منو

سه شنبه, 18 ارديبهشت 1403 - Tue 05 07 2024

A+ A A-

دلنوشته شماره سیزده

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: دلنوشته
  • بازدید: 2707

 هوالحق

دیر زمانی است که به دو کلمه مهر ومحبت میاندیشم در ابتدا در فرهنگ فارسی تعمقی نمودم ولی میانشان فرقی قایل نبود و عقیده بر انست که دو کلمه هم معنی می باشند و وقتی با هم بیان می شوند بنیان محکمتری دارند

اما مرا قانع نمی کرد تا انکه بفکر افتادم شاید با نبودن انها بهتر بتوان به ماهیتشان پی برد . گشتم و گشتم و گشتم و به ادمهایی که در انها حتی کوچکترین اثر مهر وجود نداشت نگاه کردم و سپس به ادمهایی که مملو از مهر بودند نیز متفکرانه نگریستم و تازه متوجه مساله بزرگ و عجیبی شدم اینکه مهر از جنس حضرت حق است نمیدانم شاید بد توصیف نمودم مهر از جنس صفات حضرت دوست است اما محبت نماد ظاهری و نمایشگر انست . مهر جریانی است که همیشه جاری است و هیچوقت متوقف نمی شود هیچ دلیلی یا سو. نیتی و یا هزاران دلیل دیگر نمی تواند سد راهش شود و مانع ادامه مسیرش گردد و اگر مهر در انسانی جاری بود هیچ دشمنی یا برخورد ناصحیح یا سو. نیتی نمی تواند جلوی جریانش را بگیرد و هر کجا جاری شد نماد محبت جلوه گر جریان ان خواهد بود مهر با هیچکدام از قوانین دنیایی اندازه گیری و یا کم و زیاد نمی شود یا هست ، یا نیست . اگر بود ، نمادمحبت در انسانهاو یا هر مخلوق دیگر پروردگار حضور او را نمایش می دهد و قابل رویت می شود و اگر نیست حتما نماد محبت هم وجود نخواهد داشت . حالا بیندیشیم به جملاتی مثل این که می گوید ( من مهرم را از تو برداشتم ) ایا اگر مهری داشت اختیار برداشتنش را داشت .؟ شما چه فکر می کنید ؟من میگویم محال است اگر زبان هم بگوید جریان پیوسته و جاری ای که سرچشمه اش حضرت دوست رب العزه می باشد را چگونه می توان قطع نمود و یا تغییر جهت داد ؟ و اگر هم از سرچشمه حیات جریانی را دریافت نکرده باشد چگونه می تواند از دیگران دریغ نماید ؟ ایا واقعا جای تعمق ندارد؟ اگر در من و تو مهر جاری باشد هیچ نقطه هر چقدر کوچک هم ، نیست که از این جریان تغذیه نکرده باشد و همه نقطه های کوچک زنده به این جریان می باشند حالا تو چطور می توانی این زنده بودن انها را غصب نمایی ؟ ایا بهتر نیست که در مسیر موافق جریان حرکت کنی و قلدرانه ادای ادمای مثلا قدرتمند را از خودت بروز ندهی و تلاش نکنی جلوی جریان مهر را سد نمایی؟ ایافکر نمی کنی بسیاری از دردهای درون و بیرون ما بدلیل سد کردن این جریان مهر است؟ خودسرانه قد علم کردیم و خواستیم دیگران را بی بهره نمییم غافل از انکه همان که مایه حیاتمان بود امروز در یک نقطه تجمع کرده متورم و دردناک گشته و اولین ضربت هولناک ان را خودمان می خوریم و فریادهای سوزناکمان گوش ادمیان را کر می نماید در حالی که ظلم کننده و غصب کننده در این حرکت کسی جز خودمان نیست پس حق است بگوییم ظَلَمتُ نفسی که پروردگار عالم شاید زیباترین و معجزه گرترین جریان حیات را از ذات اقدس مبارکش که به ادم عنایت فرموده همانا مهر است و نمادش و بیانگرش محبت است که در چشمها و زبانها و گوشها و دستها و پاها و قلبها بخوبی اشکار است . شاید هم بتوان گفت اینهم یکی از اهداف خلقت ادم می باشد که خداوند می خواست با تجلی مهر در ادم بصورت بارقه های محبت شناخته شود و حالا با خود بیندیشیم ایا واقعا من وتو و او وما و شما و ایشان مامن و ماوای خوبی برای جریان مهر از وجود مبارک پروردگار خویش بوده ایم یا هستیم ایا نماد ان یعنی محبت خالص در ما متجلی می باشد یا خیر؟ که اگر خیر باید فکری کرد تا دیر نشده باید چاره ای اندیشید.

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید