منو

شنبه, 08 ارديبهشت 1403 - Sat 04 27 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره طه بخش شانزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در آیات 99 و 100فرموده : کسانی که از کلام خداوند روی بر می گردانند و پشت می کنند روز قیامت یک بار گناهی را بر دوش می کشند . این بار گناه جدا بود از بار گناهی که انسان ها به واسطه اعمالشان بر دوششان خواهند بود . یکی بد اخلاق است ، یک غیبت کرده ، یکی حسد ورزیده این ها هر کدام بار گناهی خودش را دارد ولی در نهایت معتقد بوده به کلام الهی شاید اطاعت نکرده ولی معتقد بوده این فرق می کند کسی که این اعتقاد را زیر پا می گذارد یک بار گناه مخصوص بر دوش خودش حمل می کند که به هر حال صد درصد عقوبت خودش را خواهد داشت .
خَالِدِينَ فِيهِ وَ سَاءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا ﴿۱۰۱﴾
کسانی که از او روی بر می تابند و روز قیامت گناه بر دوش می کشند پیوسته در آنها می مانند . بد باری را در روز قیامت خواهند داشت یعنی این بار گناه ، آن قدر بزرگ و عظیم است که برای کسانی که در این جایگاه قرار می گیرند یک تأسف ویژه وجود دارد ، یک نگرانی ویژه وجود دارد چون به هر حال گناهکار بسیار زیاد است و هر که بار گناهش بر دوشش است به قول خودمان علمش بر دوشش است و همه جا با خودش می برد اما این گناه چه قدر بزرگ و عظیم است که خداوند در آیات قرآن به آن اشاره مستقیم می کند و می فرماید که این گناه و سنگینی بار این گناه آن قدر عظیم است که در همان حال می مانند . و روز قیامت بد باری است . یعنی این باری است ورای همه گناهانی که در قرآن به آن اشاره فرموده است .
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿۱۰۲﴾
روزی که در صور دمیده شود آن روز مجرمان را کبود چشم محشور می کنیم .
روزی که نفخه صور دمیده شود که همه مُردگان و همه پیشینیان زنده شوند و در عرصه محشر حضور پیدا کنند ؛ در چنین روزی تمام کسانی که مجرم هستند این مجرمان کبودند یعنی این که سیاهی چشم رفته و تنها آن سفیدی که میل به کبودی می زند ، آن فقط دیده می شود . با چنین حالتی محشور خواهند شد و این از همان ویژگی هایی است که در عرصه محشر آن هایی که حضور دارند از این حالت چشم می توانند دریابند که فرد گناه کار است ، مجرم است . گناه کار باز یک درجه کمتر از مجرم بودن است زیرا خیلی از مواقع انسان گناه می کند در حالی که واقف نیست و بعداً ناراحت هم می شود ولی مجرم کسی است که کاملاً آگاهانه انتخاب می کند و جرمش را انجام می دهد .
يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿۱۰۳﴾
میان خود آهسته می گویند ، چه کسانی ؟ مجرمین ، شما در دنیا جز ده روز به سر نبردید .
شاید این علامت تعجبی است که ما در دنیا تنها ده روز بیشتر نبودیم پس چطور شد که این همه جرم کردیم ؟ چطور شد که مجرم شناخته شدیم ؟ چطور شد که بار گناه روی دوشمان باقی ماند ؟ ما بدانچه می گویند داناتریم . شاید هم با خود می گویند : ای بابا ما که ده روز بیشتر در دنیا نبودیم پس بار گناهمان خیلی هم سنگین نیست در حالی که چنین نیست خداوند می فرماید :
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا ﴿۱۰۴﴾
ما بدانچه می گویند داناتریم .
به آن چه آن ها می گویند و اظهار می کنند خداوند از نهانشان با خبر است .
آن گاه که ره یافته ترین آن ها می گوید فقط یک روز در دنیا مانده اید .
طرف صد یا صد و بیست سال عمر کرده در حالی که آن جا فقط به اندازه یک روز محسوب می شود . خیلی عظیم است ، آدم وقتی فکر می کند خوف می کند . حالا اگر قرار بود در جهانی زندگی کنیم که یک روزش لااقل صد و بیست سال باشد چه کنیم ؟ آن وقت چه احوالاتی خواهیم داشت ؟
وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا ﴿۱۰۵﴾
از تو درباره کوه ها می پرسند .
چرا کوه ها را مثال می زند ؟ چون کوه در کره زمین نشانه عظمت است . کوه ها هر چه قدر هم کوچک ، به خاطر برجسته بودنشان نسبت به سطح زمین نشان دهنده عظمت ویژه هستند .
از تو درباره کوه ها می پرسند بگو پروردگارم آن ها را به طور کامل از هم می پاشد .
یعنی در روز محشر یا روز قیامت وقتی برسد ، کوه ها با این عظمت با اراده الهی کاملاً از هم پاشیده می شود حالا من و شما چه قدر قد و قواره داریم که این قدر هم قد می کشیم و این قدر هم عرض اندام می کنیم ؟ کوه ها با این عظمتش بدون این که در مقابل کلام الهی عرض اندام کرده باشد روز قیامت از او چیزی نمی پرسند ، اول خاکش می کنند ، متلاشی می کنند . من که پشتم لرزید ، با من چه می کنند ؟ اول از من نمی پرسند ، اول خاکم می کنند ، خرد و ریزم می کنند مثل کوهی که از هم متلاشی می شود .
