منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

نگاهی به مفهوم طواف نساء

 بسم الله الرحمن الرحیم

اول ذی الحجه بود و مرغ دلم به پرواز درآمد. من را به سرزمین وحی برد. با اشک و آه از پیامبر خدا،خداحافظی کردمو عازم مسجد شجره شدم. محرم شدم. آن موقع فقط آداب محرم شدن را می دانستم اما امروز محرم شدن را می فهمم، این ها خیلی با هم فرق می کند. آدمی برای رسیدن به رنگ الهی ( سوره بقره) می بایستی از شر وسوسه ابلیس در امان باشد تا قادر به حرکت شود. راه در امان بودن آدمی این است که در حفاظ باشد. حفاظی که همه چیز را در بیرون از آن شفاف ببینیم .گاهی در حفاظ می رویم اما حفاظ دورمان تاریک است. ما دیگر بیرون را نمی بینیم. حفاظی باید باشد که ما محفوظ بمانیم اما از داخل بیرون را تماشا کنیم. برای رسیدن به این حفاظ محرم شو. این قانونی است که در سرزمین وحی به عینیت می بینی و می آموزی. (محرم شدن در سرزمین وحی است با یک آداب بخصوص. آداب مال آنجاست و زمانش مال مکه . اما مفهوم محرم شدن برای همه عمر است.) تا بفهمی در سراسر عمرت هر وقت برای فهمی بزرگ بخواهی قدم برداری باید قبل از آن محرم شوی وگرنه در نیمه راه با دیوها و ددها مواجه خواهی شد. در زمان احرام از هر آنچه از ظواهر دنیاست دور می شوی . در کم بهاترین لباس دنیایی به سر می بری و اینقدر هراس داری که مبادا آداب احرام را نقص کنی و به دردسر بیفتی یعنی برگردی به مسجد شجره و بخواهی از اول شروع کنی و یا بخواهی قربانی دهی که هزینه های گزاف دارد. خلاصه گرفتاری درست می کند پس با همه وجودت محرم شدن را حفظ می کنی. آیا توجه می کنید؟ با همه وجود محرم شدن و حفظ کردن باید در طول عمرمان باقی بماند. اگر هر مرحله ای از تعالی دنیا را آغازگر باشی شرط اولش محرم شدن است و جدایی و ترک از تعلقات غیر سودمند است. در فاصله ای کوتاه اعمال حج عمره و پس از آن اعمال حج تمتع انجام می شود. این برای بنده همیشه سؤال بود که چرا؟ چرا دو مرحله پشت هم و با فاصله بسیار کم؟ در واقع با طواف و گردش به دور خانه خدا که هفت طواف است، یعنی هفت گردش، عملا در هر گردش یک لایه از هاله های خودمان را از دست می دهیم. ما هفت هاله دور بدن مان داریم با هفت رنگ که گاها در هم ادغام می شود و یک رنگ می شود. همه این هاله ها و همه این لایه ها مسئولیتشان حفاظت از آن چیزهایی است که در درون وجود ماست . منظورم دل و روده و قلب نیست ، همه آن چیزهایی که در قلب ، نیت و ذهن ما قرار گرفته است . در هفت تا چرخی که می خوریم در هر چرخ یکی از آنها را از دست می دهیم . بعد از طواف دو رکعت نماز می خوانیم . یعنی پروردگار را حمد می کنیم ، به سجده می افتیم ، اقرار می کنیم که بنده ای بیش نیستیم . بعد از آن اقدام می کنیم برای سعی میان صفا و مروه ؛ آنچه را که در درونمان انباشته ایم و قایم کردیم دیگران نمی بینند در این سعی هر دفعه که از صفا به سوی مروه حرکت می کنیم موقعی که هروله می کنیم ، یک تکه جا هست که به ما توصیه شده است که هروله کنید یعنی با ناراحتی ، با شتاب و بخصوص در آقایان ، این که چرا آقایان ، این خودش حرف دارد . توی این رفت آنها را از خودمان جدا می کنیم که اگر به این جدایی موفق بشویم در برگشت از مروه به صفا یک صفت بهینه و خوب جایگزین این صفت رذیله دریافت می کنیم . در پایان هفت بار سعی تقصیر می کنیم یعنی قدری مو و ناخن می چینیم .
می دانید که در ما آدم ها مو و ناخن وقتی از پوست خارج می شود جزو بخش های مرده است ؛ تنها بخش های مرده ای است که ما با خودمان حملش می کنیم ، نگهش می داریم . در موقع تقصیر به نشانه همه صفات رذیله و زشت و حیوانی مان ، این دو تکه را از خودمان جدا می کنیم و بعد از آن سرفراز و سعادتمند از لباس احرام خارج می شویم و روزهای پیش رو را می گذرانیم تا عازم صحرای عرفات بشویم ، سفر عظیم و بزرگمان را به سوی خدا آغاز کنیم . می دانید که موسی کلیم الله وقتی که پروردگارش او را به کوه طور فرا خواند با او قرار 30 روزه گذاشت . موسی ، هارون برادرش را نزد قومش گذاشت و به آنها توصیه کرد ، سفارش کرد بر مراقبت و تحکیم وحدت . همانطور که ما امروز چقدر سفارش شده به این مسئله هستیم . و به آنها فرمود : که از تفرقه بین قوم بر حذر باشید . موسی به وعده گاه شتافت ، در پایان 30 روز خداوند 10 روز دیگر به آن افزود . این برای بنده همیشه مسئله بود ، چرا ؟ خداوند می توانست از همان ابتدا وعده 40 روزه قرار بدهد اما نکرد ، چرا ؟ 30 روز اول جهت تعلیم احکام دنیا و آماده سازی الواح تورات بود تا موسی(ع) به آنها کاملاً واقف بشود و 10 روز بعد از آن جهت تعلیم برای عبور از دنیا و ظواهر دنیا ، رسیدن به مراحل تعالی و درک انّا الیه راجعون .
قوم موسی(ع) در این تأخیر 10 روزه به وسوسه شیطان گوساله ساختند و پرستیدند . و چه زیباست اعمال حج تمتع ، تمامی ماه ذی القعده را همه آنهایی که عازم حج هستند در حال دویدن هستند ، تمام مسائل دنیاییشان را حل می کنند . چه در این طرف مرز و چه وقتی که از این جا خارج می شوند . در حال آماده سازی برای اعمال حج هستند . در طی 10 روز قبل از ورود به عرفات در مرحله اول اعمال حج که همان حج عمره از حج تمتع است ، رذیله هایی که در نبود امام و راهنما سبب گوساله پرستی انسان شده است از خودشان دور می کنند تا در عرفات به خودشناسی که در پی آن خداشناسی است نائل بشوند . در منا شیطان نفس را در سه مرحله با سنگ می رانند و در مرحله اول سنگ پرتاب کردن ، قربانی می دهند به شکرانه آن که خداوند فرصت فهمیدن به انسان عطا کرد ، وگرنه خودش قربانی پیروزی نفسش بود .
چه روزهای عجیبی در عرفات و منا می گذرد ، گذران یک عمر است ، در مجموع 4 روز . سه روز منا و یک 24 ساعت عرفات ولی گذران یک عمر است ، بروید و تجربه کنید . برای آنهایی که یک دفعه رفتند و فقط سنگ دیدند و برگشتند متأسفم ، از خدا بخواهند یک دفعه دیگر به آنها توفیق بدهد یک بار دیگر بروند . در عرفات و منا گذران یک عمر است یعنی کلّ سالهایی که تا آن موقع آمدی آنجا جلوی چشمت می آورند . 20 سالت است ، 20 سال ؛ 50 سالت است ، 50 سال و...... هر چه که در پشت سرت گذاشتی همه را جلوی چشمت می آورند . گذران یک عمر است با همه چیزهایی که در آن بوده و بعد از آن بازگشت کامل به سوی خدا . بعد از برگشتن از منا طواف مجدد ، نماز پشت مقام ابراهیم و مجدد سعی میان صفا و مروه . کسانی که در سعی اول صفات رذیله را جدا کردند در سعی دوم پرواز می کنند ، خوشا به حال آنها . بعد از سعی میان صفا و مروه دوباره برمی گردی به حیات ، برمی گردی به آنجایی که خانه خداست و یک طواف دیگر مانده است به اسم طواف نساء ؛ یک طواف یعنی یک 7 دور کامل و دو رکعت نماز . خیلی بزرگ است بعد از این همه جدا کردن از صفات رذیله ، بعد از این همه پرواز دادن شیطان ، بعد از این همه نگاه به شیطان ؛ خدا قسمت کند در منا سنگ هایتان را بزنید وقتی اعلام کردند که بدوید تا اتوبوس اینجاست سوار شوید که برگردیم ، همه می دَوند کسی به کسی نگاه نمی کند ، کوله ها روی گُرده شان و در حال دو . من جزو دو یا سه نفر آخر بودم که در چادر ایستاده بودم و نگاه می کردم . خدا می داند آن زیر چه خبر بود ؟ شیاطینی که از این انسانها جدا شده بودند غوغا می کردند . وقتی شما 3 روز رمی جمره کرده اید در 3 مرحله رفتید و پیروزمندانه سنگها را کوبیدید و با خوشحالی برگشتی و گفتی چه جالب یک دانه اش هم خطا نرفت ، همه اش خورد . بعد از همه این ها که برمی گردی ، اعمال حج تمتع ات را انجام می دهی ، آخرین مرحله و خاتمه کار طواف نساء است . من به طواف نساء می گویم طواف جفت . اهل سنت چنین طوافی را پذیرا نیستند ، اهل تشیع این طواف را نه تنها پذیرا هستند که واجب هم می دانند . چون در قرآن در آیات حج به دو بار طواف چه در عمره مفرده و چه در تمتع اشاره می کند . شما به عمره مفرده هم بروید بعد از سعی باز هم طواف نسا و نماز دارید . اهمیت طواف نسا به این است که به جفت انسانی اشاره دارد . هم به زن و هم به مرد واجب است و این حکایت از اهمیت جفت برای آدمی دارد . با این طواف آدمی غلبه بر نفس می کند وتبدیل خواستهای غریزی خود را در جهت تکامل انسانی به دست می آورد یعنی باید به دست بیاورد . نه این که هر که از حج بر گشته چون حاج آقا شده یک همسر دیگر هم بگیرد . هر حکمی در جایگاه خودش استوار است نه در هر جایی و نه در هر محیطی . شمایی که تشریف بردید و طواف نسا کردید برای این که بعد از برگشتن همسرت را نه به جهت غرایز جنسی دوست بداری . هم خانم و هم آقا همسرت را به جهت آن که انسانی است چون تو که در او حقیقت الهی چون تو جریان پیدا کرده است .و اگر تو توانستی در مسائل طواف و سعی و عرفات و منا حقیقت وجودیت را پیدا کنی و بشناسی به طور حتم قادر هستی تا در طرف مقابلت هم ببینی . طواف نسا برای همین است . و بعد از آن در پشت مقام ابراهیم که جایگاهی بزرگ و پر معنا است نماز می گذاریم . اینجا بود که گفتم فهمیدم و فهمیدم . یافتم یافتم . آیه شریف قرآن را که خداوند قسم یاد می کند به شبهای ده گانه . چرا در این نماز شبهای ده گانه اول ذی حجه شما آیه صد و چهل و دو سوره اعراف را بعد از حمد و توحید می خوانید ؟ این آیه شما را متوجه وعده و قرار خداوند با حضرت موسی می کند . چرا این آیه را می خوانید ؟ چه ربطی داشت ؟ دلیل عمده آن توجه شما را به این ده روزه ای که به حضرت موسی اضافه شد و مردم در سایه آن گوساله پرست شدند جلب می کند . مراقب باش ده روزه را دریاب تا به گوساله پرستی نیفتی . برای همین است که طرف می رود و بر می گردد و سر مردم و همسرش را بهتر کلاه می گذارند. خانم که برمی گردد به جای آن که اصلاح شود رفتارها و حرکاتش ناپسندتر می شود . این ها در سایه آن ده روز و ده شب گوساله پرست شدند . و خداپرستی را رها کردند . آنها در خانه خدا بودند هیچ فرقی نمی کند وقتی نمی بیند نمی بیند . وقتی در حجاب ظلمانی است نمی بیند حال در هر کجا که باشد . خداوند به واسطه همین آیه توجه ما را به این شبهای ده گانه جلب کرده بلکه که هدایت بپذیریم و بفهمیم که در این شبهای ده گانه فقط عقدو عروسی و بزن و بکوب و ساز و ضرب راه نیاندازیم . عروسی خوب است ولی محض رضای خدا گناه در آن ایجاد نکنیم . ای آقایان همسر شما برای شماست نه برای دیگران اگر قرار بود که برای دیگران باشد چرا شما عقد و عروسی او را گرفتید ؟ این چه کاری است که می کنید ؟ ای دخترها چرا زندگی خود را نابود می کنید ؟ فقط برای یک شب ؟ که آن یک شب چه بشود ؟ تبدیل به قاب عکس های خاک خورده روی دیوار و مایه تاسف و آه و افسوس شود . یا فیلم هایی که گرفته شده که خانمها همه با لباسهای لخت می رقصند و فیلم آن را آقای داماد و عروس خانم می بیند تا با هم تجدید خاطرات کنند . شما چه طور میتوانید اجازه دهید که شوهرت زنهای لخت مردم را تماشا کند . خداوند طواف نسا را به زن و مرد واجب کرده که انجام دهید که این رذایل اخلاقی را از خود دور کنیم . و بتوانیم به آن نقطه ای برسیم که آدم آفریده شد و از او جفتش . یعنی تنها یکی بود نه دوتا . در برگشت هم باید تبدیل به یکی شویم .
یک نکته می گویم برای آنهایی که دنبال حقیقت هستند . آن وقت قرآن می آید و وقتی که بخواهد افعال را به کار ببرد فعل را مردانه به کار می برد و شمای خانم می گویید که جایگاه من کجاست ؟ و آقای رند می گوید که خانمها در بهشت خداوند جای ندارند . و دیگر نمی داند که آن آقا به بهشت نمی رود مگر جفتش را همراه داشته باشد . برگه سبز ورودش جفتش است و خانم نیز به بهشت نمی رود مگر جفتش همراهش باشد . چون ما یکی بودیم نه دوتا . آیا خداوند دوتا درست کرد و مقابل ملائکه ها قرار داد ؟ دخترها و پسرها درست انتخاب کنید . آقایان و خانم ها همسرانتان را خوب نگه دارید . از معاشرت با خانم هایی که تقوا ندارند و بی حفاظند خودداری کنید . اگر ناراحت می شوند به جهنم . سر پل صراط ما را به پایین می اندازند. او را هم می اندازند او حقش است . ولی چرا مرا به خاطر او بیاندازند .
از باب این ده شب می توانم ساعتها بگویم . می توانم بگویم که در هر گردش یک طواف از جایی که شروع می کنید چه می کنید ؟ تا جایی که برسید دوباره به همان نقطه ابتدایی شروع . ولی این از حوصله تان خارج است .حالا این شبها همین را امتحان کنید. حالا در این ده شب ببینید می توانید خود را به عرفات برسانید ؟ می توانید بیست و چهار ساعت در عرفات بنشینید و با کسی حرفی نزنید . و با کسی کاری نداشته باشید . کسی را نبینید. ایرادی نگیرید . حرفی نزنید .

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید