منو

سه شنبه, 06 آذر 1403 - Tue 11 26 2024

A+ A A-

سلام گفتاری از جانب پروردگار

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی موسیقی گنجشک هاست؛ وقتی که گنجشک ها و بلبل ها می خوانند یک موسیقی بزرگ و با عظمت است. حالا دو روز است که پشت هم سر یک ساعت معینی کلاغ ها می آیند و برایم می خوانند، پریروز که می شنیدم می گفتم ای بی ادب آن که می گوید کلاغ نحس است، یک چنین چیزی می گویند، وای وای خبر بد می آورد، تو به این قشنگی می خوانی، مگر می شود با خودت خبر بد بیاوری. آن قدر کلاغ ها خوشگل می خوانند، با آن قارقارهایشان.
این را فراموش نکنید، همه آن قشنگ است، ذره ذره. از این دستگاه های دفع حشرات در خانه ام گذاشتم، الحمدا.. دیگر حشرات را در خانه مان نداریم، دیشب دیدم که یک چیز ریزی در قسمت جلوی در حمام حرکت کرد، یک مقدار نگاهش کردم، حالا چشمم هم نمی بیند، عینک نزدیک نداشتم، خدایا چه کار کنم، به قول حاج آقا، می گفت به اذن الله، می زد رو سوسک ها، من هم چیزی گیرم نیامد که بگویم به اذن الله، می خواستم از کف پایم استفاده کنم دیدم کف پایم هم کف پای آدم حسابی نیست، به درد نمی خورد، خودم را نمی کشد که این طرف و آن طرف ببرد، آرام دیوار را گرفتم و دولا شدم، گفتم تقصیر خودت است، می خواستی به خانه من نیایی، مگر من به خانه تو می آیم؟ تق، دستم را گذاشتم روش، بعد هم دلم برایش سوخت چون کوچولو بود ولی ادب نداشت، خب پدر و مادر یادش نداده بود که آدم سرش را در هر خانه ای نمی کند. به بچه هایتان یاد دهید که هرجایی پایشان را نگذارند.
زندگی موسیقی گنجشک هاست / زندگی باغ تماشای خداست
تک بیت خیلی زیبایی است، باور کنیم که زندگی این شکلی است به شرط این که، آن چه را که لازمه زندگی در چنین دنیایی هست را رعایت کنیم. ما رعایت نمی کنیم بعد می گوییم دنیا، دنیای بدی است، ولی اگر که درست رعایت کنیم دنیا، دنیای قشنگی است. خب می پرسید یعنی چه؟ در محافل مختلف از هر طبقه ای، طبقات مختلف، خیلی مواجه شدم که نوجوان هایی که به طرز عجیبی با کلمه سلام بیگانه هستند، بزرگسالانی که در پشت خط تلفن؛ طرف گوشی را برداشته که با من حرف بزند، گفتم الو، بفرمایید، او گفته: من دارم می روم فلان جا، فقط گفتم بدانید، سلامت کو؟ بزرگسالان با کلام و واژه سلام ، بیگانه هستند. درحالی که در فرهنگ ایرانی آغازگر هر رابطه ای سلام است، هنوز هم در جامعه ما آن را داریم ولی اگر این روند پیش رود فکر کنم 20 سال بعد کسی کلمه سلام را نمی شناسد. این طور مواقع که تنگم می آید سراغ قرآن می روم، قرآن را باز کردم، سوره یس آیه 58، سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ، در این آیه خداوند به این مطلب اشاره می کند: بنده هایی که در دنیا توانستند آن طوری زندگی کنند که در عالم آخرت به بهشت راه پیدا کنند، اولین چیزی که دریافت می کنند سلام از جانب خداوند است. سلام، به همین سادگی. سلام گفتاری است از جانب پروردگاری که پرورش دهنده و هدایت کننده است، برای بندگانش و رحیم است؛ یعنی مهربانی بسیار خاص دارد، پس سلام جایگاه ویژه ای دارد. امروز در میان ما انسان ها، به عنوان تحفه ای برای برقراری ارتباط، برای اِبراز ارادت یا برای ابراز احترام است که سلام رد و بدل می شود، پس به نظر شما چرا در قشر نوجوان و جوان ما تا این اندازه سلام غریب و بیگانه است و به کار گرفته نمی شود؟ بنده مقصر پدر، مادرها و بزرگترها را می دانم که حتی خودشان به قدر کفایت به جایگاه سلام واقف نیستند تا چه برسد که بخواهند نسل جدید را به سلام جذب کنند. حالا چرا پدر و مادرها واقف نیستند؟ چون با کلام وحی به قدر کافی آشنایی ندارند، بین آن ها با کلام وحی انس و الفتی نیست. می دانید این جمله سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ را اگر به شما بگویم بالای 50 هزار بار در طول عمرم ذکر کردم دروغ نگفتم، شاید هم بیشتر، اما ذکر آن به تنهایی فایده ندارد، امروز به اینجا رسیدم که فهم آن است که فایده دارد، ذکرش به تعداد بالا نجات دهنده من نیست اما فهم آن می تواند من را نجات دهد. پدر و مادرهای جوان وقتی اعلام بارداری می شود می روند سراغ کتاب های تربیت کودکان یا می روند و صفحات دکترهای روانشناس را می گردند و پیدا می کنند تا روش های تربیت را پیدا کنند و بیاموزند، کار خوبی است من با این پویش و کوشش اصلاً مخالف نیستم، اما یادمان باشد، چون که صد آمد نود هم پیش ماست، خوب است که حداقل در کنار این تلاش و کوشش، قرآن هایمان را هم از کتابخانه هایمان در بیاوریم، در قرآن هایمان یک تلاشی کنیم، خداوند عالم دستوراتی را که در قرآن عنایت فرمودند به طور حتم خودشان پشتیبانی و حمایت هم می کنند. وقتی برای ایجاد ارتباط دستور سلام می دهند، هر سلامی را به برکت وجود خودشان پُربار می کنند، آن وقت سلام شما سلامی خواهد بود که پیام آور بسیاری از محبّت ها و دوستی ها خواهد شد. آغاز ارتباط را سلام قرار دادند؛ وارد بهشت می شوی، اولین کلمه ای که خداوند عنایت می کند سلام است، من که نمی گویم، کلام قرآن است؛ به کسی که وارد بهشت شد، ملائک را می فرستد و می گوید کلام سلام را ببرید، بگو قولی است از جانب پروردگار پرورش دهنده هدایت کننده بسیار مهربان تو، خاصِ مهربان. سلام یعنی چه؟ یعنی این که کسی که روبروی من هستی؛ در بهشت جای امن نشستم ولی نا آشنا، البته ان شاء الله، معلوم هم نیست در بهشت نشسته باشم، ولی فکر کنید در بهشت نشستید مدام این طرف و آن طرف را نگاه می کنیم می گوییم این جا کجاست! چرا این جا یک شکل دیگر است! هنوز خودمان را پیدا نکردیم، وقتی گفته می شود: ای کسی که روبروی من هستی تو از من در امانی، بین من و تو دوستی و صلح برقرار است، ما می توانیم با هم یک مراوده صلح آمیز و پُر از شادی داشته باشیم. در حالی که خداوند در قرآن در مورد بندگانی که جهنّمی هستند و لایق جهنّم شدند، می فرمایند از موی جلوی سرشان بگیرید با صورت در آتش جهنّم بیندازید. این مقایسه، مقام سلام را به خوبی برای ما آشکار می کند. چه قدر خوب می باشد به جای این که برای تشویق بچه ها در ازای سلام دادن به دیگران، پفک و بستنی بدهیم و به آن ها بگوییم عزیزم از در وارد شدی حتماً سلام بکنی، بیایم با زبان کودکانه برایشان حرف بزنیم و توضییح بدهیم؛ کلام زیبا، زبان فصیح، زبان شیرین و پُر از عشق بیشتر از یک بسته پفک راهگشاست و ما این را فراموش کردیم.
هر وقت می خواهم سوار تاکسی بشوم یک پا را وارد تاکسی می کنم و هنوز پای دوم را داخل نکرده، اولین کلامم سلام می باشد؛ سلام آقا، چرا سلام می کنم؟ خوب دقت کنید؛ با این نیّت سلام می کنم که راننده بداند از من مسافر در امان است و من در سلامت عقل، فهم و ادب قرار دارم که سلام می گویم. شاید با خودتان فکر کنید ما که تا به امروز هر جا وارد شدیم سلام کردیم و بدون سلام وارد نشدیم! درسته، اما نیّت باید از هر عملی پیشی بگیرد، نیّت شما باید قبل از انجام عملتان باشد، نشنیدید که می گویند الاَعمالُ بِالنیّات، وقتی نیّت می کنید حتی اگر موفق نمی شوی آن نیّت را انجام بدهی خداوند برای تو می نویسد، یعنی این که سلام می کنم مثل یک دوست که خیرخواه دوستش است، آن وقت این چنین فضایی برای انسان ها به وجود می آید، در هر شهر و روستایی که فضای نرم و پُر از آرامش است، نه این چیزی که امروز به جوامع بشری حکم فرماست، از روی اجبار یک سلامی می کنند، جویده جویده ( سام ) آقا، خانم این چه بود، این سلام بود تو کردی؟ بعد رد می شود. به هم دیگر یک سلام جویده تقدیم می کنند از صد تا ناسزا بدتر است، من ترجیح می دهم اگر می خواهند این طور سلام کنند، هیچ وقت کسی به من سلام نکنند.