و از تو درباره کوه ها می پرسند بگو پروردگارم آن ها را به طور کامل از هم می پاشد .
فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿۱۰۶﴾
پس آن ها را به صورت بایر و هموار وا می گذارد .
یعنی دیگر به آن ها قد و قواره نمی دهد ، دیگر به آن ها آن عظمت کوه بودن را نمی دهد . آن جا با من چه می کنند ؟ با شما چه می کنند ؟ بعد از این که ما را به صورت خاک کردند دیگر به ما آن عظمتمان را بر نمی گردانند پس بهتر نیست خاک بودن را تجربه کنیم . آن ها را به صورت بایر و هموار وا می گذارد
لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَ لَا أَمْتًا ﴿۱۰۷﴾
در آن کژی و ناهمواری نمی بینی .
صاف ، یک دست و یک جور . این قانون دنیا فکر نکنم در مورد ما صدق نکند قطعاً با ما هم چنین خواهد کرد .
يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿۱۰۸﴾
در آن روز مردم از پی آن منادی ، منادی کیست ؟ آن ندا دهنده از جانب پروردگار ، بدون تخطّی حرکت می کند . دیگر این دنیا نیست که عذر و بهانه بیاوری ، شکایت کنی ، غر بزنی کنایه و طعنه بزنی ، از این خبرها نیست . می گوید : در آن روز مردم از پی آن منادی که ندای حرکت می دهد ، حرکت می کنند بدون هیچ گونه تخطّی ، بدون هیچ گونه عمل اشتباهی .
و صداها در مقابل خدای رحمان خاشع می گردد . دیگر هیچ صدای بلندی نخواهد بود ، هیچ کس جسارت این که فریاد بزند نخواهد داشت . همه در کمال خضوع و خشوع در مقابل پروردگار یکتا ، آن خدای رحمان قرار می گیرند صدایشان کاملاً خاشع است ، جز صدای آهسته صدایی نمی شنوند .
يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿۱۰۹﴾
آن روز شفاعت بی فایده است ، مگر شفاعت آن کس که خدای رحمان به او اذن دهد و از گفته او راضی باشد .
گاهی در محاورات عمومی و عادی مردم می شنوم که با درگذشتگانشان گفتگو می کنند که مثلاً حالا پدر ، مادر ، خواهر یا برادرش بوده که تو شفاعت من را نزد خدا بکن . در روز موعود شفاعت از هیچ کس پذیرفته نیست مگر کسی که خداوند اِذن شفاعت به او بخشیده باشد و از او راضی باشد . بگردید در دنیا ببینید خداوند از چه کسی همیشه راضی است تا به او اذن شفاعت بدهد تا در دنیا عادت کنیم از او شفاعت بخواهیم .
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿۱۱۰﴾
خداوند آینده و گذشته شان را می داند و آنان به او احاطه علمی ندارند .
در روز قیامت خداوند از گذشته و آینده همه انسان و همه موجودات با خبر است . در گذشته چه کردند و حالا پس از این بر سر آن ها چه خواهد آمد . جهنّم از آن اوست یا بهشت ، و بندگان به پروردگارشان احاطه علمی ندارند ، هیچ نمی دانند .
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿۱۱۱﴾
در آن روز چهره ها در برابر زنده پاینده خاضع شود .
تا الان راجع به صداهایشان بود که صداها خاشع خواهد بود ، آهسته خواهد بود ، در آن روز چهره ها هم در برابر خدایی که زنده است ، پاینده است ، همیشگی است ، دائمی است و همه صفات بهر اوست ، چهره ها در مقابل چنین خدایی خاضع می شوند . دیگر گردنکشی و عصیان وجود ندارد . و هر که بار ستمی بر دوش دارد مأیوس و زیان کار گردد . در آن روز وقتی واجهه می شویم با خداوند راه پس و پیشی باقی نمانده . اگر بار خطایی بار ستمی ظلمی بر دوش ما قرار گرفته باشد در آن روز کلمه زیان کار ، مأیوس ، آسیب دیده ، خسارت دیده یا هر کلمه دیگری که می شناسید واقعاً برازنده چنین انسانی است .
وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَ لَا هَضْمًا ﴿۱۱۲﴾
و هر کس که کارهای شایسته به جای آورد در حالی که مؤمن باشد .
خوب دقت کنید می گویند : فلانی خیلی آدم خوبی است ، چه قدر جهیزیه داده ، چه قدر آذوقه داده ، چه قدر به مردم رسیدگی می کند . وقتی از او سؤال می کنند تمام این کارهای خوب را می کند اما مؤمن نیست ، ایمان آورنده به خدای یکتا نیست .
هر کس کارهای شایسته به جای آورد در حالی که مؤمن باشد . این شعار را دور بریزید که در دنیا هر کسی که کارهای خوب می کند مشکلی ندارد ، حتماً مشکل دارد چون سر لوحه همه کارهای خوب ایمان است ، اعتقاد است ، باور و یقین به خدایی است که زندگی را آفریده ، به خدایی که اصل زندگی از اوست و ما در آن زندگی غوطه وریم اما نمی فهمیم . هر کس کارهای شایسته به جای آورد در حالی که مؤمن باشد نه از ستمی می هراسد و نه از پایمال شدن هیچ دغدغه ای دیگر وجود ندارد ، هیچ کس نمی تواند به او ستم کند . در محضر چنین خدایی پس از ستم دیگران نمی ترسد و از این که او را پایمال کنند ، حقوقش را ، خودش را ، شخصیتش را به هیچ وجه هراسی نخواهد داشت .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید