منو

چهارشنبه, 19 ارديبهشت 1403 - Wed 05 08 2024

A+ A A-

با فروع دین بگونه ای متفاوت آشنا شویم بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم

در مورد اصول دین حرف خیلی است، منتها دست نگه داشتم که بتوانم اصول دین و فروع دین را دراین جلسات به پایان ببریم، فعلا یک دست مایه ای دست نوجوان هایمان بدهیم. اصول دین را در طی این شب ها گفتگو کردیم، ان شاءالله که با وجهی نو از اصول دین آشنا شدیم، نوری از این آگاهی بر قلب و روح مان تابیده شده، باشد تا زندگی دنیایی ما تاثیر بسیار بگذارد. امشب به فروع دین می پردازیم؛ نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، امربه معروف، نهی از منکر، تولی و تبری.
به نماز می پرداریم، نماز در دین ما جایگاه ویژه ای دارد، چه قدر به بچه ها تاکید می کنیم که نمازهایتان قضا نشود، حتما بخوانید، چه قدر تاکید می کنیم که اول وقت بخوانید، چه قدر تاکید می کنیم که با لباس برازنده و محترم به نماز بایستید، حالا لباس که باید پاکیزه و طاهر باشد جای خود، اما یک نکته قابل توجه این جا وجود دارد، امامت در دین ما جایگاهی برتر دارد، توجه کردید که امامت در اصول دین آمده است که هر کدام از این اصل ها را ناقص بگذاریم در ایمان ما نقص وجود دارد، از نظر من یعنی اگر کسی بحث ولایت و امامت را نمی پذیرد نمازش هم مورد تردید است. خیلی نکته مهمی است، شیعیان باید توجه خاصی به این مسئله داشته باشند و چه قدر باید شاکر باشیم که خدایا ما را در نقطه ای و در شرایطی آفریدی که شیعه هستیم.
و اما نماز، یک بار با توجه کامل نه این که بخواهید نماز بخوانید، با توجه کامل یک نماز را بخوانید و به آن چه که بیان می کنید در نماز توجه بگذارید. وقتی می گویی الله اکبر، به این الله اکبر توجه بگذار. در ابتدا در اذان و اقامه اشاره محکمی است بر توحید، نبوت، معاد و امامت. سپس تشویق به نماز که سبب رستگاری و خیر در دو دنیا می شودکه حی علی الصلوه. شما گوشی موبایل که زنگ می خورد هر موبایلی یک صدایی برای رسیدن به پیام ها انتخاب کرده که صاحبش بشناسد تا موبایل صدا می دهد صاحب موبایل هر کجا باشد سریع گوشی را برمی دارد تا ببیند چه پیامی آمده است. اذان گو با همه صدای بلندش فریاد می زند می گوید حی علی الصلوه، بشتاب به سوی نماز، همه سرجایشان نشسته اند، عین خیالشان نیست، ولی اگر توجه بگذاریم همین اذان و اقامه سبب می شود که در پایان دنیا، روز محشر در میان صالحان از جایمان بلند بشویم نه در میان ناصالحان. من مدتی است که نزد دوستان این همت را گذاشته ام و همه را دعوت می کنم که وقتی صدای اذان بلند شد، هر کجا، به هر کاری مشغول بودی سکوت کن و در یک توجهی خاص در همان لحظه قرار بگیر، به هیچ چیز دیگر فکر نکن. وقتی مؤذن ندای الله اکبر سر می دهد این قدر این الله اکبر عمیق است که هر چی از خدا در وجودت کم باشد فوری پر می شود. ما از خدا متخلخل هستیم، می دانید یعنی چی؟ یعنی یک صفحه ای که سوراخ سوراخ است، ما متخلخل هستیم، بعضی از این ها پر شده ولی بیشترش پر نشده است، وقتی ندای الله اکبر را می شنوی و در آن سکون قرار می گیری خانه های خالی تو را پر می کند هر چیز از خدا کم داری در شما پر می کند، علی الخصوص عدل خدا که به طور روزمره در مورد عدل خدا حداقل در کلام ها دچار شک و تردید هستیم، چانه می زنیم، یا ما چانه می زنیم یا بقیه در حضور ما چانه می زنند، ما می گوییم آدم چی بگه، والا چی بگویم، والا چی بگویم یعنی چه؟ فلانی با مسخره می گوید قربان عدل خدا بروم می بینی یکی بچه می خواهد به او نمی دهد، یکی از زیادی بچه در حال مردن است باز به او می دهد. شما چه کار دارید به این کارها؟ 25-26 سال پیش اگر اشتباه نکنم، زمان ها را به خاطر نمی سپارم، یک بار در جلسه در میان دوستان صحبت می کردیم یک دوستی گفت یک بنده خدایی که خیلی وضع مالی بدی دارد؛ که یک یا دو بچه داشت خانومش باردار شده دوقلوآورده، این ها از لحاظ شیر، مایحتاج خانه، بچه، بدجوری در تنگنا هستند، همان موقع یک دوست دیگر برگشت گفت خب مگر مجبور هستند که بچه بیاورند، ما هم گفتیم حتما راست می گویند، آخر کسی که ندارد برای چی بچه بخواهد؟ من توبیخ شدم، آن دوستمان هم توبیخ شد، دعوایمان کردند، نمی دانم تا چند سال خرج آن خانواده را می دادیم. به بعضی حرف ها و بعضی کارها وارد نشویم. شما نه می توانید عدل خدا را درک کنید و نه می توانید قضاوت کنید. شما حق قضاوت ندارید. می گوید من قضاوت نمی کنم، من دنبال جواب می گردم، از خودش بپرس به تو جواب می دهد. اذان و اقامه نماز اصول دین را مطرح می کند و شما که اهل نماز هستید هر روز نسبت به اصول دینتان پالایش می شوید، هر اذان و اقامه ای که می گویید، اصول دین شما یک دور پالایش می شود، اگر در سکوت و با توجه گفته شود یا شنیده شود. سوره حمد را می خوانیم، در آیات اول خدایی را صدا می کنیم که شناختیم: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، یک ربی را صدا می کنیم و سپاس می گوییم که خدای عالمین است، همه عالم، یعنی او را شناختیم. در سوره حمد به بودن او، به این که صاحب همه نیکی ها و بزرگی ها است اقرار می کنیم، اعلام می کنیم که تنها اوست که صاحب روز جزا است، پس من دیگر از هیچ کسی نمی ترسم چون فقط او است که صاحب روز جزا است، بقیه آدم ها بی خود هستند، برای چی از آنها بترسم؟ سپس در آیات بعدی سوره حمد درخواست می کنیم، درخواستی هدایت شده و کامل، درخواستی عاقلانه، چه طور؟ اقرار می کنیم که من تنها چنین خدایی را می پرستم. کدام خدا؟ همان خدایی که در آیات اول او را تعریف کردم، من فقط آن خدا را می پرستم و تنها از همین خدا کمک و مدد می خواهم که به من برسد. خب که چی؟ چون در آیه بعدی کمک بزرگی را که می خواهم می گویم برای این که من را در مسیر مستقیم هدایت الهی قرار بدهی. خواست بعدی؛ خداوند دارد هدایت می کند، این جا که می رسی کوچولو نخواه، بزرگ بخواه، تو اگر در مسیر مستقیم باشی به بسیاری از چیزهایی که در دنیا باید دست پیدا کنی، پیدا می کنی. اگر درمسیر مستقیم الهی قرار بگیرم چه کار می کند؟ می گوید من را به راه کسانی که به آنها نعمت بخشیدی هدایت کن. نعمت چیست؟ آب است؟ نان است؟ پول است؟ اولاد است؟ خانه است؟ نه. نعمت مسیری است که آن چنان زندگی کنم، یعنی آن مسیر را نشانم بده که آن چنان زندگی کنم که خداوند حکم داده و صلاح من در آن است، نه راه آن کسانی که رفتند، مورد غضب تو قرار گرفتند و جزء گمراهان شدند. می گوید: این خانم بیکار است، مگر ما سواد نداریم، مگر ما قرآن نداریم، مگر خودمان در قرآن در ترجمه اش این ها را نخواندیم! خواندیم، نفهمیدیم، اگر می فهمیدیم نمازمان دولا، سه لا، تمام نمی شد، نمازمان با طمانینه خوانده می شد و با طمانینه و آرامش تمام می شد. حالا از این به بعد به نمازهایتان توجه بگذارید، ببینید چه طوری نماز می خوانید. به دنبال سوره حمد، سوره توحید را می خوانیم؛ این سوره وجه های دیگری از خداوند را به ما می شناساند و ما به آن اقرار می کنیم، چرا؟ چون مدام تکرار می کنیم، دیگر یادمان نمی رود. چون یادمان نمی رود ابلیس نمی تواند ما را فریب دهد و به یک سمت و سوی دیگری راهنمایی کند. ما خدایی را می شناسیم که نه توسط کسی زاده شده و نه از او کسی زاییده می شود. حالا اگر یک آدم خیلی گنده آوردند که ما از او تبعیت کنیم و او را پرستش کنیم در حالی که خودش صاحب پدر و مادری است و از این طرف هم خودش صاحب اولادی است، آیا می تواند این خدای ما باشد؟ نمی تواند باشد، چرا ؟ چون در سوره توحید خوانده ایم: خدایی که از کسی زاییده نشده و زاد و ولدی هم از او نیست. من تا این سن نتوانستم از سوره توحید در نمازهایم دل بکنم و یک سوره دیگری از قرآن بخوانم، آن قدر این سوره عظیم است که فقط قلب می تواند عظمت آن را حس کند، زبان از بیان این عظمت قاصر است، از عهده آن بر نمی آید. یک نکته دیگری که باز در نماز با آن روبه رو هستیم و درس آموز است، نیت است، می دانید اگر ما نیت نکنیم نمازمان باطل است دیگر، نیت بکنیم که چه نمازی می خوانیم، ابتدای هر نماز نیت است، از این نیت کردن؛ بابا من می دانم نماز صبح دو رکعت است و می دانم که صبح ها می خوانم، یک عمری تا این سن رسیدم این طور خواندم ، حالا باز هم لازم است تکرارش کنم؟ بله، باز هم لازم است تو تکرارش کنی، چرا؟ برای این که در ذهن تو و در رفتار تو باقی بماند، هرکاری را خواستی شروع کنی با نیت شروع کن، با نیت شروع کردن یعنی چی؟ یعنی نیت می کنم، مثلاً می خواهم بروم سایت بزنم، من که بلد نیستم چه طوری سایت می زنند، به عمرم هم این کار را نکردم، اولاً نیت کن سایت می زنم، خب تا نیت کردی، زدن این سایت یک شرایطی قطعاً دارد، برای چه کاری؟ چه طوری اداره می شود ؟ چه چیزهایی در آن گذاشته می شود؟ ما سالهاست سایت گذاشتیم، نیت کردیم سایت بگذاریم، قبل از این که بخواهیم سایت را تشکیل دهیم مقالاتمان حاضر بود. وقتی شما نیت می کنی به کاری، تدارکاتش را به دنبال نیت ات انجام می دهی. می خواهی فردا بروی خرید، اول فکر می کنی پول دارم؟ پولم اندازه است؟ چه لباسی بپوشم؟ من می خواهم بروم چه چیزهایی بخرم؟ و این خریدهایم باید چه اندازه ای باشد؟ آن نیت اولیه را اگر نکرده باشی این تدارکات دیدن های بعدی نخواهد بود. نماز و نیت در نماز به ما آموزش می دهد که نیت کردن در هر کاری واقعاً اولین قدم است. وقتی نیت نماز مغرب می کنیم یعنی این که سه رکعت با محتوای هر رکعت خوانده شود. هر رکعت چه چیزهایی است؟ اول باید بشناسیم. نماز سه رکعتی است، هر رکعت چه چیزهایی را دارد و این که این نماز برای قرب به خدا خوانده می شود. می بینید نماز چه عظمتی دارد، ما دو دقیقه می خوانیم، سه دقیقه می خوانیم. می بینید نماز چگونه می تواند در رفتارهای روزانه ما اثرگذار باشد، اگر یاد بگیریم مرحله به مرحله پیش رویم هجویات در کارهایمان خیلی کم می شود، در رفتارهایمان، در گفتارهایمان چه قدر کم می شود. برای هر رکوع و هر سجده الله اکبر می گوییم، چرا؟ چون اعلام می کنیم با الله اکبر که خدا بزرگ تر است، ما با این الله اکبر گفتن خم می شویم برای رکوع، دولا می شویم و پائین می رویم برای سجده، می گوییم همه این اعمالمان فقط برای چنین خدایی است، ما برای کسی دیگر این کارها را نمی کنیم. به قدر کافی همه شما فیلم های چینی و کره ای و ژاپنی و اینها دیدید،


ما با این الله اکبر گفتن خم می شویم برای رکوع دولا می شویم. می رویم پایین برای سجده می گوییم، همه ی این اعمال ما فقط برای چنین خدایی است ما برای کسی دیگر این کارها را نمی کنیم به قدر کافی همه ی شما فیلم های چینی و کره ای و ژاپنی دیدید؟ در ملل های مختلف و در فرهنگ های مختلف این طور روی خاک رفتن و این طور دولا شدن را برای علیحضرت پادشاه وقت می کنند. اما ندای الله اکبر ما را از آنها جدا می کند ذکر رکوع و ذکر سجده تسبیح خدایی است که صاحب عظمت و بزرگی است و قابلیت ستایش شدن را دارد وقتی این ذکرها را در رکوع و سجده می گویید توجه بگذارید شعفی در قلب بوجود می آید که نگفتنی. یک دفعه امتحان کنید بهش برسید دیگر نمی توانید ولش کنید چرا؟چون درک می کنید در حضور چنین قدرت بی انتهایی هستید که همیشه این قدرت هست هیچ وقت این قدرت تو را رها نمی کند .پدر ومادر می میرند و می روند همسر می میرد و می رود هیچ کس من و شما را تا روزی که زنده هستیم حمایت نمی کند اما در رکوع و سجده وقتی ذکر می کنید خوشحال می شوید که برای چنین خدایی به سجده رفته اید به رکوع رفته اید که همیشه هست و همیشه من را نگه می دارد آن وقت پس از رکوع و سجده چه اتفاقی می افتد؟احساس بزرگی می کنید وقتی رکوع رفتید سجده کردید این حال را حس کردی و بلند شدید تازه بزرگ می شوید دیگه احساس کوچک بودن و ذلیل بودن و محتاج بودن نمی کنید از سجده با احساس بزرگی بلند می شوید و دوباره گفت و گوی خود را ادامه می دهید در رکعت دوم بعد از حمد و توحید قنوت داریم . قنوت یعنی دعا یعنی درخواست کردن خدایی که در رکعت اول به آن رسیدید اگر نرسیدید این قنوت به درد نمی خورد از کی دارید درخواست می کنید؟ می شود بگویید؟در رکعت اول آن خدا را باید حس کرده باشید اگر رسیدید اینجا درخواست کن هر چی بخواهید به ما می دهد چون فقط دارید با او حرف می زنید در رکعت دوم تشهد هم می گوییم شهادتی دوباره ما در اذان و اقامه دو سری شهادت دادیم اینجا هم داریم ولی این شهادت با آنها یک فرقی دارد در این شهادت که بعد از یگانه بودن خدا عرض می کنیم که پیامبری که فرستادی اول بنده ی تو است عبده تو است بعد رسولی است که بر ما آمده و این تاکید، تاکیدی است برای همه ی ما که بدانیم بزرگترین انسانها در روی زمین ابتدا بنده و عبد خدا بودند بعداً صاحب مقام از جانب حضرت حق شدند ما از آنها بالاتر نیستیم آنها اول عبد بودند چرا فکر میکنید انقدر بزرگ هستید؟ جلوی خدا خجالت نمی کشید؟این از این نکاتی است که همیشه ابلیس از سوراخش به انسان نفوذ می کند سوراخش می دانید چیست؟ آدم خوشش می آید یک کسی باشد خوشش می آید یک مقام بالاتر از دیگران داشته باشد این را دوست می دارد و ما این را در تشهد اقرار می کنیم تا در لحظات عمرمان اسیر شیطان نشویم .در رکعت سوم و چهارم بالاترین تسبیح پروردگار که از چهار تهلیل تشکیل شده می گوییم تا اگر لایق باشیم خداوند عنایت بفرماید در همان لحظه ما هم مثل ملائک به دور بیت المعمور بچرخیم چهار تهلیل بگوییم، بیت المعمور چهار تا ضلع دارد یا چهارتا پایه .خانه ی خدا هم همین شکلی است تسبیحات اربعه خیلی بزرگ است دست کم نگیرید اگر حج نائل شدید ان شاالله، موقع گردش به دور خانه ی خدا حتماً تسبیحات اربعه را بگویید و موقع گفتن فقط به گفته ی خودتان توجه کنید این طرف و آن طرف را تماشا نکنید به این آدم جلویی که سیاهه، چاقه، کوتاهه به اینها توجه نکنید آن چیزی که از دهان شما خارج می شود به آن توجه کنید. در رکعت چهارم بعد از سجده در انتها باز هم تشهد می گوییم یعنی یک بار دیگر تکرار می کنیم اقرار خود را محکم می کنیم اگر چنین بشود پروردگار اجازه می دهد چی را ؟ موقع سلام دادن سه بخش است سلام اول ما به پیامبر خدا است سلام بر بزرگان خدا سلام دوم ما عباد صالح است و سلام آخرمان عموم اگر درست رفته باشیم خبط و خطا نداشته باشیم اینجا که برسیم پروردگار اجازه می دهد که موقع سلام دادن پیامبران را حس کنیم چرا؟ چون داریم به آنها سلام می کنیم جواب سلام چیست؟ وقتی به عباد صالح سلام می دهیم خدا اجازه داده که حس کنیم در آخر بر همه ی نمازگزاران مثل خودمان سلام می کنیم چند سال پیش چندتا جلسه آنچه را که درباره ی نماز مشاهده نموده بودم عرض کردم مطمئن هستم شماها به خاطر ندارید . یک سر به آن بزنید کمکتان می کند یک بزرگی از این جلسه یک عزیزی که بارها به حج مشرف شده به من این سری می گفت هربار می خواهم بروم حج سفرنامه ی حج شما را میخوانم بروید بخوانید تا کمکتان کند هرکجا دچار نقص می شود در آن سایت مقالاتی وجود دارد آن قسمت می تواند کمک کننده باشد خودم حتماً می روم و یک سری به آن مقالات می زنم ولی توصیه می کنم شما هم حتماً سری بزنید چون نیاز پیدا میکنید البته چنانچه بخواهید تجربه کنید بروید تجربه کنید شاید من دروغ می گویم اثبات کنید من دروغ می گویم ساکت نشینید کار کنید .

آنکس که تو رادید و نخندید چو گل
از جان و خرد تهی ست مانند دهل
گبر ابدی باشد کو شاد نشد
از دعوت ذوالجلال و دیدار رسل
از دل تو در دل من نکته هاست
آه چه ره است از دل تو دلم
گر نکنی بر دل من رحمتی

سوال: در رابطه با بحث نماز فرق عظیم را با اعلی لطفا توضیح دهید
استاد: مثال دنیایی می زنم عظیم یعنی خیلی بزرگ بصورت افقی، اعلی را عمودی می روم بالا تاجایی که می توانید،‌ به آن فکر کنید تا چیزی را که می شنوید خوب به آن فکر نکنید در جانتان ننشیند جواب نمی دهد،
ادامه سوال: شاید قابل بیان نباشد
استاد: بله همینطور هم هست، من محدودیت نمی دهم بینهایت،‌ یک روزی خواب دیدم یک پیری من را خواسته بود که از چندین سال قبل او را می شناختم پیش او نمی خواستم بروم، مرا به زور بردند در رختخواب بیماری بود گفتم برای چه مرا کشاندید اینجا؟ گفت یک حقیقتی هست که باید بدانید. گفت خبر دارید از ازل تا ابد همه چیز را می دانی؟ گفتم یعنی چه؟ دو دستش را باز کرد گفت نگاه کن من نگاه کردم دیدم وای الان گم می شوم الان در آن انگار بیهوش می شوم می کشد با خود می برد اینطرف می شد ازل، طرف دیگر میشد ابد اینطرف از آن هم بدتر بود سخت تر بود، یعنی به هیچ طور دیگری نتوانست به من توضیح بدهد گفت از آنجا تا اینجا هرچه هست را می دانید هنوز دنبالش هستم که همه را بدانم ولی هنوز هم می دانم که خیلی نمی دانم، خیلی چیزها الان می دانم ولی هنوز هم می دانم که خیلی چیزها را نمی دانم الان یک چیزهایی را میدانم از دانستن رد شده می فهمم ولی دیگر نمی توانم بیان کنم این که بد است نتوانی آنچه را که فهمیدی انتقال بدهی که بداست ولی اینطور است کاری نمیشود کرد .
صحبت دوستان: در مورد عظیم و اعلی نظر بنده اینست انسانها در آن زمان یکسری از افراد واجب التعظیم بودند وزیر بودند وکیل و داروغه ای بودند تعظیم می کردند بعضیها مثل فرعون که گفت ان ربکم الاعلی من خدای شما هستم به آنها سجده می کردند ظاهرا این چیزی که من می فهمم ما در نماز به پروردگار عرض می کنیم که تو واجب التعظیم هستی و رب ما هستی و ما به تو تعظیم می کنیم و تو از همه اعلی هستی و آن سجده را برای تو دوبار انجام می دهیم، این چیزیست که بنده متوجه شدم
استاد: خوبست خدا را شکر اما این معنی عظیم و اعلی نیست،‌ این توجیه اینکه شما چرا در رکوع و سجده این اذکار را می گویید مفهوم عظیم و اعلی خیلی بالاتر از اینهاست ولی توجیه خوبی ست بخصوص بتوانیم برای نوجوانان مان بگوییم بسیار عالیست من پذیرا هستم
سوال: سوالم راجع به نیت بود معمولا اینطور است که وقتی آدم نیت می کند یک کاری را انجام دهد معمولا موانع مشهودتر می شوند مشکل سر نوع نیت است یا این یک اصل است بپذیریم وقتی نیت می کنیم یک کاری را درست کنیم مشکلاتمان بیشتر میشود یا نه من فکر می کنم در ذهنش حتی نگوید یک جورهایی چراغ خاموش برود که حداقل اینهمه اتفاقات نیایند مقابلش قرار بگیرند چکار باید بکنیم؟
استاد: دو راه دارد یکی اینکه شما نیت می کنید و بعد سدهای محکم سر راهتان می اید پس باید بنشینید بگویید خدایا این کار را می خواستم انجام بدهم سد بوجود آمد اگر صلاح است سدها را بردار اما اینکه ما نیت می کنیم تازه مشکلات دیده می شوند یک امر کاملا طبیعی ست چون شما قبلا به آن نگاه نکرده بودید تازه الان داری به آن نگاه می کنید پس اتفاق می افتد و می بینید آنوقت باید با آن بجنگید از سر راه بردارید مشکل با سد فرق می کند دقت کردید؟ مشکل را می شود با کمی همت حل کرد ولی سد را نمی توانیم برداریم اگر خدا گذاشته باشد من معمولا اینجور مواقع می نشینم می گویم من نمی فهمم اگر دستوری هست خودت بگو معمولا هم جواب می گیرم.
سوال: شیخ صدوق روایتی از آقا امیرالمؤمنین (ع) گفتند: که ستایش مخصوص خداوندی است که هر کس به نوعی در جنس خود اول است.
استاد: شما در جنس خودت به عنوان یک خانم اول هستی، دست دوم نداری، نو هستی، باری از جایی، از کسی رو دوش شما نبوده آمدی، شما نو هستی، من نو هستم، آن درخت نو هست و اول تر همه این نو ها، خدا است. منظور این است.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید