بسم الله الرحمن الرحیم

سوال: این بندی که در زیارت عاشوا هست "الهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد "من خواستم قبل از تکبیر نمازم این بند را بگویم دو روز گفتم قطعش کردم، دیدم همون وسعتی که باید حاصل باشه نیست، این طلبی که می کنیم باید وجود داشته باشه که مثل این بزرگان زندگیشون و مماتشون حاصل بشه ولی الان که این بحث طلب را فرمودید ما باید چکار کنیم ؟
استاد: می گوید من سالها دعا کردم جواب نگرفتم ، من تا امروز نگفتم به کسی در این سالها دعا کردید ولی فی الواقع نخواستید تغییر کنید، دعا کردید ولی آن خواسته ی تو خواسته ی اصلی شما نبود، درست مثل آن کسی می ماند که از دست مادری یا پدر عصبانی ست و امروز یکی از آنها بیمار است ودر حال انتقال به دنیای دیگر است ضجه می زند درخواست شفا می کند در همان لحظه که ضجه می زند آنطرف ذهنش و آگاهیش به این فکر می کند که اگر واقعاً خوب شد و زنده ماند آنوفت چه می شود؟ بعدش من چکار می خواهم بکنم؟ فکر کنید بخواهید همینطوری نخواهید، مردم می گویند شما برای من دعا کنید، می گویم خودتان از خدا بخواهید، می گویند شما دعا کنید یک چیز دیگریست ، دعا کنید این داماد من خیلی ظالم است یا یک بلایی سرش بیاید یا یک جوری برود و این دختر را رها کند، من هیچوفت خواسته های مردم را آنطوری که بیان می کنند نمی خواهم، من همیشه گفتم خدایا آنچه که درست است برای این آدم و خواست تو در آن قرار دارد زودتر برایش مقرر فرما خواست تان را درست بخواهید، همینطوری نمیشود خواست، شما می گوئید مرگ و زندگی من را هم ردیف این بزرگان قرار بده، شما می دانید این بزرگان چطور زندگی می کردند؟ چرا چیزی را که نمیدانید می خواهید؟ ما همه می خواهیم مثل حضرت زینب صبر داشته باشیم و بزرگ باشیم اما می دانیم زینب چه کشید؟ شما می دانید حضرت رینب در خانه پدر چه کشید؟ آیا اینقدر بزرگ شدید که به شما حقیقت را بگویند؟ من همیشه برای بچه هایم از خوبیهای زندگی گفتم تا بزرگ شدند وقتی برزگ شدند و به یک سطحی از نگاه رسیدند فهمیدم که دیگر از آن به بعد باید از همه اش بگویم نه اینکه خوبیهایی که گفتم دروغ بود، آنها وجود داشتندولی کنارش بدی و زشتی هم بود، اما بعداً به آنها گفتم اینها وجود دارد، شما اگر طلب می کنید که غلام آقا ابوالفضل باشید میدانید معنیش چیست؟ آقا ابوالفضل را می شناسید؟ عشقم ابوالفضل است هر حکمی کند همان است قبول دارید؟ امسال باید یک جور دیگری وارد محرم شوید که فقط ساز و دهل نداشته باشیم، من مخالف این چیز ها نیستم هرکسی هر طور دلش می خواهد ارادتش را نشان بدهد الا به گناه، گناه نباشد. اما واقعیتش اینست که هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، عشق صداقت و اخلاص اگر از قلب مخلص بر بیاید بر قلب مخلص دیگری می نشیند، اگر صرفاً نمایشی خارج شود همچون گیاهان بی ریشه درمعرض باد سرگردان و پریشان می رود تا جایی لای بوته های خار گیر کند، شما نمی خواهید عشقتان به امام حسین ع به علی اکبر، به قاسم بن حسن از آن جمله عشقها باشد ؟ به آن فکر کنید .فکرکردن خیلی مهم است. امروز با خانمی صحبت می کردم وقتی با ایشان صحبت می کردم به شدت بیمار بود، گفت مرا دعا کن تا بتوانم از جایم بلند شوم تا کاری که از من خواسته اید را بتوانم انجام دهم، همانطور که با او صحبت می کردم به خاطر آوردم خیلی سال پیش پسرش شهید شد مدتهای مدید مفقود الاثر بود مراسم تمام شد این خانم به نبود پسر عادت کرد، بعد از چندین سال جنازه را پیدا کردند آوردند، واکنش مادر چه بود؟ خودش داخل قبر شد جنازه پسر را به خاک سپرد، تلقین گفت، رویش را باز کرد و بعد از آن خاک خارج شد، این فقط وسعت قلب می خواهد، غیر از این امکان پذیر نیست من نمی توانم باور کنم مادری اولادش را دوست ندارد، بدترین اولاد شقی ترین اولاد را مادر دوست دارد نمی تواند مرگش را ببیند نمیتواند ببیند از مردی به آن سالاری یک دستمالچه ای آمده، این فقط وسعت قلب می خواهد و قطعاً از خانم حضرت زینب و از واقعه کربلا گرفته است اما پاسخش را هم داده الان بیمار است آثارش در کل جسمش هست ولی چه اشکالی دارد؟ اگر این گوشت و پوست و استخوانهای ما صحیح و سالم و کشیده و شیک زیر خاک برود تأثیری به حال ما دارد تا فرسوده و داغون و خرد شده به زیر خاک برود چه فرقی می کند؟ خرد شدگی در روح و قلب نباشد جسم همین است.

• < قبلی
• بعدی >