در سوره فرقان آیه 63 می خوانیم، خدا فرموده است: بندگان خدای رحمان کسانی هستند که به فروتنی بر روی زمین راه می روند، چون جاهلان خطابشان کنند، سلام گویند. نادان ها به ناروا حرفی بزنند یا ادا اطواری از خودشان بریزند، جواب حرکت ناروا را سلام بگویند. به متن آیه توجه کنید؛ خدایی که به بنده اش در بهشت سلام می فرستد، توصیه می کند که ای بندگان من، ای کسانی که بنده من هستید، شما کسانی هستید که در زمین با فروتنی را می روید، چرا این را می گوید؟ چون کسانی که به زمین و زمان و دیگر انسان ها فخر فروشی می کنند، تکبّر هم می ورزند. آن هایی که تواضع و فروتنی ندارند، تکبّر هم دارند، فخر فروشی هم دارند اما آن هایی که فروتن هستند، خیر و صلاح دیگران را اگر بیشتر از خودشان نخواهند لااقل برایشان هم اندازه خودشان می خواهند. افراد متواضع و فروتن خشم و غضب، حسد، دروغ، برتری طلبی، خصلت های مضموم دیگر در آن ها به چشم نمی خورد؛ وقتی بدانم کسی که حسود نیست و پیش من بیاید اگر چیزهای قشنگ داشته باشم نشان او می دهم چون از دست او در امان هستم، نیستید؟! اگر بدانم طرف درغگو نیست حرف هایم را آرام آرام به او می زنم، اهل تهمت نیست با او در دل هم می کنم. مردم از افراد متواضع و فروتن در امان هستند و در کنارشان احساس شادی و راحتی می کنند. شما باید خیلی زرنگ باشید به بچه هایتان این را نشان بدهید. در بخش دوم آیه خداوند راهبرد بزرگتری را ارائه می کند: می گوید اگر از کسی رفتار یا کلام ناروا دریافت کردید به پاسخ او سلام بگویید؛ هرکس در حدو اندازه خودش دیگر، حرف نامربوط زد، ریخت و قیافه عوضی از خودش نشان داد، او در حد شخصیّت خودش بود شما هم در حد خودتان چون شما بنده خدا می باشید، شما سلام بدهید و رد شوید، رفتار نامربوط از خودتان نشان ندهید. چرا خداوند دستور سلام می دهد؟ چون کسی که سلام را می شناسد نمی تواند مثل شخص روبرویش عمل کند. شما چه قدر سلام را می شناسید؟ شما چه قدر با سلام مأنوس هستید؟ خوب دقت کنید؛ نمی گویم سلام علیکم، که معمول می باشد، اوایل انقلاب این طور افراد زیاد بود که غلیظ عربی می گفتند سلام علیکم و در جواب می شنیدند علیکم سلام، خدا اصلاً این را در قرآن نگفت. گفت: سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ سلام کلام و قولی است از جانب ربّ رحیم. آن هایی که سلام را می شناسند نمی توانند همانند شخص روبرویشان بی احترام باشند، حرکات زشت و ناهنجار بکنند. یادمان باشد از نفخه الهی خداوند، یکسان در همه ما هست، در ایشان همان قدر هست که در من هست، در من همان قدر است که در ایشان هست، به هیچ کس بیشتر و به دیگری کمتر نداده است، گفته دادم؟ اگر در قرآن داریم به من هم نشان دهید.گفت از نفخه الهی در آدم دمیدیم. خداوند به ذات با تک تک سلولهای ما، با ما هست، پس هیچ آدمی بد نیست اگر دهان آدم ها را ببندیم، ذهنیاتشان را ببندیم، وجودشان خیلی خوب است چون همشان نفخه الهی دارند، آن معلول خوب است، آن سالم خوب است، آن زشت هم خوب است، آن خوشگل خوب است، کوتاه خوب است، بلند خوب است، چاق خوب است، لاغر خوب است، همه خوب هستند چرا خوب هستند؟ چون خداوند به ذات، با تک تک سلول هایشان با آن هاست .پس نمی توانند بد باشند چیزی که در آدم ها اشکال دارد، رفتار و اعمال انسان هاست که تربیت نیافته است، این بخش است که خراب است. اعمال و رفتار ما از بدو تولد توسط پدر و مادر بعد آرام آرام اطرافیان و بعد آرام آرام به جامعه و مدرسه و بیرون می رسد و الی آخر... خدا پدرم را رحمت کند، عاشق این بود هنگام تماشا تلویزیون یا گوش کردن رادیو بنشیند تخمه بشکند و پوستش را پرتاپ کند ولی وقتی بچه های من به دنیا آمدند و بزرگتر شدند دیگر این کار را انجام نداد می گفت بابا بچه ها یاد می گیرند. دقت می کنید، پس ما هستیم که رفتارها را می سازیم اگر اشکال در بچه ها می بینید برگردید به خودتان نگاه کنید .من که در شبانه روز حداقل ساعتی را به این کار می پردازم ببینم که اگر اشکالی دارم آن را رفع کنم که خدای نکرده در بچه هایم دیده نشود گرچه دیگر این ها بزرگ هستند و هرکدام یک فرد مستقل هستند.
