منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

عشق چیست بخش ششم

  بسم‌الله الرحمن الرحيم 


به آدمها نگاه می کنم ،ازسویی مرا شادمان وازسویی دیگر غمگین می نمایند .میدانی چرا؟ برایت میگویم. خدای جمیل از جنس عشق است وآدم را از همان جنس آفرید وسپس آدم را درقالب آب و گل نمایان ساخت واورا بسوی زمین،عالم ملک، عالم آب و گل فرستاد تا این جنسیت را در زمین عیان نماید و آنچه را که داده بود پس نگرفت ،اما فرصتی عطا فرمود تا انسان خود اختیارکند که چه کند ؟ امروزه آدمها در میانشان یک دیواری از حریر نازک وجود دارد که می توانند یکدیگر را ببینند اما آنقدر حریرشان علیرغم نازکی سفت و غیرقابل نفوذ است که بیکدیگر نفوذی ندارند حال تصور کن چه اتفاقی می افتد؟ عشق نمی تواند ساکن باشد مجبور است جاری شود ودر مسیر جاری بودنش هرچه و هر که را ،که به آن برسد ،می پوشاند و سرشار می گرداند .ولی افسوس که این حریرهای نازک و غیرقابل نفوذ مانع جاری گشتن می شود و هرآنچه که هر دم می ریزد ،همانجا می ماند و پس ازمدت کوتاهی می گندد و متعفن می شود میدانی چگونه؟ تبدیل به یاس و ناامیدی و
دلسردی و دلتنگی می شود. در حالی که آدم کناریش پشت آن حریردر حال لرزیدن و آه کشیدن و از کمبود عشق در حال جان دادن است. چرا چنین شده است؟ کسی میداند که به من هم بگوید. متاسفم .
روز اول فروردین در شکفتگی طبیعت کنار ساحل نشسته بودم. همه چیز خوب بود ،درنهایت آرامش و آسایش و امنیت بودم ولی به شب که رسیدم صدای گریه های تورا ،پسرم شنیدم .گریه می کردی و از من گلایه می نمودی ،مراغمگین کردی .از درون برایت اشک ریختم و همدردی نمودم .سعی کردم بتو توضیح دهم اماتو گوش نمی کردی ،اما اگر الان این جملات را می خوانی بدان که من تلاشم را کردم اما تو حاضر نشدی آن حریر نازک فیمابین خود و دیگری را پس بزنی تا عشقت جاری شودچرا؟ همه شماها که متن مرا می خوانید و همینگونه رفتار کرده اید بگوییدچرا؟ بگردید و بجویید که در غیر اینصورت این واحد درسی زندگیتان را پاس نمی کنید و مرتب برای شما تکرار می گردد. آیا غرور ،خودخواهی و بظاهر دانائیتان بر عشقتان غلبه نکرد که نتوانستید حریر فیما بین خود
و دیگری را پس بزنید و آنچه را که دارید ،که نامش عشق است جاری نمایید .کمی فکرکنید .بازهم خیلی زود دیر می شود .حقایق جهان هستی بسیار عظیم است و کس نمی داند . تنها مسیر رسیدن به این حقایق جاری بودن وجود است. به آب نگاه کنید وقتی سدش شکسته می شود راه می افتد و در مسیر خویش همه چیز و همه کس را منتفع می نماید و خودش نیز آنها را چشیده و لذت می برد ،وجود آدمی که از جنس عشق است نیز باید چنین باشدتابراساس فطرتش بتواند خوشحال و راضی باشد. به آب نگاه کنید تا وقتی جاری است بو نمی گیرد اگر بدبویی درآن ریخته شود،در حین حرکت آنرا از خود جدانموده و دوباره صاف می گردد ،ولی اگر همین آب در یکجا جمع شده و بماند،بالاخره بو خواهد گرفت ،متعفن شده و بالاخره خشک خواهد شد.
ای آدمها عشق خودرا رها کنید تا جاری شود ،مهم نیست کی وچی از آن برخوردار می گردد مهم آنست که همه را منتفع می سازد و خودنیز سیراب می گردد. این را عشق می نامند .خودرا ارزیابی کنید که در این ماجرای عالم هستی در کدام
نقطه قراردارید .یادتان باشد همانقدر که می بخشید و اجازه جاری شدن می دهید به همان اندازه هم از عشق مادر هستی بر خوردار می گردید. گله مند نباشید

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید