منو

دوشنبه, 17 ارديبهشت 1403 - Mon 05 06 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره انبیا بخش ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

در سوره انبیا در آیه 25 می خوانیم و می بینیم که خداوند یک پیام بسیار بزرگ و بسیار ارزشمند را در این آیه برای بندگانش فرستاده است .
وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿٢٥﴾
و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم .
خداوند با پیامبر اسلام گفتگو می کند که :
پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم جز این که به او وحی می کردیم که خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید .
این یک مفهوم بسیار عظیمی دارد ، یک خط مشی دارد برای انسان ها که اگر در دنیا کسی آمد و به عنوان پیامبر خود را از جانب خداوند معرفی کرد و خدایی جز خدای یگانه را حداقل در کنار پروردگار نشاند به طور حتم خطاست و دروغ محض است . چون خداوند صراحتاً فرموده هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که بگو خدایی جز من نیست ، پس مرا بپرستید ، تمام . فقط یک خدا و فقط پرستش یک خدا در دنیا و جهان هستی . این نکته بسیار مهم است که اگر ما به آن توجه داشته باشیم به طور حتم خیلی جاها کج روی های ما تغییر خواهد کرد و به مسیر درست و صراط مستقیم متصّل می شویم چون ما خیلی جاها هست که در کنار خدا یک خدایان کوچکی می نشانیم ، عصر جاهلیّت بت می تراشیدن ، ما امروز بت نمی تراشیم ولی از بت تراشیدن بدتر عمل می کنیم . انسان هایی را مد نظر قرار می دهیم که فقط آن ها می توانند یک کارهایی را در دنیا انجام دهند و شروع می کنیم به ستایش و پرستش آن ها . به این نکته باید بسیار توجه نمود .
وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ ﴿٢٦﴾
و گفتند خدای رحمان فرزندی گرفته است منزه است او ، بلکه بندگانی ارجمند هستند .
گفتند خدا فرزندی اختیار کرده . که این کلام در مورد عیسی مسیح است . خداوند می فرماید : منزه است پروردگار تو ، بلکه اولیایی چون عیسی مسیح و اولیای بسیار دیگری و ملائکی که انتخاب فرموده این ها همه برای پروردگار بندگانِ ارجمند هستند ، صاحب مقام هستند ، صاحب ارزش هستند اما بنده هستند غیر از بندگی نمی توانند باشند . باز این از آن نکته هایی بسیار اصولی است که به آن باید خیلی توجه کنند که کج نروند چنان که که قوم کثیری کج رفتند و به سه خدا قائل شدند .
لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ﴿٢٧﴾
که در سخن بر او پیشی نمی گیرند و به فرمان او کار می کنند .
مشخصات این بندگان ارجمندی که در خدمت پروردگارند و خدا آن ها را معرفی می کند ، خداوند مشخصه هایشان را ابراز می کند . می فرماید این بندگان ارجمند در کلام بر پروردگار پیشی نمی گیرند یعنی روی کلام حضرت حق ، کلامی جدا از کلام خداوند نمی آورند . گفتگویی غیر از کلام خداوند نمی کنند . خیلی از مواقع دوستان خواب می بینند ، تعبیر خواب را کم و بیش می دانم ؛ بسیاری از مواقع هم انسان ها مرا امتحان کردند خواب های سالیان پیششان را تعریف کردند ، وقتی این ها را تعبیر کردم ، آمدند گریه و زاری که ما را حلال کن . گفتم چرا ؟ گفت من تو را امتحان کردم . تعبیری که تو کردی طی سال هایی که از آن خواب گذشته برای من عین آن اتفاق افتاده است اما یک کلام وجود دارد بسیاری از مواقع می گویم خِیر است ان شاءالله ، هیچ گفتگوی اضافه ای نمی کنم . بعضی از دوستان از من شاکی می شوند که تو همیشه می گویی خِیر است . یکی از دوستان می خندید و می گفت خوابت را که می بینم و در خواب برایت تعریف می کنم تو در خواب هم به من می گویی خِیر است . خب خِیر است ان شاءالله . از آن چه که مقدّر و منظور الهی است ما پیشی نمی گیریم . یا مثلاً دوستان می گویند که من فلان مشکل را دارم ، فلان جا می خواهم بروم ، بچه ام کنکوری است یا فلان سفر را می خواهم بروم دعا کن تا همه چیز درست شود من این طوری دعا نمی کنم ، دعا می کنم : خدایا خِیری که تو برای او صلاح می دانی سر راهش قرار بده . چون من در کلام خدا پیشی نمی گیرم ؛ شاید مقدّر الهی چیز دیگری است و من بنده که دَم می زنم اگر خداوند بخواهد بر من حرمت بگذارد دَمم را جواب دهد و اجرایش کند آن فرد مقابل ضرر می کند ، هیچ نمی گویم . می گوید : این ها کسانی هستند که در سخن بر کلام خدا پیشی نمی گیرند ، شما هم این کار را نکنید ، هیچ وقت . حتی اگر ندای الهی در قلبتان دارید برای مردم تعیین تکلیف نکنید چه بسا غلط باشد ، چه بسا درست باشد ، اگر خدا می خواست خودش به بنده اش ابلاغ نمی کرد ؟ می کرد چه کاری بود به شما بگوید پس یقیناً زمانش نرسیده است .
و به فرمان او کار می کنند . یعنی هر چه خداوند دستور داده همان کار را می کنند . اگر فرموده نکن نمی کنند ، اگر فرموده بکن می کند . اگر فرموده این مستحّب است ، جان داشته باشند کنند ، امکان داشته باشند می کنند ، نداشته باشند نمی کنند . به فرموده خدا کار می کنند .
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿٢٨﴾
گذشته و آینده آن ها را می داند .
این ها کسانی هستند که خداوند هم گذشته شان را می شناسد و هم آینده شان را . به طبع خدایی که در وجود آن ها زندگی می کند یا به عبارتی دیگر وجود آن ها را پُر کرده این خدا اگر لازم بداند از گذشته و آینده هم به این بنده ها ابلاغ می کند .
جز برای کسی که خدا رضایت دهد شفاعت نمی کنند . فقط کسی را که تشخیص می دهند خداوند اجازه می دهد یا اجازه اش را می خواهند ، اگر خداوند اجازه شفاعت بدهد برای آن ها به درگاه حق شفاعت می کنند .
و از بیم او هراسانند . می ترسند ، از چه ؟ از این که خطا کنند و از چشم الهی بیفتند خداوند به آن ها نگاه نکند ، هراسانند از این مطلب و چون هراسانند درست حرکت می کنند غلط حرکت نمی کنند .
وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿٢٩﴾
و هر که از آن ها بگوید من معبودی غیر از خدا هستم او را به جهنّم کیفر می دهیم .
خیلی صریح ، هر که بیاید ادعّای معبود بودن بکند ، ادعّای خدایی بکند خداوند او را به جهنّم کیفر و عذاب خواهد داد .
ستمکاران را این گونه سزا می دهیم . ستمکاران چه کسانی هستند ؟ کسانی که شریک می گیرند برای خدا یا معبودی غیر از خدا انتخاب می کنند یا جایگاهی برای خودشان در جای خدایی تصور می کنند و.... . این ها ستمکاران هستند و ستمکاران این گونه کیفر می بینند که به جهنّم وعده داده می شوند .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید