منو

دوشنبه, 20 اسفند 1403 - Mon 03 10 2025

A+ A A-

چگونه خود ودیگران را محافظت کنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

ان شاالله سال جدید را خوش گذرانده باشید نه به این معنا که همه را قهقهه زده باشید . به آن معنا که یک قدم به سمت جلو رفته باشید حتی اگر سختی کشیده باشید . زیرا خیلی از سختی ها قدم های انسان را به جلو می برد نه آن که آدم را آزار دهد مگر آن که انسان درست تشخیص نداده باشد . از این به بعد هم امیدوارم روزهایی باشد پر از آگاهی . که اگر آگاهی و معرفت باشد پول هم هرچه قدر اندک کارساز زندگی می شود و اجاره نشینی هم به اندازه صاحب خانه بودن مثمر ثمر خواهد بود . و تک تک لحظات زندگی می تواند به اندازه یک دور کامل زندگی ثمر بخش باشد . برای همین دعا می کنم که دوستانمان در یک آگاهی بزرگ وارد شوند که اگر کسی در این آگاهی قدم نگذارد هرچه قدر بدود فایده ای ندارد. حداکثر آن این است که چون آدم درستی است و نمی خواهد کج رود در همین پایه می ماند . این هم انتخابی است و می تواند بماند . اما آنهایی که می خواهند به مراتب بالاتر دست یابند می بایست به مرحله آگاهی قدم گذارند . چون آن چه که شما داشتید دانش بوده است نه آگاهی . آگاهی با پوست و گوشت شما خواهد بود . آگاهی با تمام وجودتان خواهد بود . تک تک سلول هایتان در آگاهی جنب و جوش خواهد کرد . و هر سلولی در این آگاهی شناور و اندازه یک دوره کامل زندگی ،زندگی خواهد کرد . چیزهایی که می گویم شاید به نظر یک عده ای شعار و قصه و خیال پردازی آید . هر که هر جور دوست دارد فکر کند . برای من مهم این است که من این طور فکر می کنم و در آن پای می گذارم و تا تجربه نکرده باشم حرفش را نمی زنم . خوب یا بد . بر خلاف یک عده که تجربه نکرده می برند و می دوزند و تن مردم می کنند . و من معتقدم که شما هم به این مرحله آگاهی قدم بگذارید . من در وجود و شخصیتم یک چیزهایی را می پسندد و برای شما چیزهایی دیگر را . وقتی شما به خطه شمال وارد می شوید آیا همه در یک شهر جمع می شوید ؟ هر کسی به یک مکانی می رود . زیرا هر کسی بر اساس آن چیزی که در وجودش است جایی را می رود که پسند آن وجود است . اما تمام آن خوب است . . بنابر این خطه آگاهی وسیع است . داخل شوید و مطمئن باشید به اندازه شما جای خالی هست . به شرط ان که عزم خود را جزم کنید . و بخواهید که حرکت کنید

در سال جاری برای سرلوحه اعمالمان تیتری را درنظر گرفته ام، به جمعمان نگاه کردم و به مسائلی که تا به امروز پشت سر گذاشته ایم نگاه کافی کرده ام، توصیه می کنم از دادن پند و نصیحت به دیگران که به دنباله آن مداخله در امور زندگیشان بوجود می آید حتی از سر خیرخواهی پرهیز بفرمائید. با دوستم بد رفتار می کنم چرا که فکر می کنم اگر شکلات بخورد برایش بد است، حق هم دارم میدانم که راست می گویم، خودش هم میداند که برایش بد است، در حضور دیگران به شدت با او بد برخورد می کنم تا ناراحت شود و شکلات نخورد، به من چه ارتباطی دارد؟ دوستم زمانی پند مرا لازم دارد که نمیداند شکلات برایش بد است زمانی دخالت مرا نیاز دارد که هرگز دیگران به او گوشزد نکرده اند و آگاه نباشد، امروز دوست من آگاه است، علیرغم آگاهیش اختیار می کند که یک شکلات بخورد، به من و به دیگران جه ارتباطی دارد که دخالت می کنیم؟ یکی از مورادی که مرا به شدت ناراحت کرد و به شدت جمع ما را از مسائل دیگر عقب انداخت همین مداخلات بیجا بود، ما در اینجا جمعی بسیار مهربان و صمیمی داریم، همه فکر می کردند چون بقیه را دوست دارند و نظر خیرخواهانه دارند، حق دارند مداخله، تهدید و تنبیه کنند، این حق را چه کسی به شما داده است؟ برای همین رابطه پدر مادرها با فرزندان بد است، رابطه خواهران و برادران با هم بد است، رابطه ها از هر نوع که باشند باهم بد است، خواهش می کنم به هم دخالت نکنید از نزدیکترین فرد خانواده گرفته تا بقیه افرادی که با آنها در ارتباط هستید،

من نمازم را خواندم آمدم به همه اعلام کردم، هر کسی خواست خودش میرود نماز می خواند، تا غروب آفتاب دائم گوشزد می کنید که نمازتان را خواندید؟ طرف مقابلتان را از خودتان آزرده می کنید، چکار دارید؟ شما همان یکبار وظیفه داشتید گوشزد کنید.

