منو

پنج شنبه, 01 آذر 1403 - Thu 11 21 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره نبا بخش اول

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

به نام خداوند هستی بخش مهربان . خدایی که بخشنده است و کریم است و رحیم است . خدایی که به عام می بخشد و به خاص هم می بخشد .
عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ(1)
درباره چه چیز از یکدیگر می پرسند ؟ اصولاً پرسش وقتی اتفاق می افتد که شما چیزی را نمی دانید و می خواهید بدانید ..
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ(2)
درباره آن خبر خیلی بزرگ ، درباره آن خبر خیلی عظیم . وقتی می گویند خبر که یک اطلاعیه ای برای شما می آورد . مثلاً خبر می دهند که فردا برف می آید یا فردا دمای هوا ده درجه پایین می آید . این دیگر مطلبی نیست که شما درباره آن پرس و جو کنید ، برای شما خبر خواهد آمد . پس ما که از هم پرس و جو می کردیم پس ما راجع به چه چیز از هم می پرسیدیم ؟ می گوید در مورد چه چیزی از هم دیگر می پرسند ؟ در مورد قیامت ؟ در مورد ظهور امام زمان(عج) ؟ در چه موردی از هم می پرسند ؟ درباره بهشت ؟ جهنم ؟
الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ(3)
همان که همواره در آن اختلاف دارند . در مورد چه چیز مردم همواره در اختلاف هستند ؟ آیا فکر کردید که مردم همواره درباره چه چیزی همیشه اختلاف دارند ؟ در مورد ولایت که بر همه پوشیده است مردم معمولاً دچار اختلاف هستند . اما قبل از ولایت هم یک چیزی هست که مردم را بسیار در پرسش و پاسخ می گذارد و آن روز معاد است . یعنی مردم در مورد روز معاد هم دچار مشکل هستند . آیا واقعاً این اتفاق می افتد ؟ آیا واقعاً ما بلند می شویم ؟ آیا واقعاً ما یک هم چنین روزی را می بینیم ؟ خداوند فرموده من شما را جفت آفریدم ، چرا ؟ اولاً چرا ؟ ثانیاً چطوری ممکن است ما جفت باشیم ؟ در حالی که وقتی دنیا می آییم یک بچه ایم ، نه دوتا و اگر هم دوتا باشیم دوتای مجزاییم ، دوقلو و پنج قلو ولی آدم های مجزا از هم هستیم . این از آن اخباری است که دائم باید از آن پرسش کرد و باز از آن اخباری است که وقتی آدم ها که پرسش می کنند به جواب های متفاوت می رسند که باید روی این جواب های متفاوت فکر کنند و نتیجه بگیرند . در مورد معاد است ، بحث ولایت است ، در مورد بحث پیامبری است زیرا در این هم امروزه مردم اختلاف دارند . اما اگر واقعاً بخواهیم به خوبی به قرآن نگاه کنیم قرآن اخباری را به ما می دهد بسیار متفاوت و اگر بخواهیم در مورد آن بدانیم باید دائم پرسش کنیم تا به نتیجه برسیم . اما کدام ما پرسش می کنیم ؟ آن قدر مسائل در قرآن هست که هنوز هیچ کدام آنها را نمی دانیم . به بعضی از آنها بشر دست پیدا کرده است . زیرا قانون خدا همین است که اگر دست پیدا نکنیم باور نمی کنیم که همه چیز در قرآن هست . اما هنوز خیلی چیزها هست که نمی دانیم و هنوز خیلی چیزها هست که در مورد آن اختلاف داریم . در مورد چه چیز از هم می پرسند ؟ درباره آن خبر بزرگ . یک مطلبی هست که باید بدانیم و اگر دنبالش نباشیم به آن نمی رسیم و به طور حتم در موردش اختلاف داریم . اختلافات دو نوع است . اختلافات ناشی از نادانی ، تعصبات و جهل آدم ها که زیر نقاب روشن فکری عرضه می شوند ولی قِسم دیگرش آن است که مطرح می شود برای دانستن ، برای فهمیدن بیشتر . این خبر بزرگ چیست ؟

کَلا سَیَعْلَمُونَ(4) ثُمَّ کَلا سَیَعْلَمُونَ(5)
چنین نیست ، زودا که بدانند . چه چیزی را چنین نیست ؟ بحث معاد ، بحثی است که روز قیامت مطرح می شود و آن روز می توانیم به یک نتیجه کلّی برسیم ، بحث ظهور هم که هیچ معلوم نیست که زمان آن چه موقع باشد . اما قرآن می گوید ، زودا که بدانند ، تأکید هم می کند . پس یک چیزی است که خیلی زود می توانیم به آن دست پیدا کنیم ، خیلی زود می توانیم آن را بفهمیم ؛ چیزی که خیلی زود می توانیم بفهمیم چه هست ؟ حقایقی که در دنیا هست ، حقایقی که از چشم های ما پنهان مانده و اصلاً ما به آن توجه نکردیم . چرا از قرآن سؤال های خود را در نمی آورید ؟ چرا دنبال سؤال های خود نیستید ؟ قرآن فقط ثواب دارد که بغلت بگیرید ، بگذارید در کتابخانه ، گاهی اوقات هم آن را تلاوت کنید ؟ نه اگر این قرآن فهمیده نشود برای من که نمی خواهم آن را بفهمم با این دفتری که چیزی می نویسم یکی است . اما اگر فهمیده شود و اگر چیزهایی که می خواهم داخل آن دنبالش باشم هیچ چیزی را با آن نمی توانم عوض کنم ، هیچ چیزی را . خبر ، خبری است که زودا بدانند ، این چه خبری است که زودا بدانند برای کسی که بخواهد . زودا بدانند ؟ ببینید که چه چیزی را نمی دانیم و می توانیم خیلی زود به آن برسیم و بفهمیم این چیست ؟ حتماً یک چیزی هست که قرآن این طوری فرمودند .
زودا که بدانند . خیلی زود می فهمند که دنیا چه خبر است و اینجا فرق انسانی که خود او می گوید من فقط خدا را می شناسم و نماینده خدا را بر روی زمین حتی قبول نمی کند ، می فهمند ، این کجا می رود می رسد به بن بست . ببین اول جاده خوب است خیلی باز است قشنگ می تازد و می رود ولی یک جایی جاده اش بن بست می شود آن وقت آن جاست که باید بالا سر آن ایستاد و گفت حالا چه کسی می خواهد جاده بن بست تو را باز کند تا متوجه بشود ؟

نوشتن دیدگاه