دلنوشته چهل هشتم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: دلنوشته
- بازدید: 3546
بسمالله الرحمن الرحیم
من باد هستم یکی از عوامل دستاندرکار طبیعت جهان هستی میباشم اساس خلقت من حرکت است و سکون در قاموس موجودیت من جایی ندارد. زیرا وظیفه من حرکت است آنهم برای آنکه همهچیز را بر اساس قوانین پروردگار یکتا بجایی ببرم که باید بروند.
مردم مرا وقتی پارچه ای بر رویبند رخت تکان میخورد و یا برگها و شاخههای درختان در هوا به رقص و جنبوجوش درمیآیند حس مینمایند.وقتی هوا را روی پوست بدنشان به حرکت درمیآورم به وجودم پی میبرند اما من وظیفه ای بس سنگین دارم بگذارید برایتان شرح دهم.
من در بدن انسانی همیشه درحرکتم اگر من نباشم خون در رنگهای آدمها بر اساس نظم مناسب خویش حرکت نمینماید .وجود من سبب میشود که بر اساس یک سرعت تنظیمشده و مناسب بگردد و همه جای بدن آدمی را خونرسانی نماید.
در جهاز هاضمه نقش بسیار مهمی دارم از زمانی که لقمه را دردهان میگذارند من یکی از عوامل هل دهند غذا به سمت معده میباشم و سبب میگردم که از مری غذا با حرکتی چرخشی و نرم بهسوی دهانه معده حرکت نماید و سپس دریچه معده را گشوده و داخل معده شود در آنجا با حرکتی سختتر غذایی را که با شیره معده آغشته گشته میگردانم و آدمها که از گاز معده شکایت مینمایند نمیدانند اگر من نبودم این غذا به این آسانی نمیگشت و تجزیه نمیشد و برای ورود به بقیه قسمتها آماده نمیگشت.
و این همراهی من در تمامی دستگاه هاضمه ادامه داشته تا بخشی را به دفع و بخشی را به جذب برسانم. و آن بخش را که بهسوی جذب هدایت مینمایم پسازآن در ادامه مسئولیت در تمامی اعضای داخلی میدمم تا خون و مواد لازم را به جایگاههای تغذیه کننده برسانم و این تکلیفی است که حتی کمترین لحظه از آن تخطی نمینمایم و اگر آدمی در طول عمر خود مناسب تغذیه نموده و در تمام شئون زندگی رفتار نماید هرگز متوجه حضور دائم من نخواهد شد و در تمامی لحظات خوابوبیداری خویش از مساعدت و همراهی من لذت خواهد برد.
ادامه دارد ...