منو

دوشنبه, 29 بهمن 1403 - Mon 02 17 2025

A+ A A-

امیرالمؤمنین(ع) از منظر نگاه بزرگان در دنیا

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتم که علی، گفت بگو سر الله
گفتم که علی، گفت بگو عین الله
گفتم که به وصف اش چه بگویم
گفتا لا حول ولا قوه الا باالله
میلاد امیرمؤمنان، پناه بی پناهان، حامی یتیمان بر تمامی آزادگان و مومنان و مسلمانان و شیعیان جهان مبارک باد.
بارها خدمت شما عرض کردم که یقیناً بر گردن ما شیعیان حقی است که بزرگان دینمان را از شخصیت و چگونه زندگی کردن آنها بشناسیم، بارها گفتم اگر آن دنیا از ما بپرسند که تو از امام موسی بن جعفر(ع) چه می دانی؟ می گوییم این قدر سال زندان بود، تازه تعداد سال آن را هم نمی دانیم! خیلی اسیری کشیده است، بقیه اش؟! کسی نمی داند و آن جا است که خجالت بر ما وارد می شود. امشب به مناسبت میلاد مولا(ع) تصمیم گرفتم ایشان را از منظر نگاه بزرگان در دنیا که آقا را شناختند و تحسین کردند برای شما بیاورم:
1- گوته:
دکتر برنارد فیشر رئیس بنیاد فرهنگی؛ این بنیاد فرهنگی خانه ی گوته است که به بنیاد فرهنگی تبدیل اش کرده است و آن جا خیلی چیزها همان طور دست نخورده باقی مانده است و مردم می روند و می بینند؛ در مورد شخص گوته می گوید، او را به عنوان یک مبتکر مفهوم ادبیات جهانی معرفی می کنند، سرگذشت گوته زیاد است نمی توانم همه ی آن را بگویم، دیوان حافظ توسط یوزف فون هامر پورگشتال، شرق شناس اتریشی ترجمه شد؛ آیا حافظ را یک بار کامل خوانده اید؟! گوته از این جا با اشعار فارسی آشنا شد، این آشنایی گوته با اشعار فارسی مصادف با زمان جنگ های ناپلئون بود، چنان روی گوته تاثیر گذاشت که در یک هفته 15 تا شعر به حالت غزل سرود و آن را به یک کتابی تبدیل کرد به نام برآیند زندگی خود، خیلی جالب است در این دیوان شعر، سروده ای وجود دارد تحت عنوان نغمه ی محمد(ص) و خیلی زیباست، این نغمه یا این سروده ی گوته، مکالمه ی بین آقا امیرالمؤمنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) که این دو نفر، شخصیت پیغمبر(ص) را توصیف می کنند، من خیلی گشتم تا پیدایش کردم، آن قدر لطیف و زیباست، اگر عمری بود و توفیق داشتم در جلسه مبعث برای شما می آورم. می خواستم شما گوته را بشناسید، مشق ها و نوشته های گوته که به خط عربی و فارسی است، بعد از 2 قرن هنوز در خانه اش موجود است، در همان بنیاد فرهنگی، علی الخصوص جمله ی مشهور شیعیان در میان این نوشته های گوته به چشم می خورد، علی ولی الله، خیلی هم می گویند تعدادشان زیاد است ولی وجود دارد.
2- هاکوپ هوناتانیان، بنیانگذار حقیقی نقاشی نوین ارمنی:
ما چه قدر حیف می کینم علی جانم، چه طوری آن دنیا توی روی تو نگاه کنم؟ یک قطره از آب زمزم بخواهم که به اندازه ی این ها هم دنبال تو نیامدیم!
بنا به کارشناسی مرحوم استاد یحیی ذکا، از اولین آثار موجود این نقاش در ایران، شمایل حضرت علی(ع) است، او در تبریز در خانه ی دخترش مهمان بود خواب نما شد، برخواست و تصویری زیبا از حضرت که رو دو زانو روی یک حصیر که روی یک تخته نشسته اند، یک قبای قهوه ای بر تن دارند و دستاری سبز بر سر دارند، دست راست ایشان به روی نیام شمشیر است و دست چپ ایشان یک تسبیح قرار دارد، نگاه حضرت متوجه آسمان است، دو فرشته بالای سر ایشان حلقه ی گلی را نگه داشتند، دور سر ایشان هاله ای از نور است اما از آسمان چشمی نورانی پرتوهای خود را بر سر امام ساطع می کند، می گویند این چشم همان عین الله است، برای همین به ایشان می گویند عین الله، این اثر به ابعاد ٧٢ در ١٠٣ سانتیمتر است با قاب لایه چینی شده به رنگ طلایی در موزه تزئینی اصفهان به شماره ٦٠٨ نگهداری می شود.
3- مادام دیولافوا سیاح فرانسوی:
ایشان می گویند احترام به علی(ع) در نزد شیعه به منتها درجه است، حقاً هم باید این طور باشد چون این مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاری ها که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش، فضائل، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود، نسلی پاک و مقدس هم از خودش باقی گذاشت، فرزندانش هم از او پیروی کردند، برای پیشرفت دین اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند، علی(ع) کسی است که همه بت هایی که اعراب، شریک خدا می دانستند شکست، وحدت و یگانه پرستی را تبلیغ کرد، او تمام اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود، او کسی است که تهدید و نویدش قطعی است؛ می گوید می زنم، می زند، می گوید می دهم، می دهد؛ مگر ما امت امیرالمؤمنین(ع) نیستیم؟ چرا با بچه هایمان بد قولیم؟ از سن نوه من نباید بدقولی کنیم؛ می برمت ددر، فکر کردید او نمی فهمد؟ یادش رفت؟ نگویید به او، اگر گفتید بلند شوید لااقل تا راهرو بروید؛ شما مگر امت امیرالمؤمنین(ع) نیستید؟ ببینید از این جا شروع می شود، در دنیا قیامتی ست از بدقولی ها و زشتی ها. مادام دیولافوا مسیحی، در ادامه به خودش دارد می گوید، خوب دقت کنید، نجوا می کند و می گوید: چشمان من گریه کنید اشک های خود را با آه و ناله من مخلوط نمائید برای اولاد پیامبر که مظلومانه شهید شدند عزاداری کنید.
4- ژنرال سِر پرسی سایکس، از مشاهیر خاور شناسان انگلیسی:
او می گوید علی(ع) از میان خلفا به شرافت و بزرگواری نفس مشهور است، به غایت مراقب حال زیردستان خود بود، ببینید این ها را که من دارم می خوانم فقط از امیرالمؤمنین(ع) نمی خواهم تعریف کنم، می خواهم شما بدانید که امامتان این طور بودند، شما هم آن طور هستید؟ تلاش می کنید این طور باشید یا نه؟ القائات فرستاده ها و نماینده ها در او اثری نداشت؛ کسی را فرستاده به فلان مملکت، برو ببین می آید؟ بر اساس چیزهایی که می داند آن جا به او زیرمیزی دادند، تو برو تعریف ما را بکن بگذار امیرالمؤمنین(ع) برای ما بیشتر قائل بشود؛ این ها مطلقا به او اثر نمی کند. به هدایای این افراد هم ترتیب اثر نمی دهد، با حریف مکار و قدار خودش معاویه ابداً طرف نسبت نبود، می گفت من با این هیچ نسبتی ندارم که برای رسیدن به مقاصد رذیلانه اش از هیچ کار پستی فروگذار نمی کرد. علی(ع) در امانت و دیانت به شدت سختگیر و مراقب بود؛ شما از امانت امیرالمؤمنین(ع) چه چیزی را می دانید؟ همان که عقیل برادرش آمد گفت به من از بیت المال بده بعد گفت حالا که حرف خصوصی داری شمع را هم خاموش می کنم، غیر از این خدا وکیلی چه چیزی بلدید؟ هیچ چیز!؛ برای همین هم اعراب حریص از او خیلی ناراضی بودند اما صداقت، صحت عمل، دوستی کامل، ریاضت، عبادت از روی صدق، خلوص، وارستگی، آداب و خصایل محموده ی (ستایش شده) قابل توجهی که در او وجود داشت، حقیقتاً صورت قابل ستایشی به ایشان داده بود، اهالی ایران در او مقام ولایت قائل شدند او را به اصطلاح سرپرست حقیقی و مربی الهی می دانند؛ واقعاً این قاعده قابل تحسین است و شایان بسی تمجید است؛ ما را می گوید ها!؛ اگرچه مقام مرتبه علی(ع) خیلی بالاتر از این هاست.
5- جبران خلیل جبران:
این کلام نویسنده متفکر مسیحی عرب خیلی قشنگ است مختصری می گویم:
او معتقد است دو طایفه شیفته روش علی(ع) هستند: یکی خردمندان پاکدل، دیگری نیکو سرشتان با ذوق. به نظر شما ما جزء کدام دسته هستیم؟
علی ابن ابیطالب(ع) شهید عظمت خویش شد، او از دنیا رفت در حالی که نماز بر زبانش جاری، دلش از شوق خدا لبریز، مردم عرب حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه "ایران" برخواسته، این گُهر گران بها را از سنگ تشخیص داده او را شناختند.
6- توماس کارلایل، فیلسوف بزرگ انگلیسی:
او می گوید ما را نمی‌ رسد جز آن که علی(ع) را دوست بداریم، به او عشق بورزیم چه او جوانمردی است بس عالی قدر، بزرگ نَفس، از سرچشمه ی وجدانش خیر و نیکی می‌جوشید، از دلش شعله های شور و حماسه زبان می‌زد، شجاع تر از شیر ژیان، ولی شجاعتَش ممزوج با لطف و رحمت و عواطف رقیق و رأفت بود، در کوفه کشته شد و شدت عدالتش موجب این جنایت شد. کارلایل هر وقت به نام علی(ع) می رسید از خود بی خود می شد. می گفت ما نمی‌توانیم علی(ع) را دوست نداشته باشیم، به وی عشق نورزیم زیرا هر چه خوبی است که ما آن خوبی‌ها را دوست می‌داریم همه در علی(ع) جمع است، او جوانمرد شریف و بزرگواری بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و دلیری بود، از بشر شجاع‌ تر اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.
7- شِبلی شمیل:
حواستان باشد این شبلی از عُرفای ما نیست، شبلی از پیشتازان مکتب مادی گری است، او می گوید امام علی ابن ابیطالب(ع) بزرگ بزرگان، یگانه نسخه ای است که نه شرق نه غرب نه در گذشته نه در امروز صورتی مطابق این نسخه ندیدیم. شبلی شمیل تا لحظه مرگ از مکتب مادی گری پیروی کرد و با اصراری که در انکار توحید داشت اما در برابر شخصیت امیرالمؤمنین(ع) سر تعظیم فرود آورد.
8- جانین، شاعر آلمانی:
علی را جز آن که دوست بداریم و شیفته او باشیم چاره‌ای نداریم. سپس از خصایل زیبای امام گفت.
9- بارُون کاردایفو، دانشمند فرانسوی:
او می‌گوید علی(ع) مولود حوادث نبود یعنی حادثه علی(ع) را به وجود نمی‌آورد بلکه حوادث را او به وجود می آورد، اعمال او مخلوق فکر، عاطفه و مخیله‌ی خود اوست، پهلوانی بود در عین دلیری دلسوز رقیق القلب و شهسواری بود که هنگام رزم آرایی موقع جنگ، زاهد از دنیا گذشته بود، علی(ع) مرد عقیده و احتجاج بود.
10- ابوالفرج اهرون، مشهور به ابن العبری، مورخ و دانشمند مسیحی:
او می گوید در عصر خلفا، علی(ع) بود که خلأ ناشی از فقدان پیغمبر(ص) را جبران کرد او مبارزات عقیدتی را پس از پیغمبر(ص) بر عهده داشت، عُمَر حداقل هفتاد بار گفته بود، اگر علی نبود عُمَر هلاک شده بود چون فتواهایش غلط بود، امیرمؤمنان(ع) را صدا می‌کرد و ایشان اصلاح می کرد.
11- نویسان، دانشمند مسیحی:
ببینید هیچ کدام مسلمان نیستند! او می گوید اگر امام علی(ع) این خطیب با عظمت این گوینده زبردست، امروز در همین عصر بر منبر کوفه می نشست، شما می‌دیدی که مسجد کوفه با آن همه وسعت از مردم مغرب زمین و دانشمندان جهان برای استفاده از دریای خروشان علم علی(ع) موج می زد.
12- رونیک، محقق و نویسنده ی آمریکایی:
او می گوید علی(ع) از برجسته ترین خانواده های نژاد عرب یعنی قریش بود، او دارای سه خصلت بزرگ شجاعت، فصاحت و سخاوت بود، روح دلیر و شجاع او بود که پیغمبر لقب شیر خدا به او دادند. حالا از این به بعد گفتید علی ای شیر خدا یادتان باشد چرا این لقب را دارد.
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار(از القاب خداوند) در مناقب او گفته هل اتی
دیباچه مروت و سلطان معرفت
لشکرکش فتوت و سردار اتقیا
فردا که هرکسی به شفیعی زند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
یا رب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یا رب به خون پاک شهیدان کربلا
دل های خسته را به کرم مرهمی فرست
ای نام اعظمت درِ گنجینهٔ شفا
تلاش کردم برای شما از کسانی بیاورم که از دین ما نیستند و ببینید که در دین ما چه شخصیت های جهانی زندگی می کردند و برای ما چه ارمغانی آوردند، هر کس نعمت خدا را خوب و کامل استفاده نکند کفران نعمت کرده است، کفران نعمت را چه طوری می خواهیم جواب بدهیم؟
زین جهان ای مُدَّعی دانا و جاهل می رود
خوب و بد، شاه و گدا، حق و باطل می رود
آن که در هر ناکجا آباد می گردد کسی (زیاد داریم ماشاا...)
بی کس از این جا بدانجا گشته راحل می رود
گر پی آب حیاتی چون سِکندر این بدان
آری آن نام آور آشور و بابِل می رود (او هم رفت)
گر چو لقمان علم و حکمت را شوی صاحب نظر
عاقبت زیر لَحد، هر مرد فاضل می رود
(خانم های فاضل هم می روند زیاد فکر نکنید که خبری است)
در یَم این زندگانی ما به طوفانیم اسیر
هر که یابد زورقی را او به ساحل می رود (بگردید زورقتان را پیدا کنید)
ای خوش آن چابک سوار ملک معنا، مرحبا
بار دنیا را به دنیا داده، عاقل می رود
هرکه بر این دَهر فانی دل فروشد، عاقبت
گوهر حیثیتش را کرده زائل می رود
آدمی با این همه آیات حَیّ لایَزال
روی فرش اعتقادش باز با گِل می رود
از مور فتاده اَخذ بنما معرفت
بر ملاقات سلیمان گشته قابل می رود

نوشتن دیدگاه