عاشورا انقلابی به درازای تاریخ بشری بخش دوم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: مقالات گوناگون اهل بیت
- بازدید: 1108
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب شب هفت شهدای کربلا است، چه قدر به ما سخت گذشت به من که خیلی سخت گذشت. هر لحظه با اسرا بودن دردناکتر از حتی با شهدا بودن بود. قصه آنچه گذشت را
که شنیدیم خیلی بار داشت کمر را می شکست هر سال هم می شنویم ولی انگار هر سال نسبت به پارسال بار سنگین تری دارد، چون ما فهم بیشتری داریم، ما خالص تر می شویم، ما درک می کنیم و واکنش نشان میدهیم. وای بر اسرای کربلا که بدن های عزیزانشان را بر خاک کربلا پشت سر گذاشتند همراه سرهای عزیزانشان بر بالای نیزه ها حرکت کردند آزار و اذیت هایی که از سربازهای شامی تحمل کردند جای خودش، چه کشیدند . اگر خون بگرییم شاید باز هم کم باشد چرا که در طول تاریخ هر جا که ظلمی بوده ستمی بر انسان ها رفته است.
به فرموده پروردگاردرقرآن سوره یونس آیه 100 يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ پلیدی را بر کسانی قرار می دهد که نمی اندیشند. حالا آنهایی که نمی خواهند فکر کنند، آنهایی که می خواهند باری به هر جهت الابختکی طی کنند، پیش روند حواسشان را جمع کنند . کسانی که عقلشان را به کار نمی گیرند گرفتار پلیدی شده و بزرگترین مصیبت اینجاست فقط گرفتار پلیدی نمی شوند تازه فکر می کنند این تفکرشان آرمانی و فوق العاده است . کدام عاقلی است که حیات انسانی را در این حد بپذیرد و انسان را در این محدوده زنجیر کند؛ گناه و کفر و شرک و نفاق و فتنه آدمی را به این منطقه زندگی دنیایی وارد می کند و چشم عقل را کور می کند . تو100 بار بگو یا حسین(ع)، زنجیرها بزنید، البته من سال ها است که بیرون نرفتم ولی خیلی قدیم ها می دیدم ولی بعد از انقلاب دیگر ندیدم این مربوط به دوران بچگی است پیراهن هایشان را آقایان در می آوردند و زنجیر می زدند خونین و مالین .100 بار بزن اگر فایده کرد ؟ اگر تو به شرک آلوده باشی، اگر اهل نفاقی، اگر فتنه گری، فکر می کنی تاثیر می کند ؟ کور خواندی، چون اصلا عقلت کار نمی کند عقلت به پلیدی آلوده است . رسول اکرم (ص) فرمودند هیچ پیامبری به اندازه من آزار و اذیت ندیده است، خیلی کلام بزرگی است چطور پیامبر تحمل فرمودند ؟ من وقتی کودک و نوجوان بودم به طور مرتب مادرم اهل روضه بود غیر روضه هایی که در خانه خودمان داشتیم من را هم با خودش به همراه می برد. همیشه در این روضه ها آقای آخوند از هر کجا که شروع می کرد بالاخره به صحرای کربلا می رسید من هم با دقت گوش می کردم و گریه های زن ها که گریه می کردند. از اینها می شنیدم که بر امام و یارانش چه ها گذشته و همیشه برای من یک سوال مطرح بود مگر می شود انسانی این همه درد را تحمل کند ؟ خوب دقت کنید شما که بچه دارید قطعا بعدا می آیند و از شما می پرسند. انگشت ما یک سوزن می رود یک قطره خون می آید درد را نمیتوانیم تحمل کنیم. وقتی به جوابی نمی رسیدم، من اهل سوال از بزرگتر ها نبودم، آن موقع برای خودم استدلال می کردم می گفتم می دانی آخر اینها امام هستند، خدا خلقت امامان را با ما فرق گذاشته ما آدم معمولی هستیم و چون امام هستند خنجر می خورند دردشان نمی آید، درد را نمی فهمند. از استدلالم از یک سوی خوشحال بودم، چون فکر می کردم پس امام سختی نکشید ولی از سویی دیگر برایم سوال بود، اگر امام سختی نکشیده برای دردی که ایشان نکشیده چرا ما گریه می کنیم ؟ سال ها سوال بود تا بالاخره در مسیر مطالعه افتادم و به یک نقطه درستی رسیدم و الان میفهمم که آنچه رنج را بر انبیا و ائمه آسان کرده حیرت آنها در جلوه های توحید است. خوب دقت کنید در حرفم یک نکته رمزی وجود دارد. می پرسید چگونه؟ من واقعاً نمی توانم جواب بدهم، نه اینکه نخواهم، نه اینکه اجازه نداشته باشم، ولی نمی توانم جواب بدهم، هرکس خودش باید به این نقطه برسد که بتواند درک کند. اما درون هر رنجی به گنجی از معانی دست پیدا می کند. سوال را مطرح کردم و جوابش را هم دادم ولی خب ، حالا شما بروید و روی آن فکر کنید .
حیران کن و بی رنج کن
ویران کن و پرگنج کن
نقد ابد را سنج کن
مستان سلامت می کنند
برمیگردم محضر مولا امام حسین (ع) و یاران جان برکفشان . دیدیم که می بایستی به توحید الهی دست یابیم، به فرموده ی یک بزرگی وقتی به در خانه ی امام حسین (ع) آمدی یادت باشد سفره پهن است آن سفره، سفره ی توحید است. همه را سر این سفره راه می دهند هیچ کسی را بیرون نمی کنند خیالتان آسوده، از او نمی پرسند. من همیشه می گویم؛ به ما توصیه شده است اگر کسی از شما نان می خواهد از او نپرس دین تو چه است، از او نپرس اعتقاد داری یا نداری، اول شکمش را سیر کن، لباس می خواهد، همین طور . این سفره، سفره ی توحید است، پهن شده از هیچ کسی نمی پرسند چه کاره هستی، بفرما، بیا داخل. اگر توانستی آنجا پایت را بگذاری همه ی مقاماتی که تو دنبالش هستی شدنی است، می شود، حتی مقام توحیدی. سرسفره ی امام حسین (ع) همه چیز می شود. حالا تو میخواهی چه باشی ؟ برو و آنجا بگیر. هرکس می خواهد روز قیامت سر سفره ی نور بنشیند زائر امام حسین(ع) شود . می گوید ای خانم، پول از کجا بیاورم؟ من به خرج روزمره ام نمیرسم با این هزینه های گران چه کار کنم ؟ من هم میدانم، امکان رفتن با پا نداری؟ با دلت برو، امام شما را می پذیرد، چون سفره اش توحیدی است. در یک جایی خواندم امام حسین (ع) فرمودند: قبر ما قلوب (قلب های ) دوستانمان است. مگر ما دوستان امام نیستیم ؟ مگر دوستشان نداریم ؟ پس امام در قلب ماست. بعد از نمازت سرت را خم کن، به آقایت یک سلامی کن. این آقا از همان نفخه ی الهی است که خداوند در من و شما دمیده، از همان کاسه ی نور است . پس به قلبت نگاه کن و سلامی به امام بده، او که دور نیست، مگر اینکه تو دور باشی .
شهید یعنی چه؟ شهید یعنی حاضر. کسانی که مرگ سرخ را به دست خودشان به عنوان نشان دادن عشقشان به حقیقتی که در حال مرگ است و به عنوان تنها سلاح برای جهاد در راه ارزش های الهی که در حال منهدم شدن است انتخاب کردند. شهدای دشت کربلا. چون ارزش های اسلامی داشت از بین میرفت، مرگ سرخ را انتخاب کردند، تا به حقیقتی که در حال مرگ است با سلاح جهاد نجاتش دهد. آموزگار بزرگ شهادت، آقا امام حسین(ع) برخاست، تا به همه ی کسانی که جهاد را در توانستن می فهمند، پیروزی را بر غلبه ی بر دشمن می دانند بیاموزد، شهادت یک باختن نیست، یک انتخاب بزرگ است، شهادت جنگ نیست، یک رسالت بزرگ است، سلاح و ابزار نیست، یک پیام است که با خون تلفظ می شود، به همین دلیل در میدان کارزار امام فریاد زد، هل من ناصر ینصرنی، کسی هست مرا یاری کند ؟ مگر نمی دانست که هیچ کسی نیست، آقا می دانست . اما پیامش را به نسل های بعدی در فردای بشری رساند، به آنهایی که برای شهیدان حرمت و عظمت قائل هستند. داستان کربلا از تاسوعا و محرم شروع نشد، از سقیفه شروع شد تا به عصر عاشورا و اربعین رسید، تمام شد ؟ نه، تا ظهور حضرت ولی عصر حجت بن الحسن عسگری (عج) ادامه پیدا می کند، و مردم هر عصری این دِین برگردنشان هست تا ظهور مولا به نسل های بعدی تحویل دهند .
در مکتب عشق شاهباز است حسین
مرآت دل اهل نیاز است حسین
سر داد و نداد تن به ذلت آری
جاوید کننده ی نماز است حسین
ظهر عاشورا ابتدا نماز، ملت مسلمان، بی نماز به این میدان وارد نشوید. شما را به سفره توحید امام راه می دهند اما بالاتر نمی برند، چون نمی توانی بالاتر بروی.

