منو

یکشنبه, 02 دی 1403 - Sun 12 22 2024

A+ A A-

دلنوشته شماره هشتاد و پنجم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: دلنوشته
  • بازدید: 1970

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از ویژگیهای انسان ، میل به گردش و تفرج در مکانهای مختلف است . توجه کرده اید وقتی برای گذران یک روز تعطیل به کوه و دشت و جنگل یا لااقل به پارک می روید چه می کنید ؟ اگر دچار نقص جسمی یا بیماری خاصی نباشید که جلوی حرکت شما را بگیرد بطور حتم پا برمی دارید برای دویدن و سرکشی به گوشه و کنار آن دیاری که رفته اید ، به همه جا سرک می کشید و شادمان از گشت و گذار خویش برمی گردید و کمتر بر یک جا باقی می مانید و این خصلت از دوره کودکی از آن زمان که پا به راه رفتن باز می کنید ،شروع می شود . بچه ها را نگاه کنید بی قید و شرط به همه طرف می روند و نگاه می کنند بدون آنکه دغدغه ای داشته باشند که آیا اجازه رفتن دارند یا خیر؟ حتی اگر جلویشان گرفته شودقدری جیغ و داد می نمایند ولی زود منصرف شده و گشت و گذار خود را به سوی دیگری می برند این میل کودک زیباترین و بی غل و غش ترین حالت خواست انسان برای تفرج و گشت و گذار است . اما در انسانهای بزرگ این میل همیشه توام با رضایت و سر خوشی نیست و انسان مغموم و سرخورده وپشیمان از حرکتش برمی گردد و تنها می

اندیشد اگر پول بیشتری می داشتم مکانهای بیشتری را از آن خود می کردم و آنوقت لذت هم می بردم . در حالی که چنین نیست زیرا سقف آرزوهاو خواسته های آدمی بسیار بلند است و طول عمر دنیایی بسیار کوتاه می باشد و وقت کافی در اختیار نمی گذارد، پس انسان فقط باید در آه و حسرت و نارضایتی گذران عمر نماید. آیا واقعا پروردگار عالم سهمیه انسان را در جهان خلقت چنین قرار فرموده؟ شما چه فکر می کنید؟

تفکر من اینست که خداوند برای انسان همان احساس کودکی را قرار فرموده که در بچگی از عدم آگاهی سرچشمه گرفته و آزادی و سرخوشی به ارمغان آورده و در بزرگسالی از شناخت صحیح و معرفتی عظیم به آنچه که در جهان هستی می گذرد و می تواند درک کند که همه چیز از آن خداست و این جهان ملک مطلقه پروردگار است. بهره جسته و در همه جا تفرج کرده و سرمست از آنچه که خداوند آفریده شادی کند و بهره برد.

بیاییم باهم در ملک خداوند قدم بزنیم و به همه چیز بنگریم و از آن بهره بریم و در پی آرامش خیال فرصت بررسی آنچه که در جهان هستی وجود دارد را داشته باشیم.

وقتی در ملک خداوند قدم می زنی امنیت و آرامش را با همه وجود خویش حس می کنی دیگر نگران نیستی که مبادا کسی به آن تعرض کند از آن چیزی برباید و یا ادعای مالکیت آن را بنماید ،نگران زمستان و تابستان آن و یا خرابیهایش و جبران آن نیستی .گشت می زنی و لذت می بری . حالا تصور کن وقتی در اندیشه ویلایت ، خانه ات ، زمینت می باشی ،همیشه دغدغه خرابی یا تصرف عدوانی و یا مسایل دیگر آنرا داری و در نتیجه لذت و بهره وریت بطور حتم کم خواهد شد، اگر از بین نرود. و اما در ملک خداوند به دو شکل میتوان قدم زد ،با دو پای مبارک خویش به گشت و گذار بروی و با تصور آنکه هر چه هست از آن خداست لذت ببری و شکل دیگر آن با ذهن خود همه جا بگردی و بهره مند شوی و اگر هوشیار باشی و آنچه را که از آن خود میدانی را نیز از آن خدا بدانی دیگر نگرانی ای از هیچ بابتی به قلبت راه نمی یابد و میتوانی سرخوش و شادمان از آن بهره ببری .خلاصه کلام :همه چیز از آن خداست با سند زدن بنام خودت ، دردو رنج و سختی و استرس برای خود تدارک نبین وبا نداشتن سند آه و افسوس نداشتن و دیگران خوردند و بردند را نیز بجان خویش نخر.

ما گفتیم ان شا الله گوشهایی برای شنیدن و بکاربستن موجود باشد

نوشتن دیدگاه