سوال: در مورد همسرانی که باهم پیمان نامه های ویژه ای دارند که بهم تذکراتی را برای ارتباط و زندگی بهتر بدهند آیا این مورد شامل انها هم میشود یا خیر؟

استاد: بله حتما، فقط یکبار، با هم قرار گذاشته ایم نماز خواندیم همدیگر را خبر کنیم، ذکری گفتیم همدیگر را خبر کنیم، شما خبر دادید، کافیست. مگر از شما خواسته شود برای بار دوم هم یاددآوری کنید.

ادامه سوال: بحث من روی یادآوری نبود، روی توصیه هایی که شما فرمودید، من و همسرم با هم پیمان بستیم درخصوص اعمال و رفتارهایی که از ما صادر می شود در خصوص فرزندانمان، اگر رفتاری داشته باشیم که برداشتها یا اثرات نامناسب داشته باشد بهم این تذکر را بدهیم.

استاد: تکرار نکنید، تکرار صفا و صمیمیت را از بین می برد، یادآوری در حد کفایت یکبار مهر را زیاد می کند، چون طرف مقابل متوجه می شود که شما هنوز به او توجه زیادی دارید، اما بیشتر از آن فقط رابطه را خدشه دار می کند.

ادامه سوال: در مورد شغل مشاوره که مراجعینی دارند و مورادی را باید گوشزد کرد.

استاد: من پیشنهاد می کنم در مشاوره ها هم حتماً بنویسند و نوشته را به مراجعین تحویل بدهند و دفعه بعد که مشاوره می آیند نوشته را همراه خودشان داشته باشند، به آنها امتیاز بدهید.

ادامه سوال: این توصیه شما همیشه امکانپذیر نیست، چون بعضی از مراجعین از کشورهای مختلف یا شهرهای مختلف هستند، زمانیکه تماس تلفنی برقرار می شود مشاور مجبور است تلفنی پاسخگو باشد، و توصیه مشاور اینست که حتماً از طریق فضای مجازی درخواستشان را بنویسند تا پاسخ دریافت کنند.

استاد: این تکرار با دادن نوشته مثمر ثمرتر است ولی در جایی که نمی شود اشکالی ندارد، اما به این نکته توجه کنید که تکرار تا کجا مفید است حتی در مورد شغلتان، چون گاهی اوقات آن تکرارها خاصیتشان را از دست می دهد نباید بگذارید به آنجا برسد، البته اگر در مسیر کاری باشد باز اختیار با خود شماست. صحبت من در مورد مسائل شخصی افراد است که ما خیلی درگیریم.

سوال: در خصوص توصیه شما، ویژگیهای افراد را نباید لحاظ کرد؟ مثلاً فردی در بیدار شدن برای نماز سنگین است، با ملایمت و یکبار گفتن نتیجه ای ندارد، تکلیف ویژگیهای افراد چه می شود؟.

استاد: در خصوص سؤال دوستمان و درنظر گرفتن ویژگیها باید بگویم در دین ما یکبار بیدار کردن برای نماز واجب است دومین بار مستحب است و سومین بار حرام است، این یک قانون است. شما با همسرتان قرار می گذارید به هر ترتیبی هست مرا برای نماز بیدار کن، این را معنی کنید، اگر قرار باشد در فاصله زمانی که می خواهد نماز بخواند تا سرکار برود نیم ساعتش را برای شما بگذارد نمی شود، شما توقع زیادی دارید، شما با او قرار بگذارید که شما را یکبار بیدار کند و آن یکبار با تکان دادن و هوشیاری شما همراه باشد، شما باید آنقدر احساس مسئولیت در قبال نمازتان را داشته باشید که با همان تکان اول کاملاً بیدار شوید، بیشتر از این انتظار داشتن درست نیست و به عدم مسئولیت بر می گردد، که این مسئولیت را به گردن فرد دیگری می گذارد، اما آن چیزی که من توصیه کردم رویکردم نقطه دیگری بود، مثلاً من کاملاً خیرخواهانه به یکی از دوستان تذکر می دهم که به فرزندانت اینقدر سرویس نده بعد متوقع می شوند و روی پای خودشان نمی ایستند، من اینها

را گفتم و ایشان صحبتهای مرا شنیدند حالا من و ایشان را تصور کنید اینبار گفتم دفعه بعد هم که دیدمشان میگویم : دوست عزیز دفعه قبل چه گفتم ؟ دفعه بعد به ایشان میگویم : وای خدا مرگم بدهد مگر نگفتم ؟ دختر است 2 روز دیگر باید یاد بگیرد چطور زندگی را اداره کند . دفعه چهارم رسیدم باز یک چیز دیگر . به شما چه مربوط آخه ؟ دوستتان قرار بود توصیه شما را به عنوان یک آدم خیرخواه بشنود و شنید دیگر کافیست ، بیش از آنکه به طرف تذکر میدهی مفهومش دخالت و فضولی در زندگی دوستتان است نباید وجود داشته باشد که متاسفانه ما همگی داریم .

آنچه در مورد خواب گفتید مورد دیگریست ، همسرتان دوست دارد بدون صبحانه از منزل خارج شود ، شما هم دوست دارید همسرتان سالم باشد و میدانید که صبحانه نخوردن به شدت به ایشان ضربه میزند یک روز به او میگویی ، یک روز محبت میکنی برایش صبحانه حاضرمیکنی یک روز صبحانه آماده میکنی و در ظرفی میگذاری و میگویی : عزیزم با خودت ببر توی راه یا سرکارمیل کن کافیست دیگر . او اختیار کرده صبحانه نخورد و برود به شما ارتباطی ندارد ، میگویی : همسرم است ، مریض میشود . بشود هیچ کاری نمیتوانی انجام بدهی وقتی دخالت مکرر میکنی نه تنها صبحانه را نمیخورد حرص هم میخورد یعنی اگر قرار است 4 سال بعد مریض بشود این زمان را تبدیل میکنی به 2 سال بعد . به چه دردی میخورد ؟ غیر از اینکه روابط هم بد میشود .

صحبت از جمع: یک تحقیقی نشان میداد بیشترین دردسری که مردم جامعه امروز با آن مواجه هستند این است که سه مقوله به ترتیب شماره 1 ، 2 و 3 در بیشتر جوامع اتفاق افتاده و نتیجتا به اینجا رسیدیم که شکل اصلی روابط فرد ی و اجتماعی به هم خورده و آدمها مسیر اصلیشان را گم کرده اند . 1- نظم 2-مسولیت پذیری 3- جامعه پذیری یا آشنا شدن با آداب اجتماعی .

بیشتر ما آدمها به جای اینکه گوشمان را فعال بکنیم از طرف مقابلمان خواهش میکنیم بلندتر صحبت کند یا صدای دستگاه را بیشتر میکنیم . این اتفاق در کل جامعه از جایی شروع شد که آدمها خیرخواهانه آنچه که فکرمیکردند به دیگران گفتند .زمانی که من شروع به صحبت کردم نفر مقابل فکر کرد : حالا که اودارد به من میگوید ، به موقع هر چه لازم هست میگوید . فکر کردن را تعطیل کردیم بنابراین با توجه به تجربه عینی ما در شغلی که داشتیم دیدم نکته شما آنقدر کلیدی است که هر چقدر ما جلوی خیرخواهیهایمان برای دیگران را نگه داریم و اجازه بدهیم آدمها قدرت فکرشان بالا برود راجع به نتیجه اعمالشان فکر کنند اگر قرار است چوبش را بخورند ، بخورند . فکرکنند دفعه بعد راه دیگری را انتخاب کنند وبا این کارمان مسولیت پذیری آنها را بالا ببریم بیشتر به آنها کمک کردیم .

ما در آیه قرانی داریم که خطاب میشود آقایان هم خودشان و هم خانواده هایشان را وادار به دینداری بکنند . حالادر جامعه هم داریم میبینیم ، برعکس شده خانومها باید این کاررا برای آقایون انجام بدهند . وقتی نقش خانومها و آقایون در این مسائل کوچک عوض بشود در رفتارهای بزرگتر هم عوض میشود و نتیجتا آن اتفاق نا مناسبی که ما الان شاهدش هستیم ازهمینجا شروع شده .

استاد : بله متاسفانه همینطور است . ما امسال یک شاه کلیدی زدیم که انشاالله دوستان به آن توجه کنند و اگر به آن توجه نکنند نمیشود پیشرفت کرد نمیشود کاری کرد.

نوشتن دیدگاه