در سوره حجرات آیه 12 از آیات صریح قرآن است، خیلی جالب است کسی بود که با همین صراحت همین آیه را مطرح می کرد، هم غیبت کرد و هم غیبت شنید، شنونده غیبت،گوینده غیبت .خداوند می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری گمان ها بپرهیزید، (من نمی دانم شما چه کاره هستید که دائما گمان می کنید این طور است، آخر گمان یعنی چه؟ یعنی دیگ، منقل، سه پایه! شما گمان را به من نشان بدهید؟!) چرا که پاره ای از گمان ها گناه است، در کار دیگران تجسّس نکنید،کسی از شما غیبت دیگری نکند، آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد. (یعنی چه قدر کثیف آدم چندشش می شود) بی شک از آن کراهت دارید، از خدا بترسید که خدا توبه پذیر مهربان است. حتماً الان در ذهنتان نقش بست که این چه رابطه ای با تربیت فرزندانمان دارد؟ اول کلام برای شما پدر و مادر هاست؛ پدر و مادرها در حضور فرزندانتان در زندگی دیگران تجسّس می کنید، غیبت می کنید، دروغ می گویید، صفحه ذهن بچه ها پاک و روشن است، باور کنید از زمان شیرخوارگیشان گفتگوهای من و شما را ثبت می کنند وقتی قدری بزرگتر شدند و فهمیدند که می توانند رأی شان را به دیگران تحمیل کنند، (که امروز خوب سوار پدرو مادرها هستند)، از صفحه ذهنشان هر چیز را که شنیده اند آرام آرام خارج می کنند و در حیطه عمل می آورند، آن وقت است که رفتارهای ناهنجار از آن ها می بینیم ،بعد می گوییم: نسل جدید چه قدر افتضاح هستند، آن ها افتضاح نیستند، من و شما افتضاح هستیم، ما بد کردیم، ایراد از ما هست، حتی در سنین بالا هم نخواستیم از آن چه که خداوند برای ما مقرر فرموده بهره ببریم. باور کنید که خداوندی که خالق ماست و از رگ گردن به ما نزدیک تر است به طور حتم بهترین ها را به ما نشان می دهد؛ این آن جنبه عقلی است؛ چرا؟ برای این که چون خودش با من همراه است نمی خواهد زشتی ها را بر ما ببیند چون ما ظاهر هستیم، خدا ظاهر نیست، از نفخه الهی خود در من و شما دمیده است، شما باید این را به بچه تفهیم کنید، اگر تفهیم کنید ببینید چه می شود، علاّمه می شود. بنابراین خدایی که به ذات با ما هست اصلاً از بنده اش رفتارهای غلط و اعمال زشت نمی پسندد چون ما به دنیا آمده ایم خدایی باشیم که ظاهریم، نشان بدهیم. خب نشان بدهیدکه لیاقت دارید، اگر پدر و مادرها دقت کنند انعکاس رفتارشان در فرزندانشان را مشاهده می کنند.
زندگی زیباست، تماشایی است، چرا زیبا نمی بینیم؟ چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی نشینیم؟
چرا با هم نمی خندیم؟ مگر دنیا چی کم دارد؟ ببین این آسمان آبی است، ببین دنیای ما آکنده از پاکی است
و خوبی تا ابد پاینده می ماند تو باور کن همین کافی است
تو باور کردی، بغل دستی تو هم باور می کند چون باور تو به او منتقل می شود، چیزهای خوب راه می رود، چیزهای بد می سوزاند، داغان می کند.
زندگی را سخت نگیر، رونق عمر چند صباحی گذراست قصّه بودن ما برگی از دفتر افسانه ای راز بقا است (ما هم جزء راز بقاییم)
دل اگر می شکند، گل اگر می میرد و اگر باغ به خود رنگ خزان می گیرد همه هشدار به توست
جان من سخت مگیر زندگی کوچ همین چلچله هاست، به همین زیبایی، به همین کوتاهی.

نوشتن دیدگاه