منو

چهارشنبه, 19 ارديبهشت 1403 - Wed 05 08 2024

A+ A A-

با فروع دین بگونه ای متفاوت آشنا شویم بخش ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

ما طبق روال هر شبمان که عرض کردم اصول دین را طی کردیم، این اصول دین باید روزانه؛ چه طور شما نماز می خوانید؛ تکرارش کنید، چرا؟ چون وقتی در عالم قبر گذاشتند اگر آمدند از شما سوال کردند و درست جواب ندادی، رد می شوی، این قدر باید در جان نشسته باشد که وقتی آن جا سوال می کنند بدون لحظه ای درنگ بتوانید جواب بدهید و هیچ چیزی ملکه ذهن نمی شود مگر با تکرار و فهم آن ماجرا. بعد از آن سراغ فروع دین رفتیم، حج را به یک نقطه ای رساندیم و بستیم، تمام نشد، بعدها باز هم راجع به آن گفتگو خواهیم کرد. امشب درباره جهاد گفتگو می کنیم که بخش دیگری از فروع دین است، جهاد یک قانون عمومی در جهان آفرینش است، کلمه جهاد اسم مصدر است به معنی تلاش، همه موجودات جهان در عالم به وسیله جهاد موانع سر راهشان را برمی دارند برای چه؟ برای این که به کمال برسند، خیلی ها، خیلی کارها می کنند، موانع رسیدن به قدرت، پول، مقام و خیلی چیزها را به دست بیاورند، آن تلاش را جهاد نمی گویند. جهاد در عرصه تعرضات، گاه به صورت دفاعی است گاه به صورت تهاجمی، گاهی اوقات مسلمانان برای این که از جان و مال و ناموس خود دفاع کنند می جنگند و جهاد می کنند، گاهی اوقات مجبورند که تهاجم کنند چون عنقریب می آیند و سرزمین و زندگی و دینشان راپایمال می کنند، صد البته فقط این یک نیت در عرصه جهاد نیست، در این عرصه مبارزات علمی، اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی هم جایگاه خاص دارد و در این زمینه ها تلاش کردند. در طول تاریخ بشریت همیشه افراد زورمند و متجاوز به حقوق دیگران مزاحم راه انبیاء بودند، تاریخ را بخوانید می بینید که صحت دارد حتی آن قدر مزاحم بودند که آماده بودند که دین و آئین خداوند را هم محو کنند چون اگر محو نمی کردند نمی توانستند به آن نقطه دلخواهشان برسند، من نمی خواهم قصه تاریخ تعریف کنم شما بهتر از من این ماجراها را می دانید. از افتخارات مسلمان ها این است که دینشان با حکومت آمیخته است، دستور جهاد در برنامه دینی وجود دارد، به کلامم لطفا توجه بفرمائید؛ در قرآن آیات بسیاری در ارتباط با جهاد وجود دارد؛ سوره عادیات آیات 1تا5 که می خوانیم، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿۱﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿۲﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿۳﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿۴﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿۵﴾خیلی زیباست، خدا قسم یاد می کند به اسبان تیز پای نفس زنان، به آن ها که با سم هایشان که روی زمین با شدت می کوبند جرقه می افروزند، قسم می خورد به هجوم آوران در سپیده دم که با هجوم آوردنشان گرد و غبار بلند می کنند، این قدر جهاد مهم و بزرگ است که خدا حتی به اسب هایی که نفس زنان و تند صاحبانشان را می برند به طوری که از تصادم سم هایشان با زمین جرقه بلند می شود و آن صاحبانی که در سپیده دم هجوم می برند به دشمن به طوری که گردوغبار بلند می شود قسم می خورد. صاحبان این اسب ها ناگهان بر دشمن ظاهر می شوند، برای پیروزی حق. در سوره بقره آیه 251 خداوند در پی نبرد داوود و جالوت و کشتن جالوت فرموده: فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ
اگر خدا بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر نمی راند، دور نمی کرد، بی گمان زمین تباه می شد، ولی خدا به جهانیان کرم دارد. شما نقش جهاد را تا کجا ببینید.
سوره حج آیه ۴۰ میخوانیم: الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
کسانیکه به ناحق از خانه هایشان رانده شدند، چرا؟! چون میگفتند پروردگار ما خداست ما کسی جز پروردگار راقبول نداریم اینها را از خانه هایشان بیرون میکردند، میدانید مثل کی؟مثل اتفاقی که برای فلسطینی ها افتاد چون خداپرست بودند و مسلمان،صهیونیست ها با هزاران دوز و کلک، آنها را از سرزمینشان راندند، اگرخدا بعضی از مردم را با بعضی دیگر دفع نمیکرد صومعه ها ،کلیساها،کنیسه ها و مساجدی که در آن نام خدا برده میشد سخت ویران میشد پس جهاد از الزامات دین ماست و اگر من و شما را صدا کردند باید حتما دراین راستا شرکت کنیم، اینها میخواهند خدا پرستان را بیرون کنند چرا؟چون نمی خواهند، آنها خدا رابپرستند میخواهند همچنان سرکردگان زور و ستم را خدا بدانند، سوره فتح آیه ۲۹، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا﴿۲۹﴾خداوند خصوصیات یاران پیامبر را بیان فرموده، مگر نمی خواهید یار پیغمبر باشید خوب گوش کنید نگویید الان که میدان جنگ نیست، الان میدان جنگمان سخت تر ازمیدان جنگی ست که لب مرز است. یاران پیغمبر کسانی اند که با کافران سختگیرند، باهمدیگر‌ مهربانند، ما به کافران و مقام پرستان و پولداران کرنش می کنیم با دوستانمان که مومنند اما خدا پرستند با آنها روال خوبی نداریم، فرمودند كساني هستند كه به كافران سختگیرند با همدیگرمهربانند كساني هستند که در ميدان جنگ مي غرند اما در خلوت راز و نیاز با خدا میگریند ابراز عجز میکنند خداوند در سوره نسا آیه ۷۱فرموده، 71 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُبات أَوِ انْفِرُوا جَمیعاً ای کسانیکه ایمان اورده اید سلاح خویش برگیرید گروه گروه یاهمه باهم برای جهاد رهسپار شوید. مومنین هیچ زمانی از حراست ازجان و مال و ناموس مومنان نباید غافل بشوند اینقدر مهم است این هوشیاری همیشگی که خدا در سوره نسا دستور نماز در میدان جنگ را تشریح فرموده که اینجوری نماز بخوانید که هم نماز خوانده باشید هم دشمن به شما نفوذ نکند، ببینید چقدر مهم است، هم جهاد هم نماز، نمازمان که الهی شکر آخرین دقایق که دارد میرود میخوانیم و میگوییم قضا یا ادا،اگر قضا شده قضایش را بپذیر اگر ادا هست ادا را بپذیر، دستور جهاد هم که هیچ. آخر اگر با فلانی مخالف حرفش حرف میزدم از من ناراحت میشد، بشود مگر شما مسلمان نیستید خوب بشود، آخر شوهرعمه دختر خاله من است من خیلی با او رودربایستی دارم، تو با خدارودربایستی نداری حکمش را می گذاری زیر پا؟ پروردگار در قرآن به لزوم آمادگی رزمی کافی درحضور دشمنان هم تاکید فرموده سوره انفال آیه ۶۰ می خوانیم:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لاتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْء فی سَبیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ تامی توانید در برابر دشمنان و کافران نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا باآن دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگران را آنها که نمی شناسید و خداآنها را میشناسد بترسانید. آیه عجیبی ست فرمودند نیرو زیاد بگیریدیعنی نیروی جنگی تان را زیاد جلوه بدهید،۱) اسب و تجهیزاتتان را زیاد اماده کنید خوب ست قابل فهم است، خدا میگوید دشمن خدا، دشمن خداکه معلوم است کافران امده اند مسلمانان را بگیرند و دشمنان خودتان بازهم معلوم است، اینها دشمن ما هستند می خواهند بجنگند هم دین مان رابگیرندهم جانمان هم مال و سرزمینمان را بگیرند، دیگر دشمنان، این خیلی جالب است این دیگر دشمنان کی هستند؟ این دیگر دشمنان که خداوند در این آیه فرموده نکته بسیار مهمی است . اینها نه تنها در دیاردشمن هستند ، این دیگر دشمنان در میان دوستان هستند ولی کاملا پوشیده و پنهان و خائن به دین و هموطنان هستند . وقتی تجهیزات و نیرو این همه بالا رفت ، اینهایی که در داخل زیر پوستی عمل میکردند ، زَهره شان میترکد . آنهایی که اول جنگ بودند ، یکی دوتا نمونه اش را دیدم و میدانم . من اسم نمی برم . خیلی آیه ظریف و قشنگی است . خدا همه مراحل جنگ در راه خدا را آموزش میدهد . ما محتاج یک سرلشکر جنگی نیستیم . همه مان میتوانیم سرلشگر جنگی باشیم . خداوند دارد آموزش جنگ میدهد . چه جوری تجهیز کنیم ؟ چطوری روبرو بشویم ؟ چطوری نماز بخوانیم ؟ خداوند بنده هایش را آموزش میدهد که درراه خدا در مقابل دشمن متجاوز و ستمگر چطوری بایستند . امیرالمومنین در خطبه 27 نهج البلاغه فرموده : جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را به روی خواص اولیای خودش باز نموده . میخواستم این اسم را نگویم ولی میگویم : آقای خمینی این را فرمودند . این جمله خیلی جمله ی قشنگی است : ملتی که شهادت دارد ، اسارت ندارد . چون از مرگ نمیترسد . زره امیرالمومنین پشت نداشت . چون میدانست هیچوقت از دشمن نخواهد ترسید به حول و قوه الهی . پشتش را به دشمن نمیکند . زمانی برمیگردد که خیالش راحت است دشمن پشت سرش نیست . مسلمانها در مکه بسیار مورد آزار کافران و مشرکین قرار میگرفتند . آمدند خدمت پیغمبر و از پیغمبر درخواست کردند که اجازه بده ما جهاد کنیم و با این دشمنان بجنگیم . پیامبر فرمودند : هنوز اذن جهاد را دریافت نکردم ، صبر کنید . تا اینکه سوره بقره آیه 190 نازل شد . ببینید همه را از قرآن آوردم . هیچکس نمیتواند به من ایراد بگیرد . دانه دانه این آیات را با قرآن چک کردم آوردم . بروید ببینید . قرآن گنجینه است . گنجینه ای که تمام نمیشود . تو هر چه بخواهی میروی از داخلش برمیداری ، منتها به شرط اینکه باور کنی . یکی شبانه رفت دریا ، دایم گفت : خدایا ! به من یک چیزی بده . زندگی من سخت است . زندگی من بد است . حالا نمیدانم یادم رفته که از دریا پیدا کرد یا جای دیگر . تمام اینها مال سالها قبل است که خوانده بودم . یک کیسه ای به دستش افتاد . نگاه کرد گفت : این همه التماس کردم یک کیسه سنگریزه براق دادند به من . همینطوری که داشت از کنار دریا میرفت و غُر میزد ریخت روی زمین و رفت . هواروشن شد . برگشت دید ای وای ! تمام کیسه الماس و سنگهای گرانبها بود . ما قرآن را داریم ، همه چیز در آن پیدا میشود . یادمان باشد ما نمی جنگیم ، سوره کافرون را داریم گفتند : بیا ما خدای تو را بپرستیم و تو خدای ما را . گفت ببین نه شما خدا ی من را می پرستید نه من خدای شما را . هر کس به دین و کیش خودش باشد . اما وقتی که شروع کردند به آزار و جنگ خدا فرمود : سوره بقره آیه 190 : وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۱۹۰﴾ در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند نبرد کنید ولی تجاوز نکنید که خدا تجاوز کاران را دوست ندارد . در آیه 191 سوره بقره فرمود : وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿۱۹۱﴾ آنها را هرجا یافتید بکشید از جایی که بیرونتان کردند بیرونشان کنید . اینها از مکه بیرون شده بودند . فتنه از قتل بدتر است . مواظب باشید در خانه هایتان فتنه نیاید . یکی بمیرد بهتر از این است که فتنه به خانه اش بیاید . فتنه بیاید عین موریانه می ماند همه پایه و اساس زندگی را می خورد . خدا میفرماید فتنه از قتل بدتر است . نگذارید فتنه کنند . با آنها در کنار مسجد الحرام جنگ نکنید . ما اجازه نداریم کنار خانه خدا یک انگشت کوچک به کسی بزنیم . مگر آنکه آنها به جنگ پیشدستی کنند . کنار خانه خدا به شما حمله کنند . پس اگر با شما جنگیدند آنها را بکشید که سزای کافران همین است . سوره بقره آیه 192 : فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۲﴾ پس اگر دست برداشتند البته خداوند آمرزنده مهربان است . دست کشیدند و جنگ را ادامه ندادند . آیه 193 سوره بقره : وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۹۳﴾ با آنها بجنگید تا دیگر فتنه ای نباشد و دین ، ویژه خدای یکتا گردد . آیین و روش رافقط باید خدا بدهد نه هیچ موجود دیگری . فلان مقام ، بالاترین سطح دانش را هم داشته باشد قبول نیست . دین یعنی آیین ، روش زندگی ، روش سرمایه داری ، روش حرکتها فقط مخصوص خداست .
فقط همان. اگر دست برداشتند و دیگر نخواستند که بجنگند دشمنی جز بر ضد ستمکاران روا نیست. می گوید فقط می توانید بر ضد ستمکاران دشمن باشید، اگر دست کشیدند دیگر روا نخواهد بود. در سوره انفال آیه 39 خداوند تاکیدی فرموده مجدد بر مضمون آیه 193، همین آیه آخری که تلاوت کردم. در آیه 75 سوره نساء خداوند آمده و از عواطف انسانی کمک گرفته است یا مطرح کرده است، فرموده: چرا در راه خدا و نجات مستضعفان از مردان، زنان و کودکان نمی جنگید، که می گویند پروردگارا ما را از این شهری که اهل آن ستمکار هستند بیرون ببر، از جانب خود برای ما سرپرستی بگمار، از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. قلب ها را خداوند گرفته و این طوری تکان می دهد، می گوید: این ها مستضعف هستند، این ها گرفتار هستند، دارند دائم به من خدا التماس می کنند، اما من انسان ها را خلیفه خودم روی زمین قرار دادم، چرا به حال و روز این ها توجه نمی کنید؟ در این آیه خداوند بخش متعالی جهاد یعنی دفاع و نجات مظلومین را در نظر دارد. سوره نساء آیه 76 آمده است: آنهایی که ایمان آورده اند در راه خدا پیکار می کنند، آنها که کافر شده اند در راه طاغوت. ببینید جناح شما کدام طرفی است؟ باز محرم تمام می شود، شمایی که برای امام حسین (ع) سینه زدید، باید پایان محرم جناحتان را معین کنید، آیا آماده پیکار در راه خدا هستید؟ یا نه آماده پیکار در راه طاغوت هستی؟ دو تا است، سه تا نیست، وسط ندارد، شما نمی توانید وسط داشته باشید، یا ایمان آوردید و در راه خدا پیکار می کنید یا کافر هستید و در راه طاغوت. اگر شما ایمان آوردید و در راه خدا پیکار می کنید پس با یاران شیطان بجنگید که قطعاً نیرنگ شیطان سست و ضعیف است. آقایان، یک پیکار خیلی خوب برای شما است، در خیابان ها خانم هایی را که حدود خدا را رعایت نمی کنند نگاه نکنید؛ بد نگویید، حرف اضافه نزنید، حرکت ناجور نکنید، در کمال احترام، ولی نگاهشان نکنید، اگر نگاهشان نکنید پیکار شما در راه خداست، باور کنید چنان هنگامه ای در این سرزمین خواهد شد. ولی نه، نمی شود، خیلی از مرد هایمان در جناح طاغوت می جنگند. در قرآن آیات مربوط به جهاد خیلی زیاد است، تعدادی از آن را من بیان کردم، اما باید به خاطر داشت که جهاد انواع مختلف دارد، جهاد در برابر متجاوزین کافر جنگ سخت است. خداوند در سوره توبه آیه 16 اشاره فرموده است أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً ۚ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ که جهاد از روی صدق و خلوص، امتحان ایمان آورندگان است. یک شکل دیگری از جهاد هم ترک هرگونه رابطه و دوستی با منافقین و دشمنان خارجی و داخلی. امروزه میدان جنگ انتظار ما را نمی کشد، اما همچنان جهاد کردن به یک شکل دیگر سایه اش بر سر همه مسلمانان است. هرکس در هر لباسی با هر امکاناتی با هر میزان تحصیلاتی با هر میزان موقعیت اجتماعی، سیاسی، مذهبی، اقتصادی، می بایستی با هدف کمک به مؤمنین و پیش بردن دین خدا حرکت کند. بگذار کوچکترینش را بگویم: آبدارچی یک شرکت، یک اداره، یک موسسه، یک کارگاه، آب بر می دارد با بسم ا... ، اولاً غسل طهارت داشته باشد، با وضو وارد محل کارش شود، آب بر می دارد با بسم ا... ، چایی دم می کند با بسم ا... ، می تواند چهار قل را هم بخواند که مردم از شر شیاطین جن و انس دور بمانند. این کوچکترین است دیگر، یک آبدارچی. صبح، رفتگر محل از خانه اش بیرون می آید برای این که شهر را پاکیزه کند، با بسم ا... الرحمن الرحیم. خدا پدر من را رحمت کند، بعد از این که بازنشسته شد و مغازه حاج آقا را باز کردیم، صبح ها تا ظهر ایشان می رفت و همسرم از هنرستان که می آمدند بعد از ظهر می رفتند، می گفت بابا صبح به صبح جلوی در می ایستم، 11 تا اِنا اَنزلنا می خوانم بعد کلید در قفل می اندازم. خانمی بود که دیوار به دیوار این ها مغازه داشت، سن او هم بالا بود، می آمد و می گفت: حاج آقا اگر نمی توانید قفل را باز کنید برای شما باز کنم، می گفت نه خانم، دارم قرآن می خوانم. این کمترین کار است. نیست؟ نه کمترین، ساده ترین کار است، آسان ترین کار است، هزینه هم ندارد، کشت و کشتار هم ندارد، دعوا و جنگ هم با مردم بیرون ندارد. ولی هر کسی آن چای را می خورد اگر بیاید و خشم کند، یک دیگ آب سرد روی سرش می ریزند، بدون این که خودش بفهمد ساکت می شود، امروز یک آدمی به شدت ناراحت و عصبانی، پای تلفن قریب 1 یا 2 ساعت گفتگو کردم، گریه می کرد، ناراحتی می کرد، به او گفته بودم که می خواهم یک 14 تا غذا بخری و در محله تان پخش کنی، در انتهای گفتگوی من گفت می روم و غذا را پخش می کنم، گفتم تو که تا الان داشتی خودکشی می کردی؟ آخه جانش را داری؟ گفت بگذار بروم حالم خوب شود، این همه خشم، عصبانیت، اشک، زاری، نمی دانید چه کار می کرد، گفت بگذار بروم این کار خیر را بکنم حالم خوب شود، با پسرش صحبت می کردم، پسرش گفت بله حاج خانم حالش بهتر می شود، بگذار برود. این ها کمترین کار است این پول را می دهد به مغازه دار، غذاها را می گیرد، درب هر خانه ای را می زند، 4 تا این جا می دهد، 5 تا آن جا می دهد، 8 تا آن جا می دهد بعد هم می رود خانه خودشان. پس بایستی که هر کدام ما در هر منصبی و در هر جایگاهی که هستیم با هدف کمک به مؤمنین و پیش بردن دین خدا حرکت کنیم، باید اهداف ما از رذایل اخلاقی تهی باشد. اگر اهل حسد هستی حرکت تو به درد نمی خورد، اهل دروغی، به درد نمی خوری. اهل برتری طلبی و فخر و خود نشان دادن هستی، به درد نمی خورد، هیچ تاثیری در حالت ندارد. اگر غیر از این باشد آن وقت از پایین ترین شغل های جامعه تا بالاترین آنها به بهترین وجه ممکنه کار می کنند و به انتفاع مالی حداکثری فکر نمی کنند، آن وقت در زمینه های مختلف علمی، تکنولوژی و اقتصادی، آن چنان پیشرفتی خواهد بود که دنیا را شگفت زده می کند. شاید بگویید من پول ندارم، شغل بالا ندارم، تحصیلات بالا ندارم، چه کار کنم یک جهادگر صدیق باشم؟ هیچی، آن چنان زندگی کن که خدا تو را بپسندد، خدا تو را بنده خالصش بداند. نیت در همه این حرکت ها حرف اول را می زند، آن وقت است که جامعه مسلمین همه جهادگر می شوند، همه عرصه ها در تاخت و تاز این جهادگران قرار می گیرد، آن وقت دشمن دیگر نمی تواند قد علم کند. می گویی خواب و خیال است؟ به نظر من مهم نیست، هرچی می خواهی فکر کن، اما آن چه که خدا وعده داده است من باور کردم که حتماً جاری و عیان خواهد شد.

بل عشق و هو الحی و هو الهو خوشا هوهو زدن با حضرت او
به نام او که دل را چاره ساز است به تسبیح اش زمین مهر نماز است
چراغی مرده ام دل کن دلم را به بسم ا... بسمل کن دلم را
بگیر این دل ، دل ناقابلم را به امیدی که بگدازی دلم را
مدد کن لحظه ای از خود گریزم که تاریک است صبح رستخیزم
خوشا آن دل که با روحش بهل کرد بدا دنیا که ما را خون به دل کرد
خوشا مستی که دل را نذر می کرد دو عالم راه یک لحظه طی می کرد
خوشا آنان که پیش از مرگ مردند به راز عشق پی بردند و بردند
خوشا آنان که جانان می شناسند طریق عشق و ایمان می شناسند
هرکسی را می خواستی بشناسی به نمازش نگاه کن . نمازش را چقدر محترم می داند . محترم بودن لباس های شیک و جانماز زرطلا و سجاده ی فلان و تسبیحات آنچنان نیست . به اخلاصش و احترامش به نمازش نگاه کنید . آن وقت می توانید راحت قضاوت کنید . می توانید در موردش حرف بزنید .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید