایی که بیمار هستند وباید دکتر بروند پس هر داده ای به طور حتم یک ما به ازاء می طلبد می خواهم همه را متوجه کنم چقدر مفت خوردیم و هیچ ندادیم و امروز هیچی نمی گیریم چون چیزی به ما نمی دهند پس هر داده ای به طور حتم یک ما به ازاء می طلبد حال می گویی لبخند را دیدم دلم نخواست لبخند بزنم خوب نزن آن وقت چه اتفاقی می افتد اگر لبخند را پاسخ هم سنگش ندادی مطمئن باش یک جای دیگری در یک برخورد دیگر در یک زمان دیگر حال خوشی داری یک لبخند پر از محبت می زنی در پاسخ آن سردی و خشکی را دریافت می کنی آن وقت چه میشود ؟مغبون و دل شکسته هستید.خیلی ساده.که ما بسیار مغبون و دل شکسته هستیم در زندگی های خود. و غافل هستیم این مغبون بودن و دل شکستگی را خودمان برای خودمان بوجودآوردیم پروردگار عالم در دنیا نعمات بسیاری به آدم ها عطا فرموده است خب آن خدا است من که خدا نیستم باشد آن در خور خدایی خود چنین نعماتی را داده بزرگ بزرگ ،من و شما هم در خور بندگی خود باید در مقام جبران بر بیاییم جواب ان را بدهیم منتها آن قد خودش را داده من هم قد خودم می دهم این قانون است وگرنه در جای دیگری ما به ازایش را از ما خواهد ستاند ، از ما می گیرد ، دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد . پس آدمی یکی از وظایف خطیرش این است که : هر دَم نعمتی که به او می رسد ببیند ، در مقام جبران آن نعمت که همانا قدر شناسی از نعمت داده شده است بر بیاید . توجه کرده باشید شکر بجا آوردن را در کلام خدا می شنویم ، در کلام ائمه هم بسیار می شنویم و خیلی هم روی این تأکید وجود دارد ، دقیقاً اشاره به همین مطلب است . این مراقبه عظیم دستاوردش چه هست ؟ چون من این را مراقبه می دانم . این مراقبه عظیم دستاوردش چه هست ؟ چه می آورد ؟ اول : این که هر دَم توجه و محبّت خدایش را ملاحظه می کند ؟ چه کسی ؟ آن کسی که وارد این گود شده توجه می کند به نعمت هایی که به دستش می رسد از هر جا و از هر سو . وقتی نعمت را می بیند غرق در سرور و عشق می شود ؛ وقتی غرق در سرور و عشق می شود از گدایی محبّت دست می کشد ، دیگر خودش را نیازمند محبّت دیگران نمی بیند که ندهند ، تحقیر می شود ؛ توی سرش می زنند خجالت می کشد . اصلاً نیاز ندارد . دوم : آن که می فهمد هر چه را گرفت باید برای جبرانش یک کاری بکند ؛ این دادن ها یک طرفه نیست ، بقالی محل هم می روی نسیه جنس برمی داری تا یک جایی به تو جنس می دهد ، یک جایی می گوید : خانم ، آقا حسابت پُر شد تا این را تسویه نکنی دیگر به تو جنس نمی دهم . یاد می گیرد دادن ها یک طرفه نیست ، منتهی خدا به قدر خداییش می دهد ، بنده به قدر بنده بودنش جواب می دهد و اصلاً موازنه دادن و گرفتن مطرح نیست یعنی نمی توانی این ها را همسنگ کنی ولی باید بدهی ، شک نکن . تنها چیزی که این جا مهم است ارتباط است که برقرار می شود . سوم : آن که آن قدر در این مراقبه لذت بخش غرق می شود که از دیگر واحدهای انسانی و کاویدن آدم ها غافل می شود و آزادی خودش را با همه وجودش احساس می کند ، تجربه می کند . چهارم : اگر کمبودی از نعمات خدا را احساس می کند چون به این قانون واقف است ، فوری می گردد تو خودش ، پیدا می کند کجا نعمتی را پاسخ به موقع نداده که امروز در خسران و کمبود قرار گرفته است . وقتی این ها را می نوشتم نمی توانستم اشک خودم را نگه دارم ، می ریخت . کلام تازه ای نیست همه این ها را همیشه می دانستم پس چرا نمی دیدم ؟ چرا نمی فهمیدمش ؟ چرا این قدر دیر ؟ چقدر روزها می توانستم خوشحال تر باشم ! چقدر ایّام می توانستم خوشبخت تر باشم و نبودم و هیچ کسی مقصر نبود جز خودم . همه مان همین طور هستیم ، تک تک شما هم همین طور هستید . چقدر منتظر شدید که خوشبختی بیاید در خانه تان ، در را بزند در حالی که همجوارت زندگی می کرد و تو اصلاً آن را نمی دیدی چون همیشه فکر می کردی باید به تو بدهند . تو که چیزی نداری به دیگران بدهی در حالی که این طوری نبودی . هر چه بیشتر می نگرم در خداییت ، خودم را از دست می دهم و فقط تو را می بینم ، بنازم خدا بودنت را ، من و تویی را از میانمان بردار ای قادر توانا . به آن فکر کنید به دردتان می خورد ، لحظه به لحظه زندگی تان بدردتان می خورد

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید