منو

جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

A+ A A-

رابطه ات با مخلوق زمان چگونه است؟

  بسم الله الرحمن الرحیم 

زندگی زمینی آدمیان در این کره خاکی بطور مستقیم تحت تأثیر مخلوق زمان قرار داشته و دارد . زمان در طول حیات زمینی انسان سه دوره را به وجود آورده است ؛ گذشته ، حال و آینده . صد البته بخش تأثیرگذار در طول زندگی زمینی آدمی فقط بخش حال است . چون انسان در بخش گذشته نمی تواند دستی وارد کند و تغییراتی بوجود بیاورد . و از بخش آینده و چگونه بودنش هم خبری ندارد اما حال در دستان او و در حال جریان و بالاخره در حال عبور است . اما نگاه آدمی یا در گذشته هایی که یک روزی حال بود و از آنها غافل مانده ، می گذرد یا نگاهش به دست گرفتن آینده ای است که می خواهد آن را به دلخواهش تغییر بدهد . حال ، جایگاهی ندارد تا به گذشته تبدیل بشود و بعد قابل دیدن بشود . آیا واقعاً این نوع توجه صحیح و منطقی است ؟ حال را نبینیم ، با آن کاری نداریم تا تبدیل می شود به گذشته و بعد می نشینیم و نگاهش می کنیم ؛ چه درست بود و چه غلط بود . بطور حتم نمی تواند صحیح باشد . بگذارید یک مثالی بزنم که با مراسم امروز هم در ارتباط باشد . زوج های جوانی که زمان پیوندشان رسیده و در حال برگزاری جشن عروسی شان هستند ، خوب نگاهشان کردید ؟ خوب به آنها نگاه کنید ، آن قدر برگزاری زوایای مختلف این جشن ، ثبت لحظه به لحظه آن که در حال ملحق شدن به گذشته است ، مهم به نظر می آید و به آن خودشان را مشغول می کنند که اصلاً این لحظه های تکرار نشدنی عمرشان را درک نمی کنند ، نمی بینند . و آنچه را که می توان ثبت کرد و جاودانه نمود یعنی دیدن و چشیدن و لذت بردن ، از دست می دهند . آنچه را که در لحظه می توان دید ، چشید و لذت برد واقعی و حقیقی است . هم وجود دارد ، هم یک ماهیت درونی دارد . واقعی و حقیقی است و فقط در همان لحظات قابل بهره وری است اما وقتی تبدیل به گذشته شد در قابهای مشخص ، غیر قابل تغییر خاطرات محصور می شود . یا عکس می شود یا فیلم می شود ؛ عکس ها درون قاب عکس های گران قیمت محبوس می شود بعد از گذران زمان کوتاهی حتی دیگر عکس ها را هم نمی بینند . مگر وقتی گرد و غبار قاب را می خواهند از روی آن بزدایند . فیلم ها در قفسه کمدهای خانگی خاک فراموشی نوش جان می کنند . عروس ، دامادهای چند ساله اخیر ، چند دفعه فیلم جشن تان را گذاشتید و دوتایی نگاه کردید و از آن لذت واقعی بردید ؟ به آن فکر کنید . ارزش واقعی هر چیزی و هر اتفاقی را باید سنجید و برای آن قیمت تعیین کرد . چقدر برای این که همه چیز همان گونه باشد که شما از قبل در تصوراتتان برای آینده ای که در روز عروسی به زمان حال شما بدل گشته بود ، زحمت کشیدید ، حرص خوردید ، با دیگران بدرفتاری کردید ، لحظات شیرین خودتان و دیگران را تبدیل به تلخی و سیاهی کردید که سالها طول می کشد تا کمی پاک بشود یا کمرنگ بشود . شاید هم تا پایان عمر سایه سیاهش به شما و تمامی لحظات آینده ای که به مرور تبدیل به حال برای شما می شود ، گسترده خواهد بود ، واقعاً می ارزد ؟ فکر کنید و یادتان باشد همان گونه که عروسی شما و لحظات سرورتان برایتان پذیرای یک قاب شده روی دیوار یا داخل گنجه ای در لابلای بقیه چیزهای به درد نخور ، ایمان و اعتقاداتتان هم از همین سبک پیروی خواهد کرد . چون شما عادت کرده اید چنین بیاندیشید و چنین عمل نمایید . منظور این است که این الگویی در زندگی شما خواهد شد که همه مسائل زندگی تان از آن تبعیت خواهد کرد . امروزه کمتر عروس و دامادی در جامعه دیده می شود که فردای روز عروسی با چهره ای راضی ، خوشحال و شادمان از جا برخیزد ، خیلی متأسفم . یادمان باشد عکس ها و فیلم ها زمانی لحظات شیرین را ثبت می کنند که در لحظه ظهور من و شما شیرینی آن لحظه را با جانمان چشیده باشیم . آن وقت عکس ها و فیلم ها واقعاً ثبت کننده و حافظ آن لحظات خواهند بود .
چطوری لحظات را با جانمان مزه مزه کنیم ؟ خداوند تبارک و تعالی در دنیا همه چیز را در نهایت زیبایی ، حد و اندازه مورد نیاز و درستی کامل آفریده است . به گونه ای که شما در جسم خودتان نگاه کنید همه ارگانهای حیاتی در ریتمی دقیق و از پیش تعیین شده مشغول انجام وظیفه هستند . مثلاً اگر قلب در هر دقیقه n ضربه دارد و شما بخواهید آن را n به علاوه 1 بکنید یا n منهای 1 ، امکان ندارد . کلّ بدن و اعضا و جوارح تان هم دچار مشکل می شود . پس خداوند نهایت قدرت ، ظرافت و دانش را در ساختار بشر به کار برده است . طبیعتاً برای موجودی تا این حد پیشرفته و پیچیده که در دوران مختلف و در ابعاد مختلف زندگی می کند می بایستی نمونه هایی عینی علاوه بر کتاب وحیش قرار بدهد . کتاب نوشته است ، انسان نیازمند الگویی است که آنچه در کتاب نوشته شده در آن عیناً مشاهده کند . در اینجاست که خداوند ائمه اطهار را جهت ارائه این نمونه قرار فرموده است . سرلوحه ولایت، آقا امیرالمؤمنین و دخت گرامی پیامبر(ص) خانم حضرت زهرا(س) آشکارترین الگوها را از طفولیتشان تا هنگام کوچ کردن از این جهان خاکی ارائه فرمودند . هر پسری که به مرزی رسید که بخواهد زوجه انتخاب کند و هر دختری که در خودش آمادگی تشکیل خانواده را دید می بایستی نوع نگاه این بزرگواران را به تشکیل خانواده و انتخاب جفت مطالعه کند . پسرها بدانند که چگونه در مراسم خواستگاری حضور می یابند . در فاصله عقد و عروسی چه باید بکنند ؟ چطور اجازه بردن همسرشان را بگیرند ؟
و پسرها و دخترها چه توقعاتی باید داشته باشند.بسیاری از عقدها در همان دوران عقد معدوم است. چرا امروز این شکلی است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ مگر یک آقایی را به زور سر سفره عقد برده اند؟ مگر دختر خانمی را به زور سر نیزه سر سفره عقد نشاندند؟ خیر! امروزه دخترها و پسرها به پدر و مادرهایشان بیشتر زور می گویند تا پدر و مادرها به بچه هایشان. پس چرا اینقدر جدایی؟ چرا اینقدر دعوا؟ چون پسرها و دخترهای ما نمی دانند هر چیزی صاحب یک قاعده ای است. صاحب یک حرمتی است. هر کاری دارای یک آدابی است و چون نمی دانند هیچی را رعایت نمی کنند و در مسیرشان دچار اشکال می شوند. پدرها و مادرها در کمال سکوت برای اینکه اتفاقی نیفتد از بغل شان عبور می کنند. بله امروزه نمی شود دراعمال دخترها و پسرها وارد شد و دخالت کرد و حرف زد. من هم این را قبول دارم اما قبلش باید اینکار را می کردید. قبلش باید بچه هایمان را با الگوهای مختلف برای زندگی آشنا می کردیم. ما نکردیم. چون نکردیم امروز جامعه مان به بحران برخورده است. بحران بزرگی است. امیرالمؤمنی(ع) وقتی برای خواستگاری عازم شدند غسل کردند. چون برای یک پسر و یک دختر بعد از تولد بزرگترین اتفاق زندگی شان است. یعنی یک تحول، یک چیز بزرگ. اما الان اینچنین نیست. در جامعه ما چنین اتفاقی نمی افتد. پسرها و دخترها در خیابان ها، در کافی شاپ ها تازه زیر نظر خانواده هایشان می گردند و گپ می زنند. بگذریم که حرف بسیار است چون فرهنگ این مطلب را تلویزیون ما به خوبی رایج کرده است و به قشنگی نشان داده است. اما شما که اینجا نشسته اید لااقل کنار این فرهنگ غلط خواهش می کنم بچه هایتان را با فرهنگ اهل بیت آشنا کنید.امیرالمؤمنین(ع) وقتی عازم خواستگاری شد غسل کرد، وضو گرفت، بهترین لباس خودش را پوشید. آقا به خواستگاری می رود چون تابستان است با پای بی جوراب می رود بعد هم توجیه میکند که حجاب برای مردان اجباری نیست. امیرالمؤمنین(ع) بهترین لباسش را پوشید. دو رکعت نماز خواند، تازه می رود خواستگاری دختر رسول خدا که از بدو کودکی ایشان را می شناسند. دو رکعت نماز خواند بعد به خدمت پیغمبر(ص) رسید. می خواستم تمام جز به جز این حرکت را برایتان بیاورم اما پشیمان شدم چون هر چیزی که راحت دستان می آید به همان راحتی از دستتان بیرون می اندازید. طالبید بدانید بروید و مطالعه کنید. بخصوص زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) بیشترین کتاب ها را به خودش اختصاص داده است. بروید و مطالعه کنید. شما وقتی قرار است برای دخترتان خواستگار بیایید آنقدر که اهمیت می دهید دخترتان یک لباس گران قیمت بپوشد که از اول خانواده داماد بدانند پایشان را کجا گذاشته اند، بدانند واسه دختر چی باید بخرند به این فکر کردید که به دخترتان بگویید پاکیزه باش. گفتید قبلش دو رکعت نماز حاجت بخوان و از درگاه خدا درخواست یک جفت مؤمن نیکو بکن. گفتید؟ در عوض گفتید دخترم سرویس طلایت را هم بینداز گردنت، دستبندها و النگوهایت یادت نرود که خانواده داماد بدانند در خانه پدرت چقدر طلا داری. نتیجه خوب در نمی آید. تا دیر نشده است جستجو کنید، یاد بگیرید تا زندگی مشترکی را شروع کنید که از گزند شیاطین جن و انس محفوظ باشید.

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید