منو

یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403 - Sun 05 05 2024

A+ A A-

دلنوشته شماره نود و یکم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: دلنوشته
  • بازدید: 4640

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه میدهیم .

اما چگونه ؟ عرض می کنم . سالیان بسیاری است که هر کدام از ما به میلاد بزرگان دین می رسیم ،در جشنها شرکت می کنیم ،خرج می کنیم ،شیرینی و نقل و شکلات می دهیم به یکدیگر تبریک می گوییم اما فی الواقع هیچ ارتباطی بین ما و این حقایق همیشه زنده تاریخ هستی وجود ندارد چرا؟ چون آنها را موجوداتی چون بقیه موجودات می بینیم که دوره ای زندگی کردند و سپس از دنیا رفتند و امروز بر عهده ما گرامیداشت آنها می باشد ولاغیر در حالی که چنین نیست. هر کدام از این بزرگواران به تنهایی مظهر جامعی از همان آدمیتی که من و شما در حال حرکت به سویش هستیم ،می باشد و زیباتر آنکه هر کدام از آنها در یک طیف جداگانه از دیگری ،این مظهریت تام و تمام را به نمایش گذاشته است و اگر بنده مومن و علی الخصوص شیعه خالص به این بسترهای متفاوت که هر کدام محل تجلی جامعیت اسماء الهی بوده اند ،نگاه عمیق و بدون پیرایه های تجملی دنیا نیندازد ،از آنها بهره ای نخواهد داشت ،چنانکه تابه امروز هم چندان بهره ای نبرده ایم. مصداق صریح آیه (ان الانسان لفی خسر همانا انسان در خسران است ).قرار گرفته ایم . شنیدن کلمه خسران یا ضرروزیان ،اولین تجلیش در نافرمانی حضرت حضرت حق در اذهان مردم می باشد ،امادیگر آن را در نظر نمی گیرند . مثلا وقتی میلاد حضرت عباس را برگزار می کنی ولی اورا نمی شناسی ،وقتی برایش مداحی می کنی اما جلوه ای از او در اعمال و رفتارت نیست این عین خسران است ،وقتی حتی درصد کوچکی از زمان هر روزت اختصاص به شناخت مظاهر نور الهی ندارد ،این عین خسران است. برای من جالب و بسیار هم تاسف انگیز است که آدمها در سراسر این کره خاکی ساعتها و روزها و ماهها از عمر کوتاه دنیایی خود را اختصاص می دهند به توجه و هیجان و شور و شعف و یا تاسفهای سخت برای یک توپ گرد که تعدادی آدم آن را می دوانند از این سو به آن سو و به تنها چیزی که می اندیشند بردوباخت آن است ،بسیار متاسفم آیا قرار بود که ورزش انسان سازی کند و یا فقط تخلیه هیجان و یا شرط بندی و افعال غیره و یا سودجویی های زشت و .....باشد نمیدانم .مگر قرار نبود توپ بدود و آدم در پی آن در حرکت باشد تا پویایی را تجربه نماید و یا توپ بدود و آدم با انتخاب جهت های درست آنرا بسوی جایگاهش یعنی دروازه هدایت نماید تابفهمد که خودش نیز جایگاهی دارد که باید با راهنما به آن سو رهسپار گردد. پس باید بدنبال راهنما بگردد آنهم راهنمایی که که کامل باشد ،تابفهمد میلاد قمربنی هاشم فقط یک جشن نیست بلکه زمان و جایگاهی است برای دست دادن با موجودیتی از جنس نور که در همه رفتارها الگوست .بخودمان بیاییم آنقدر تکنولوژی خورده ایم که شکم هایمان ورم کرده است و تعقل و تفکر و ارتباطات صحیح را از ما سلب نموده است.

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید