منو

سه شنبه, 25 ارديبهشت 1403 - Tue 05 14 2024

A+ A A-

عشق چیست بخش هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

لحظاتی بیش نمانده تا صدای قدمهای ماه رمضان را باگوش جان بشنوم . خیلی تند و با عجله نگاهی به پشت سر می اندازم .درمیان انبوه گفتگوها و مقالاتی که مطرح شد چشمم به مقاله عشق چیست؟ خیره ماند. علیرغم مقالاتی چند که دراین باب نوشته و عرضه گشت ،هنوز در قلب خویش به نقطه ای که مرا راضی نماید،نرسیده ام .درهیجان واردشدن به ماه رمضان که لحظاتی بیش نمانده یکبر دیگر به عشق نگاه کردم .ایستادم وخاموش شدم .در سکوتی زیبا منشا عشق را جستجو نمودم .همیشه برای رسیدن به حقیقت هر چیزی ،قانونی است که باید به آثار آن حقیقت چنگ انداخت و پیش رفت تا به اصل آن دست یافت . من نیز چنین کردم .ماه رمضان را سرشار از عشق یافتم .چرا که اگرچنین نبود اینگونه هیجان زده بسویش نمی دویدم پس این ماه، ماه عشق است . عشقی که برایش انتهایی نمی توان تصور نمود.وزش نسیم مهربانی و معطر ماه رمضان آغاز شد .طراوت و مهربانی و عطر آن جسم و جانم را همچون پیچکی ،می پیچد و در خود نگه میدارد. ترنم
ملکوتی ملائکی که بسوی زمین می آیند تا درهای رحمت را که باز شده به بندگان نشان دهند ،بگوش میرسد . در این فضای عطرآگین و مترنم خودم را رها کردم و کم کم به آن حقیقتی که بدنبالش می گشتم نزدیک و نزدیکتر شدم و در آن فرو رفتم و غرق گشتم و پس از آسودن و آرمیدن سر بلند کردم و تازه فهمیدم که همه عمر خویش را در چنین فضایی بسر برده بودم و هیچوقت آنرا ندانستم و بدنبالش می گشتم . خالق هستی عشق است آنهم عشق خالص .پس چرا ندانستم؟ چون همسفری با ذهن محدود و صاحب یک فضای بسته را هیچوقت نخواستم ترک نمایم ودر آنچه که ذهن برایم ساخت ماندم و باور کردم و هیچوقت نخواستم از چهارچوب این ذهن قدمی بیرون نهم و عشق ساخته و پرداخته این ذهن را تجربه نمودم که پر بود از تراشه های خودخواهی ،حسادت ، برتری طلبی ،دروغ ، محدودنگری ، خودستایی و......... اما در این لحظات پایانی ماه شعبان و آغاز ماه رمضان بدلیل توجه ویژه ام به این لحظات از سویی و تغییر و تحول رحمت و برکت الهی به یکباره رها شدم ودر این فضای پرنعمت که از جنس عشق بود
به چرخش در آمدم و تازه فهمیدم که سالیان پشت سر را چگونه از دست دادم و عشق را درک نکردم در حالی که همه لحظات عمر دنیایی ام را در عشق غوطه ور بودم و ندانستم و همین خسران بزرگی است که در سوره والعصر می خوانیم و درکش نمی کنیم .آری تازه فهمیدم که چرا در قلبم به نقطه راضی بودن  نرسیده بودم زیرا انسان وقتی غرق در چیزی است آن را نمی فهمد و تنها زمانی که آنرا از دست دهد متوجهاش خواهد شد .پروردگار من ،دوستت دارم که خودت را از من نگرفتی و فرصت درک کردن عشقت را به من عطا فرمودی که جز تو هیچکس نمی توانستآنرا به من ببخشد.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید